جمعه, ۸ تیر, ۱۴۰۳ / 28 June, 2024
مجله ویستا

معجزه با شکوه حمایت شدن!


معجزه با شکوه حمایت شدن!

نخستین باری که کودکی را از خیابان عبور دادید به خاطر می‌آورید؟ به یاد دارید وقتی انگشتان کوچکش را دور انگشتان شما حلقه کرد و با اطمینان در انتظار نخستین گام شما ایستاد تا با …

نخستین باری که کودکی را از خیابان عبور دادید به خاطر می‌آورید؟ به یاد دارید وقتی انگشتان کوچکش را دور انگشتان شما حلقه کرد و با اطمینان در انتظار نخستین گام شما ایستاد تا با آن هماهنگ شود چه احساسی داشتید؟ چه به یاد داشته باشید و چه نه، آن لحظه یک معجزه در حال شکل‌گیری بود.

آن کودک با دستان کم‌زور اما سرشار از اعتمادش در حال تفویض یک قدرت بزرگ به شما بود. در آن لحظه شما دیگر یک عابر ساده نبودید؛ بلکه عابر قدرتمندی بودید که می‌توانست غیر از خودش دیگری را هم از خیابان عبور بدهد. حتا اگر چنین حس قدرتی نداشتید، حتا اگر هنوز عبور از خیابان برایتان دشوار و ترسناک بود، آن کودک با اعتماد خدشه‌ناپذیرش به شما این قدرت را در وجودتان ایجاد کرد. این معجزه هر بار که کودکی را از خیابان عبور می‌دهیم تکرار می‌شود. این معجزه هربار که کسی به‌مان اعتماد می‌کند تکرار می‌شود.

این یک تصور عمومی است که برای کمک کردن به دیگران و پشتیبانی از آن‌ها نیاز به قدرت است. از آدم‌های زیادی شنیده‌ام که می‌خواهند قدرتمند باشند تا بتوانند از عزیزان‌شان حمایت کنند. اما این یک معادله دومجهولی است. برای حمایت کردن نیاز به قدرت هست اما همین که از دیگران حمایت می‌کنیم و آن‌ها این حمایت را می‌پذیرند به ما قدرت می‌دهند. وقتی کسی می‌پذیرد که حامی‌اش باشیم خود به خود قدرت حمایت‌گری‌اش را به ما عطا می‌کند. پس با هم برابریم: هیچ کدام مدیون دیگری نیستیم. هر کدام چیزی به دیگری بخشیده‌ایم. کسانی که خواهان قدرتند نباید از پذیرش مسئولیت دیگران طفره بروند. با هر بار پذیرش، قدرتی در آن‌ها ایجاد می‌شود که اگر از راه دیگری در جست و جویش بودند سال‌ها طول می‌کشید.

عجیب‌تر این که خودمان هم می‌توانیم باعث این معجزه باشکوه باشیم. با حمایت از خودمان نیز می‌توانیم به خودمان قدرت بدهیم. کافی است که حمایت خودمان را بپذیریم و قبول کنیم که حامی قدرتمندی برای خودمان هستیم.

نویسنده: آمنه روحانی