دوشنبه, ۲۰ اسفند, ۱۴۰۳ / 10 March, 2025
باهنر احمدی نژاد تنها گزینه اصولگرایان نیست

«زمانی که شورای شهر تهران [دوره دوم] قصد داشت احمدینژاد را به عنوان شهردار تهران انتخاب کند، وزیر اطلاعات [یونسی] اظهار داشت: خوب نیست احمدینژاد شهردار تهران شود، مشکل پیش میآید، ایشان دارای پرونده در استانداری اردبیل هستند. من پیش ایشان رفتم و در این مورد بحث کردم.
خطاب به جناب آقای یونسی گفتم: چطور سیستم اطلاعات شما اجازه میدهد که شخصی مانند ملکمدنی که فوقدیپلم نساجی دارد، بیاید و شهردار تهران شود و تیم اطلاعاتی شما به احمدینژاد گیر میدهد؟ به جناب یونسی همان موقع گفتم: احمدینژاد رئیسجمهور ماست و شهرداری برای او دستگرمی است، اگر میخواهید فکری کنید، فکری برای رئیسجمهور شدن وی کنید. البته آن زمان فکر رئیسجمهور شدن احمدینژاد مطرح نبود و صحبت برنامه ما این نبود. ولی من اولین کسی بودم که بحث ریاستجمهوری احمدینژاد را خطاب به جناب آقای یونسی مطرح کردم.
البته ما خود نیز فکر نمیکردیم که احمدینژاد بتواند این مقدار آرا را کسب کند. تا ۱۵ روز قبل از برگزاری انتخابات [ریاستجمهوری دوره نهم] آرای وی پایین بود. ولی بعد از آن بود که سونامی احمدینژاد ایجاد شد.» این سخنان را «محمدرضا باهنر» رئیس ستاد انتخاباتی «علی لاریجانی»، کاندیدای رقیب احمدینژاد در انتخابات ریاست جمهوری دوره نهم در عصر روز شنبه چهارم تیرماه ۸۴ و زمانی که هنوز چند ساعتی از اعلام نام «محمود احمدینژاد» به عنوان «رئیسجمهوری ایران» نگذشته بود،در جلسه ماهانه جامعه اسلامی مهندسان بیان میکند دوستان و حتی مخالفان، باهنر را سیاستمداری زیرک و بانفوذ میشناسند.
محمد رضا باهنر این سیاستمدار۵۶ ساله همیشه مخالفان جدی داشته است اما مدافعان جدی او انگشت شمارند. اوهمواره سعی میکند در هر ماجرای سیاسی راه میان رو را برای خود در نظر بگیرد. اگرچه او در سالهای نخست تشکیل دولت نهم یکپارچه از احمدینژاد دفاع کرد،از استیضاحها و سوال از رییسجمهور جلوگیری کرد، در چینش کابینه نقش داشت اما اکنون در آستانه انتخاباتی دیگر انتقادات آرام و محتاطانهای نسبت به سیاستهای اقتصادی ابراز میکند.
او هرچند از احمدینژاد بارها و بارها دفاع کرده اما این بار همچنان که در گفتوگو با شهروند امروز میگوید ابایی ندارد که تاکید کند: احمدی نژاد تنها نامزد انتخاباتی اصولگرایان نخواهد بود. گفتوگو با محمد رضا باهنر نائب رییس دوم مجلس هشتم و دبیر کل جامعه اسلامی مهندسین را با هم میخوانیم:
● فکر میکنم مجلس هشتم برای آقای باهنر خیلی خوشیمن نبوده است؟
نه، اینطور نیست. انواع و اقسام مجالس را دیدهام؛ از چپچپ تا راستراست. بنابراین اگرچه مجلس هشتم در دست اصولگراهاست اما مجلس هفتم هم در دست اصولگراها بود اما این اصولگراها آن اصولگراها نیستند و جنسشان فرق میکند.
● ولی همین جنس متفاوت اصولگرایی شما را ازنایب رئیسی اول به نایب رئیسی دوم تنزل داد؟
این در کشور ما خیلی غیرمترقبه نیست. نگاه افراد متفاوت است، خیلی عوامل تاثیرگذار است. در ضمن جریانات ثابت میمانند اما افراد و تکتک نمایندگان کار میکنند، رقابت میکنند، یا رای میآورند یا نمیآورند. جالب است که از این ۲۹۰ نماینده فعلی رقیبان حدود ۱۸۰ نفر نمایندگان مجلس هفتم بودهاند، شاید بخشی از تبلیغات مجلس هشتمیها کارهای مجلس هفتم را محکوم کرده است.
● یعنی مجلس هفتم و اصولگرایی آن را قبول نداشتهاند که آقای باهنر را نایبرئیس نمیکنند، آقای حداد رااز هیات رئیسه به صحن میآورند و...
میدانم، اینها برمیگردد به اینکه بالاخره باید کشور با احزاب اداره شود، الان جریانها در نتیجه رقابت اشخاص حقیقی، تعریف حقوقی به ما میدهد، در حالیکه باید برعکس باشد. یعنی معلوم شود در مجلس کدام شخص حقوقی برنده شده و آن شخص حقوقی به افراد خط میدهد، مثلا اگر در مجلس هفتم، حزب الف برنده میشد، همین حزب الف در مجلس هشتم هم برنده میشد و آن حزب حق داشت رئیس مجلس خود را عوض کند اما رئیس مجلس تصادفی و اتفاقی نباید عوض شود...
● یعنی در مجلس هشتم، رئیس مجلس، اتفاقی عوض شد؟
بحث آن متفاوت است، بیشتر به این برمیگردد که ما حزب شناسنامهدار و دارای موضع و پاسخگو به مردم نداریم. آدمها هستند که مشخص میکنند این مجلس اصولگرا است یا اصلاحطلب. باید در نظام دموکراتیک همان اول مشخص شود آن حزب برده و آن حزب میخواهد مثلا آن کار را ادامه دهد.
بالاخره ما که این نظام دموکراتیک را به قول شما نداریم ولی همین افراد به دلایلی آمدهاند به آقای باهنر یا حداد رای نداده است. چرا؟ یعنی چون فقط یک شخص بوده، فکر کنم نه، چون ازآقای باهنر انتقاد داشته است.
شاید مردم در یک حوزه انتخابیه بین دو نامزد اصولگرا به یکی رای بدهند و به یکی رای ندهند، چون تفاوت زیادی برای آن قائل هستند اما ما بهعنوان یک جریان کلان، بین این اصولگرا با آن اصولگرا تفاوتی قائل نیستیم، شاید مجلس هفتم اصولگرا به باهنر رای بدهد اما مجلس هشتم اصولگرا به باهنر رای ندهد بنابراین چون حزب نیست تصادفی و اتفاقی افراد رای نمیآورند.
● اما در ماجرای فراکسیون اصولگرایان همین اتفاق میافتد.
بله در فراکسیون رای نداشتیم، دلایل آن هم مختلف است. شورای مرکزی را بهگونهای دیگر طراحی کردیم، دیگر مستقیم توسط کنگره انتخاب نشد، بلکه هر دو نفری از یک استان از مجمع استان خودشان رای گرفتند و دیگر از مجمع عمومیرای نگرفتند، بنابراین ترکیب شورای مرکزی عوض شد. نکته دیگر اینکه در جریان اصولگرایی برخی جاها اختلافات سیاسی زیادی رخ میدهد، بنابراین گفتیم کسی کاندیدا شود که بیشترین رای را داشته باشد.
● جلوگیری از اختلاف کاری غیرمعمول صورت گرفت؟
بله یک کار غیرمعمول بود. معمولا به رئیس مجلس میگفتیم شما رئیس فراکسیون نباش، اما این دوره، احساس کردیم اگر کسی غیر از رئیس مجلس میآمد با رای پایینی انتخاب میشد، بنابراین همه تفاهم کردند آقای لاریجانی رئیس فراکسیون شود.
● این امر اثرات منفی هم نخواهد داشت؟
هم اثرات منفی دارد و هم مثبت ولی چارهای نداشتیم.
● در همین موضوع ، گفته میشود در انتخاب آقای لاریجانی بهعنوان رئیس مجلس هشتم، شما نقش اصلی را بازی میکردید؟
بعضیها میگفتند همین که شما حمایت صددرصدی از رئیس قبلی مجلس نمیکنید معنایش این است که از رئیس جدید حمایت میکنید؛ اما این را من قبول ندارم، من فکر میکردم و فکر میکنم هر دوتا برادران بزرگوار، خادمان این نظام و انقلابند. بنابراین به دوستان عرض کردم که چون موضع گیری من میتواند معنا و مفهوم داشته باشد من را از موضع گیری معاف کنید و هر دو برادر بزرگوار هم پذیرفتند که بنده در این قضیه حداقل در رسانهها و بهصورت علنی موضعی نداشته باشم.
● بهصورت غیرعلنی چه موضعی گرفتید؟
نه، این طور نبود که بهطور خصوصی و غیرعلنی هم فعال باشم.
● پشت آقای حداد را خالی کردید.
من خیلی این واژهها را قبول ندارم. من فکر میکنم در نظام جمهوری اسلامیاین مسوولیتها باری است که روی دوش افراد گذاشته میشود و ارثی نیست که به ما برسد.
● اواخر مجلس هفتم اتفاقاتی باعث شد که آقای حداد عادل در مقابل دولت بایستند؛ برای حفظ شأن مجلس بنا به گفته خودشان؛ آیا اینها دلیل حمایت نکردن شما از آقای حداد بود؟
ببینید ما تصمیماتمان را در مجلس هفتم بهصورت مشترک میگرفتیم.
● با آقای حداد؟ در هیات رئیسه؟
بله. ما در ضمن اینکه تلاش میکردیم اختیارات همدیگر را سلب نکنیم، با آقای حداد در هیات رئیسه بهطور مشترک تصمیم میگرفتیم، یعنی ما همه قبول داشتیم و هنوز هم من قبول دارم که در مجلس تصمیم نهایی را یک نفر باید بگیرد و این شخص رئیس است. اما ما نظرات مشورتیمان را هم میدادیم. اینکه تعارضی پیش نمیآمد به این دلیل بود که قبول کرده بودیم یک نفر باید تصمیم بگیرد و یک نفر حرف آخر را بزند. بنابراین مسوولیتها را همه بهعهده میگیریم. یعنی بهاصطلاح کارهایی را که مجلس هفتم انجام داده بهعهده میگیریم.
● یکی از مسایل دیگری که گفته میشود باعث تغییر آقای باهنر شده است به خاطر مواضع شما در نوع حمایت از دولت نهم است، قبول دارید؟
من وضعیت ویژهای دارم، مجلسیها مرا حامیدولت میدانند و دولتیها هم میگویند هر مشکلی در مجلس پیش میآید کار باهنر است؛ یعنی با یک رفتار با دو صفت متضاد مواجه میشوم.
● اما مواضع شما در مجلس هشتم نسبت به دولت نسبت به زمانی که در مجلس هفتم بودید کمیتندتر شده است، دلایل آن تغییرات سیاسی مجلس نیست؟
من خیلی وقتها این را توضیح دادهام که رابطه ما با دولت از دو زاویه قابل تعریف است، از یک زاویه، زاویه همجناحی و همموضعی و یک رابطه، رابطه مدیریت مجلس و دولت است. از موضع مدیریت مجلس، اعتقاد دارم مدیران مجلس باید همواره تلاش کنند مجلس و دولت به هم نزدیک باشند و اگر قرار باشد دعوایی صورت بگیرد، این حق مدیران نیست که دعوا راه بیندازند. مجلس هفتم که شکل گرفت، نمایندگان که خیلی داغ و پرحرارت بودند میخواستند چند تا از وزرای آقای خاتمیرا استیضاح کنند، ما نگذاشتیم.
● شما که اصلا با استیضاح مخالفید.
کار غیرقانونی که نکردیم، تلاش کردیم، خواهش کردیم که استیضاحها اتفاق نیفتد.
● اما اتفاق هم افتاد...
یک مورد بود. این مهم است، در دولت آقای احمدینژاد که بیشتر اتفاق افتاد.
● خب، زمان بیشتری هم داشت و عملکرد هم قطعا تاثیر گذار است.
خب حالا، ما در دولت آقای خاتمی، نگذاشتیم حاجی استیضاح شود.
● ایشان با دستور مقام معظم رهبری استیضاح نشد، نقش شما چه بود؟
این امر مقدمات دارد، یکدفعه ایجاد نمیشود. یا مثلا در مورد بودجه؛ در مجلس پنجم که رئیس کمیسیون بودجه بودم، اولین بودجه دولت آقای خاتمیآمد، خیلیها تصور میکردند باهنر، با آن مواضع، حتما در مساله بودجه مشکلات زیادی را پیش میآورد. یادم نمیرود شب توی خانه نشسته بودم که سخنگوی آن زمان دولت، با نام از بنده تشکر کرد. تعجب کردم، رسم هم نبود، سوال کردم، گفتند در دولت تصویب شده که از برخورد عقلایی شما، تشکر شود. بعد هم آقای خاتمیچندین بار حضورا محبت کردند، این نوع کارها نه ربطی به رفاقت من با آقای خاتمیداشت نه ربطی به رفاقتم با آقای احمدینژاد. گرایشهای سیاسی و حزبی را دخیل نکردیم.
بیایید مقایسه کنید، شما میگویید مدیران مجلس نباید دعوا راه بیندازند اما سال به سال از مجلس هفتم تا حالا، انتقادها در مورد شخص باهنر افزایش یافته است.
متوجه میشوم، درست است. معمولا مدیران مجلس مورد نقد نمایندگان مجلس هستند که چرا شما از دولت حمایت میکنید، آقای هاشمیوقتی رئیس مجلس بودند، مدافع دولت بودند، آقای کروبی باز از دولت حمایت میکردند.
اما من تا آنجایی که میتوانستم دفاع کنم، دفاع میکردم. ابا ندارم از گفتنش. همین چند وقت پیش بحث سوال از رئیسجمهور مطرح شد، ما گفتیم مصلحت نیست، میتوانیم منهای سوال، ماجرا را پیگیری کنیم که خب، مقام معظم رهبری مساله را تمام کردند و فرمودند کسی بیربط حرف زده، کسی با ربط حرف زده است.
فرق هم نمیکرد، اگر دولت خاتمیهم بود، این کار را میکردم که سوال مطرح نشود. این کار را هم در مجلس هفتم در ماجرای نظام هماهنگ کردم و نگذاشتم سوال مطرح شود. اما آن طرف وقتی مثلا درباره طرح تحول صحبت میکنیم، آن را کار مفیدی میدانیم، از آرزوهای خیلی از مجالس و دولتهای گذشته بوده است، کار آنقدر خطیر است که اجازه نمیدهیم بدون محاسبه و کار کارشناسی کاری صورت بگیرد، این با زندگی ۱۵ میلیون خانوار و ۷۰ میلیون جمعیت سروکار دارد، این چیزی نیست که به خاطر رفاقت و دوستی سکوت کنیم و کوتاه بیاییم.
● در مورد اینکه گفتید ترمز دولت را میکشید...
پس از همین مصاحبه اخیر رئیسجمهور، ما گفتیم نباید این حرفها را میزدیم، نه به بار است نه به دار؛ ۵۰ هزار تومان را بگوییم، ۷۰ درصد تورم را نگوییم. ممکن است به جایی برسد که مردم بگویند ما ۵۰ هزار تومان را نخواستیم. بنابراین فکر میکنم، در دوستی من با جناب آقای احمدینژاد نسبت به یکسال قبل خللی ایجاد نشده است اما این باعث نمیشود اگر جایی به ضرر مملکت باشد، ما سکوت کنیم.
● انتقادات بیشتر شده اما تاثیر آن کمتر بوده است.
برخی اوقات خبرنگاران ما را به برخی حرفها وادار میکنند که خیلی دوست نداریم آنها را بزنیم.
● یعنی انتقادات را نمیخواهید بگویید؟
نه، مثال میزنم، در همین بحث تحول اقتصادی چندین بار آقای رئیس جمهور میگفتند به استناد مثلا برنامه چهارم ما نیازی به قانون جدید نداریم اما ما گفتیم یک استراتژی دادهایم؛ اما اینکه به کسی بدهیم، به کسی ندهیم، کدام را حذف کنیم، کدام را حذف نکنیم، اینها باعث شد که دولت کاملا بپذیرد حتما مساله را با لایحه حل میکند.
● یعنی تاثیرگذار بودید؟
تاثیر من نبوده، تاثیر همه نمایندگان بوده است.
● من هم میگویم در دولت، دیگر تاثیر سالهای قبل را ندارید.
تاثیر باید نتیجهدار باشد، در کار عظیمیمثل طرح تحول این اتفاق میافتد.
● در ماجرای مشایی شما هر چه فریاد زدید، کسی به حرف شما توجه نکرد.
شما حالا یک مساله را گرفتهاید میگویید باهنر تاثیر ندارد. در همان دوره ماجرای آقای مشایی، وضع با سخنان مقام معظم رهبری تغییر کرد.
● یعنی سوال از آقای احمدینژاد مطرح میشد؟
بالاخره اگر اقدام نمیکرد، حتما میآمدند مجلس.
● در مورد آقای کردان هم مساله همینطور میشود؟
اگر نظر خودتان را میخواهید بگویید، در مجلهتان بنویسید، این دو مساله متفاوت است.
● شما اینجا چون به نفعتان نیست سکوت کردید.
من خیلی وقتها سکوت کردهام، آنجا که اهمیت دارد وارد میشوم.
● مدرک آقای کردان اهمیت ندارد؟
این بحران را عدهای به وجود آوردند که البته هیچ ضرورتی نداشت. شاید چنین جملهای سنگین باشد، اما معتقدم برای انتخاب وزیر نباید هیچ ضابطهای وجود داشته باشد. بالاخره رئیسجمهور، وظیفه سنگین انتخاب وزیر را بهعهده دارد و ۲۹۰ نماینده هم از طرف دیگر باید وی را مورد ارزیابی قرار دهند. اگر فرض را بر این بگذاریم که رئیسجمهور و ۲۰۰ نفر نماینده به این نتیجه برسند که آدمیرا بر سر وزارت بگذارند که لیسانس نداشته باشد، آیا این مساله اشکالی دارد؟! مساله مدرک تحصیلی وزیر کشور از آنجا شروع شد که یک عده آن را مطرح کردند، وگرنه در مورد بقیه آقایان وزرا که به آنها دکتر یا مهندس میگوییم، کسی تحقیقی نکرده است.
البته قاعدتا در حد وزیر و وکیل اگر کسی بخواهد تخلف، تقلب یا دروغی بگوید، مساله قابل بررسی و مهم است که باید حساسیت به خرج داد. آنچه محور است، آن است که آیا آقای کردان مسالهای را به مجلس خلاف واقع گفته است که من آن را خیلی مهمتر میدانم.اگر آقای کردان واقعا یک آدم دیپلمه باشد و بعد از آن به دانشگاه نرفته باشد، من ایشان را به عنوان وزیر کابینه قبول دارم و فکر میکنم ایشان طی این ۳۰ سال آنقدر کار مدیریتی و خدمت به کشور داشته که صلاحیت خود را نشان داده و از بسیاری افراد که رفتند و مهندس شدند و یا دکترا گرفتهاند، لایقتر است؛ اما اگر خداینکرده این مساله ثابت شود که آقای کردان برای اغوا و گمراهی مجلس دست به چنین کاری زده، قطعا چنین کاری قابل گذشت نیست و نخواهد بود اما مثلا اگر مشخص شود که مدرک تحصیلی آقای کردان از فلان دانشگاه نیست و از دانشگاه دیگری است و ثابت شود که ایشان نمیدانسته و سر ایشان هم به نوعی کلاه گذاشته شده، باز مساله فرق میکند.
فرق است بین کسی که مدرکی را جعل کرده با فردی که نمیداند سرش کلاه گذاشتهاند لذا در جمعبندی نهایی باید بگویم به صورت عادی و طبیعی، مدرک آقای کردان اصلا برای من مهم نیست. نکته دوم این که اگر فردی مثل آقای کردان یا شبیه ایشان یک مطلبی را خلاف واقع برای جلب رای نمایندگان و رئیسجمهور بگوید، این تخلف در نظام جمهوری اسلامیایران قابل گذشت نیست و نکته سوم این که فرق است بین آقای کردان یا فردی مثل ایشان که شخصا تقلب کرده یا کسی که سرش کلاه گذاشته باشند.
● تصمیمگیری درباره آقای کردان چگونه خواهد بود؟
وضعیت مشخص است، یعنی ۳ راه بیشتر وجود ندارد؛ اگر تخلفی اتفاق افتاده باشد، یا باید استیضاح شود یا استعفا کند یا عزل شود. باز هم اعلام میکنیم در اینجا باید دید آیا تخلفی اتفاق افتاده و اگر رخ داده به چه میزان توسط آقای کردان بوده یا دیگرانی که به نوعی ایشان را اغوا کردهاند ولی اگر تخلفی رخ نداده باشد، افرادی که چنین سخنانی را مطرح کردهاند، باید از ایشان معذرت خواهی کنند.
در همین موضوع طرح تحول اقتصادی هم، دولت خیلی به نظرات شما توجهی ندارد، در همین مصاحبه اخیر آقای احمدینژاد، ایشان بدون توجه به نظرات شما وعده دادند که ۵۰ تا ۷۰ هزار تومان پرداخت میکنند، یعنی شما باید تصویب کنید.
دولت قبول کرده لایحهاش را بنویسد، یکماه قبل این خبرها نبود.
بعد مثل همیشه اگر لایحه تصویب نشود، در شب انتخابات میآیند میگویند میخواستیم ۷۰ هزار تومان بدهیم، مجلس اجازه نداد.
ما در تعامل با دولت، صحبت میکنیم، تاثیر هم میگذارد، عمل هم میشود.
● اگر دولت تند برود ترمز دولت را میکشید بالاخره این ترمز را کشیدید یا نه؟
یک حرف بیشتر ندارم، مثل جریان هستهای در تحول اقتصادی کار مهم و حساس است، حتما باید اجرا بشود اما با تمام محاسبات.
● هنوز ترمز را نکشیدهاید.
ترمز را زمانی که خلاف قانون باشد، میکشیم.
● اما آقای احمدینژاد میآیند در مصاحبه، سخنرانی وعدهووعید میدهند، از حساب ذخیره ارزی برداشت میکنند و دهها کار دیگر.
در صحبت بگویند. ما که نمیتوانیم بگوییم شما حرف نزنید، مصوبه بگذاریم که آقای رئیسجمهور صحبت نکنید. وقتی زمان اقدام عملی شد، آنوقت عمل میکنیم. اگر خدایناکرده دولت کاری کند ولی ما احساس کنیم نباید این کار را انجام دهیم، به فراخور آنموقع عمل خواهیم کرد. الان وقت ترمز کشیدن نیست. طرح تحول یک کار بزرگ است که میخواهد انجام بگیرد، اگر خلاف قانون باشد، نمیگذاریم.
شما در میانه مجلس هفتم، وقتی دولت نهم اولین بودجه و لوایح اقتصادیاش را میآورد، میدانستید یا نمیدانستید که لوایح دولت، تورمزا است؟ آنجا سکوت کردید، الان انتقاد میکنید. چرا آنوقت ترمز را نکشیدید؟ الان میخواهید بکشید؛ وقتی کار از کار گذشته است.
این نظر شما است، بروید ترمز را بکشید.
● شما میگویید میخواهید ترمز را بکشید.
اینطور نیست، ما در مجلس و کمیسیون دعوا کردیم، دولت ۸۰ درصد رشد بودجه عمرانی میخواست، ما کاهش دادیم. الان هم همینطور است، قانون نمیتوانیم تصویب کنیم که رئیسجمهور صحبت نکند اما میتوانیم قانون تصویب کنیم که دولت باید این مسیر را برود.
● اگر مسیر را نرفت...
ما هم قدم خودمان را برمیداریم.
● یعنی ترمز را آنجا میکشید؟
آن واژه تندی بود، طرح تحول یک کار بزرگ است که میخواهد انجام بگیرد، اگر خلاف قانون باشد، نمیگذاریم.
● در مورد تغییر و تحولها شما با شیوه دولت نهم موافق هستید؟
نه، من موافق نیستم. ترمیم کابینه یک فرصت برای دولتها است اما فکر میکنیم دولت نهم این را به تهدید تبدیل کرده است؛ هم برای خودش هم برای بقیه. علت آن این است که همواره در حال تغییر است، یک وزیر استعفا داده، یکی برکنار شده، یکی استیضاح میشود و یکی در حال عزل است، یکی در حال آمدن است. در همان اولین تغییر، به آقای رئیسجمهور گفتم این کار را یکدفعه با برنامه و کار کارشناسی انجام دهید، این بهتر است اما اینکه وزرا ندانند که چه وقت کارشان تمام میشود [خنده] چه وقت عزل میشوند، چه کار کنند که عزل نشوند، این رویه را نمیپسندم، این تغییرات دائم مطلوب نیست. البته برخی جاها تغییرات مضر است...
● ... مثل وزارت کشور.
بله، ما وقتی وزیر را تغییر میدهیم خود تغییر هزینهدار است، وقتی کسی را میخواهیم جای فرد معزول بگذاریم حتما باید ۲، ۳ درجه قویتر باشد، اگر کسی را که میخواهیم بیاوریم به اندازه فرد معزول باشد، ضرر کردهایم. ما با تعدادی از این تغییرات موافق نیستیم و لازم نمیدانیم.
در برخی بخشها هنوز مشخص نیست که چرا فلان وزیر برکنار شده است، مثلا در وزارت کشور بالاخره معلوم نشد چرا آقای پورمحمدی تغییر کرد.
ما هم مخالف بودیم.
●شما به عنوان یک نماینده مجلس میدانید چرا تغییر صورت گرفت؟
قانع نشدیم.
به بحث انتخابات ریاست جمهوری بپردازیم .یکجا گفته بودید از آقای احمدینژاد تا پایان دورهشان باید حمایت کنیم، آیا احمدینژاد را آنجا به عنوان یک کاندیدا ارزیابی میکنید؟
نکته اول اینکه برای انتخابات ریاستجمهوری یک روال همیشگی است که جناحها، افراد و... بحث میکنند و نهایتا به نسبت مواضعی که دارند به یک وحدت نسبی میرسند. وحدت هیچوقت مطلق نخواهد بود. باید هدف وحدت کامل باشد اما بدانیم که به آن نمیرسیم. اما نکته دوم؛ در جریان اصولگرایان، در مورد آقای احمدینژاد دو طرف طیف داریم که اینها آرای متضاد دارند، آدم داریم که میگوید فقط دکتر احمدینژاد و آدم هم داریم که میگوید فقط آقای احمدینژاد نباشد. موضع ما این نیست، ما میگوییم احمدینژاد، یک نامزد است مثل سایر نامزدهای اصولگرا، باید وزن شود، بررسی شود، با دیگران مقایسه شود، هم قابلیت داشته باشد هم مقبولیت و نهایتا هم یکسری مسائل دیگر هست. یک چیزهایی را آدم خودش تصمیم میگیرد. یک چیزهایی را هم فضای عمومیبه آدم تحمیل میکند، همیشه در انتخابات، قابلترین افراد انتخاب نمیشوند، مقبولترین افراد انتخاب میشوند.
● آیا آقای احمدینژاد در این چارچوب میگنجد؟
باید شرایط را ببینیم و ارزیابی کنیم.
● تا اینجای کار، الان آقای احمدینژاد این مقبولیت را دارد؟
باید مقایسه کرد.
● الان دارد؟
با کی مقایسه کنیم؟ باید بگوییم احمدینژاد یا...، آن «یا» چه کسی است؟ نمیتوان به این سوال جواب داد. اما بنده به عنوان یک شخص معتقدم در مورد مساله احمدینژاد نه آن موضع درست است که فقط او، نه آن موضع که هر کس جز او.
بالاخره معرفی افراد از سوی گروهها برای مقبول واقع شدن در میان مردم تاثیر میگذارد؟
بله، قطعا تاثیر میگذارد، ولی گاهی این اتفاق نمیافتد، چون دو انتخابات گذشته ما نشان داد که چنین چیزی نیست. در جریان انتخاب شدن آقای خاتمیایشان بارها و بارها گفتند من تصور نمیکردم انتخاب شوم و حتی وقتی ما میگفتیم برنامه شما برای ریاست جمهوری و کابینه آینده چیست، ایشان میگفتند من اصلا قرار نبود رئیسجمهور شوم که فکر چنین چیزهایی را داشته باشم. برای آقای احمدینژاد هم چنین اتفاقی افتاد و باید گفت غیر از آقای احمدینژاد و عده کمیکه از همان اول همراه ایشان بودند، خیلی از افراد فکر نمیکردند ایشان رئیسجمهور شود؛ اما در نهایت این اتفاق افتاد .قطعا حمایت اصولگرایان از آقای احمدینژاد موثر بوده است و اگر ایشان خداناکرده بخواهد چنین مسالهای را نفی کند یا بگوید تاثیری نداشته، کملطفی کرده است. باید گفت از ۵، ۶ ماه قبل نمیتوان پیشبینی کرد چه کسی رای میآورد که این یکی از اشکالات مهم نظام سیاسی ماست.
این اتفاق دارد دوباره در جریان اصولگرایی عرف را به هم میزند که رئیسجمهوری برای دور دوم، این همه دربارهاش بحث میشود.
بله، یکسری مسائل دارد اتفاق میافتد. این اتفاق که مثلا رئیس مجلس هفتم، در مجلس هشتم دوباره انتخاب نشد، ممکن است در ریاستجمهوری هم اتفاق بیفتد. این را هم بگویم آیه قرآن هم نیست که نتوانیم بشکنیم که رئیسجمهوری دو دوره نباشد. ما باید دنبال منافع ملی و مصالح ملی باشیم. در مواضع ما خیلی تضاد نیست.
● برخی گروهها شفافتر از شما گفتند که احمدینژاد را نمیخواهند.
آنها هم شفاف نیستند.
● موتلفه از این صریحتر بگوید؟
مجموعه گروههای اصولگرا را میگویم. طبیعی است که مواضع واحدی را به دست نیاوردهایم و در حال مذاکره هستیم. باید اینها یک نظر شود.
● بالاخره به کدام سمت بیشتر میرود؟ با احمدینژاد یا بدون احمدینژاد؟
نمیدانم. بستگی به پلان بازی دارد. حتی کاندیداهای اصلاحطلب هم روی ما تاثیر دارند.
● اگر خاتمیبیاید، اصولگرایان حتما از احمدینژاد حمایت میکنند؟
هنوز به این نرسیدهایم.
● میگویند حامیان آقای احمدینژاد به دنبال این هستند که لاریجانی در انتخاب بعدی حاضر شود، چون به هر حال یک نامزد سوخته است.
آقای لاریجانی که گفتهاند نیستند اما روی این مواضع خیلی میتوان حرف و حدیث گذاشت، یعنی لاریجانی بیاید مفید است یا نه، به نفع اصلاحطلبان است یا نه؟ به نفع احمدینژاد چطور؟
در بین اصولگرایان الان بیش از دهها نامزد مطرح هستند، فکر میکنید بتوانید به یک راهکار روشن برسید؟
حتما باید برسیم.
● کار شما سختتر از اصلاحطلبان است.
مهم مدیریت است. اینکه از الان قول بدهیم با یک نامزد میآییم خیلی سخت است.
برای شما بیشتر خوشایند است چه کسی نامزد شود؛ لاریجانی، حداد یا احمدینژاد؟
فرقی نمیکند، بین این سه نفر و من، شما نمیتوانید دعوا بیندازید، خیالتان راحت باشد.
جواد دلیری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست