چهارشنبه, ۲۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 12 February, 2025
موسیقی ایرانی تنها موسیقی فارسی نیست
![موسیقی ایرانی تنها موسیقی فارسی نیست](/web/imgs/16/144/15wlm1.jpeg)
میگوید چو ایران مباشد تن من مباد اما تمام برداشت او از این شعار فقط جنبهی سیاسی دارد و هیچ وقت حاضر نیست به جنبههای فرهنگی و اجتماعی آن فكر كند و حرف دیگر «ایرانیان» را هم بپذیرد.میگوید چو ایران مباشد تن من مباد اما حاضر نیست غیر از موسیقی خارجی به «موسیقی نواحی» و آواهای هموطنانش گوش دهد چون آن را در حد و كلاس خود نمیداند و نمیداند كه آن پیرمرد دوتارنواز خراسانی با آن ساز سادهاش ملودیهایی پدید میآورد كه گاه شگفتانگیزتر از هر اركستری است. چون اكتاو پایین آن را در حد و استاندارد سلیقهی خود نمیبیند!
**
«موسیقی ایرانی» تمام آن چیزی نیست كه در نوار كاستها و آلبومها و كنسرتها میشنویم. موسیقی ایرانی یادگار هزاران خواننده و نوازندههای بعضاً گمنامی است كه هر یك برای خود «باربد»ی هستند و چون بینام و نشانند و كنسرت و آلبوم و پوستر و هیاهو ندارند این چنین مهجور و مورد بیمهری ما قرار گرفتهاند. آیا «بخشی»ها و «عاشیق»ها همان خنیاگران ایران باستان نیستند كه فلان باستانپرست افراطی از وطن آریایی میگوید اما هرگز نمیداند چنین كسانی هم وجود دارند!؟
ما باید سلیقهی موسیقی خود را در هجوم ابتذال مرمت كنیم. این به مفهوم واپسگرایی و تعصب نیست. توجه به زیباییها و جنبههای مثبتی است كه خود داریم. این جستن یار است در خانه و یافتن جام جم نه از بیگانه كه از خویشتن و همخانههای ماست. نه تنها كلاس گذاشتن و هنردوست بودن وابستگی كامل به موسیقی غربی نیست بلكه تعریف موسیقی ایرانی نیز تنها موسیقی فارسی نیست و منشاء لوسآنجلسی و تهرانجلسی هم ندارد. موسیقی نواحی ایران در سیطرهی موسیقیهای دیگر به ویژه موسیقیهای عامهپسند فارسی و غربی رو به احتضار است و اگر ما خودمان نتوانیم و نخواهیم به آن توجه كنیم همین اندك گنجینههای بازمانده نیز از میان خواهد رفت.
شاید بهتر باشد از تعصب به فلان خواننده و نوازندهی مطرح دست برداریم چه همه محترم و عزیز هستند و برای فرهنگ و هنر انسانی تلاش كردهاند اما هنر انحصاری نیست. شاید معنی تصانیف و آوازهای محلی را درك نكنیم اما موسیقی و هنر زبانی جهانی است. تعصب قومی مطلق هم در این مورد فایدهای ندارد، باید دیگران را نیز باور داشت. چه اشكالی دارد مثلاً من فارس زبان گاهی موسیقی مقامی آذری گوش دهم و زیباییها و ریزهكاریهای آن را مرور كنم یا من ترك زبان دنبال معنا و مفهوم آن آواهای بلوچی باشم؟
***
در مورد موسیقی غربی و زبانهای دیگر سایتها و وبلاگهای بسیاری وجود دارند و توجه به آن هم خوب است. ضدیت با موسیقی غربی یا هر نوع هنر دیگر نیز حماقت است. با ضدیت نمیتوان كاری كرد چرا كه ما به موسیقی غربی نیز بسیار نیازمندیم. اما چیزهای ناشناختهای در اطراف خود ما هست كه اگر كشفشان كنیم بیشتر لذت میبریم. دوستان بسیاری بختیاری، ترك، كرد، لر، گیلك، مازنی، بلوچ، قشقایی، تات، عرب، تركمن، ارمنی، آشوری و با چندین لهجهی فارسی و محلی مناطق و طوایف و ایلات مختلف ایران وجود دارند كه هر كدام اطلاعاتی در این مورد دارند و كاش جایی بود تا به صورت اختصاصی فایلهای صوتی و موسیقیهای محلی و آواها و نغمههایی را كه داریم به اشتراك میگذاشتیم.
منظور اینجا موسیقیهای عامهپسند و مطربی و عروسیها نیست چه ابتذال و عامهنگری در همه جا وجود دارد. منظور گوهر و جوهرهی آن چیزی است كه با نام موسیقی ایرانی نام میبریم و قابلیت تأمل و دفاع را دارد.
***
مقصود از این نوشتار پژوهشی در زمینهی موسیقی نیست بلكه در مورد ذائقهی شنوندگی و «آشتی با خود» است و ذكر این نكته كه چرا برداشت بسیاری از ما از موسیقی و فرهنگ ایرانی همان زبان فارسی است؟ آن هم بیشتر همین فارسی محاورهای و امروزی كه حتی به لهجهها و زیرمجموعههای آن نیز بها نمیدهیم كه در نوع خود دنیایی حرف برای گفتن دارد. ایران به عنوان یك مرز جغرافیایی سیاسی (و البته ناگزیر!) فرهنگهای بسیاری در بطن خود دارد كه سابقهی هفتهزار ساله دارند. از كردستان و آذرآبادگان كه خاستگاه زرتشت و مركز تعالیم زرتشت و پیش از آن مهد بسیاری از تمدنهای شگفتانگیز بوده تا سیستان بزرگ و تمدن چندهزارسالهاش. از خراسان و ماوراءالنهر تا خوزستان و تمدن متعالی هزاران سالهاش، از گیلان و طبرستان تا جنوبیترین مناطق ایران و حتی افغانستان و تاجیكستان كه هر كدام گنجهای بیشماری از فرهنگ و هنر و «گنجینهی روایات شفاهی» نظیر آوازها، آواها و نغمات محلی، لالاییها و منظومهها و حماسههای بسیاری هستند و به مرور زمان در هجوم فرهنگهای غالب مستحیل شده و میمیرند. چرا كه اگر مظاهر تجدد نابودشان نكنند خودمان با بیتوجهی نابودشان میكنیم.
هنر ما این شده كه برای قومیتهای مختلف جوك بگوییم اما خوب است كه جنبههای مثبت آنان را هم در نظر داشته باشیم. این احساس موجب میشود تا تعامل و همزیستی و درس مدنیت را بهتر فرا بگیریم چیزی كه هیچ وقت هیچ حكومت و مكتب سیاسی به ما نخواهد آموخت. اگر با عدهای از فلان قومیت ضدیت داریم دلیل نمیشود تمام جنبههای مثبت و زیباییهای فرهنگشان را نفی كنیم.
***
تصور كنید: آواهای بختیاری و لری كه سرشار از زندگی و عشق هستند و كردها كه جایگاه ویژهای در موسیقی ایرانی دارند. صدایشان بازتاب طبیعت است. صدای كوهستان است. فكر میكنید جز كمانچهی لری كدام اركستر فیلارمونیكی میتواند طبیعت لرستان و زندگی مردمانش را بازگو كند!؟
«صدای انسان»... هیچ موسیقیای زیباتراز صدای انسان نیست وقتی كه درد دارد، وقتی كه عشق دارد، وقتی كه شاد است، وقتی كه غمگین است و از حنجرهی او تمام آلام و شادیهای بشری بیرون میریزد. یكی از گویندگان باسابقهی رادیو میگوید: من هرگز ندیدهام كسی صدای خوب و مهربانی داشته باشد و ذاتاً آدم بدی باشد. تنالیته و لحن صدا نشانهی روحیات انسان است، انگشتنگاری روح است. و گاه كه دیگر درد عشق و هجران چنان است كه انسان از سخن باز میماند، سازها به سخن در میآیند و به قول آن عاشیق: «اورهك یاندی، ساز دیللندی» و دل سوخت و ساز به صدا در آمد.
صدای دشتستانیخوانان را در دل طبیعت شنیدهاید؟ بی هیچ اكو و دستگاه صوتی و باند و فیلتر و افكت؟ زیبا نیست؟ یا عاشیقهای تركمن در دشتهای سرسبز تركمنصحرا، صدایشان صدای دشت است، صدای تاختن و آزادی و آزادگی.
موسیقی و آواهای بندرنشینان جنوب كه بوی دریا میدهد. آنجا كه انسان دریا و طبیعت را به مقابله میخواند. حزن زنی كه شوهر ماهیگیریش به دریا رفت و برنگشت. شور موج است و ایستادگی انسان در برابر طبیعت. و سوگسرود كردها در «سیاچمانه» و «اللهمزاره»... الله مزاره... ای چی روزگاره؟... و «هرای» كوهستان و «هوره» كه یاد اهوراست.
و صدها از این نوع كه همیشه با دیدگاه متعصب آن را نفی كرده و به آن بیتوجه بودهایم. كدام مدعی زیباییدوستی و هنری است كه مثلاً معنای آواهای بختیاری و ظرافت آوازهای آن را بداند اما هیچ احساس و شوری نسبت به آن نداشته باشد؟ (این تصنیف محمد ملك مسعودی را بشنوید).
***
مدتی پیش دو سیدی تصویری با عنوان «كانی» (چشمه) موسیقی مقامی شمال خراسان از دست محبوبی رسید به دستم كه به زمان كردی كرمانجی است (كرمانج: كُرد+ ماننا، كرد ماننایی بازمانده از تمدن ماننایی) این مجموعه را مؤسسهای به نام کرمانج گردآوری كرده و انصافاً زحمت بسیاری برای گردآوری این مجموعهی زیبا و برای معرفی موسیقی شمال خراسان كشیدهاند كه لذت دیدن آن و خریداری این سیدیها با آن ضبط مطلوب و دكور و تدوین دیدنیاش به هر موسیقیدوست و ایرانیدوستی به شدت توصیه میشود!
این دو سی دی مجموعهی كاملی است از موسیقی مقامی شمال خراسان كه استادان برجسته این دیار در آن حضور دارند. موسیقی كردی شمال خراسان موسوم به موسیقی كرمانجی و آواهای تاتی (طالش گیلان و آواهای عزیزی چون هادی حمیدی) نیز كه ریشههای كردی دارد علاوه بر حماسه، سرشار از حزن غربت و موسیقی كوهستان و جلگه است. (در این زمینه استاد «كلیمالله توحدی» پژوهشهای ارزشمندی دارد. از جمله این كه اطلاق كردهای تبعیدی را در مورد اكراد خراسان صحیح نمیداند).
ناصر خالدیان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست