چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
حج, آرامش بخش دلها
یکی از مهم ترین مناسک و آیین های دینی حج است. حج به معنای قصد زیارت خانه خدا و برگزاری آیین و مراسم خاص آن، در شمار پنج فرع از فروعات بسیار مهم اسلام قرار داده شده، به گونه ای که از نشانه های اسلام و فرق میان کفر و اسلام، غیر از نماز و روزه و زکات و جهاد، حج دانسته شده است. پس هرکسی حج واجب خویش یعنی حجه الاسلام را به جا نیاورد و بمیرد کافر از دنیا رفته است.
نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن است تا نقش و آثار حج را در زندگی انسان تبیین کند.
● حج، زیارت کعبه و خانه خدا
حج در لغت به معنای قصد است. این واژه در فرهنگ قرآن و اصطلاحات اسلامی به معنای قصد دیدار از خانه خدا به نام کعبه در شهر مکه برای اجرای مناسک، اختصاص یافته است. (معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۲۹، «حج» و نیز کتب فقهی چون جواهر الکلام، شیخ حسن نجفی، کتاب حج)
بنابراین، برای تحقق حج به معنای اصطلاحی آن، شرایطی است که باید رعایت شود. این شرایط در کتب فقهی به تفصیل بیان شده و کتبی به عنوان کتاب حج یا مناسک حج برای بیان این شرایط نوشته شده است.
با آنکه همه مساجد، خانه خداست ولی مراد از آن در حج واجب، زیارت کعبه در مکه است؛ چرا که بنابر آیه ۹۷ سوره آل عمران، نخستین خانه ای که برای عبادت مردم قرار داده شده، در سرزمین مکه است. این خانه کارکردهای چندی دارد که در همین آیه به برخی از آنها از جمله مایه برکت و منشأ هدایت جهانیان بودن آن اشاره شده است. در آن خانه خدا و مسجدالحرام نشانه های روشنی از جمله مقام ابراهیم است و هر که در آن در آید در امان است.
خداوند زیارت خود را در زیارت کعبه قرار داده و این عمل را واجب دانسته است؛ البته به شرطی که شخص استطاعت جانی و مالی و جسمی برای رفتن داشته باشد. پس کسی که توانایی رفتن به سوی آن را دارد، باید این کار را انجام دهد و هر که با داشتن استطاعت از حج گزاری سرباز زند و کفر ورزد و آن را انکار و یا ترک نماید، به عنوان کافر در دنیا و آخرت عذاب خواهد شد. البته این عمل به سبب فلسفه و آثاری که برای مردم دارد از سوی خداوند واجب شده است وگرنه خداوند از جهانیان بی نیاز است و هیچ نیازی برای دیدار آن خانه ندارد. (سوره آل عمران، آیه ۹۷)
● آثار و برکات حج گزاری
توحید، اصل نخستین و اساسی اسلام است. در اصول دین و مذهب، به عنوان نخستین اصل مطرح شده است. از آن جایی که دنیا، جهان کثرات است و آدمی در میان کثرات، وحدت را گم می کند و به بیراهه می رود، خداوند به اشکال گوناگون، نمادهایی را به عنوان حقیقت وحدت قرار داده است که آدمی راه خویش را گم نکند و در میان کثرات سرگردان نشود. از جمله این نمادهای وحدت، خانه کعبه است.
