جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
بیتعصب عمل کنیم تا حقیقت بهسادگی گم نشود

بخشی از محک نوع تفکر، آنست که ببینیم چه زمان به شناخت بروز پدیدهها دست مییابیم. به این مفهوم که تفکر توسعهای به وسیله پژوهش از احتمال اتفاقات مطلع میگردد، به همین علت زمان طولانیتری را برای واکنش دارد و به علت همین زمان طولانیتر، قدرت بهتری را فراهم خواهد کرد و با تحلیل قویتر، واکنش خود را طراحی میکند و احتمالا میتواند از آسیبهای گسترده جلوگیری کند.
در تفکر سنتی و توسعه نیافته، ما صرفا در اثر پدید آمدن بحران، فرصت، بروز و ظهور پدیدهها متوجه آنها میشویم و پس از گذشت مساله برای واکنش نسبت به آن آماده میشویم که از ویژگیهای دیگر تفکر، آنی برخورد کردن، بداهه بودن، احساسی مواجه شدن و دلیل آوردن بعد از عمل است.
طبیعتا این مکانیزم شناختی، هزینهیی بسیار سنگین برای ما خواهد داشت، از سوی دیگر منشا اضطراب و آشفتگی است، لحظهای ما را از اتفاقات در امان نگه نمیدارد و در هیچ زمانی ما احساس امنیت نداریم، چون مدام در حال غافلگیر شدن هستیم و این غافلگیری را نسبت به جهان فرافکن میکنیم، در صورتیکه با پدید آمدن دانشهای مدرن، ما به این حیقیقت دست پیدا کردیم که جهان مدلی قانونمند دارد که میتوان با کشف مدل آن، به پیشبینیهایی با احتمالات بالا پیرامون رخدادها دست یافت.
جوامعی که نسبت به ساختارهای پژوهشی بیاعتنایی میکنند و مکانیسم اندیشهای آنها مبتنی بر پژوهش نیست، طبیعتا بهجای اینکه توسط اطلاعات، نگاه خود را مدیریت کنند، مدام از طریق تقدیرگرایی و اتفاقات مدیریت میشوند و در واقع یک نگاه انفعالی به محیط پیرامونی خود دارند. حال آنکه میتوان با راه انداختن دستگاههای پژوهشی مدرن (مثل ساختارهای آینده پژوهشی پژوهشکدههای اجتماعی، صنعتی، روانشناسی، آموزشی،...) اقدام به تولید تلسکوپ و میکروسکوپهای شناختی کرد که بتوانند رخدادها را در چند صد متری ما به وسیله تلسکوپهای شناختی رصد کنند.(مانند برنامه جهان در ۵۰ سال آینده...)
طبیعتا جامعهای که براساس بحران تصمیم بگیرد از طرف عدهای رصد شده و آنها تصمیم باب میل خود را از طریق تولید بحران به ساختار تصمیمگیرنده القا کرده و از آن منفعت جذب میکنند، پس جامعه رفته رفته آرامش خود را از دست میدهد و نمیتواند زره خود را از تن به در کند و بهدست آوردن هیچ سرمایهای به او امنیت نمیدهد، چون شاید به یک تصمیم بداهه، آن سرمایه تبدیل به خاکستر شود.
پس شایسته است هر کدام از ما در هر جایی از زندگی که هستیم، پژوهش را به عنوان عنصر اصلی تفکر لحاظ کنیم و از خود بپرسیم چه چیز در راه است و من چه کسی هستم و برای آنچه در راه هست چه باید بکنیم و برای دستیابی به پاسخ این پرسشها خوب است هدفگذاری کنیم، آینده پژوهی کنیم، یعنی بپرسیم در سه سال آینده در بستر خانواده، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، مدیریتی، چه رخدادهایی احتمالا رخ خواهد داد و من به چه آگاهیهایی نیازمندم؟ و از سوی دیگر بپرسیم در سه سال آینده من دوست دارم جایگاهم در حوزههای فوقالذکر کجا باشد و باید برای آنچه کنم؟ و برای تحقق سالم این تفکر نیازمند آنیم که بخوانیم، بپرسیم، بشنویم، ببینیم، مشاوره کنیم، از گذشتگان درس بگیریم، به جوانان گوش دهیم، تحقیق کنیم، سایر ملل را بررسی کنیم و بیتعصب عمل کنیم تا حقیقت به سادگی گم نشود و از دستاورد خود بیتکلف برای دیگران سخن بگوییم.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست