شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا

«طلای كثیف» سرمایه بی صاحب ملی


«طلای كثیف» سرمایه بی صاحب ملی

طلای زرد و سیاه و دیگر ثروت های بی شمار این سرزمین بخشنده, نعماتی هستند كه ایرانیان آن را به مادر طبیعت بدهكارند ولی به نظر می رسد به رغم تمام فضایل اخلاقی كه در دین و سنت دیرینه مردم این مرز و بوم ریشه دارد ما نسبت به این بدهی بزرگ بیش از حد بی تفاوت باقی مانده ایم

طلای زرد و سیاه و دیگر ثروت های بی شمار این سرزمین بخشنده، نعماتی هستند كه ایرانیان آن را به مادر طبیعت بدهكارند ولی به نظر می رسد به رغم تمام فضایل اخلاقی كه در دین و سنت دیرینه مردم این مرز و بوم ریشه دارد ما نسبت به این بدهی بزرگ بیش از حد بی تفاوت باقی مانده ایم و از یادآوری این مسأله ابا داریم؛ فراموشی توجیه ناپذیری كه با تمام اعتقادات ما در تناقض است.

ما بدهكار این سرزمین هستیم و برای پرداخت این بدهكاری نیازی نیست از داشته های خود بگذریم تنها كافی است در پاسداشت همین داشته ها بكوشیم.

این تنها راه جبران بدهی است كه ما به این سرزمین پرنعمت داریم و برای این پاسداشت كافی است از اسراف منابع خدادادی بپرهیزیم و از نابودی چرخه های طبیعی كه در فرایند بازیافت منابع تجدیدپذیر دخیل هستند خودداری كنیم.

جلوگیری از اسراف منابع طبیعی با به كارگیری بهینه این منابع ممكن است در دو مرحله انجام شود؛ اول زمانی كه منابع طبیعی برای اولین بار برای مصرف از چرخه طبیعی خود خارج می شوند و مرحله دوم بازیافت مواد باقی مانده پس از پایان عمر مفید مواد استفاده شده؛ كه به این مرحله بازیافت گفته می شود.

در مرحله دوم ما با منابع تولیدی مواجه هستیم كه تا چند دهه پیش به آن زباله می گفتیم و تمامی جوامع تنها در پی دور كردن این محصول نهایی فعالیت بشری از محیط زیست خود بودند ولی از زمانی كه فناوری امكان راه اندازی خطوط صنعتی بازیافت را در اختیار ما قرار داد زباله ها نام جدیدی پیدا كردند، «طلای كثیف» اصطلاحی بود كه در چند ساله اخیر برای نشان دادن ارزش واقعی ثروتی كه به دور می ریختیم به كار برده شد.

شكل گیری جنبش های محیط زیستی باعث شد جوامع بشری با چشم باز به اطراف خود نگاه كنند و این بار به جای احساس مالكیت خود را جزیی از طبیعت بدانند و این نگاه جدید ایجاد مفاهیم تازه ای را در تمام علوم روز به دنبال داشت و شاید ایجاد مفهوم «توسعه پایدار» در علم اقتصاد بزرگترین نمود این چرخش نگرشی بوده باشد؛ زیرا تا پیش از این هیچ تعریفی از هزینه و فایده زیست محیطی در اقتصاد كه مدعی علم به كارگیری بهینه منابع بود وجود نداشت ولی در نگرش جدید، توسعه اقتصادی بر این اصل شكل گرفت كه هیچ توسعه ای بدون حفظ محیط زیست و منابع مستتر در آن نمی تواند امتداد پیدا كند و توسعه همه جانبه كه یكی از آرمان های علم اقتصاد است، بدون محافظت از طبیعت به عنوان بستر بالندگی جامعه بشری پایدار نیست.

حال در این نگرش جدید و با استفاده از فناوری نوین صنایع بازیافتی شكل گرفتند كه گذشته از مزایای آرمانی حفظ محیط زیست برای مدیران جوامع مشمول مزایای اقتصادی قابل محاسبه هستند و نادیده گرفتن آن ها خود نوعی اتلاف منابع و دور ریختن ثروت ها محسوب می شود و امروز استفاده از صنایع بازیافت فراتر از اقدامات سمبلیك سیاستمداران با منافع قابل لمس جوامع گره خورده است.

