دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
دیکته صهیونیست ها برای آمریکا
سیاست کشورها بر ۲ اصل سیاست داخلی و خارجی تدوین شده است و دولتها تلاش میکنند تا با ایجاد توازن میان ۲ اصل مذکور منافع ملی کشورهایشان را حفظ و به ارتقای جایگاه بینالمللی دست یابند. این رویکردها بعضا با تغییر دولتها در کشورها با دگرگونیهایی همراه میشود به گونهای که گاه جایگاه دوستان و دشمنان کشورها با دگرگونی همراه شده و کشورها روابط جدیدی را آغاز میکنند.
ایالات متحده آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نبوده و دولتمردان این کشور نیز به انحای مختلف به دنبال اجرای این روند هستند. نکته قابل توجه در سیاست خارجی آمریکا آن است که بهرغم تغییراتی که در ساختار سیاسی این کشور صورت میگیرد، به ندرت تغییری در سیاست خارجی این کشور ایجاد میشود.
به عنوان مثال باراک اوباما با عنوان تغییر سیاستهای دوران بوش قدرت را در دست گرفت، اما در نهایت تغییری در این فرآیند صورت نگرفت و آمریکا همچنان اصل برتریطلبی جهانی و جنگافروزی را در دستور کار دارد. شاید در دوران بوش عنوان رفتاری آمریکا بر اساس محور شرارت و تروریسم بود و اکنون بر اساس ادعاهای بشردوستانه، اما در نهایت هدف تمام آنها یکی است و آن استمرار نظام تکقطبی و سلطه بر جهان است. با توجه به این روند این سوال مطرح است که چه عواملی موجب میشود که ساختار سیاست خارجی آمریکا تغییر نکرده و بر اساس همان سیاستهای گذشته حرکت کند؟ چگونه میشود که اوباما با آن همه ادعای تغییر به کارکردهای دوران بوش ادامه داده و تغییری در رفتارهای او ایجاد نمیشود. به عبارت دیگر چرا استراتژی آمریکا ثابت مانده و صرفا تاکتیکهای آن با تغییر همراه میشود.
● مولفههای تصمیمگیری
در ارزیابی سیاستهای دولتمردان آمریکا، نحوه بهقدرت رسیدن دولتمردان در قالب رئیسجمهور و اعضای کاخ سفید در کنار کنگره امری قابل توجه است. هر چند که در آمریکا برای انتخاب رئیسجمهور و نمایندگان کنگره انتخابات برگزار میشود، اما در نهایت مولفههای دیگری هستند که ترکیب اجرایی و قانونگذاری را تعیین میکنند. اجرای قانون رای الکترال نمودی از این سیاست است که عملا آرای مردمیرا به نفع تصمیمگیرندگان اصلی عرصه سیاسی آمریکا تغییر میدهد. این رویکرد چنان بوده که نوامچامسکی، تحلیلگر و مفسر مشهور آمریکایی میگوید: «در آمریکا دیگر جایگاهی برای مردم و دموکراسی وجود ندارد، چرا که مقامات ارشد سیاسی و کرسیهای کنگره با چند دلار خرید و فروش میشوند».
با توجه به روند ساختار درونی آمریکا مجموعه این تصمیمگیرندگان را در چند حوزه میتوان مشاهده کرد.
الف) لابی صهیونیست: هر چند که جمعیت یهودیان در آمریکا ۵ میلیون نفر بیشتر نیستند، اما نفوذ سیاسی و اقتصادی لابی صهیونیست به حدی است که به یکی از ارکان تصمیمگیری در آمریکا تبدیل شدهاند. نمود این مساله را در روند تبلیغات انتخاباتی نامزدهای ریاستجمهوری و کنگره آمریکا از سوی هر دو حزب جمهوریخواه و دموکرات میتوان مشاهده کرد.
تمام کاندیداها از اوبامای دموکرات گرفته تا نمایندگان جمهوریخواه تلاش دارند تا خود را دوست و یاور صهیونیستها نشان دهند چنانکه این روند را در نشست اخیر آیپک میتوان مشاهده کرد که تمام نمایندگان برای بیان ارادت به صهیونیستها با هم رقابت میکردند. این روند چنان است که گویی اصلا آنها نمایندگان مردم آمریکا نیستند و برای کسب قدرت در رژیم صهیونیستی رقابت میکنند. نکته قابل توجه آنکه مقامات ارشد کاخ سفید را نیز صهیونیستها و دوستان آنها تشکیل میدهند طوری که مسوولان مراکز اصلی و حتی روسای کارکنان کاخ سفید از دوستان نزدیک صهیونیستها هستند چنانکه اوباما در بدو ورود به کاخ سفید، رامامانوئلی را به سمت مسوول کارکنان کاخ سفید انتخاب کرد که از نزدیکان سران صهیونیست است.
ب) سرمایهداران: بخش دیگر تصمیمگیرندگان در آمریکا را سرمایهداران تشکیل میدهند. صاحبان ثروتهایی که در قالب کارتلها و شرکتهای تجاری فعالیت میکنند. آنهایی که امروز به عنوان یک درصد جامعه شناخته میشوند و به استثمار ۹۹ درصد جامعه میپردازند. نکته قابل توجه آنکه این افراد ریشه آمریکایی نداشته، بلکه مهاجرانی هستند که از کشورهای اروپایی به آمریکا آمدهاند در حالی که اندیشههای استعماری را نیز با خود به آمریکا منتقل کردهاند. بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران آمریکایی بر این عقیدهاند که سرمایهداران با پول خود نتایج انتخابات را تغییر داده و سیاستمداران را به نفع خود چینش میکنند.
ج) اسلحهسازان: از دیگر مولفههای صاحبان قدرت کارخانههای اسلحهسازی هستند. سرمایهداران آمریکایی با ادعای آزادی اقتصادی، صنایع نظامی و تولید جنگافزار را در اختیار گرفتهاند به گونهای که ساختار نظامی و دفاعی آمریکا همواره به آنها نیازمند است و بعضا باید در چارچوب خواستههای آنها اقدام کند.
نکته: باراک اوباما با عنوان تغییر سیاستهای دوران بوش قدرت را در دست گرفت، اما در نهایت تغییری در این فرآیند صورت نگرفت و آمریکا همچنان اصل برتریطلبی جهانی و جنگافروزی را در دستور کار دارد
آمارها نشان میدهد که از پرسودترین صنایع در آمریکا صنایع نظامی است که با قدرت خویش بر ساختار سیاسی و تصمیمگیری آمریکا تاثیر گذارند. بسیاری از قوانین آزادی حمل سلاح و حتی ادعاهای مطرح شده در زمینه تهدید امنیت ملی و حملات تروریستی در آمریکا، برگرفته از خواست صاحبان کارخانههای اسلحهسازی است که با این ترفند به کسب درآمد میپردازند.
د) نخبگان سیاسی: بخش دیگری از تصمیمگیرندگان ساختار سیاسی آمریکا را نخبگانی تشکیل میدهند که در قالب اتاق فکرها و مراکز استراتژیک فعالیت میکنند. افرادی که در ساختار مشاهده نمیشوند و تلاش دارند تا در پشت پرده در قالب مشاور و طراح ایفای نقش کنند. این طیف نیز برای حفظ قدرت خویش که از دید افکار عمومی پنهان است ساختار سیاسی آمریکا را بر اساس منافع خود چینش میکنند. آنها نقش مهمی در به قدرت رسیدن افراد و تصمیمات آنها در عرصه داخلی و جهانی دارند.
● هدف مشترک تصمیمگیرندگان
چنانکه ذکر شد ۴ مولفه صهیونیستها، سرمایهداران، صاحبان صنایع اسلحهسازی و نخبگان سیاسی از ارکان چینش قدرت در آمریکا هستند. البته مولفهها و بازیگران دیگری نیز در این عرصه حضور دارند، اما به طور معمول این طیفها بیشترین تاثیر را بر روند ساختاری آمریکا دارند. بعضا این چهار مولفه در قالبی واحد قرار دارند بهگونهای که صهیونیستها در جمع مالکان کارخانههای اسلحهسازی یا سرمایهداران قرار دارند یا اینکه سرمایهداران در جمع دارندگان کارخانههای اسلحهسازی هستند.
وجه اشتراک این طیفها آن است که قدرت خویش را در قالب سلطه بر ساختار سیاسی و اقتصادی در عرصه داخلی و جنگطلبی و استعمارگری در جهان میبینند و از دیدگاه آنها حفظ نظام تکقطبی و نیز جنگ و کشتار در جهان مولفهای است که میتواند دستاوردهای بسیاری برای آنها داشته باشد.
حال این روند در یافتن مناطق نفوذ جدید باشد یا حذف مخالفان از صحنه. در اندیشه این طیفها بر این امر تاکید میشود که جهان در ۲ محور تقسیمبندی میشود یا دوستان و مناطق نفوذی که میتواند منافع آنها را تامین کند ـ نظیر آنچه در قبال عراق، افغانستان و لیبی روی داده ـ یا اینکه مانع از تحقق زیادهخواهیهای آنها است نظیر تحرکاتی علیه جبهه مقاومت در خاورمیانه یا اقدامات انجام گرفته جبهه ضدامپریالیسم در جهان.
با توجه به سلطه این نگرش بر ساختار سیاسی آمریکا است که مشاهده میشود بهرغم تغییر دولتها در آمریکا، مواضع جهانی آنها تغییر نکرده و در قالب مناطق نفوذ و حذف مخالفان فعالیت میکنند. اندیشهای که در آن کشتار و جنایت حرف اول را زده و صلحی در آن مشاهده نمیشود.
● کلام آخر
در جمعبندی از آنچه در باب چینشکنندگان ساختار آمریکا ذکر شد میتوان گفت که ترکیبی از صاحبان ثروت و قدرت با نادیده گرفتن خواست ۳۰۰ میلیون آمریکایی به چینش قدرت در این کشور میپردازند تا صرفا تامینکننده منافع آنها در سطوح داخلی و خارجی باشد. امری که موجب شده تا ساختار جنگطلبانه و ضدبشری آمریکا همچنان در صحنه بینالملل تکرار شود در حالی که هزینههای آن را مردم آمریکا میپردازند.
بر این اساس است که مشاهده میشود مردم آمریکا اعتراضهای خود را در قالب جنبش تسخیر والاستریت استوار کردهاند، چرا که والاستریت منطقهای است که هر چهار رکن صهیونیستها، سرمایهداران، صاحبان کارخانههای اسلحهسازی و نخبگان سیاسی در آن حضور دارند. آنها همان یک درصدی هستند که ۹۹ درصد جامعه آمریکا را تحت سیطره خود دارند و با سرمایه مالی و انسانی آنها برای رسیدن به منافع خود فعالیت میکنند. امری که نه تنها در حوزه سیاست داخلی، بلکه در صحنه بینالملل میتوان اثرات آن را مشاهده کرد. بر این اساس میتوان گفت تا زمانی که ساختار آمریکا بر این روند چینش میشود نمیتوان انتظار تغییر در سیاستهای آمریکا را داشت هرچند که در ظاهر افرادی مانند اوباما با ادعای تغییر به کاخسفید وارد شوند.
قاسم غفوری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست