پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

زمانی برای تقویت آبی واناری ها


زمانی برای تقویت آبی واناری ها

پس از بازی آبی واناری پوشان مقابل سویا که بازی به مراتب سخت و خشنی بود, این سؤال در ذهن بسیاری از کارشناسان فوتبال یک بار دیگر خطور کرد که چه اتفاقی برای خط میانی کاتالان ها در این فصل افتاده است

به عقیده یوهان کرایف، خط میانی بارسلونا مسئول تساوی این تیم مقابل سویا بوده است. اگر این عقیده درست باشد، بارسلونا چه باید بکند؟ پس از بازی آبی واناری پوشان مقابل سویا که بازی به مراتب سخت و خشنی بود، این سؤال در ذهن بسیاری از کارشناسان فوتبال یک بار دیگر خطور کرد که چه اتفاقی برای خط میانی کاتالان ها در این فصل افتاده است؟ کرایف مردی است که نظراتش در نوکمپ همیشه خریدار دارد و این بار انگشت اتهامات و انتقاداتش را به سوی ژاوی، اندرس اینی یستا و ادمیلسون نشانه رفته است. اصلی ترین انتقاد کرایف، به خاطر عدم تمایل بازیکنان برای دراختیار گرفتن توپ و حمله به زمین حریف بود. در واقع مقصود کرایف، پاسکاری های زیاد خط میانی است که باعث می شود توپ به سرعت از دست برود و هر زمان که توپ در خط میانی می افتاد با حرکات بیهوده و هدر دادن موقعیت های حمله، توپ را از دست می دادند. به بیان بهتر هافبک ها از برندگی لازم برخوردار نبودند! حتی اگر نسبت به صحت این موضوع شکی وجود داشته باشد، می توان گفت حداقل این نظر مربی سابق این تیم است؛ کسی که روزی صاحب تیمی رؤیایی بوده است.

می توان از ۲ دیدگاه به نظریه کرایف نگاه کنیم:

اول آنکه خط میانی تنها مقصر ماجرا نبود و عوامل دیگری هم در این تساوی دخیل بودند و البته عملکرد سویا نیز بی تأثیر نبوده است. زمانی که «دانیل آلوز» جناح راست زمین را تحت کنترل دارد و دیه گو کاپل در سمت چپ بازی می کند، اختیار عمل آبی واناری ها از چپ و راست محدود می شد. آلوز در کنار «خسوس ناواس» راه را بر «اریک آبیدال» بسته بودند و به همین جهت این بازیکن نمی توانست تأثیری در خط میانی داشته باشد و از طرفی مهاجمان نیز در حرکت با توپ دچار مشکل شده بودند. بنابراین شاید بتوان نصف تقصیرها را گردن خط دفاعی فوق العاده سویا انداخت. در بیشتر دقایق بازی لیونل مسی از ۲ طرف محاصره شده بود و این در حالی بود که آنری یک بار دیگر در بخش زیادی از بازی غایب بود و دیگر نمی دانست با آلوز چه کند. تحت شرایطی نمی توان از اینی یستا و ژاوی انتظار جادوگری داشت. این ۲ هافبک در تمام طول بازی از دست «سیدو کیتا» و «کریستین پولسن» آرام و قرار نداشتند. در واقع مشکل از این دیدگاه، ضعف تاکتیک تیمی است نه ضعف خط میانی بارسلونا. دیدگاه دیگر همان نظریه و انتقادات کرایف را تأیید می کند و همان عملکرد نامطلوب ۳ هافبک آبی واناری ها را مورد بررسی قرار می دهد، بازیکنانی که به استثنای گل به موقع ژاوی، هیچ حرکت مثبتی طی بازی انجام ندادند. اکثر پاس های این بازیکنان به خارج از زمین هدایت شد، خصوصاً زمانی که تیم حریف بازیکنان را تحت فشار قرار می داد، اکثر پاس ها رو به عقب بود و به این ترتیب خط میانی بارسا نشان داد که توانایی بازی تحت شرایط دشوار را ندارد. با صرفنظر از تمام نگرش ها آنچه که مسلم است این حقیقت است که بارسلونا نیازمند پیروزی در بازی های اینچنینی است. آنها باید حداقل ۲ گل در نیمه دوم وارد دروازه سویا می کردند. اگر این تیم، تیم شوستر بود حتماً این گل ها به ثمر می رسید. شاید زمان آن فرا رسیده که بارسا فکری به حال این ناحیه از ترکیب خود بکند. شاید استفاده از ۴ هافبک بهترین کار باشد! مطمئناً اولین و بهترین انتخابی که بارسا می تواند داشته باشد یایاتوره است. این ستاره آفریقایی به خوبی از عهده شرایط در زمین برمی آید ، گرچه بارسا این روزها از غیبت یک ماهه وی رنج می برد. دکو انتخاب دیگری است که به خوبی توره می تواند میانه زمین بارسا را پر کند. گرچه باید صبر کرد تا به آمادگی بدنی لازم برسد. گودیانسن هم گزینه دیگری است. بازیکنی که پذیرفته است به درد خط حمله تیم نمی خورد اما در میانه زمین موفق تر عمل می نماید. اگر ریکارد از سیستم ۲-۴-۴ استفاده کند می تواند با آوردن یک هافبک دیگر این خط را تقویت کند. سیستم بازی کنونی آبی واناری ها که ۳-۳-۴ است و به ندرت از ۱-۳-۲-۴ استفاده می کنند به طور عملی غیرکاربردی بودن خود را اثبات کرده است. اگر مرد هلندی بارسلونا می خواهد پس از پایان فصل نیز در نوکمپ باقی بماند باید فکری به حال سیستم بازی تیمی و خط میانی آن بکند و این کار با فدا کردن یک مهاجم میسر خواهد شد اما تمام اینها، راه حل های کوتاه مدتی هستند و پس از مدتی تأثیر خود را از دست می دهند. شاید آنچه که بارسلونا واقعاً نیازمند آن است اندکی خون تازه باشد تا در رگ های تیم جاری شود. یکی از راه های جریان سازی، آوردن بازیکنان جدید به نوکمپ است و بهترین انتخاب بارسلونا، سسک فابرگاس می باشد، گرچه آمدن این بازیکن به کاتالان تقریباً غیرممکن به نظر می رسد اما باید گفت که این بازیکن به شیوه ای فوق العاده ای بازی کرده و همواره از میانه زمین گلزنی می کند اما اگر مقامات باشگاه آبی واناری ها راهی را برای بازگرداندن وی از جزیره به سرزمین ماتادورها پیدا کنند، بی شک خون جدید به رگ ها تزریق خواهد شد اما سسک این روزها در لندن روزگار خوشی را می گذراند و به این زودی ها ممکن نیست دست از شهرت عالم گیرش در جمع توپچی ها صرفنظر کند.

انتخاب دوم نوکمپ، فرانک لمپارد می تواند باشد اما بسیاری از هواداران بارسا معتقدند شیوه بازی این بازیکن در حد استانداردهای تیم محبوبشان نیست اما پاسخ این است که همه آنچه که بارسا فاقد آن است در اختیار دارد؛ توانایی موقعیت سازی، نفوذ به منطقه دفاعی حریف، گلزنی و تمام فاکتورهای لازم برای یک هافبک حرفه ای. او هر فصل به طور متوسط ۱۵ گل به ثمر می رساند و ارسال های زیادی برای مهاجمان انجام می دهد.سومین گزینه احتمالاً لوکامودریچ خواهد بود، بازیکن دیگری که قدرت خود را در زمین نشان داده است. مهارت مودریچ در پاسکاری بهتر از لمپارد است و ضربه ها و شوت های آزاد وی در اکثر مواقع به گل تبدیل می شود. بنابراین وی هافبک دیگری است که با ورودش به نوکمپ می تواند موجبات شادی آبی واناری ها را فراهم کند. با همه این احوالات و اوصاف، ریکارد کسی است که در مورد خط میانی تیمش تصمیم می گیرد. شاید مرد هلندی هم به همین راهکارها رسیده باشد اما قدرت اجرای آنها از دستان وی خارج است. شاید راه حلی به مراتب کاربردی تر در ذهن دارد، راه حلی که از اذهان ما خارج است.