یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
مجله ویستا

مگر شریک زندگی غول چراغ جادوست


مگر شریک زندگی غول چراغ جادوست

ابتدا باید مفهوم ازدواج و رابطه زناشویی را از هم تمیز دهم ازدواج نقطه شروع یک رابطه متعهدانه است اما رابطه زناشویی شامل تمام حمایت ها و مراودات عاطفی, جسمی, رفتاری, اعتقادی, فرهنگی, اقتصادی و است که بعد از عقد بین زن و مرد برقرار می شود

ابتدا باید مفهوم ازدواج و رابطه زناشویی را از هم تمیز دهم؛ ازدواج نقطه شروع یک رابطه متعهدانه است اما رابطه زناشویی شامل تمام حمایت‌ها و مراودات عاطفی، جسمی، رفتاری، اعتقادی، فرهنگی، اقتصادی و... است که بعد از عقد بین زن و مرد برقرار می‌شود...

به عبارتی ما با همسرمان فقط در یک زمان مشخص ازدواج می‌کنیم و از آن پس مدت‌ها با او رابطه زناشویی داریم.

باور غلطی که در اذهان عمومی شکل گرفته و ما سعی داریم آن را اصلاح کنیم، عقیده به «یکی شدن» در رابطه زناشویی است ما متخصصان علوم خانواده به هیچ‌وجه چنین مفهومی را نمی‌پذیریم و اگر شخصی برای تشکیل خانواده چنین نگرشی داشته باشد، او را مبتلا به نوعی ناپختگی روانی – که بسیار هم شایع است- می‌دانیم. قرارداد ازدواج میان دو فرد با هویت‌های منحصر‌به‌فرد بسته می‌شود؛ این دو نفر پیش از عقد این قرارداد اجتماعی، باید تمام سعی خود را کرده باشند تا به حد نسبی تکامل برسند. در غیر این صورت نمی‌توانند رابطه زناشویی خود را به‌طور مستحکم پیش‌ ببرند و در کنار هم رشد کنند.

● فردیت فایده هم دارد؟

هرچه فردیت افراد بیشتر می‌شود، احساس تنهایی آنها نیز بیشتر می‌شود بنابراین، میل با دیگری بودن در آنها رشد می‌کند. فردیت مستلزم آگاهی بیشتر از نیاز‌ها، نگرانی‌ها، امیدها، امکانات و محدودیت‌های خود است. همه این ویژگی‌ها به‌عنوان مقدمات ضروری قابلیت شناخت دیگران نیز عمل می‌کنند زیرا فقط می‌توانیم آنچه را که در خودمان تجربه کرده و به آن آگاه هستیم، در دیگران نیز بشناسیم. ناگفته پیداست دوستی مستلزم شناخت متقابل و رعایت شباهت‌ها و تفاوت‌هاست. به‌همین دلیل با میل و اشتیاق بیشتری با همسری که با او پیمان بسته‌ایم، زندگی می‌کنیم و در کنار او از عشق و آرامش لبریز می‌شویم. اگر دو نفر سعی کنند تا از ماهیت وجودی خود دست بکشند و با هم اصطکاک نداشته باشند تا خودشان را شبیه همسر و همسرشان را شبیه خود کنند، نمی‌توانند کنار هم به رضایت و آرامش برسند. مسلما بعد از مدتی کاسه صبرشان لبریز می‌شود، از هم فاصله می‌گیرند و از این زندگی می‌برند؛ آن عبارت معروف «ما تفاهم نداریم» را می‌گویند و شیپور جنگ متارکه را به صدا درمی‌آورند.

● ازدواج ایده‌آل افراطی

متاسفانه در جامعه ما بسیاری از افراد مجرد، کمبودهای خود را دسته‌بندی می‌کنند و دنبال کسی می‌گردند تا خلاءهای وجود آنها را پر کند. آنها ایده‌آل‌هایی را در ذهن خود ردیف می‌کنند و انتخاب‌های ازدواج خود را با او می‌سنجند. کسی که حداکثر تطابق با این معیارها را داشت، می‌شود همسر ایده‌آل چنین فردی. از اینجا به بعد، درگیری‌های عاطفی و تکیه‌کردن برای نجات زندگی این فرد به‌وسیله دیگری شروع می‌شود؛ آنها مدام سعی می‌کنند طرف مقابلشان را با ایده‌آل تخیلی که در ذهنشان ساخته‌ بودند هماهنگ کنند و بعد از گذشت مدتی، هنگامی که واقعیت به تخیلات آنها غلبه کرد، کسی که ادعا داشتند بدون او نمی‌توانند زندگی کنند، می‌شود موجودی منفی که باید هرچه سریع‌تر از او فاصله بگیرند.

● همسر شما شریک زندگی شماست،نه غول چراغ جادو

ما در ابعاد مختلف زندگی با همسرمان شرکیم؛ رابطه زناشویی را باید مانند حمل کجاوه‌ای گرانبها بدانیم که بار آن بر دوش زن‌ومرد است. اگر هر کدام از این دو بارش را بر دوش دیگری بیندازد، محمل کج می‌شود و بار کج هم به مقصد نمی‌رسد. زن‌ومرد با تقویت فردیت خود برای ازدواج آماده ‌می‌شوند و باید کسی را انتخاب کنند که به این بلوغ فردی رسیده باشد؛ نه اینکه زندگی پرزرق و برق و عناوین دهان پرکن‌ را ملاک ازدواج بدانند تا با تکیه بر ویژگی‌های طرف مقابل، نقاط‌ضعف خود را تقویت کنند.

● ازدواج بسنده چه ویژگی‌هایی دارد؟

پذیرش فردیت نسبی خود و دیگری؛ پذیرش مسوولیت تامین نیازهای فردی، مسوولیت پذیری برای زمینه‌سازی خیر و صلاح خود؛ اجتناب از احساس مالکیت نسبت به همسر و شراکت و همدردی در مسوولیت‌های زندگی و رنج‌ها.

● تفاوت و مغایرت را اشتباه نگیرید

متفاوت بودن را با مغایر بودن اشتباه نگیریم. مغایرت راه‌های جدا و دورشونده‌ای را ایجاد می‌کند، هرچند که هر دو راه درست باشند اما به هر حال مقصد مختلفی دارند اما در یک مسیر مشترک می‌توان متفاوت بود و تفاوت‌ها را مدیریت کرد، مثلا اگر یکی از طرفین ازدواج، از طبقات بسیار مرفه جامعه و دیگری از طبقه پایین باشد، یا دو نفر اعتقادات مذهبی کاملا مغایری داشته باشند، مسلما نمی‌توانند با هم پیمان ازدواج ببندند یا اگر دو نفر از دو خانواده با فرهنگ‌های کاملا مقابل هم باشند.

دکتر بهمن بهمنی

روان‌شناس و مشاور و عضو هیات علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توا‌‌نبخشی