دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 6 May, 2024
مجله ویستا

فواید صلح با ایران


فواید صلح با ایران

۲۰ ژوئیه ۲۰۰۸ برای نخستین بار دستگاه دیپلماسی ایالات متحده دیدار با ایران را پذیرفت این دیدار درست در زمانی رخ داد که مناقشه هسته ای ایران شش ساله می شود

۲۰ ژوئیه ۲۰۰۸ برای نخستین بار دستگاه دیپلماسی ایالات متحده دیدار با ایران را پذیرفت. این دیدار درست در زمانی رخ داد که مناقشه هسته‌ای ایران شش‌ساله می‌شود. در سال ۲۰۰۲ ادعاهای غرب مبنی بر وجود فعالیت‌های مخفی جهت غنی‌سازی اورانیوم در نطنز ایران رویاروی جامعه بین‌الملل قرار دارد. شش سال زمانی طولانی است. تنها این پرسش باقی می‌ماند که چگونه می‌توان از این بن‌بست خارج شد؟ با جنگ امکان خروج از بن‌بست وجود دارد؟ رئیس‌جمهور بوش و معاونش نشانه‌های محکمی نمی‌فرستند. آنها همیشه تکرار می‌کنند «تمام گزینه‌ها روی میز هستند»، این درحالی است که ۱۶ ژوئن رئیس‌جمهور آمریکا حق ایران را برای دستیابی به دانش هسته‌ای مسالمت‌آمیز به رسمیت شناخت. در اسرائیل جانشینان بالقوه ایهود اولمرت یعنی شائول موفاز و ایهود باراک اعتقاد دارند وعده انتخاباتی در مورد ایران منفعت بیشتری دارد. با این وجود روزی نیست که کارشناسان و تحلیلگران رسانه‌های غربی و شرقی و حتی رسانه‌های اسرائیلی عدم‌ کارآمدی و ضررهای گزینه نظامی را گوشزد نکنند؛ گزینه‌ای که می‌تواند برای خاورمیانه و سراسر جهان ویرانگر باشد. از این موضوع فعلا می‌گذریم. در مقابل به فواید توافق پایدار که می‌تواند نصیب هر یک از طرفین مناقشه باشد اشاره می‌کنیم.

ایران می‌تواند در این مناقشه برنده شود. مشوق‌های پیشنهاد شده در ۱۴ ژوئن که از سوی خاویر سولانا ارائه شدند منافع ایران را در حوزه هسته‌ای و همکاری اقتصادی تضمین می‌کنند.

پذیرش این بسته غرورانگیز که حاکمیت و حقوق ایران را به رسمیت می‌شناسد این امکان را برای این کشور فراهم می‌کند تا از انزوای دیپلماتیک خارج شود و اتهام همکاری با سازمان‌های تروریستی را از اذهان محو کند و خود را به عنوان شریکی قابل اعتماد نشان دهد.

ایران می‌تواند راه را برای ورود به مکانیسم‌های مالی جهانی باز کند. موضوع از این جهت اهمیت عمده دارد که ایران از مشکلات اقتصادی رنج می‌برد؛ مشکلاتی که با مدیریت نادرست سه‌سال اخیر روند صعودی به خود گرفته است. پیامدهای این مشکلات مشخص است و علنا از سوی مجلس جدید ابراز می‌شوند: فرآیند صعودی تورم و حیف و میل درآمدهای نفتی. افزایش قیمت جهانی مواد غذایی و محصولات کشاورزی اوضاع را وخیم‌تر کرده است. روند صعودی قیمت نفت به سود ایران نیست زیرا در این صورت بنزین گران می‌شود که در حال حاضر این کشور توان تولید آن را ندارد.

واشنگتن نیز می‌تواند برنده بازی باشد. زیرا صلح با ایران باعث می‌شود مسیر بازگشت تدریجی نیروهای نظامی مستقر در عراق با حفظ چند پایگاه نظامی هموار شود و وضعیت افغانستان نیز بهبود یابد. این فرصت خوبی است تا تعادل در منطقه برقرار شود، به خصوص اینکه برخی دولت‌های سنی که در منابع نفتی و اسلامگرایی رادیکال غنی هستند در این منطقه مشکل‌آفرین شده‌اند.

سرانجام اینکه این فرصت برای ایالات متحده فراهم می‌شود تا به سرعت فرصت‌‌های از دست‌رفته را جبران کند. کابوس حمله اتمی به اسرائیل محو می‌شود و در بلندمدت این کشور ایران را به جای یک دشمن ایدئولوژیک ساختگی در قامت یک شریک طبیعی مشاهده می‌کند، ایران آرام شده می‌تواند راه‌حل‌هایی برای بحران لبنان و حتی فلسطین ارائه کند؛ راه‌حل‌هایی که در آن منطق بازی رعایت شده باشد.

حل بحران ایران می‌تواند ثبات پایدار روابط قدرت را احیا کند و رقابت تسلیحاتی آغاز شده را محدود کند و اعتباری را نصیب اتحادیه اروپا، چین و روسیه کند و جایگاه آنها را به عنوان میانجی‌گرانی کارآمد در پرونده‌های پرخطر دیپلماتیک تثبیت کند.

در این شرایط سازمان ملل متحد نیز موقعیت خود را به عنوان نهاد مشروع بین‌المللی تقویت می‌کند. با این وضعیت حقانیت رژیم‌های عدم ‌تکثیر تسلیحات اثبات می‌شود و نقش آژانس بین‌المللی اتمی به میزانی که در منطقه فارسی – عربی انرژی صلح‌آمیز هسته‌ای توسعه یابد تقویت خواهد شد.

پایان بحران، التهابات اقتصاد جهانی را آرام می‌کند و این موضوع برای همه سودمند است. هر یک از طرفین می‌تواند با قیمت‌های متعادل و پایدار نیازهای خود را در حوزه انرژی برطرف کند. در نتیجه این امکان فراهم می‌شود فرآیند طولانی مدت و اجتناب‌ناپذیر تعادل میان انرژی‌های فسیلی و هسته‌ای آغاز شود.

همانگونه که امکان برد وجود دارد زمینه باخت نیز فراهم است. با تمام این اوصاف به میزانی که نیروهای منفی فراوان هستند محاسبات ذکر شده قابلیت اجرا ندارند. در این راستا باید نفوذ ایدئولوژیکی‌ها را مهار کرد و با جنگ‌افروزان مخالفت کرد. این موضع مستلزم پایان بخشیدن بر اظهارات تحریک‌کننده و مانورهای جنگ‌افروزانه است. هر ایرانی نیازمند حفظ حرمت است و باید به این نیاز احترام گذاشت. اعتمادی که به یک‌باره از دست برود اعاده آن در بلند‌مدت میسر است. منظور من نه پذیرش توافقنامه‌های مهربانانه است و نه ایجاد اعتماد بدون بررسی جوانب. باید با علی‌اکبر ولایتی که موضع تازه‌ای را اتخاذ کرده است گفت‌وگو کرد. می‌بایست لاریجانی را هنگام ارائه پیشنهاد کنسرسیوم بین‌المللی غنی‌سازی اورانیوم درخاک ایران جدی گرفت.

رئالیسم اقتضا می‌کند که حق دستیابی به دانش هسته‌ای پذیرفته شود. مطمئنا می‌توان تاسیسات را نابود کرد اما نمی‌توان ده‌ها‌هزار انسان ماهر را از بین برد. این دانش باید در قالب شراکت همراه با بازرسی‌های سختگیرانه توسعه یابد. فرصت تاریخی خروج از این بحران جهانی تا حدودی مهیاست؛ فرصتی که حامل مسوولیتی است که عامدانه نسبت به آن سهل‌انگاری شده است.

منبع: فیگارو

فرانسوا ژره/ترجمه:مجتبی نجفی

(François Géré) مدیر موسسه تحلیل‌های استراتژیک فرانسه (IFAS) و نویسنده کتاب «ایران و انرژی هسته‌ای» در مقاله خود منافع صلح با ایران را بررسی کرده است.