چهارشنبه, ۱۷ بهمن, ۱۴۰۳ / 5 February, 2025
کیف ناتمام
ساخت گفتاری ریاست محترم جمهور، در مصاحبه مطبوعاتی اخیر، از یک تغییر مهم حکایت داشت. احمدینژاد، از زمان تبلیغات انتخاباتی تا همین چند ماه پیش، در هنگام سخن، در چهره یک عمل کننده مصمم ظاهر میشد که برای همه امور کشور، راهحلهای فوری و قطعی دارد. راهحلهایی که به عقل دیگران نرسیده بود و یا اگر هم رسیده بود به دلیل رویکردهای غلط و یا در نظرگرفتن منافع شخصی و گروهی به عمل درنمیآمد.
پیش از این، او در کانون صحنه سیاسی قرار داشت. هیچ مانعی برای حل معضلات نمیدید. دلیلی برای معطلی و بحث و فحص و جلسه وجود نداشت. تنها عزم و اراده لازم بود و قاطعیت. او چنان مطمئن به کسب نتایج فوری بود که چندان رغبتی برای مصاحبه تلویزیونی و امثالهم نداشت. بر این باور بود که در نتیجه اقدامات سریع او، چنان صحنه کشور با تحولات رادیکال و درخشان مواجه خواهد شد که از زبان و سخن و ادعا فراتر خواهد رفت. کسی را نیز در قد و قوارههایی نمیدید که بتواند در فرآیند اقدامات اصلاحی او اخلالی ایجاد کند. او چنان با قوت سخن میگفت که مخاطب مطمئن میشد او همه موانع و افراد خاطی را برای تحقق اهداف بزرگ خود کنار خواهد زد. مصاحبه شب پیش، به دو بخش اصلی تقسیم شده بود. بخش اول، به امور اقتصادی و مقوله گرانیها اختصاص داشت: چارهای نبود، اصولا این مصاحبه برای توضیح گرانیها ترتیب داده شده بود. مصاحبهکننده، اشکالاتی را که اقتصاددانان طی ماههای اخیر در نقد سیاستهای او گفته و نوشته بودند را طرح میکرد و از رئیسجمهور طلب پاسخ میکرد. نکته جالب توجه عبارت از آن بود که تصویر پیشین به کلی عوض شده بود. در فضای سخنان احمدینژاد در مصاحبه شب پیش درمییافتی که اولا رئیسجمهور یکی از بازیگران و عناصر اثرگذار است و توصیه میکرد که در دشواریها باید بازیگران دیگر را نیز دید.
گویی مخاطبان خود را آموزش میداد که سیاست صحنه تعامل بازیگران کثیر است، بنابراین همه انگشتهای اتهام را نباید به یکسو متوجه کرد. علاوه بر این، مشکلات کشور، ابعاد و ریشههای تاریخی دارد، نباید در ارزیابی سیاستها سطحی اندیش و متوقع حل فوری امور بود. به علاوه بازیگران اختلالگری نیز وجود دارند که مانع از توفیق در عمل میشوند و رئیسجمهور به خلاف تصویر گذشته قادر به جلوگیری از اختلال آنها در عرصه عمل نیست. اما نکته مهمتر، آن بود که او از آن چهرهای که به راهحل همه چیز پیشاپیش اندیشیده است، به رئیس یک بنیاد پژوهشی تبدیل شده که برای همه چیز کارگروههای پژوهشی به راه انداخته بود. این کارگروهها برای حل مشکلات کشور، طرحهای پژوهشی را به انجام رساندهاند. این بار به جای اطمینان از کارگزاران خود در عمل، به این طرحها مطمئن بود. اطمینان داشت که طرحها دقیق، علمی و همه زوایای امور را به دقت سنجیدهاند و هیچ چیز از دایره دید این پژوهشها پنهان نمانده است. بنابراین به مخاطب خود اطمینان میداد که با اجرای این طرحهای دقیق، مشکلات این بار به دقت حل خواهند شد. اما معلوم نبود که اگر اینک او به انجام پژوهشو تحقیق و کار کارشناسی روی آورده است، چرا در تحلیل معضلات اقتصادی، تنها یک بار با ذکر واژه غفلت تقصیر به گردن گرفت و در همه موارد مقصران را در این سو و آن سو جست.
نکته جالب توجه در چشمانداز روشنی که درصورت انجام طرحهای تحقیقی عرضه میکرد، زمان بازدهی طرحها بود. زمان بازدهی طرحها، در زمانی بیش از مدت باقی مانده از ریاست جمهوری ایشان بود و به نحوی تلویحی، از ضرورت تداوم ریاست جمهوری برای چیدن میوه شیرین این برنامهها حکایت داشت. به هر حال این چهره رئیسجمهور با چهره پیشین متفاوت بود، بعید است که احمدینژاد این چهره را پسندیده باشد.البته حافظه خوب او در ذکر آمار و ارقامی که پشت سر هم عرضه میکرد و در پاسخ به هر طرح جزئی، به منزله یک دانای کل ظاهر میشد، جالب توجه بود و مخاطب را تا حدودی به یاد هاشمی رفسنجانی میانداخت. او نیز در گفتوگوها همیشه آمار و ارقام ذکر میکرد و به منزله دانای کل امور ظاهر میشد.این چهره نیز، چهرهای نبود که احمدینژاد بپسندد، اگر چه او از ظرفیتهای این نحوه وانمایی نیز به خوبی بهره برد.
اما آقای احمدینژاد در بخش دوم سخنان خود، که درخصوص پرونده هستهای بود، یکباره به همان لحن گذشته بازگشت. گویی این میدان همان میدانی بود که دوباره میتوانست با همان چهره نخست، قاطع، تک و قهرمان، میاندار صحنه و فارغ از نقش بازیگران دیگر ظاهر شود. مستمسک خوبی بود تا نشان دهد که همه بازیگران دیگر، کجفهمی داشتند و نتوانستند در مقابل اراده مصمم و قاطعیت رئیسجمهور مانعتراشی کنند. او حتی برگ برندهمهمی نیز در این عرصه در کف داشت: اطلاع از اقدامات خائنانهای که دیگران مرتکب شدهاند. او به آنها گوشزد کرد که در موقع مقتضی، با افشای آن اطلاعات، آنها را رسوا خواهد کرد. نیمه دوم سخن رئیسجمهور نشان میداد که او همچنان خواهان همان تصویر حماسی اولیه است. اینک در نتیجه خللهایی که در صحنه پنهان شدنی نبود، از آن چهره حماسی فاصله گرفته بود، اما به نظر میرسد که نیازمند زمینه و عرصهای است که بتواند سناریوی حماسی خود را به صحنه آورد. کیف او صرفا با آن چهره نخست برآوردنی است.
محمد جواد غلامرضا کاشی
منبع: وبلاگ کاشی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست