پنجشنبه, ۲۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 13 March, 2025
مجله ویستا

قدرت مدیران درسازمان


قدرت مدیران درسازمان

ازدیدگاه اگوست كنت علوم اجتماعی ازلحاظ ساختاری جزو پیچیده ترین علوم است چراكه شناسایی وپیش بینی رفتارجمعی انسانها بسیاردشوارترازبررسی محیط فیزیكی وتكنولو ژی صنعتی است

● چكیده

ازدیدگاه اگوست كنت علوم اجتماعی ازلحاظ ساختاری جزو پیچیده ترین علوم است.چراكه شناسایی وپیش بینی رفتارجمعی انسانها بسیاردشوارترازبررسی محیط فیزیكی وتكنولو‍‍ژی صنعتی است. انسانهادرتعامل با یكدیگر هستند وآنچه ما به‌عنوان نتیجه مشاهده می كنیم ،ماحصل فرآیندهای طولانی ازكنشهای گروهی واجتماعی است كه رفتارهای غیر خطی وبعضا" غیرقابل پیش بینی دارند.این فرآیندها تحت تاثیر نیروها ومتغیرهایی هستند كه دربیشترموارد ماهیتی پنهان وغیرملموس دارند. ازجمله این متغیرها " قدرت" است كه منشاء آن برتری جویی انسانهاست .بخش نخست این مقاله به بررسی آرایش نیروهای اصلی وتاثیرگذار دریك سازمان می پردازد ودرحالت ایستا ودرقالب تئوری ساختگرایی اجتماعی به قوانین حاكم برنیروها اشاره می كند.بخش دوم مقاله به تعامل وستیزمیان نیروهاازدیدگاه نظریه كنش متقابل اجتماعی می پردازد كه ماحصل آن تغییر ساختارهای قدیم وایجاد آرایشی جدید میان نیروهای تاثیرگذاراست . این آرایش جدید تا تعامل وكنش بعدی، تعیین كننده حدو مرزمیان نیروهاست .

● مقدمه

همه ماهنگامی كه برای نخستین باروارد یك سازمان بزرگ می‌شویم ، دچارحالتی ازابهام آمیخته باناامیدی می‌شویم. ابهامی كه درنتیجه عدم شناخت ازمحیط وجوسازمانی است، ناامیدی كه پس ازمقهورشدن درمقابل عظمت تشكیلات وابهت سازمان به‌وجود می آید. برجی باطبقات زیاد،اتاقها وسالنهای متعدد كه عده زیادی در جنب وجوش هستند وبادكوراسیون گرانقیمت تزیین شده است، پرسیدن سوالی بادلهره واضطراب ازمسئولان اطلاعات كه با لباسهای هم شكل رسمی دراتاقكهای شیشه ای مجلل نشسته اند ودرآن واحد به چندین خط تلفن پاسخ می‌دهند وبالاخره مذاكره با منشی مدیرعامل یا وزیر.ازخودمی پرسیم آیا مدیر، وقت ملاقاتی خواهدداد؟ وآیا مدیرتشكیلاتی بااین عظمت، اهمیتی برای گفته های من قائل است؟معمولا اكثریت مراجعه كنندگان اعتقاددارند كه بیشتر قدرت سازمان دراختیارمدیراست. دریك نگاه چنین تصوری بسیارمعقول می نماید.زیراقدرت تمایل دارد درراس هرم متمركزشودودرانحصارمعدودی قراربگیرد. به‌ویژه ممكن است مدیران این برداشت رادركاركنان و مراجعان ایجاد كنند كه نقشی راكه هم اكنون دارند،تنها نقش ویامهمترین نقش زندگی آنهاست .آیا واقعا"چنین است؟ آیامدیریامقامی كه دراتاق آخرپشت میزریاست جای گرفته است همین احساس وتصوررادارد؟آیااونیزتصورمی كند كه حامل تمامی قدرت تشكیلات زیرنظر خود است؟آیا مدیرازقدرتهای نامرئی داخل وخارج سازمانش هراسی ندارد؟ آیااودرجوامع فراصنعتی قادراست بركلیه پارامترهای موثراحاطه داشته باشد؟

مقاله حاضرمی كوشد ازدودیدگاه جامعه شناسی یعنی ساختارگرایی وكنش متقابل نمادی، به سوالات فوق پاسخ گوید. اهمیت پاسخ به سوالات برای نیروهای درون سازمان درآن است كه بدانند آیا به‌طورعملی می توانند تاثیری برفعالیتهاو خط‌مشی سازمان داشته باشند؟ وبرای افراد بیرونی درآن است كه بدانندبه چه روشی باسازمان وارد تعامل بشوند.

● تعریف قدرت

درابتدا معانی ومضامین قدرت بررسی می شود.قدرت یعنی توانایی فرد یاگروه برای دستیابی به هدفها یاپیشبرد منافع خود. می‌توان گفت قدرت به مفهوم توانایی تاثیرگذاری بردیگران است (گیدنز، ۷۸۹). قدرت یك جنبه فر اگیردرهمه روابط انسانی است.بسیاری ازستیزها درجامعه برای كسب قدرت است. موضوع مهم اینكه صاحبان قدرت حتی المقدور آن‌را كتمان می‌كنند، كسانی كه درپی آن هستند ، به‌گونه ای دیگر وانمود می كنند وكسانی كه آن‌را به‌دست می‌آورند درباره شیوه كسب قدرت سكوت می كنند و آن را درانبوهی از رمزوراز فرو می‌برند.

● ماهیت قدرت

قدرت یك تابع وابسته است. هرقدر"‌ب " وابستگی بیشتری به " الف"داشته باشد، "الف" می‌تواند قدرت بیشتری اعمال كند.میزان وابستگی هم به نحوه اندیشیدن واهمیتی كه "ب" برای "الف" قائل است بستگی دارد. ازطرفی وابستگی با منافع مختلف عرضه، رابطه معكوس دارد. اگرچیزی به حد وفوروجود داشته باشد، داشتن آن نمی تواند قدرت فرد راافزایش دهد. یكی ازاندیشمندان اجتماعی به‌نام «پارسونز» نظامهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی رامعرفی می كند. به‌نظراوهرنظام دارای یك ابزارمبادله است كه به‌وسیله آن به دادو ستد می پردازد. ابزارنظامهای اقتصادی‌، سیاسی واجتماعی به‌ترتیب عبارتند ازپول‌، قدرت ومنزلت .این نظامها می توانند بایكدیگر مبادله داشته باشند. به‌عنوان مثال یك نظام درازای پرداخت پول می تواند قدرت یا منزلت كسب كند، یا به‌واسطه منزلت به كسب قدرت یا ثروت بپردازد. به این ترتیب یك انسان ثروتمند كه ابزارنظام اقتصادی یعنی پول رادراختیاردارد، می‌تواند باصرف كردن آن درانتخابات مجلس وتقویت یك نامزد به اوكمك كند وازاین راه به قدرت یعنی ابزارنظام سیاسی دست یابد. ازطرفی اومی‌تواند باصرف بخشی ازپول خود درامورخیریه به منزلت اجتماعی دست یابد. عكس این حالت نیزامكانپذیراست. یك مقام كشوری می‌تواند ازقدرت سیاسی خود برای كسب پول بهره جوید، یا یك انسان نیكوكار بااستفاده ازمنزلت وپایگاه اجتماعی خود به‌عنوان نماینده شورای شهر انتخاب و دارای قدرت سیاسی می‌شود. به این ترتیب دربرخورد بامدیریك سازمان علاوه برسنجش قدرت عریان باید به میزان پول ومنزلت طرفین درگیر نیزتوجه كرد. بسیارمشاهده كرده‌ایم كه عده ای ساعتها در اتاق انتظارمدیرعامل درنوبت ملاقات هستند. اگرهم نوبت به یكی ازآنها برسد‌، ملاقات كوتاهی بامدیرانجام می دهد و به ‌عبارتی مدیر به سرعت عذراورا می‌خواهد‌. بعد دركمال تعجب حاضران فردی ازراه می‌رسد، منشی مدیرعامل كه تاكنون رفتاری آمرانه ورسمی ازخود نشان می داد، به گرمی از اواستقبال می‌كند ونهایتا" بدون هیچ مقدمه وتشریفاتی به اتاق مدیرعامل می‌رود. ملاقات آنها مدت زیادی طول می‌كشد وسرانجام بابدرقه مدیرعامل ومنشی محل راترك می‌كند. درچنین مواردی اگرچه شخص تازه وارد نظیرسایرمراجعه كنندگان فاقد قدرت دراین سازمان است ، اما اودارای ابزارهای مبادله دیگری همچون پول، منزلت اجتماعی ویاقدرت سازمانی درمحلهای دیگراست وضمن مبادله ابزارهای خود ، مدیرعامل یا وزیررابه كرنش واجرای خواسته اش وادار می سازد. ماحصل آنكه پول ، قدرت و منزلت درنظامهای مختلف قابلیت جابه‌جایی ویاتبدیل شدن به یكدیگررادارند وهمگی كالاهای باارزش محسوب می‌شوند.

بهنام كاویان: كارشناس ارشد پژوهشگری علوم اجتماعی از دانشگاه تهران


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.