پنجشنبه, ۱۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 6 March, 2025
بهشت گمشده سینمای ایران

عمارت باغ فردوس تهران مدتهاست که تبدیل به مکانی برای گردهم آمدن عاشقان سینما شده است، این بهشت کوچک پایتخت که اکنون موزه سینمای ایران در آن جای گرفته، یک عمارت زیبا و قدیمی مربوط به دوران قاجاریه است که در قالب ۷ تالار مختلف مجموعهای از افتخارات، تاریخچه و عکسهای بزرگان این عرصه از هنر را برای عموم به نمایش میگذارد.
● در خیابان ولی عصر
در یکی از روزهای زیبای بهار، برای بازدید از بهشت گمشده سینمای ایران واقع در عمارت باغ فردوس، به خیابان ولیعصر تهران رفتیم که خود آن عمارت در عین داشتن زیبایی، سرگذشت عجیبی دارد. از این بنا تا حالا استفادههای فراوانی شده است؛ روزی به عنوان قصر اعیان بوده، روزی دیگر یک دبیرستان پسرانه و بعدها بهعنوان مرکز آموزش فیلمسازی مورد استفاده قرار گرفته و امروز به محل دائمی موزه سینمای ایران تبدیل شده است.
در نظر اول، یک خیابان سنگفرش شده، باغی پر از گلهای رنگارنگ و یک عمارت زیبا و قدیمی نظرمان را جلب کرد.
در آستانه در ورودی ضمن تهیه بلیت یک فقره مجوز عکاسی هم خریداری کردیم و قدم زنان به سمت عمارت رفتیم، اما هنوز از پلههای آن بالانرفته بودیم که وجود دو سینمای کوچک و زیبا در محوطه موزه بهنامهای «فردوس» و «سینماتوگراف» توجه ما را بهخود جلب کرد، طبیعتا وجود سالن سینما در یک محیط هنری غنیمتی بود که نمیشد از آن گذشت لذا بدون برنامهریزی قبلی تصمیم گرفتیم فیلم «جدایی نادر از سیمین» را در این مکان دوباره تماشا کنیم.
● تالارهای هفتگانه هنر هفتم
از پلههای عمارت قجری که بالا رفتیم،وارد ساختمانی دو طبقه با ۷ تالار شدیم که هر یک از آنها دربرگیرنده بخشی از سینمای ایران بود و با گذر از آنها گویی سفر کوتاهی در جهان سینمای ایران آغاز میشد. تالار اول در واقع سالن ورودی موزه بود که شامل دوربینها، پردهخوانی، شهر فرنگ، اولین پوسترها و وسائل سینماتوگراف بود که از بیش از یک قرن پیش به ایران وارد شده بود؛ درواقع میتوان گفت که این سالن تاریخچه ورود سینما به ایران بود.
تالار دوم در برگیرنده فعالیتهای سینمایی ایران در بازه زمانی ۱۳۳۰ تا ۱۳۸۰ بود و چیزی که بیشتر از همه در این سالن نظر ما را به خود جلب کرد مجسمههای مومی از هنرمندان بزرگ سینمای ایران همچون استاد عزتاله انتظامی و علی حاتمی بود.
تالار سوم، تالار جوایز و افتخارات بازیگران، کارگردانان و دیگر هنرمندان حوزه سینما در جشنوارههای داخلی و بینالمللی بود که یک ویترین بسیار بزرگ شامل کلیه تندیسهای جشنوارههای داخلی و خارجی جذابیت دوچندانی به آن داده بود.
برای رسیدن به تالار چهارم باید مسیری از پلههای باریک را به سمت پایین طی میکردیم که دورتادور آن را پوسترهایی از
فیلمهای قدیمی ایرانی تزئین کرده بودند؛ تالار چهارم، موزه سینمای جنگ و دفاع مقدس بود و مجموعهای از تجهیزات جنگی که در اینگونه فیلمها مورد استفاده قرار گرفته بود و نیز ویترینهای کوچکی از کارگردانان بزرگ این سینما مانند ابراهیم حاتمیکیا، مرحوم رسول ملاقلیپور و... این سالن را پر کرده بود.
تالار پنجم که درست کنار تالار چهارم بود به نظر من یکی از جذابترین بخشهای موزه بهحساب میآمد. این تالار یک سینمای خیلی خیلی کوچک با چند ردیف صندلی قدیمی بود که هر بازدید کنندهای میتوانست با نشستن روی آنها و فشار دادن یک دکمه، به تماشای بخشهایی از اولین فیلمهای تاریخ سینمای ایران بنشیند که فیلمهای «مظفرالدینشاه» و «دختر لر» بخشی از آن بودند، حقیقتا این سالن برای دقایقی ما را به ۸۰ سال قبل برد.
اما تالار ششم، تالار خاطرههای ما جوانان امروزی بود زیرا با ورود به آن تمام علایق دوران کودکی برایمان زنده شد؛ در این تالار ویترینی بود که تعداد محدودی از عروسکهای قدیمی مانند عروسکهای اولیه کلاه قرمزی و پسر خاله، عروسکهای خانه مادربزرگه، خرس تپل فیلم «گلنار» و حتی چکمههای قرمز فیلم «چکمه» به نمایش گذاشته شده بود. دیوارهای این تالار هم دربرگیرنده قابهای خاطرهانگیزی از کارتونها، شخصیتهای کارتونی و کارگردانان و بازیگران حوزه سینمای کودک و نوجوان ایران بود، البته بگویم که جای خیلیها خالی بود.
دوباره پلههای باریکی را که پر از پوسترهای قدیمی بود طی کردیم تا به تالار هفتم از موزه هنر هفتم رسیدیم که تقریبا زیرزمین عمارت باغ فردوس بود. این سالن شامل تاریخچهای از فعالیتهای سینمای ایران در حوزه صدا، دوبله و موسیقی بود که در و دیوار آن پوشیده از تصاویر هنرمندان عرصه دوبله، موسیقی متن و صدابرداری بود، ناگفته نماند که تجهیزات آنتیک صدابرداری و انواع رادیوهای قدیمی از جمله دیدنیهای این سالن بود.
● موزهای که باید بهتر باشد
داشتن یک چنین موزهای هرچند برای سینمای هر کشوری واجب است اما موزه سینمای ما با اینکه در یکی از بهترین نقاط پایتخت و در فضایی بسیار زیبا و خاطرهانگیز قرار گرفته و با وجود تمام امکاناتش، باز هم ضعفهایی در اجرا و فضای کاری دارد و با این که تلاش و همت بزرگانی که در برپایی این موزه نقش داشتند قابل ستایش است و به جرأت میتوان گفت که موزه هنر هفتم سینمای ایران در نوع خودش ابتکار و خلاقیتی بینظیر در تاریخ هنر این آب و خاک بوده، با این حال میتوانست خیلی بهتر و گستردهتر از مقیاس فعلیاش باشد.
این موزه تقریبا همه بخشها و حوزهها را دربرداشت اما تقریبا میتوان گفت که بهصورت حداقلی. بهعنوان مثال تالار کودک و نوجوان، هرچند برای کودکان دیروز جالب و خاطرهانگیز بود اما برای کودکان امروز جذابیتی نداشت، از طرفی تعداد بسیاری از اسمها، شخصیتها و عروسکها در این سالن نبودند که فقط حسرت دیدار دوباره آنها بر دل هر بازدیدکنندهای میماند. امیدواریم که مسئولان فعلی و آینده سینمای ایران ضمن تلاش در حفظ این محفل هنری، سعی در گسترش آن نیز داشته باشند.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست