شنبه, ۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 25 January, 2025
جهانی سازی و ارتباطات
چنانچه میبینیم نقش اطلاعات در زندگی روزانه بدون وقفه روبه افزایش است. استفاده از فنآوریهای جدید کارهای شگفتانگیزی میکند. تلفیق کامپیوتر ، تلویزیون و ماهواره اجازة انتقال صدا و تصویر را در هر نقطه از زمین میدهد.
انسان، عمیقا" متأثر از این تغییرات ، به سادگی متقاعد میشود که در مقابل چیزی که هرگز ندیده و آن را در زندگی تجربه نکرده قرار گرفته، اما در نهایت همانگونه که تاریخ ثابت کرده است، جوهره و مشخصات اساسی اطلاعات بی تغییر ثابت میماند. . بشر برای بقای زندگی نیاز به اطلاعات دارد . نخست برای نیازهای بسیار ساده، سپس برای موارد پیچیدهتر . اما این همه چیز نیست ، اطلاعات همچنین برای برقراری و تحکیم قدرت غیرقابل اجتناب است. در اینجاست که اهمیت آن برای قدرت سیاسی روشن میشود، قدرتی که تا حدامکان آن را حفظ میکند و یا میخواهد آن را کاملا" تحت کنترل خود بگیرد.
تاریخ بشر میآموزد که انتقال اطلاعات و اخبار توسط سازمانهای دولتی با چه درجهای از پنهانکاری صورت میپذیرد، تا مسئولان امکان حداکثر استفاده را از این اخبار داشته باشند. این قانون در آسیای مرکزی و آسیای صغیر نیز صادق است. اما پیش از این نیز بوده است. ا ز زمان هخامنشیان تا ساسانیان ، خلفای عباسی ، غزنویان، مغولها تا زمان عثمانیان تداوم قابل ملاحظهای در سازماندهی منظم به اخبار رسمی در شرق وجود داشته است که مشابهی در غرب نداشته است.
دولتهای مقتدر اطلاعات را طبق مقاصد و نیات خویش کنترل کردهاند که دیگر طبقات اجتماعی مانند تجّار و صنعتگران امکان استفاده از آن را نداشتهاند. مردم برای ارضای کنجکاویهایشان به سیستم موازیای متوسل میشدند که سازمان ابتدایی آنها آثار قابل ملاحظهای در تاریخ از خود به جای نگذاشته است. این توضیحات در واقع میتواند در مورد تمامی امپراتوریها صدق کند. تولد بورژوازی در اروپا در قرن چهاردهم توانست به یک طبقة اجتماعی اجازه دهد تا سیستم اطلاعاتی خویش را بدون دخالتهای دولت گسترش دهد. این تحول به نظر من بسیار مهم است، زیرا تمامی ابزارهای ارتباطی مدرن از چاپ گرفته تا اینترنت یا مطبوعات، تنها به لطف صعود و رشد سرمایهداری توانستند پا به عرصه گذارند. این سیستم جدید که باید کاملا" در آن تأمل کرد، ارتباطات و یا اطلاعات را اختراع نکرده بلکه امکان گسترش ابزارهای ارتباطی مورد استفادة امروز را فراهم ساخته است.
من قلبا" امیدوارم که محققان کشورهای آسیای مرکزی و صغیر کارهای مشترکی را برای روشن کردن آثار حضور گسترده دولت نه تنها در سیستمهای ارتباطی پیشرفته که بعدا" با برقراری سرمایهداری گسترش یافتند، بلکه در خصوص انسانها و عادات خواندن و بینش آنها صورت دهند. در غیر اینصورت تشریک مساعی مؤثر در سیاستهای اتخاذ شده و مورد نظر یونسکو امکان بروز نخواهد داشت.
● جهانی سازی
۲۵ سال پیش گفتوگوها در خصوص وضعیت جهانی ارتباطات کاملا" با آنچه امروز مطرح است متفاوت بود. در آن زمان ایجاد یک سیستم اطلاعاتی منصفانهتر مورد توجه بود. پایان جنگ سرد به این مشغولیتها پایان داد. امروز نوآوری بر گفتوگوها استیلا یافته است. چیزی که مهم است قانون تحمیل شدة بازار است. ما اکنون به جایی رسیدهایم که آن را جهانیسازی مینامیم. این کلمه معجزهآسا هیچ چیز جدیدی دربر ندارد جهانی سازی ، همانگونه که همه میدانند. همواره وجود داشته . اما آنچه جهانیسازی امروز را از قدیم مشخص میسازد این است که دیگر بهوسیلة نیروی نظامی تحمیل نمیشود.
من هم مثل خیلیها ، از جهانیسازی روندی را استنباط میکنم که به کمک آن سعی میشود دنیایی واحد با الگو و مدل مورد نظر سرمایهداری خلق شود. دنیایی که احتمالا" درک و هدایتش به مراتب سادهتر خواهد بود، برای انجام این مهم سیستمهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی موجود بهشدت تحت فشار قرار دارند. دولتهای جدیدی خلق میشوند و دیگر دولتها نابود میشوند. سیستمهای سیاسی و اقتصادی ناپایدار میشوند. و این همة مطلب نیست، انتظار میرود تا خصوصیسازی بخشهای کلیدی صنعت، به روزکردن سیستمهای ارتباطی دور و کاهش نقش دولت چه در زندگی اقتصادی و چه در زندگی اجتماعی صورت پذیرد. بدتر از همه، گرایش جدید جهانی سازی بدنبال پاک کردن حافظة جمعی بیش از دو قرن است. علامتها و نشانههای آن بسیار روشناند: دیگر جایی برای احزاب سیاسی و سندیکاها وجود نخواهد داشت . اصل خدمات عمومی باید فراموش شود. هزینههای تمامی خدمات عمومی حتی آموزش و بهداشت باید پرداخت شوند. در چنین نمایی قطعا" جایی برای شهروند که باید عضوی از یک باند(Clan ) و یا فردی ایزوله و فراموش شده شود وجود ندارد.
سیاست جهانی سازی به تنهایی ایجاد نمیشود بلکه سازمانهای موجود مانند صندوق بینالمللی پول / FMI و بانک جهانی، ناظر براین گسترشاند و رهایی از دست آنها غیر ممکن است.
جهانیسازی آثار قابل ملاحظهای در زمینة ارتباطات دارد. اولین اثر ناپایداری است و یا بازسازی ساختارهای سیستمهای اطلاعاتی. اولین مظهر آن نابودی انحصارهای دولتی است ، که نتیجة آنی آن تولد عرضه کنندگان خصوصی است. این موارد اخیر تحت فشار نیازهای بازار این بخش را به سوی روند تجاری سازی سوق میدهد که توسط برنامة "اطلاعات برای همه" یونسکو مورد انتقاد قرار گرفته است.
دیگر هیچ تعجب آور نخواهد بود که دراین شرایط مفهوم خدمات عمومی کنار گذاشته شود. مورد اخیر در کشورمن تشکیل دهندة اصلی انحصار دولتی است. اما انحصار دولتی میتواند بسیار راحت و بدون دغدغه خدمات عمومی به مرحلة اجرا در آید. در ضمن همواره اعلام شده که خدمات عمومی در زمینة ارتباطات، توسط سازمانهای مستقل اداره شود. اما این خواسته متأسفانه از سوی قدرتهای سیاسی نادیده گرفته شده است.
دیگر اثر جهانیسازی ایجاد کانالهای بیشمار تلویزیون و رادیوهای تجاری است. تقسیم فنی و اقتصادی یک بازار محدود، همواره مشکل بزرگی است و مبارزه بین شرکتها ، همانگونه که تصور میشد، بسیار شدید میشود. عدم وجود قانون در خصوص رادیو و تلویزیونهای تجاری و یا اجرا نشدن قانون حل مشکلات را سختتر میکند. شرکتها در این شرایط رقابتی ، خود را مجبور میبینند که با قدرتهای سیاسی روابط خوبی داشته باشند. در این شرایط مجاز است که بگوییم محتوی یک کانال تلویزیونی خصوصی، الزاما"، متأثر از روابط این شبکه با قدرت سیاسی میگردد.
مهمترین اثر جهانیسازی بدون تردید تمرکز وسایل ارتباطی است، این پدیده که در آمریکا آغاز شده، بسیار زود به دیگر کشورها سرایت کرده است . شرکتها این گرایش را به دلایل اقتصادی دنبال میکنند در حالیکه دولتها این پدیده که همهگیر و بینالمللی شده است را مراقبت کرده و یا تقویت مینمایند. به آثار منفی این تمرکز، بهخصوص برای آزادیِ ارتباطات، اشاره نمیشود. برنامة "اطلاعات برای همه" تأکید کرده است که تمرکز در حال افزایش است بدون آنکه تمهیداتی برای مقابله با آن پیشبینی نماید..
● آزادیها
تحولاتی که برشمردم آزادی اطلاعات را در معرض خطر قرار میدهد، زیرا سیستمی که در شُرف استقرار است نه تنها کثرتگرایی را در جوامع تسهیل نمیکند بلکه چیرگی بیش از پیش سرمایه را فراهم میسازد، بنابراین ضروری است درخصوص آنچه امروز در معرض خطر قرار گرفته تأمل شود: "آزادیها": در منطقهای که ما زندگی میکنیم همان برداشتی که از آزادی مطبوعات و یا اطلاعات در کشورهای پیشرفتة غربی میشود وجود ندارد. بخشی از این مورد برخاسته از نبود یک بورژوازی ملی است بهگونهای که منافعش بتواند قدرت دولتی را تحت فشار قرار دهد. ضمنا" نبود یک بورژوازی ملی یا ظهور و تولد روزنامهنگاری را تحت ثأثیر قرارداده است. اولین روزنامههای انتشار یافته در امپراتوری عثمانی توسط خارجیها صورت گرفته است. این روزنامهها از ابتدای ظهور، باعث دخالت خارجیها و کارگزاران سیاسی آنها شدند، امری که دولت عثمانی را مجبور کرد روزنامه خاص خود را منتشر کند. هنگامی که شهروندان عثمانی شروع به انتشار روزنامههای خود کردند و اعمال دولت را مورد انتقاد قرار دادند، متهم به تهدید امنیت کشور شدند. روزنامهها در نگاه مسئولان همیشه یک ابزار ارتباطی مشکوک بودهاست، زیرا وسیلهای مؤثر برای سرمایهداری صنعتی قرن نوزدهم بوده که اخبار کشورهایی را که منافعی در آن کشورها داشته جمعآوری میکرده است.. اینترنت نیز به عنوان نهاد غیر قابل کنترل مرحلة کنونی سرمایهداری در حال حاضر مشکوک تلقی میشود. دولتهای سرمایهداری گاهی تلاش میکنند که با ناامیدی اینترنت را کنترل کنند. اما هیچ کاری نمیشود کرد . اینترنت به مراتب بدتر از روزنامههای قرن نوزدهم است زیرا نیازی به گذشتن از مرزهای ملی ندارد.
این دو ابزار ارتباطی، روزنامهها و اینترنت هر کدام با بینشهای متفاوتی از آزادی همراه شدهاند. روزنامه مبلغ آزادی بیان است و اینترنت به همراه خود حق برخورداری از اطلاعات را میآورد.
اولی تأکید را بر روزنامهنگاری میگذارد که اخبار را جست وجو میکند. بهدست میآورد و منتشر مینماید. این حرفه که در عین حال قابل احترام و خطرناک است از امتیازات خاصی در دسترسی به اطلاعات برخودار بوده است. دومی (اینترنت) همة مردم را روزنامهنگار میکند. هر انسانی که تمایل به کنکاش و انتشار هر واقعیتی داشته باشد، میتواند آن را به دست آورد و سپس آن را روی شبکهای که به هیچ مقامی وابسته نیست پخش کند.
در دوران اینترنت برداشت و مفهوم جدیدی به صحنة سیاسی وارد شده است، فرضیة "حکومت زیر آفتاب". بشر میرود که حق دریافت هر اطلاعاتی را که برای خود لازم تشخیص میدهد بهدست آورد.این یکی از وجوه جدید آزادی است که برای آن باید آماده شویم.
● فنآوری
ارتباطات در برگیرندة سه عنصر مهم است: اجتماعی ، فرهنگی و فنی . در بین این سه عنصر بُعد فنی است که با سرعت غیر قابل تصور طی یک قرن متحول شده است . مورخین ارتباطات توضیح میدهند که توسعه فنی برای انتقال اخبار تا چه حد اهمیت دارد. به لطف اهلی کردن اسب در آسیای مرکزی حداکثر سرعت انسانها به یکباره بالا رفت، این سرعت از سرعت یک دونده با پای پیاده تا سرعت یک اسب از چیزی در حدود ۱۲ تا ۱۵ کیلومتر در ساعت به ۲۰ تا ۲۵ کیلومتر در ساعت رسید با ظهور راه آهن در قرن نوزدهم سرعت باز هم دگرگون شد که خود شاهدی بر انواع بهینهسازیها مانند تلگراف، تلفن و غیره برای انتقال اخبار است . اما انقلاب حقیقی تنها زمان کوتاهی است که بهوقوع پیوسته است. ورود ترانزیستور به سالهای ۵۵ برمیگردد ، ورود تلویزیون به سالهای ۶۰ ، کامپیوتر به سالهای ۷۰میلادی. در دهههای اخیر، پیشرفتهای حاصل شده به طور کلی سیستم ارتباطات را زیرورو کردهاند. اما باید گفت که این تحولات، هرچند که بنیادی به نظر میرسند، طبیعت اطلاعات راتغییر نمیدهند زیرا در نهایت تنها سرعت انتقال اطلاعات و همچنین دقت وصحت آن است که امکان تصمیمگیری را به انسان میدهد. تأکید بر فنآوری نباید موجب فراموش شدن طبیعت، دقت وصحت ارتباطات شود به عبارت دیگر فراموشی عناصر اجتماعی و فرهنگی آن. آیا این یکی از دلایل شکلگیری یونسکو نیست؟
● "اطلاعات برای همه "
شاید مفید باشد که چند کلمهای در خصوص سیاست یونسکو در مورد ارتباطات و اطلاعات گفته شود. خیلی از امور در روشهای این سازمان از زمان آغاز جهانیسازی تغییر کردهاند تأسیس برنامهای با عنوان "اطلاعات برای همه " باید به عنوان یکی از مهمترین اقدامات یونسکو طی سالهای اخیر در نظر گرفته شود. یونسکو با این برنامة تصمیم دارد نقشی فعال و مؤثری در زمینة اطلاعرسانی ایفاء کند. بسیار مهم است که دسترسی به فنآوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات، البته با حفاظت افراد از آثار سوء این فنآوریها گسترش یابد.
به کلامی دیگر باید به کشورهای درحال توسعه کمک کرد تا در دنیایی که همهگیر و جهانی شده است شرکت داشته باشند و آنها را از افکار استیلاگرانه بر جهان مطلع نمود. برای انجام این کار بسیار ضروری است که به روشنی مفاهیمی همچون ( "اطلاعات" "ارتباطات"، "کشورهای فقیر و ثروتمند در اطلاعات" تعریف شوند. به عنوان مثال کشوری که از لحاظ کمیت اطلاعات ثروتمند تلقی میشود میتواند به جهت کیفی در گروه فقرا قرار گیرد.
نکتة بسیار مهم این است که برنامة اطلاعات برای همه از دولتها میخواهد که آزادی بیان و ارتباطات را به رسمیت شناخته، در غیر اینصورت، این برنامه موفقیتهای پیشبینی شده را بهدست نخواهد آورد. کشورها نه تنها باید آزادی بیان و آزادی ارتباطات را روی کاغذ به رسمیت بشناسند بلکه باید آن را به عمل، هم درآورند.
این درست است که "تجاری سازی و تمرکز رسانهها دربخش اطلاعات" بسیار افزایش یافته است، لذا با علم به این واقعیت ، لازم است که در مقابل آن واکنش نشان داد. یعنی ابتدا باید استراتژی را با پرداختن به تدوین سیاستهایی علیه تجاری سازی و تمرکز در سطوح ملی ـ منطقهای و بینالمللی طراحی کرد. سپس میبایستی فعالیتها را با ایجاد یک کمیسیون بینالمللی برای بررسی و نظارت بر آثار تجاریشدن و تمرکز در بخش اطلاعات گسترش داد. این ارگان مجری کارهای زیرخواهد بود.
۱) نظارت بر تحولات
۲) تعیین سقف قابل قبول برای رژیمهای آزادیخواه
۳) معرفی و ارائه تحولات در سطوح ملی و منطقهای و بینالمللی
یونسکو دارای موقعیت بسیار مناسبی است "که میتواند به عنوان نهادی بینالمللی سهم خویش را در تعریف سیاستهای ] [ محوری در خصوص دسترسی به اطلاعات و حفاظت از آن بهویژه اطلاعات متعلق به عرصة عمومی ایفا نماید". برنامه "اطلاعات برای همه" قطعا" نباید خود را تنها به عرصة عمومی محدود سازد بلکه باید دو منبع اطلاعاتی مهم دیگر یعنی مانند دولتها و کمپانیهای بزرگ ملی و بینالمللی را نیز به حساب آورد. این دو گروه نیز باید به متقاضیان اجازه دهند که با آزادی به اطلاعات دسترسی پیدا کنند.
تنوع فرهنگی و زبانی مورد تهدید قرار گرفته است . برای کامل کردن این نکتة مهم، مفید است که به استراتژی اضافه نمائیم که "باید تولیدات فرهنگی محلی را ترویج و تشویق کرد" و همچنین به فعالیتهای سازمان این نکته را اضافه نمائیم که "برنامههای فرهنگی محلی، باید تشویق شده و مورد حمایت واقع شوند".
حق جوابگویی بینالمللی باید مورد بحث قرار گیرد.
مجموعه مقررا ت پذیرفته شدة جهانی نباید یک رویا باشد.
● نتیجهگیری
همراه با پایان دادن به این مقاله، میخواهم چند نکته را که به نظرم بسیار مهم جلوه میکند برای موفقیت و تداوم کارهایمان گوشزد کنم:
۱) ما باید از یک سیستم ارتباطات جهانی که برای همگان عادلانه و منصفانه باشد دفاع کنیم. ارتباطات نباید تنها به عنوان یک فعالیت تجاری تلقی شود، لاکن باید به مثابة وسیلهای مؤثر برای خلق جهانی همراه با عدالت تلقی شود.
۲) سیاستها در زمینة ارتباطات و اطلاعات باید طبق نیازهای انسان تعریف و شاخص شوند (بهجای خواستهها و آرزوهای کمپانیهای فراملیتی)
۳) استفاده فنآوریهای جدید ارتباطات و اطلاعات باید با در جهت از بین بردن نابرابریها در جهان بکار روند.
۴) یونسکو باید مجمعی برای نظارت بر آثار زیانبار فنآوریهای جدید باشد.
۵) از آزادی اطلاعات باید دفاع شود.
۶) برای درک بهتر مشکلات ما در زمینة ارتباطات ضروری است که یک کار پژوهشی توسط علمای تاریخ و تاریخ طبیعی و جامعه شناسی کشورهای آسیای مرکزی و صغیر صورت پذیرد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست