پنجشنبه, ۲۴ خرداد, ۱۴۰۳ / 13 June, 2024
مجله ویستا

روسو و نظریه قرارداد اجتماعی‏


روسو و نظریه قرارداد اجتماعی‏

‏"ژان ژاک روسو" نظریه قرارداد اجتماعی را برای تداوم زندگی اجتماعی انسان و استفاده از مزایای زندگی جمعی مطلوب و ضروری تلقی می نماید. در نظر روسو انسان جهت کسب منافع بیش تر می …

‏"ژان ژاک روسو" نظریه قرارداد اجتماعی را برای تداوم زندگی اجتماعی انسان و استفاده از مزایای زندگی جمعی مطلوب و ضروری تلقی می نماید. در نظر روسو انسان جهت کسب منافع بیش تر می بایست از زندگی فردی و انزوای ناشی از آن رهایی یافته و در بطن زندگی اجتماعی مستتر گردد. به زغم روسو، زندگی اجتماعی ضمن آنکه برخی از مضرات و نابسامانی ها را برای انسان به ارمغان می آورد، دارای امتیازات بی شماری نیز می باشد که بر جنبه منفی و محدود کننده زندگی اجتماعی مستو لی و غلبه دارد. از این رو وی به شدت طرفدار نظریه قرارداد اجتماعی بود. ‏

در نظر روسو، قرارداد اجتماعی مصالح و منافع اجتماعی را مورد حفاظت و پاسداشت قرار داده و فراغ بال و راحتی را برای انسان ها به ودیعه می نهد. رهیافت های روسو بر این امر اساسی و کلیدی مبتنی بود که نوعی خیر مشترک، حداقل ضروری و مشترک در قرارداد اجتماعی مستتر است. وی این خیر مشترک و حداقل ضروری را "منابع ملی" نام نهاد. وی معتقد بود که می بایست قرارداد اجتماعی از منافع تمامی گروه ها و آحاد جامعه و تضمین سعادت همگانی حمایت نماید. از این رو وی توجه مضاعف و فزاینده به جنبه اجتماعی را در تنظیم قرارداد اجتماعی مهم و اساسی ارزیابی می نمود. ‏

وی در این زمینه اظهار می دارد: "اگر قرار باشد که هر شخصی صرفاً در جستجوی منافع و مصالح خویش باشد، هیچ قراردادی حاصل نمی شود. پس می بایست قرارداد اجتماعی به گونه ای تنظیم و تدوین گردد که برای هیچ فردی طاقت فرسا و شاق نباشد". وی بر این باور بود که توجه به منافع ملی و جمعی با حمایت از منافع فردی قابل جمع و سازش است. ‏

وی معتقد بود که آزادی های شخصی نیز می بایست در کنار منفعت طلبی های اجتماعی مورد توجه قرار گیرد. از این رو در نظر وی سرکوب مطلق آزادی های فردی و ابتکارات شخصی موجب زوال قرارداد اجتماعی خواهد گشت. روسو همچنین بر این اعتقاد بود که با به کمال رساندن منافع و مصالح فردی، می توان از سوء استفاده های انحصارطلبانه جلوگیری نمود. همچنین اندیشه سیاسی روسو بر وجود نوعی اراده جمعی استوار بود که این اراده عمومی و جمعی، خاستگاه تصمیم گیری ها بود. ‏

رهیافت های روسو همچنین معتقد به وجود ادبیاتی متشکل از مفاهیم جدیدی موسوم به "علایق عمومی"، "سود همگانی"، "خیر عمومی" و "عقلانیت جمعی" بود. در نظر روسو، عقل جمعی انسان در سایه سار اعتماد به منافع مشترک و خوبی های عمومی متجلی می گردد. از این رو انسان می بایست کمال خیر خود را در مسیر جریان متعادل اجتماعی و زندگی جمعی جستجو نماید. ‏

وی در مقایسه با "جان لاک" به نوعی عقلانیت جمعی سیاسی متکی بود. اما عقلانیت جمعی لاک نوعی عقلانیت اقتصادی به شمار می آمد. وی همچنین علی رغم دیدگاه های لاک، بر این عقیده بود که مفاهیمی چون آزادی و حقوق، از مفاهیم متغیر و وابسته به شرایط اجتماعی است. بنابراین وی برای آزادی انسان مفهومی مستقل از زندگی اجتماعی را در نظر نمی گرفت. بلکه وی زندگی و شرایط جمعی را تنها منبع آزادی و حقوق انسان تلقی می نمود. لذا در منظر وی تنها زندگی اجتماعی است که درخور ارزش گذاری است. در این راستا در درجه نخست می بایست به تعریفی دقیق و منطقی از مفهوم آزادی و حق پرداخته و در مراتب بعدی به تبیین شرایط، ویژگی ها، حدود و ثغور و نحوه اجرای این حقوق مبادرت ورزید. ‏

روسو معتقد است که انسان ها اعضای یک گروه و جامعه مشترک تلقی می گردند که می بایست برای استحصال آرامش حاصل از زندگی جمعی از برخی از منافع خویش چشم پوشی نمایند. از این رو وی آزادی انسان را تا اندازه ای که بشر احساس تلخ اسارت ننماید، تنزل داده است.‏

منابع:

مردان اندیشه (پدیدآورندگان فلسفه معاصر)، برایان مگی، مترجم: عزت الله فولادوند، تهران: انتشارات طرح نو، ۱۳۷۸ ‏

کلیات تاریخ فلسفه به زبان ساده، دکتر ملیحه صابری نجف آبادی، تهران: انتشارات سمت: ۱۳۸۹.

سیر تاریخی اندیشه های سیاسی در غرب (از افلاطون تا نیچه)، دکتر احمد بخشایشی اردستانی، تهران: انتشارات آوای نور، چاپ چهارم ۱۳۸۸.

سیر اندیشه فلسفی در غرب، دکتر فاطمه زیباکلام، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم ۱۳۸۵.

آثار کلاسیک فلسفه، مترجم مسعود علیا، تهران: ققنوس، ۱۳۸۲