جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

تجارت معنویت


تجارت معنویت

درباره معنویت اصیل و غیر اصیل

تشکیلات معنوی و سازمان هایی فعالیت دارند که به ظاهر سعی در آگاه سازی هر چه بیشتر مردم و بیدار کردن آنان از وهم و خیال دارند. آنها سخنرانی ها، سمینارها، کنفرانس ها، کتابها و محصولات صوتی و تصویری متعددی در این خصوص ارایه می کنند که در تمامی آنها وعده هایی مبنی بر شفای آنی و معجزه آسای بیماران و روشنگری آنان به چشم می خورد. تمرکز اصلی این قبیل تشکیلات بر ایجاد حالات دگرگون شده ای از هوشیاری و حس آگاهی افراد از طریق مدیتیشن، مراقبه، یوگا و یا برقراری روابط جنسی و مصرف مواد مخدر است.

سالها پیش دریافتم وقتی در جامعه ای رمز و رازهای عرفانی حقیقی و ناب وجود دارد که به یک سبک زندگی مقدس منجر می شود، متاسفانه نوع دیگری از معنویت دروغین و غیرواقعی، توسط افرادی که به تجارت معنویت مشغول هستند، شکل می گیرد. هدف اصلی این افراد کسب پول، توان مالی و موقعیت اجتماعی است.

این افراد بر روی توده مردم تمرکز می کنند و چنان فرآورده های ذهنی شان را به خورد مردم می دهند که افراد ساده قادر به تمیز دادن طلای اصل و طلای بدلی نیستند. اگرچه سرانجام نقاب ظاهری از چهره برخی از آنها می افتد و به عنوان یک کلاهبردار شناخته و پیروان آنها هم از خواب بیدار می شوند و اوهام را از سر خود بیرون می کنند. اما تا آن زمان، آسیب و ضرر و زیان زیادی متحمل می گردند و وقت گرانبها، پول و انرژی خود را از دست می دهند.

این مطلب تاسف آور است که شاهد باشی هزاران نفر از مردم بی گناه و ساده به دام این افراد مقدس نما می افتند. گزارش هایی وجود دارد مبنی بر این که تعداد کثیری از زنان نه تنها به لحاظ مالی استثمار می شوند بلکه مورد سوء استفاده ی جنسی این افراد نیز قرار می گیرند. در برخی موارد، این قبیل سوء استفاده ها در لباس شفای ناتوانی جنسی و ناباروری زنان رخ می نماید.

در غرب، که تجارت در سطح بسیار وسیعی صورت می گیرد عارف نماهای دروغین با حیله گری و فساد هر چه بیشتر، از تمامی شیوه های بازاریابی جامعه ی سرمایه داری و مصرف گرای غرب برای رونق دادن به فعالیت خود بهره می برند. تشکیلات معنوی و سازمان هایی فعالیت دارند که به ظاهر سعی در آگاه سازی هر چه بیشتر مردم و بیدار کردن آنان از وهم و خیال دارند. آنها سخنرانی ها، سمینارها، کنفرانس ها، کتابها و محصولات صوتی و تصویری متعددی در این خصوص ارایه می کنند که در تمامی آنها وعده هایی مبنی بر شفای آنی و معجزه آسای بیماران و روشنگری آنان به چشم می خورد. تمرکز اصلی این قبیل تشکیلات بر ایجاد حالات دگرگون شده ای از هوشیاری و حس آگاهی افراد از طریق مدیتیشن، مراقبه، یوگا و یا برقراری روابط جنسی و مصرف مواد مخدر است. آنها از دانسته های دروغین و واژه های پزشکی و روانپزشکی برای رونق کار خودشان استفاده می کنند که عامل موثری در جهت برانگیختن احساسات مردم به شمار می آید.

اغلب عارف نماهای دروغین، خواه شرقی و خواه غربی، صفت مشخصه ی دینی و اخلاق و خصوصیات یک شخص مذهبی را به نمایش می گذارند. آنها از جذابیت و فریبندگی و جذبه ی به اصطلاح الهی شان برای مسحور و مفتون کردن مردم و مختل کردن تفکر مستقل و غیر وابسته ی آنان بهره می برند. قربانیان آنان هم در مقابل خواسته های نامعقول معلمین مذهبی، فوق العاده آسیب پذیر می شوند و از شیوه ی عملکرد و رفتار آنان کورکورانه تبعیت می کنند.

این افراد عارف و مفدس نما، موجبات سستی تفکر تحلیلی، عینی، منطقی و عقلایی پیروان خود را فراهم می آورند و در عوض پیروی از اصولی را که نمی توانند به طور واقعی یا خارجی مورد محک و آزمون شیوه های علمی قرار گیرند را به پیروانشان توصیه می کنند.

اغلب مردم از این موضوع که عرفای حقیقی و روحانیون پرهیزکار بخش عمده ای از عمرشان را برای پالایش نفس صرف می کنند، بی خبرند. آنها سال ها وقت خود را صرف می کنند تا حتی تحت شرایط فرهنگی خاص بتوانند به روشنگری های خاصی دست پیدا کنند.

پالایش نفس و روشنگری ذهن به همان اندازه نیازمند صبر و حوصله است که یک دونده ی دوی ماراتون به طاقت و توان بدنی نیاز دارد. در این رابطه مایتریا این گونه می نویسد:

سفر و طریقت معنوی، خاص افراد ضعیف النفس و دارای افکارات متلون و دمدمی که خواهان کسب نتایج سریع و بدون تقبل زحمت توام با بی صبری و بی حوصلگی هستند، نیست.

روشنگری عرفای حقیقی، تنها به پیوستن چند دقیقه ای به کل هستی و خشنودی مطلق و کسب نیروی نیروانا محدود نمی شود بلکه یک عارف روشنگر حقیقی خودش را در معرض تغییرات عمده در شخصیت و سبک زندگی قرار می دهد. روحانیون پرهیزکار حقیقی به مرحله ای می رسند که هیچ گونه نیازی به نظارت و کنترل دیگر افراد و القای آنان برای گرایش به خود ندارند. این دسته از روحانیون به عنوان نمادی از آرامش روحی شناخته می شوند. جستجو و مکاشفه ی آنان برای نیل به حقیقت، بر هر گونه تجارت و کسب درآمد و حوایج انسانی، تقدم می یابد. اینها افرادی هستند که بدون کمترین چشم داشتی، حکمت و دانش خود را به رایگان در اختیار دیگران قرار می دهند. به عبارت دیگر، این دسته از روحانیون، دین فروشی نمی کنند. برای این که آنها بر این باورند که چنین چیز مقدسی، برای خرید و فروش به دیگران نیست. از دیدگاه آنها، هر فردی خود ناگزیر به تحصیل و فراگیری روشنگری های فردی است.

● بیوگرافی عارافان دروغین

وقتی که ما بیوگرافی عارفان دروغین را مورد بررسی قرار می دهیم، به تعدادی مشخصه ی مشابه در آنها برخورد می کنیم:

۱) مسحور کردن و فریفتن و جذبه ی روحانی

این افراد کاملاً جذاب و فریبنده هستند و شخصیتی مغناطیسی و جذب کننده از خودشان بروز می دهند، به نحوی که مردم از آنها به عنوان افرادی گیرا و فریبنده و پر ابهت یاد می کنند.

این افراد به گونه ای وانمود می کنند که از موهبت الهی که خدا به آنها داده آگاهی کامل دارند و در واقع افرادی خود شیفته اند. گاهی این خود شیفتگی آنان تا به آن حد بالا می گیرد که بعضاً به این باور می رسند که موهبتهای الهی هدیه شده به مردم روی زمین اند.

۲) جاه طلبی و بلند پروازی

نظر به اینکه این افراد از محبوبیت میان مردم برخوردار می شوند، سعی می کنند تا قدرت را در میان مردم به دست گیرند. بخشی از این قدرت به واسطه پول و بخشی هم به واسطه جایگاه اجتماعی آنان در میان اقشار مختلف جامعه به دست می آید.

۳) نیازمند نظارت بر زیردستان و مردم

وقتی که این افراد قدرت لازمه را کسب کردند، کنترل زندگی مردم را به دست می گیرند و بر آنها نظارت می کنند. این افراد در عوض اینکه پیروان خودشان را تشویق به کشف حقیقت کنند، ارزش ها، حقایق، خط مشی، شعائر دینی و حتی سبک زندگی مورد پذیرش خودشان را به آنها تحمیل می کنند. این افراد از اینکه دیگران مغلوب افکارات و ایدئولوژی شان شده اند، احساس غرور می کنند و به خود می بالند.

۴) سوء استفاده از قدرت

با گذشت زمان، درجه ی نیازمندی عارفان دروغین به نظارت اطرافیان افزایش می یابد و آنها درصدد بر می آیند تا از پیروانشان سوء استفاده کرده و آنها را استثمار کنند. آنها سلسله مراتبی را در ساختار قدرت خود شکل می دهند که افراد را به دو دسته (افراد برخوردار از امتیازات ویژه و افراد استثمار شده) و یا به طور کلی طبقه ی توانمند و طبقه ی فقیر و بی بضاعت و یا داراها و ندارها تقسیم می کند.

به تدریج رهبر گروه از حقوق و مزایای بیشتر، پول بیشتر، خانه های بیشتر و بزرگتر، اتومبیل های متعدد، زنان بسیار و بسیاری از لوازمات لوکس و تجملی برخوردار می گردد و این در حالی است که پیروان او در این راه فدا شده و از سختی زندگی رنج می برند. با گذشت زمان فاصله ای میان عارف نماها و پیروانشان ایجاد می شود.

اغلب اوقات برای مردم عادی و عوام امکان برقراری ارتباط با افراد روحانی نما سخت تر و سخت تر شده و دفعات ارتباط به مرور زمان کمتر و کمتر می شود.

۵) سوء استفاده ی از دین، خدا و معنویت

عارف نماها و مقدسان دروغین پس از کسب قدرت، نظارت، پول، موقعیت اجتماعی، با استدلالات عقلی، سوء استفاده شان از قدرت را با ارتباط دادن افکاراتشان با عرف و عادات مذهبی جامعه، منطقی جلوه می دهند.

آنها به پیروانشان می گویند که:

خدا به ما امر کرده که اینگونه حکم الهی را اجرا کنیم.

ما یک اندیشه مقدس و روحانی در سر داریم.

ما حامل الهامات خاص الهی هستیم.

عباراتی از این دست نمی تواند توسط پیروان این افراد مورد محک یا سوال قرار گیرد.

افراد روحانی نما ایمان و اعتقاد بی بصیرت را جایگزین تفکر منطقی می کنند. برخی از این قبیل افراد به ظاهر روحانی موارد شگفت انگیزی را به نمایش در می آورند تا از این راه پیروان شان را متحیر ساخته و پایه های قدرت اشان را مستجکم تر کنند. این دسته از افراد ادعا می کنند که قادرند تا حتی بر شرایط جوی تاثیر بگذارند، وعده ی بچه دار شدن به زنان نازا می دهند و یا اعلام می کنند که قادرند تا به عنوان حایلی در هنگام بروز بلایای طبیعی عمل کنند. اگرچه مقدس نماها، پیروان خودشان را به طور موقت قوت قلب می دهند اما مشکلی که در این میان همچنان بر قوت خود باقی است آنست که آنها نیازمند راه حل های واقع گرایانه در عوض وهم و توهم اند. در عوض تشویق پیروانشان برای مستقل بودن، روحانی نماها نوعی وابستگی احساسی را در آنان زنده نگاه می دارند. آنها در عوض اینکه الگوهای مناسب و منبع الهامی برای پیروانشان باشند، به کنترل و استثمار آنان مبادرت می کنند.

۶) فروپاشی و کنار رفتن نقاب

سرانجام موقعیتی پیش می آید که نظارت از دست عارفان دروغین و سازمانها و تشکیلات زیر دست آنان خارج شده و کم کم خشونت جوانه می زند که یا در میان گروهی از پیروان گسترش می یابد و یا به تضاد با قانون مدنی منتهی می گردد. پیروان این افراد تازه پی به این موضوع پی می برند که آنها بخشی از سناریوی تقلید از رسم یا طرز فکری بوده اند که به طور ناشایسته ای آنها را گمراه کرده است.

قابل توجه است به این نکته اشاره شود که تعدادی از روحانی نماها که دوره زندگی معنوی خود را با شیوه ای بی ریا و صادقانه آغاز می کنند، در ابتدا داعیه دار اصلی ترین تشکیلات معتبر مطبوعاتی تحت لوای اقدامات نوع دوستانه برای جامعه می شوند. اما به تدریج باطن و ضمیر بدشان را آشکار می کنند و قدرت، آنها را به فساد می کشاند. در برخی موارد قدرت تام، آنها را کاملاً فاسد می کند و از آنها دیکتاتورهایی به ظاهر مقدس می سازد. این ها همان افرادی هستند که در ابتدا سفر معنوی شان را با روشنگری های معنوی حقیقی آغاز کرده بودند اما در نهایت به داعیه داران هوس و جنون برای تقلید از رسم یا طرز تفکر خاص مبدل شدند. بزرگترین فاجعه در این مسیر آن است که تعداد فزاینده ای از مردم ساده، بی گناه و فریب خورده که از فرامین آن ها تبعیت می کنند، پس از صرف بسیاری از عمر و پول و انرژی و ایمانشان در می یابند که گمراه شده و به بیراهه رفته اند. در این جاست که این افراد از خواب و خیال بیدار می شوند اما متاسفانه زخم بیداری از وهم و خیال معنوی می تواند بسیار ناراحت کننده و دردآور باشد و مدتهای مدیدی بطول می انجامد تا به بهبودی بیانجامد.

● ماهیت عارفان دروغین

در قرن بیستم، افرادی در آمریکا بودند که به دلیل خصوصیات شخصیتی مقدس مابی اشان رسوا شدند. برخی از این افراد نظیر دیوید کورش تنها چند صد نفر را به عنوان پیرو دور خود جمع کردند و برخی نظیر سانگ میونگ مون مشهور به پیامبر مون ها و یا رون هوبارد که معلم مذهبی کلیسا بود به تنهایی میلیونها نفر را جذب کردند. عمده شهرت سانگ مون در ترتیب دادن و هدایت مراسم ازدواج هزاران مرد و زن بود که در یک زمان واحد و با هماهنگی او به عقد هم در می آمدند.

برخی اوقات حتی این زن و شوهرها به یک زبان واحد هم صحبت نمی کردند و هر کدام زبان خاصی برای تکلم داشتند و این به خاطر این بود که طبق قوانین مونها هر فردی که تصمیم به گرایش به این گروه راداشت می باید از هر گونه تصمیم گیری فردی برای زندگی شخصی خود دست می شست و خود را تماماً در اختیار عقاید گروه قرار می داد. شخصیت دیگری که از شهرت بسیاری در آمریکای شمالی برخوردار شد فردی به نام گورو راجنیش – یک استاد فلسفه ی هندی- بود. به واسطه هوش سرشار و توانایی او در به خواب بردن افراد به شیوه ی مصنوعی یا همان هیپنوتیزم، او توانست تعداد زیادی از افراد را به عنوان پیروان خود در کنار خود گرد بیاورد. او کار خود را با موعظه در خصوص تمرکز فکر و مدیتیشن و سکس آزاد شروع کرد.

هزاران نفر که به دنبال شیوه جدیدی از سبک زندگی بودند به اشرام (محل انجام مراسم توسط پیروان گورو) او پیوستند. از دیگر اقدامات او جذب افراد در حمایت از مخالفت های قابل توجه او با دیگران و خصومت او با شخصیتهای بزرگی چون گاندی و مادر ترزا بود. نامی که او برای اعتقاداتش انتخاب کرده بود، با عنوان بهاگوان به معنای خدا و صاحب اختیار بود تسلط او بر مهبل زنانه و تاکید او بر عریانی تن به ویژه تن زنان و پرداختن به لهو و لعب های سکسی در ساحل دریا با زنان عریان، همه و همه موجبات نارضایتی و اعتراض افراد محلی را فراهم آورد. وی پس از اقامت در آمریکا با اعتراضات مقامات محلی و موانع قانونی مواجه شد و سر انجام ناگزیر به ترک کشور شد. کشور اصلی او (هند) هم از ورود او جلوگیری کرد و او پس از زندگی مقطعی در نقاط مختلف، سرانجام در سال ۱۹۹۰ به علت ابتلای به بیماری ایدز فوت کرد. پس از گذشت سالها از فوت او، میلیونها نفر از مردم سراسر جهان از آشرام او در هند دیدن می کنند! طبق یک گزارش رسمی، میانگین درآمد حاصله از محل بازدیدکنندگان آشرام در شهر پونای هند بر ۵۰ میلیون دلار در سال بالغ می گردد.

نکته ای که در انتها می توان نتیجه گیری کرد این است که در عملکرد اغلب عرفای دروغین، خلاقیت، تمایلات جنسی، و جرم و جنایت در هم آمیخته می شوند. در یک چنین حالتی، حقیقت، با نیرنگ و خدعه ادغام شده و نهایتاً بسیار عجیب و غریب و وهمی رخ می نماید، به نحوی که تمایز میان حقیقت با وهم و خیال و اسطوره از واقعیت دشوار می شود. اینجاست که مردم می باید از پدیده ای به نام عارف نماها بر حذر باشند تا اینکه به راحتی در دام این قبیل افراد گرفتار نشوند و مورد استثمار آنان قرار نگیرند چراکه این افراد وجهه تاریکی از معنویت را در عوض روشنگری های حقیقی ارایه می کنند.

نویسنده: خالد - سهیل

مترجم: کامبیز - پارتازیان

منبع: سایت - باشگاه اندیشه - به نقل از http://www.chowk.com

صفحه اینترنتی مرتبط: http://www.chowk.com/articles/۱۰۸۱۸