براساس آیه ۹۷ سوره آل عمران، کعبه به عنوان نشانه قرار داده شده است تا مردم متوجه این خانه شوند و از کثرت به وحدت برسند. همه انسان ها با هر رنگ و نژاد و جنس و از هر جای دور و نزدیکی می بایست متوجه این خانه شوند، هرچند خداوند با همه عظمت در مکانت و منزلت معنوی، مکان و منزلی ندارد و انسان به هر سو و جهت متوجه باشد، همان، سمت خداست (بقره، آیه ۱۱۵)؛ چرا که جایی را نمی توان یافت که فارغ از حضور و و جود خداوند باشد و حقیقت وجود الهی است که همه جا را پر کرده و به عنوان صمد، جایی را خالی و فراغ نگذاشته است. (اخلاص، آیه ۲) خداوند همه هستی را پر کرده و همه آن چه نام هست و هستی می برد تنها و فقط هستی خداوند است. (زخرف، آیه ۸۴)
از پیغمبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمودند: منظور از وجوب نماز، حج، طواف و دیگر مناسک، بپا داشتن ذکر و یاد خداست، پس وقتی که ذهن تو از هیبت و عظمت خدا که مقصود و مطلوب اصلی از عبادت است خالی باشد، ذکر زبانی چه ارزشی خواهد داشت؟
پس مهم ترین ویژگی وجود کعبه، توجه یابی همه مردم به سوی یک حقیقت است. از این رو خانه خدا در مکه را به عنوان نماد توحید گرفته اند و خداوند خود به ساخت آن فرمان داده است تا یک نماد برای وحدت و بیان توحید باشد. خداوند می فرماید: چون برای ابراهیم جای خانه را مهیا ساختیم، به او گفتیم: چیزی را با من شریک قرار مده و خانه ام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان، از هر آلودگی پاکیزه گردان. در میان مردم برای انجام مناسک حج ندا در ده تا پیاده و سوار بر شتران لاغر از هر راه دوری به سوی تو بیایند. (حج، آیات ۲۶ و ۲۷)
حضور حاجیان در مکه برای آن است تا در مدت حضور خویش در آن جا تنها یاد و ذکر خدا داشته باشند و در یک زمانی خاص همه فکر و اندیشه و عمل ایشان متوجه حقیقت یگانه ای باشد که خداوندگار و پرودگار جهانیان است. از این رو خداوند در آیه ۱۹۸ سوره بقره خواهان آن است که همواره یاد خداوند را در دل و جان خویش داشته باشند و براساس شیوه تعلیمی خاص، این ذکرالله را انجام دهند. خداوند می فرماید: چون از عرفات کوچ نمودید، خدا را در مشعرالحرام یاد کنید و همان گونه که شما را رهنمون گردیداو را یاد نمایید.
کسی که در مدت انجام مناسک حج، ذکر خداوند دارد، می بایست این دوره را به عنوان یک مقدمه و کارگاه بشناسد و پس از آن، حضور خداوند را با ذکرالله ادامه دهد. از این رو در آیه ۲۰۰ سوره بقره می فرماید: چون مناسک حج خود را انجام دادید، خدا را به یاد آورید. به این معنا که این مناسک تنها کارگاهی برای توجه به توحید و رهایی از شرک است و حاجی باید پس از آن نیز همراه با ذکرالله خداوند را به یاد داشته باشد و توحید را در دل و جانش رسوخ دهد.
خداوند مناسک حج و عمره را از شعائر الهی دانسته است؛ به این معنا که این اعمال نمادهایی است که موجب ذکر الهی می شود؛ چرا که انسان گرفتار ماده و دنیا و محسوسات است و امور معنوی و غیرمادی را تنها در تمثلات محسوس و عادی می تواند درک کند این جاست که نمادهایی محسوس برای نشانه گذاری غیرمحسوس در دستور کار قرار می گیرد تا انسان از طریق محسوس متوجه نامحسوس و امور معنوی شود. خداوند در این باره می فرماید: صفا و مروه از شعایرالله است، پس هر که حج خانه کند یا عمره گذارد مانعی ندارد که میان آن دو (صفا و مروه) سعی به جا آورد و هرکس کار نیکی با رغبت انجام دهد، پروردگار سپاسدار و داناست. (بقره، آیه ۱۵۸)
● جامعه سازی در حج
از دیگر کارکردهای حج می توان به مساله قوام بخش بودن آن اشاره کرد؛ به این معنا که حج و مناسک آن موجب می شود تا مردم در شکل یک جامعه گرد هم آیند و رفتارهای اجتماعی را بیاموزند و وحدت رویه و هدف پیدا کنند. خداوند در آیه ۹۷ سوره مائده، حج و مراسم آن را قیام مردمان معرفی می کند. این بدان معناست که توده های مردم با همه تفاوت های ظاهری و جنسی و رنگ و نژاد و دین و مذهب، در یک مکان با رفتاری خاص آموزش می بینند که چگونه هنجاری خاص را بجا آورند و کردار و منش و کنش ویژه ای را داشته باشند و در مسیر یک هدف خاص حرکت کنند و کارهایی را به قصد تحقق آن هدف انجام دهند. اینگونه است که ساختار جامعه انسانی پدیدار می شود. به سخن دیگر، حج و مناسک آن، شرایط جامعه پذیری را فراهم می آورد و انسان ها را در یک مدل خاص و سبک ویژه ای پرورش می دهد تا بتوانند جامعه انسانی را تمرین کنند و در کنار هم به وحدت و انسجام اجتماعی برسند و هنجارهای خاصی را انجام و از برخی نابهنجاری ها دوری و پرهیز کنند و بتوانند با همه تفاوت ها و تمایزها در کنار هم یک جامعه را ایجاد کنند. پس می توان گفت که حج و مناسک آن آموزش جامعه پذیری برای توده های مردم است تا بتوانند جامعه انسانی را در یک شکل و قالب درست و هنجاری و با اهدافی معقول و مقبول و سبک خاصی از زندگی ایجاد کنند.
در این جامعه سازی که در مناسک حج رخ می دهد، هرگونه امتیازات دروغین و باطل و جعلی از گروه ها و قبایل و جنس حذف می شود و همه انسان ها چه عالم و چه جاهل و چه فقیر یا ثروتمند یا صاحب منصب و دولتمند و چه مردم عادی در شکل (الناس و توده مردم) سامان داده می شوند تا انسجام در رویه و هدف را بیاموزند و همگی یک کار و یک هدف را با یک رویه و روش پیگیری کنند بی آنکه نوع جنسیت، نژاد، مقام، لباس، رنگ، مذهب و مانند آن تاثیری داشته باشد. (بقره، آیات ۱۲۵و ۱۹۹؛ حج، آیات ۲۵ تا ۲۸)
پس نقش حج و مناسک آن را نمی توان در اموری چون ذکرالله و توحید، توشه آخرتی انسان (بقره، آیه ۱۹۷)، آمرزش گناهان (بقره، آیه ۲۰۳، مائده، آیات ۹۷ و ۹۸) یا کسب درآمد و تجارت دنیا و آخرت (بقره، آیه ۱۹۷ و ۱۹۸؛ قصص، آیه ۲۷؛ حج، آیات ۲۷ و ۲۸) و مانند آن خلاصه کرد، بلکه می بایست به نقش جامعه سازی آن نیز توجه ویژه داشت؛ چرا که از نظر قرآن، حج دارای نقش اساسی، در برپایی و جوامع انسانی و آموزش جامعه پذیری دارد. (مائده، آیه ۹۷)
مردم در حج و مناسک آن در یک کارگاه علمی و عملی می آموزند که هنجارها و نابهنجاری ها چیست؟ و چگونه می بایست متوجه هنجارها و آداب و رسوم زندگی درست و سالم شد و از نابهنجاری ها دوری گزید. لذا می توان گفت که انسان در حج می آموزد که چگونه سبک درست و سالم زندگی اجتماعی را برپا دارد و به عنوان یک عضو جامعه، رفتاری درست داشته باشد و آداب و رسوم درست را بشناسد و به جا آورد. خداوند در آیه ۹۷ سوره مائده، حج و مناسک آن را به عنوان قیام مردمان معرفی کرده است. البته شکی نیست که این مناسک همانگونه که جامعه سازی را به مردم آموزش می دهد، پایه های دینداری و توحید مردمان را نیز تقویت می کند؛ چرا که سبک کامل و مناسب و راست زندگی همان سبک اسلامی است که در حج آموزش داده می شود.
بر این اساس هرگونه مخالفت و سنگ اندازی در برابر حج و حاجیان کفر و دشمنی با خداوند دانسته شده و کسانی که مردم را از حج و مناسک آن باز می دارند دشمن خداوند معرفی شده و عذابی سخت برای آنان در دنیا و آخرت وعده داده شده است. خداوند می فرماید: کسانی که کفر ورزیدند و (مردم را) از راه الله و مسجدالحرام، که آن را برای همه مردم یکسان قرار دادیم، چه کسانی که مقیم آنجا هستند و چه آنها که از راه دور می آیند باز می دارند و هرکه در آنجا ستم روا دارد، او را عذابی دردناک می چشانیم. (حج، آیه ۲۵)
از نظر قرآن جایگاه حج در میان اعمال دیگر عبادی بسیار مهم و ارزشمند است و هرکسی این مسئولیت را نمی تواند به عهده گیرد و پرده دار خانه خدا و متولی مناسک آن باشد؛ زیرا کسی می تواند عهده دار این مسئولیت باشد که خود در فهم و تحقق اهداف حج به تمامیت رسیده باشد و نمی توان امامت مردم را در مناسک عظیم حج به هرکسی سپرد. خداوند به متولیان دروغین هشدار می دهد و می فرماید: چرا خدا آنها را عذاب نکند در حالی که مردم را از زیارت مسجدالحرام باز می دارند. ایشان سزاوار تولیت آن نمی باشند؛ متولیان آن جز پرهیزگاران نمی توانند باشند، ولی بیشترشان نمی دانند. (انفال، آیه ۳۴)
در آیات و روایات برای حج و مناسک آن برکات و آثار بسیار دیگری گفته اند که یکی از آنها افزایش عمر است؛ چرا که انجام مناسک حج همانند صله رحم است. همان طوری که صله رحم افزایش عمر را به دنبال دارد، وصل شدن به پیامبر(ص) و امامان(ع) از طریق صلوات و انجام مناسک حج همین کارکرد را دارد. در حقیقت حاجی با حج خویش خود را به خدا و معصومان(ع) وصل کرده است و این چنین کاری موجب افزایش عمر آدمی می شود تا بهره بیشتر از زندگی دنیا برده و مقامات خویش را افزایش دهد. امام صادق(ع) درباره تاثیر حج در افزایش عمر می فرماید: من رجع من مکه و هو ینوی الحج من قابل زید فی عمره؛ هرکس از مکه برگردد و تصمیم داشته باشد که سال بعد هم به حج برود، بر عمرش افزوده می شود. (کافی، ج۴، ص۲۸۱، ح۳)
● حج، مایه آرامش دلها
حج از اعمال بسیار مهم عبادی در اسلام است؛ هرکسی این عمل را با توانایی انجام آن، بجا نیاورد، کافر است. از این رو اگر کسی در وصیت مرده درباره انجام حج کوتاهی کند، خشم و عقوبت الهی را برای خود به جان خریده است. پیامبر(ص) در این باره هشدار می دهد و می فرماید: هرکس وصیت میت را در کار حج برعهده بگیرد، نباید در آن کوتاهی کند، زیرا عقوبت آن سخت و پشیمانی اش طولانی است. از وصیت میت جز بدبخت کوتاهی نکند و به آن جز خوشبخت عمل ننماید. (جامع الاخبار، ص۱۵۹)
حج همانند نماز کارکردهای بسیاری دارد که رضایت و خشنودی خداوند یکی از مهمترین آنهاست. (مائده، آیه ۲) هنگامی که خداوند از بنده حج گزار خود، راضی و خشنود شود، همه برکات مادی و معنوی را نصیب او می گرداند و در رحمت رحمانی و فضل و عنایت ربانی خویش قرار می دهد. لذا آرامش مطلق بر جان این بنده می نشیند و دیگر هیچ اندوهی از گذشته و ترسی از آینده نخواهد داشت؛ چرا که همه گناهان و خطاهایش آمرزیده و آینده اش تضمین شده است. (مائده، آیات ۷۹ و ۸۹)
رسول خدا(ص) در بیان تاثیر حج در آمرزش گناهان می فرماید: به قطاری از شتران که حاجیان را برای زیارت خانه خدا می برد، نظر فرمودند و گفتند قدمی برنمی دارند مگر اینکه برای آنان حسنه ای ثبت شود و قدمی نمی نهند مگر اینکه گناهی از آنان محو می گردد و چون از مناسک حج فارغ شدند، به آنان اعلام می شود، بنایی را بنا کرده اید، آن را خراب نکنید، گناهان گذشته شما بخشیده شد، از حالا به بعد عمل نیک انجام دهید.
امام صادق(ع) می فرماید: حاجیانی که بازمی گردند سه دسته اند: دسته ای از آتش آزاد می شوند و دسته ای از گناهان خود خارج می گردند مانند روزی که از مادر متولد شده اند و دسته سوم با مصونیت مال و عیال برمی گردند و این کمترین بهره ای است که عاید حاجی می شود.
پس حج نقش بسیار مهمی در محو گناهان و بدی ها دارد و گویی انسان پس از حج از هر زشتی و گناهی پاک و شسته شده است. امام باقر(ع) در بیان آثار و کارکردهای مهم و اساسی حج به مساله تسکین دلها اشاره می کند و می فرماید: الصیام و الحج تسکین القلوب؛ روزه و حج آرام بخش دل هاست. (امالی طوسی، ص ۲۹۶، ح ۵۸۲)
از اسحاق بن عمار روایت شده که حضرت صادق(ع) فرمود: ای اسحاق کسی که یک بار خانه خدا را طواف کند، خداوند برای او هزار حسنه ثبت می کند، هزار سیئه محو می نماید، برایش هزار درجه قرار می دهد، هزار درخت در بهشت می کارد و ثواب آزاد کردن هزار بنده به او مرحمت می فرماید، چون به ملتزم برسد هشت در بهشت به روی او باز می شود و به او می گویند: از هر دری که خواستی وارد شو. اسحاق می گوید: به حضرت عرضه داشتم این همه برای کسی است که خانه خدا را طواف کند؟ فرمود: آری، آیا به ثوابی عظیم تر از این تو را خبر ندهم؟ گفتم: آری خبر دهید فرمود: هرکس حاجتی از برادر مؤمنش برآورده کند، به اندازه ده طواف به او ثواب می دهند.
حاجی با حج خویش به زیارت خدا رفته و دل و جانش به نور ذکرالله آباد و نورانی شده است. در این مدت تقوای الهی که در حج نصیب او شده، او را چنان پاک و نورانی می کند که اگر همین طوری باقی بماند و تجربه مکه را ترک نکند، عاقبت به خیر می شود؛ ولی مشکل این است که حاجی همانند حمام رفته ای است که وقتی به بیرون حمام می آید دوباره خاک آلوده و دنیا زنده می شود و گویی از محضر خدا بیرون رفته است. از این رو در روایت آمده برای بهره گیری از نور الهی حجاج شتاب کنید تا پیش از دنیازدگی، ایشان را ملاقات کرده باشید. امام صادق(ع) می فرماید: حاجی تا هنگامی که به گناه آلوده نشده به نور و سیمای حج باقی خواهد ماند. پس کسی که خیر دنیا و آخرت را می خواهد باید آن را در مناسک حج بجوید.
رضا شریفی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست