پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام


حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام

زهرا عصاره عصمت است زهرا, آیینه پاکی است زهرا زلال کوثر است ای همیشه جاری ای بهار کوتاه ای ترنم باران وحی در شکوه مقام تو حیرانم که معرفت به غبار آستان خانه ات بوسه می زند برهوت این دنیای خاکی شایستگی میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت

زهرا عصاره عصمت است. زهرا، آیینه پاکی است. زهرا زلال کوثر است. ای همیشه جاری! ای بهار کوتاه! ای ترنم باران وحی! در شکوه مقام تو حیرانم که معرفت به غبار آستان خانه ات بوسه می زند. برهوت این دنیای خاکی شایستگی میزبانی چشمه سار همیشه جاری تو را نداشت. تو که در آیینه زخم ها و داغ ها و در هجران پدر، غریبانه زیستی و در وداع شبانه ات با پهلویی بیمار، خانه گلین را به امید آغوش بهشتی پدر ترک گفتی...

● فریاد مظلومیت

زندگی بانوی بزرگ اسلام با آن كه در جوانی به خزان گرایید، در همان دوران كوتاه، درس های فراوانی برای پیروان حضرتش به جا گذاشت. یكی از این آموزه ها كه سراسر عمر پربركت فاطمه مرضیه (سلام الله علیها) یكصدا و همسو آن را فریاد می كرد، «اهتمام و جدیت نسبت به دین» بوده است.

مظلومیت با همه بخش های زندگی صدیقه طاهره پیوند خورد، به ویژه حوادث دوران پس از رحلت پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) كه همچو تندبادی بر آن «یاس نبی» وزید و منجر به شهادت دردناك و غم آور آن «ریحانه رسول» گردید، اما همین مظلومیت های پیوسته نیز همگی یك جهت را نشان می دهد و آن «سوی دین داری و پایداری به پای دین اصیل» است.

▪ ولادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) با انزوای مادربزرگوارش ازسوی زنان قریش همراه شد. آنان به دلیل ازدواج حضرت خدیجه (سلام الله علیها) با پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) با وی قطع رابطه كردند و حاضر نشدند در لحظات دشوار وضع حمل به یاری او بشتابند. بدین شكل زهرای اطهر (سلام الله علیها) در فضایی آكنده از مظلومیت متولد شد. اما پیام این مظلومیت چیزی نبود جز «دفاع از دین خدا و حمایت از رسول خدا محمد (صلی الله علیه و آله)»

▪ كودكی فاطمه مرضیه (سلام الله علیها) با دوره نخست تبلیغ دین در مكه توأم گردید. مشاهده پدر كه به ضرب سنگباران زخمی شده یا شكمبه شتر بر سر و روی مباركش ریخته اند، بخشی از سهم كودكی فاطمه (سلام الله علیها) در رسالت دشوار رسول خدا محمد (صلی الله علیه و آله) بود.

اوج این سختی، در سه سال محاصره در شعب ابی طالب علیه السلام به وقوع پیوست. تلخ كامی هایی كه با مرگ مادر عزیزش، تلخ تر شد. پیام این دوران نیز در پاسخ نبی اكرم (صلی الله علیه و آله) به وعده های فریبنده سران مكه جلوه می نمود كه فرمود: «اگر خورشید را در دست راست من و ماه را در دست چپم قراردهید تا امر رسالت الهی را وانهم، چنین نخواهم كرد.» و این درس بزرگ استقامت در دین بود.

▪ آغاز نوجوانی آن حضرت در مدینه با جنگ های پی درپی علیه مسلمانان همراه شد. عروس خانه امیرالمؤمنین علیه السلام در غیاب همسر خود كه سردار بی بدیل سپاه اسلام بود، بارسنگین كارهای خانه و رسیدگی به فرزندان خردسال را به دوش می كشید. داستان دستان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) كه از چرخاندن آسیاب سنگی زخم شده بود و چادر وصله دار حضرتش كه سلمان را به گریه انداخت، همچنین ماجرای شبهای خانه علی علیه السلام كه فرزندان كوچكش گرسنه سر بر بالین می گذاشتند، گوشه هایی از درد و رنج نوعروس آسمانی اسلام است كه همگی به پای نهال نورس اسلام و برای جان گرفتن درخت رسالت بود.

▪ عزای غمبار سیدالشهدا علیه السلام كه بزرگترین مصیبت تاریخ بشر است، پیشاپیش خاندان نبوت را به استقبال خود برد.

بر اساس روایات معتبر، جبرئیل برای رسول خدا (صلی الله علیه و آله) خبر از فرزندی آورد كه خداوند متعال به زهرای اطهر (سلام الله علیها) عطا خواهد كرد و امت، او را به شهادت خواهند رساند.

حضرت فاطمه (سلام الله علیها) خواست تا این تقدیر الهی تغییریابد. اما فرشته وحی مجدداً خبر آورد كه پاداش این امر، استمرار امامت در نسل حسین علیه السلام خواهد بود. ادامه سلسله امامت یعنی به كمال رسیدن كار همه انبیای گذشته.

سخن كه بدین جا رسید حضرت فاطمه (سلام الله علیها) این بار سنگین را پذیرفت. اندوه مظلومیت حسین علیه السلام حتی پیش از ولادت، قلب و جان بانوی بزرگ اسلام را آكند و تا آخرین مراحل حیات همراه ایشان بود چنان كه در لحظات سراسر اندوه وداع آن حضرت با همسر مظلومش امیرالمؤمنین علیه السلام از آخرین وصایای صدیقه طاهر ه این بود: «... كشته دشمنان در كنار فرات را از یاد مبر.»

● این همه اندوه فقط به پای دین و برای حفظ آن.

▪ گذشته از جهت گیری كلی در زندگانی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تعالیم آن بانو نیز در جهت ترویج و تشویق «اهتمام به دین» قرار داشت. امام عسگری علیه السلام نقل می فرماید: كه روزی خانمی خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) آمد و سؤالاتی راجع به نماز پرسید. چون تعداد سؤالات زیاد و زمان طولانی شد، زن خجالت كشید و گفت: بس است دیگر زحمت نمی دهم.

بانوی اسلام فرمود: هرچه می خواهی بپرس. آیا اگر كسی اجیر شود كه بار سنگینی را به بام برساند و یكصدهزار دینار (طلا) اجرت دریافت كند این كار بر او سخت می آید؟... من سزاوارترم كه این كار بر من گران نیاید. از پدرم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شنیدم كه فرمود: دانشمندان شیعه ما در روز قیامت در حالی محشور می شوند كه به اندازه فهم و دانش و كوشش آنان در راه ارشاد بندگان، بر قامتشان خلعت های كرامت و بزرگواری افكنده می شود.

این نحوه برخورد بانوی بزرگ اسلام، نوعی ارائه الگوی عملی به پیروانش در جهت اهمیت دادن به فهم و پرسشگری دین و فرهنگسازی دراین زمینه است.

در موردی دیگر حضرت زهرا (سلام الله علیها) به خانمی حجت و استدلالی آموخت تا در بحث بر مبلغ معاندی پیروز شود. زمانی كه آن زن پس از غلبه بر مخالف، ابراز شادی زیادی نمود، حضرت به او فرمودند: شادی فرشتگان به واسطه غلبه تو بر آن زن بیش از سرور تو است و غصه شیطان و عوامل او به واسطه حزن آن زن معاند، بیش از غصه خود او است.

▪ ماجراهایی كه پس از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بر فاطمه مرضیه (سلام الله علیها) گذشت و شدت حزن و اندوه آن گرامی در آن دوران به وصف نمی آید.

تعبیر خود ایشان در شعر منسوب به حضرتش این است: «مصیبت هایی بر من فروریخت كه اگر به روزها افكنده می شد آنها را به شبهای تاریك بدل می نمود.»

آن بانو به موجب كلام امام صادق علیه السلام، پس از درگذشت پدر، دائماً اشكبار بود و مکرراً از شدت غصه از حال می رفت. اما آن ولی و حجت الهی به همه این اندوهها جهت الهی داد و همه را برای تقویت دین خدا و تحكیم موقعیت وصی و جانشین رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هزینه كرد و در كمال ماتم زدگی، مصائب خود را زمینه نهیب زدن بر مردمانی قرارداد كه غفلت و مصلحت اندیشی دنیایی در خطر برگشت به جاهلیت قرارشان داده بود.

این چنین بود كه زهرای اطهر (سلام الله علیها) در چهره بزرگترین حامی و پیشوای مظلوم خویش ظاهر شد و سند حقانیت امیرالمؤمنین علیه السلام و مظلومیت آن جناب را با خون خود مهر كرد و ابدیت بخشید.

حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در دوران كوتاه رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با شهادت خویش، یكبار به مسجد نبوی پای گذاشت و خطبه خواند چنان كه عظمت و هیبت كلام فاطمی ستونهای مسجد و بلكه عرش الهی را به لرزه انداخت.

در شرایطی كه جو سنگین حاكم بر مدینه نفس ها را در سینه ما خفه می كرد، دختر پیامبر (صلی الله علیه و آله) حقایق را در چهره مسلمانان نهیب زد: ای بندگان خدا شما پرچمداران امر و نهی و حاملان دین و وحی او هستید، شما امانتداران خدا بر خویشتن بوده و مأمور رسانیدن احكام دین او به ملل دیگر می باشید...

به سوی شما از میان خودتان پیامبری آمد كه رنج و ناراحتی شما بر او دشوار بود و بر ایمان آوردن شما اصرار می ورزید و به مؤمنین دلسوز و مهربان بود...

و هنگامی كه خدای تعالی خانه جاودانی انبیا و جایگاه برگزیدگان را برای پیغمبرش اختیارنمود، كینه های درونی و نفاق شما ظاهر گشت و جامه دین مندرس و فرسوده شد، گمراهان خاموش به سخن درآمدند و گمنامان فرومایه دعوی نبوغ كردند. شتر باطل گرایان به صدا درآمد و در صحن خانه هایتان جولان نمود. شیطان از كمینگاه خود درحالی كه شما را به سوی خود می خواند سركشید و دید كه چه زود دعوتش را پذیرفتید...

كجا می روید در حالی كه كتاب خدا پیش روی شما است. كتابی كه مطالب و امورش هویدا و احكامش درخشان و نشانه هایش روشن و نواهیش آشكار و اوامرش واضح است و شما آن را پشت سر خود انداخته اید؟ آیا قصد اعراض از قرآن را دارید و یا به غیر قرآن می خواهید داوری كنید و حكم غیر قرآن برای ستمكاران چه بد جزایی است! و هر كه جز اسلام دین دیگری اختیار كند از او پذیرفته نشود و در قیامت جزو زیانكاران خواهد بود. همه هستی و لحظه لحظه عمر حضرت فاطمه مرضیه (سلام الله علیها) یك بانگ را تكرار می كرد. فریاد اعتنا و توجه به دین خدا، آنچنان كه خداوند خود خواسته و بدان امر فرموده: «فریاد بیدار باش به مسلمانان كه خط اصیل دین را گم نكنند» و این نهیب ها در دوران پررنج پس از پیامبر (صلی الله علیه و آله) تا لحظه شهادت بانوی اسلام، به شكل فریادهای اعلام مظلومیت علی امیرالمؤمنین علیه السلام و یادآوری حق پایمال شده او كه نشانه زیر پا نهادن دین خدا بود، درآمد.

باشد كه ما به عنوان شیعیان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و عزاداران مصائب او این پیام را دریابیم. به دین خدا اهتمام ورزیم و بكوشیم تا خط ولایت را گم نكنیم.

و یطعمون الطعام علی حبه مسكیناً و یتیماً و اسیراً انما نطعمكم لوجه الله لا نرید منكم جزاءا و لا شكورا (سوره دهر آیه ۸ و ۹)«و بر دوستی او (خدا) به فقیر و طفل و یتیم و اسیر طعام می‏دهند و گویند ما فقط برای رضای خدا به شما طعام می‏دهیم و از شما هیچ پاداشی و سپاسی هم نمی‏طلبیم‏».


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.