مفهوم اسراف را از آن جهت در ابتدای مطلب مورد استفاده قرار دادم كه از جمله مذهبی ترین مفاهیم اقتصادی است كه از سوی تمام بزرگان دینی ما مسلمانان با مفاهیم مذموم در هم تنیده شده است و به همین دلیل یكی از راه های منطبق با دین و عقل در حفظ مصالح اقتصادی ما تقویت صنایع بازیافت است.

● زمینه های بازیافت در ایران

براساس آمارها روزانه بالغ بر ۴۰ هزار تن زباله در ایران تولید می شود، یعنی بالغ بر ۶‎/۱۴ میلیون تن در سال كه حدود ۹۰ درصد آن دفن می شود و استان تهران در سال ۸۴ با تولید بیش از ۶/۲ میلیون تن زباله سهمی معادل ۸/۱۷درصد در تولید زباله كشور را به خود اختصاص داد.

براساس آمار سازمان بازیافت شهرداری تهران بالاترین درصد مواد تشكیل دهنده زباله های پایتخت كشور به ترتیب شامل پسماندهای غذایی با ۶۶‎/۶۹ درصد، كاغذ و مقوا با ۳۷/۹ درصد و مواد پلاستیكی و لاستیكی با ۸۲/۶ درصد بوده است.

و اگر نوع زباله های تولید شده در پایتخت را به عنوان شاخص در نظر بگیریم حتی با درنظر گرفتن سهم میانگین ۴۰ درصدی برای پسماندهای غذایی می توان ادعا كرد تنها در سال ۸۴ بالغ بر ۸/۵ میلیون تن پسماند غذایی در كشور تولید شده است كه این آمار هم وجه بد و هم بعد خوب دارد. بعد نامناسب این آمار برای همه ما قابل درك است در حالی كه در بسیاری از مناطق محروم كشور، مردم با مشكل جدی سوءتغذیه مواجه هستند وجود این همه زباله غذایی نشان دهنده الگوی نامناسب مصرف غذا در كشور است ولی جنبه خوب این مسأله غنی بودن زباله های تولید شده در كشور از مواد مناسب برای تولید كمپوست و كود كشاورزی است.

دیگر مواد ذكر شده به عنوان ركودداران زباله در پایتخت به عنوان یك شاخص حدودی در كشور نیز نشان می دهد در صورت برنامه ریزی دقیق و مناسب می توان بخش قابل توجهی از كاغذ غیرتحریر وارداتی و مواد اولیه تولید لاستیك و پلاستیك با استفاده از زباله هایی كه به دور ریخته می شود بازیافت و تأمین شود.

● فرایند بازیافت

اگر تنها به سه مورد اصلی مواد تشكیل دهنده زباله های كشور یعنی مواد كاغذی، پلاستیكی و پسماندهای غذایی بپردازیم سالانه می توان بیش از ۶۰ درصد از زباله های تولیدی در سطح كشور را بازیافت و دوباره به چرخه مصرف بازگرداند، این فرایند در صورت تحقق می تواند ضمن كاهش مصرف منابع ایجاد اشتغال و افزایش ارزش افزوده را به دنبال داشته باشد.

امروزه فناوری های بازیافت پیشرفت فراوانی كرده است مقایسه ای ساده بین ساخت و توزیع یك تن كاغذ اداری بازیافتی با همان مقدار كاغذ بازیافتی با مقدار بالای كاهش مواد زاید جامد، انرژی مصرف شده و آلودگی حاصل از انتشار گازهای گلخانه ای نشان می دهد كاهش مواد جامد زاید تا ۴ درصد، كاهش انرژی مصرفی تا ۴۳ درصد، كاهش گاز گلخانه ای دی اكسید كربن تا ۷۰ درصد، كاهش آلاینده های خطرناك در هوا تا ۹۰ درصد و ذرات معلق تا ۴۰ درصد و كاهش انتشار تركیبات معدنی گوگردی در آب تا ۴۰ درصد و كاهش انتشار تركیبات معدنی گوگردی در آب تا صددرصد و ذرات معلق تا ۳۰ درصد می شود.

● روش ها و صنایع بازیافت پلاستیك در ایران

مواد زاید پلاستیكی در سه مرحله تولید و وارد چرخه زباله می شوند؛ در جریان تولید مواد خام، ساخت كالا و مصرف، دكتر «نعمت الله جعفرزاده» (دكتر در مهندسی بهداشت محیط) معتقد است: «در شروع این فرایند، یعنی مرحله بهره برداری از مواد اولیه، موادی تولید می شود كه كیفیت چندان بالایی ندارند و به آن ها مواد دورریز می گویند. بعد از این مرحله، مقداری از مود خام در مراحل تولید كالاهای پلاستیكی به مواد زاید تبدیل می شوند. مثلاً در كارگاه هایی كه با استفاده از دستگاه های تزریق پلاستیك انواع مختلف پلاستیك های بادی و تزریقی تولید می شود، درصدی از محصول كیفیت مطلوبی ندارد كه باید از چرخه تولید كنار گذاشته شود. در مرحله دوم ساخت و هنگام تبدیل محصول به ابعاد استاندارد، مقداری مواد دورریز تولید و در مرحله مصرف نیز مقداری ضایعات پلاستیكی مثل بطری های پلاستیكی و جز این ها تولید می شود. بنابراین بسته به نوع صنعت و مصرف، انواع مختلف مواد پلاستیكی در زباله ها یافت می شود.»

تركیبات عمده مواد پلاستیكی در زباله های شهری شامل مواد پلاستیكی مثل پی وی سی، پلی اتیلن، پلی آیمدها و پلی استایرن است. این مواد به دلیل كاربرد زیاد در صنایع بسته بندی، ظروف یك بار مصرف و لوازم خانگی به مقدار زیادی در زباله های شهری یافت می شوند. بنابراین صنایع بازیافتی باید حول محور این مواد شكل گیرند.»

با وجود گذشت حدود ۳۵ سال از عمر صنعت پتروشیمی در ایران، بازیافت پلاستیك به دلیل وجود منابع سرشار نفت و ارزانی مواد اولیه پلاستیك تا قبل از انقلاب اسلامی مورد توجه صنایع قرار نگرفت. بعد از انقلاب و به خصوص در زمان جنگ تحمیلی، محاصره اقتصادی و كاهش درآمدهای نفتی و در نتیجه افزایش قیمت مواد پلاستیكی تعدادی از كارخانه ها به فكر استفاده از ضایعات پلاستیكی و استفاده مجدد از مواد پلاستیكی افتادند. بدین طریق آهسته آهسته صنعت بازیافت پلاستیك رونق گرفت. در حال حاضر بسیاری از كارخانه های كشور با استفاده مجدد از مواد پلاستیكی به عنوان جبران كننده در خرید مواد خام اولیه صرفه جویی می كنند.

● مراحل بازیافت ضایعات پلاستیكی

پس از جمع آوری پلاستیك های ضایعاتی، كه بیشتر توسط افراد دوره گرد، به اصطلاح عامیانه آن، «نمكی ها» انجام می شود، اشخاصی به نام «آسیابی خرها» آن ها را خریداری می كنند. در مرحله بعد، تعدادی از كارگران به طور معمول پلاستیك ها را از نظر جنس به دو نوع بادی و تزریقی و نیز از نظر رنگ بندی به انواع بی رنگ، سفید، قرمز، آبی و مشكی تقسیم می كنند.

از نظر رنگ بندی نیز ارزش ریالی پلاستیك ها متفاوت است به هر میزان كه از طرف مواد بی رنگ و یا با رنگ روشن به طرف رنگ های تیره تر می رویم از ارزش ریالی پلاستیك ها كاسته می شود، به این معنی كه پلاستیك های بی رنگ یا كریستال بالاترین قیمت و پلاستیك كدر و متمایل به رنگ مشكی پایین ترین قیمت را دارند. در مرحله بعدی، پلاستیك های جدا شده را در یك آسیای بزرگ می ریزند و آن ها را به صورت تكه های بسیار ریز (چیپس) خرد می كنند. پلاستیك های خرد شده در این مرحله آماده فروش به كارخانه های بازیافت پلاستیك هستند. در كارخانه و در نخستین مرحله، پلاستیك های خرد و ریز در یك ظرف شست وشو قرار می گیرند و پس از شست و شو در یك سبد خشك كن پخش می شوند. در قسمت زیرین این سبد یك منبع حرارت زا با گرمای ملایم قرار دارد.

مهری محمدی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.