پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

از سرخ تا خاکستری


از سرخ تا خاکستری

شخصیت پردازی عاشورایی در سینما

در سینما نیز همسان تئاتر آنچه موجب پیش برد درام و ایجاد تعلیق می شود شخصیت پردازی است. شاید مهمترین منبع الهام بخشی عاشورا برای یک سینماگر شخصیت های حاضر در میدان عاشورا باشد. در زیارت نامه های عاشورا و وارث، شخصیت ها دو دسته هستند؛ اول شخصیت اولیاء و دوم شخصیت اشقیاء، این دسته بندی شخصیت ها البته به معنای سیاه و سفید صرف بودن شخصیت پردازی ها درباره واقعه عاشورا نیست. چون در دو زیارت نامه مذکور دسته بندی شخصیت ها را عیان می شود. چرا که وقتی دارد مقصرین در این واقعه را معرفی می کند می گوید حتی آن کسی که برای سربازان لشکر یزید بند زین اسبان را بست، حتی کسانی که برای جنگ با امام حق نقاب بستند (... ولعن الله امه قتلتکم ولعن الله الممهدین لهم بالتمکین من قتالکم و الیکم منهم و من اشیاعهم و اتباعهم و اولیائهم) نیز از مقصرین غافل هستند.

در این فراز ما تنوع شخصیت هایی که در مبارزه با ابی عبدالله مشارکت داشتند را می بینیم. کسانی که در آماده سازی دشمن دخیل بودند (ممهدین) و یا کسانی که زمینه سازان بر اطاعت از آنها بوده اند (بالتمکین من قتالکم). همچنین در فرازی دیگر بعد از معرفی دشمنان اصلی، دشمنان فرعی را این گونه معرفی می کند: (... ولعن الله امه اسرجت و الجمت و تنقبت لقتالک) در این فراز گروه هایی را که زین و لگام اسبان را می بندند و نقاب بر چهره اسبان بستند را در قتل اباعبدالله شریک قلمداد می نماید. در واقع اینجا نه تنها شعب مختلف از انسانهایی را، که زیر پرچم باطل سینه زدند را بما معرفی می کند بلکه به قول بعضی از علما حتی آنهایی که در دل نیت مبارزه با ابی عبدالله را داشتند در این جنایت به اندازه نیت شان مقصرند.

در مورد مخالفین و موافقین ما بقول و نوشته یکی از تعزیه شناسان قدیمی استاد جابر عناصری هم شخصیت پردازی براساس موافقین و هم مخالفین صورت داده اند که از دقت بسیار معینان بکا در این تقسیم بندی حکایت می کند مثلا در مورد اولیا خوانها این تقسیم بندی عبارت از:

۱) اصفیاء خوان ها

۲) موافق خوان ها

۳) امام خوان

۴) مظلوم خوان

۵) اولیاء خوان

۶) محزون خوان

۷) صدیقان

۸) ناجیان و...

در مورد اشقیاخوانها نیز تقسیم بندی آنان بشرح زیر است:

۱) خلفای جور،

۲) اشقیاء خوان،

۳) ظالمان (ظالم خوان)،

۴) مخالف خوان،

۵) گروه دغا،

۶) قوم شرور،

۷) قوم عدوان، و...

می بینیم آنانی که در دو طرف لشکریان اولیاء و اشقیاء هستند در چه تقسیم بندی دقیقی واقع می شوند که نمی توان گفت فقط سیاه سیاه و یا سفید سفید هستند. ولی درجه کلی شان حق و باطل است و به تناسب در دایره کلی آن قرار می گیرند.

● نکته ای بدیع در مورد رنگ شخصیت ها

از دیدگاه مکتب قرآن و عاشورا بهترین رنگی که برای یک شخصیت در نظر گرفته می شود رنگ خدایی و همان رنگ پیوستگی به خدا یعنی رنگ سرخ شهادت طلبی است. این نوع ترکیب بندی رنگ شخصیت ها، برخلاف آن چیزی است که در درام غربی از آن تحت عنوان شخصیت های سیاه و سفید و خاکستری یاد می شود، چرا که از دیدگاه مکتب عاشورا و به آن ترتیبی که ما تقسیم بندی آنرا صورت دادیم رنگ شخصیت های موافق از قرمز آغاز شده و بنا به دلبستگیشان به سیر در جریان الهی و کم شدن خلوص شان این قرمز کمرنگ تر می شود و آنها بنا به فرموده قرآن، صبغه الهی شان رنگ می بازد. وقتی موافقین به رنگ زرد نزدیک می شوند یعنی در مرز دوستی و دشمنی قرارگرفته اند.

به همین ترتیب در جبهه دشمنان که با رنگ سیاه شناسه شخصیتی خود را بدست می آورند، میزان دشمنی و به تناسب آن با کمرنگ شدن رنگ دشمنی از سیاه به سرمه ای و به تناسب آن رنگ های بنفش و غیره خود را گسترش می دهد، رنگ خاکستری در واقع انتهای این درجه از دشمنی است، چنانچه زرد از آن سو چنین حالتی را دارد.

این نوع تقسیم بندی به نظر من می تواند به شفاف سازی و ظرافت انگاری نسبت به نوع شخصیت پردازی بیانجامد که این امر به نوبه خود امری بدیع و از درس های مکتب عاشورا برای ماست.

حالا اگر فرض را بر این بگیریم که می خواهیم تاثیر گیری کلی یک فیلم نامه را از واقعه عاشورا مدنظر قرارداده و فیلم نامه ای با الهام از این واقعه بنویسیم خیلی راحت می توان نمای کلی از یک فیلمنامه را حتی درمورد وقایع عاشورا و موضوعات مختلفی که درآن دو روز بر امام و پیروانش گذشت را احصاء نمود و موضوعات مختلف را از میان آنها استخراج کرد. شگفت انگیز اینکه به تعداد خود شخصیت های همراه و عمل و عکس العمل های آنها، تنوع موضوعات درکل تاسوعا و عاشورا وجود دارد.

از آن سو در لشکر اشقیاء نیز این تنوع برقرار است. نقطه تعلیق و حوادث با شخصیت ها گره خورده است که پرداختن به هریک از آنها می تواند خود یک دنیای خاص داشته باشد. مثلا شب قبل از عاشورا ماجرای مهلت گرفتن امام حسین (ع) برای عبادت کردن، گفتگوی حضرت زینب کبری(س) و امام، دل نگرانی حضرت زینب از خنده اصحاب و بیعت مجدد اصحاب با ابی عبدالله و آرام کردن حضرت زینب، ماجرای امان نامه شمر برای حضرت قمر بنی هاشم و جواب ایشان به آن لعین والخ!

● الهام از عاشورا در دفاع مقدس

می بینید با اینکه هنوز به عاشورا نرسیده ایم این همه تنوع درموضوع داریم. مسلما این دقت در رفتارهای فطری و دقت دررفتارهای دینی شهیدان کربلا ما را به این نتیجه می رساند که دفاع مقدس ما نیز باید با همان دقت مورد عنایت فیلمسازان واقع شود. به خصوص مثلا پرداختن به شب های رمز آلود جبهه ها و خودسازی های نفوس طیبه رزمندگان اسلام و سرانجام عملیات ها و اتفاقات خیری که عمدتا از دل شب برمی خاست. مضاف اینکه این مسئله قطعا ما را به چگونگی شناختن شخصیت های متنوع دفاع مقدس می رساند. تنوع شخصیتی رزمندگان و درجه بندی فطری آنها را مشاهده خواهیم کرد، به همین ترتیب ما درجه بندی رفتاری آنان را می توانیم به دست آوریم. پس یکی دیگر از اجزاء فرهنگی عاشورا که می تواند در الهام بخشی برای سینمای ما موثر باشد گذر از کلی نگری و دقت در جزئیات که بگذریم، موضوع یابی متنوع از رفتار شناسی فطری و دینی شخصیت های حاضر در میدان وسیع دفاع مقدس می باشد. عاشورا الهام بخش است و الهام بخش خواهد ماند، چرا که عاشورا تجلی عینی فطرت های پاک درمقابل جهالت های مطلقی است که هر دو وجود انسان را به چالش می کشاند و در آزمون حق و باطل می آزماید.عاشورا را نباید یک مقطع از تاریخ بلکه باید اوج تاریخ در مقابله حق و باطل دانست. اوجی که هرگاه انسانی مرزهای تعالی را درنور باید بیش از هرچیز در ادای رسالت خویش برای بسط آن تعالی کوشش نماید و دراین راه خود را برای دفاع از حق تا اوج شهادت آماده کند.

عاشورا، تاریخ را همچنان می سازد و خواهد ساخت و سینماگران برای ساختن تاریخ باید خود را از قید و بند تفکرات سینمایی وارداتی نجات داده و با ابتکار، خلاقیت سینما را به سرنوشت انسان های پاکباز و پاک اندیش پیوند بزنیم؛ چنین باد و جز این مباد!

علی اکبر باقری ارومی