چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
درآمدی بر سیره اقتصادی معصومین ع
یکی از آموزههای مهم و اساسی برای پیشرفت و سعادت فرد و اجتماع اشتغال به کار و فعالیّتهای اقتصادی است.مکتب حیات بخش اسلام جهت نیل به اهداف مادی و معنوی، انسان را به تلاش مفید و سازنده ترغیب مینماید و میفرماید:«و ان لیس للانسان الّا ما سعی؛(۱) انسان بدون کار و کوشش از چیزی بهرهای نمیبرد.»
با نگاهی به سیره معصومین(ع) در مییابیم که تلاش و پرداختن به فعالیتهای اقتصادی از برجستهترین ویژگیهای آن بزرگواران(ع) است. آنان با این روش درس بزرگی و عزّت نفس به پیروان راستین خود آموختهاند. این نوشتار نگاهی کوتاه به جنبه کار و فعالیتهای اقتصادی در زندگی پیشوایان معصوم(ع) دارد.
● ارزش کار
کار و تلاش رمز بقای یک جامعه است. در سیره پیشوایان معصوم(ع) فعالیّتهای اقتصادی افراد ارزش بالایی دارد. آن بزرگواران کارگران و تولید کنندگان را بسیار تشویق میکردند سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم(ع) این بوده است که بار زندگی خود را شخصاً به دوش میکشیدند و هیچگاه برای تأمین ضروریات زندگی، خود را وابسته به دیگران نمیکردند، این امر بیانگر نوع نگرش آن برگزیدگان به دنیا و رابطه آن با آخرت است و بر اندیشههای انحرافی زهد مآبانه که کار و تولید را با کمالات معنوی و مصالح اخروی در تضاد میدانستند و یا افکار باطل ارباب مآبانه که کار را وظیفه افراد پست و پایین جامعه میدانستند، خط بطلان میکشد.
«انس بن مالک» میگوید: هنگامی که رسول خدا(ص) از جنگ تبوک بر میگشت، «سعد انصاری» ـ یکی از کارگران مدینه ـ به استقبال آن حضرت آمد. وقتی پیامبر(ص) با او دست داد، احساس کرد که دستان وی زبرو خشن است! نبیمکرّم(ص) سؤال کرد: چرا دستان تو این قدر خشن و زبر است؟ عرضه داشت: یا رسول اللّه! این خشونت و زبری دستان من به خاطر کارکردن با بیل و طناب است تا مخارج خانوادهام را تأمین کنم. پیامبر(ص) دستان او را بوسید و فرمود: این دستی است که آتش جهنم آن را لمس نخواهد کرد.(۲)
وقتی ابعاد گوناگون شخصیتی همچون حضرت علی(ع) را مورد مطالعه و بررسی قرار میدهیم، میبینیم که ایشان در عین حال که زاهدترین فرد زمان خود است، فعّالترین آنها نیز هست. شهید آیت اللّه مطهری(ره) میگوید: «شخصیت علی(ع) شخصیّتی جامع الاضداد است. وقتی خلوت شب فرا میرسد، هیچ عارفی به پای او نمیرسد و روز که میشود گویی این آدم آن آدم نیست. با اصحابش که مینشیند چنان چهرهاش باز و خندان است که از جمله اوصافش این است که همیشه قیافهاش باز و شکفته است.»(۳)
امام موسی بن جعفر(ع) به یکی از یارانش که کاسب و فروشنده بود، فرمود: «اغد الی عزّک؛(۴) صبح زود به سوی عزّت و سربلندی خود بشتاب» منظور آن حضرت همان کسب و تجارت است عزّت انسان در سایه تلاش او در جهت تولید به دست میآید.از این رو پیشوایان معصوم(ع) با تمام مشکلات و مسؤولیتهای طاقت فرسای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در عرصه کار و تلاشهای اقتصادی کوشا و فعّال بودند و در کنار کارگران و غلامان به کار و تولید میپرداختند.
● نکوهش افراد تنبل
بیکاری نه تنها ضربه اقتصادی به فرد و جامعه میزند، بلکه ضرر و خطر بزرگتر آن متوجه آسیبهای روحی و روانی فرد میشود، زیرا انسان را از لحاظ حیثیّت و شخصیّت واقعی تنزّل میدهد و او را از خوشبختی و سعادت محروم میسازد.
در مکتب حیات بخش اسلام انسانی که صاحب حرفه است و از دست رنج خود مخارج خانوادهاش را تأمین میکند، جایگاه والایی دارد: «انّ اللّه یحبّ المحترف الامین»(۵) و بر عکس آن کسی که توان کارکردن دارد و مخارج خود را بر دیگری تحمیل میکند، ملعون خوانده میشود.
رسول گرامی اسلام(ص) در گفتاری حکیمانه افراد تنبل را مورد نکوهش و سرزنش قرار داده و میفرماید: «ملعونٌ ملعونٌ من القی کلّه علی النّاس ملعونٌ ملعونٌ من ضیّع من یعول؛(۶)ملعون است ملعون است! کسی که بار زندگی خود را به گردن مردم بیندازد. ملعون است ملعون است! کسی که خانوادهاش را در اثر ندادن نفقه ضایع و تباه کند.»
امام محمد باقر(ع) در نکوهش بیکاری و تنبلی میفرماید: «ایّاک و الکسل و الضجر فانّهما مفتاح کلّ شرّ من کسل لم یؤدّ حقّاً و من ضجر لم یصبر علی حقٍّ؛(۷) به پرهیز از کاهلی و افسردگی، زیرا این دو کلید تمام بدی هاست. آدم تنبل حقّش را نمیتواند به دست آورد و آدم افسرده حال نمیتواند در کار حق بردباری ورزد.»
آن بزرگوار باز هم در مذمّت تنبلی خاطرنشان نمودهاند که: «انّی لابغض الرّجل ان یکون کسلان عن امر دنیاه و من کسل عن امر دنیاه فهو عن امر آخرته اکسل؛(۸) همانا من دشمن میدارم فردی را که در کارهای خوب زندگی دنیویاش تنبل است؛ زیرا هر کس در کار دنیوی کاهلی کند، نسبت به کار آخرتش کاهلتر خواهد بود.»
● تلاش در عرصه تولید
با مطالعه در رفتارهای اقتصادی پیشوایان معصوم(ع) میتوان به اصول کلی در زمینه تولید دست یافت. آنان نه تنها خود علاقه زیادی به کارهای تولیدی و اقتصادی داشتند، بلکه با استفاده از فرصتهای مناسب برای شکوفایی نیروهای درونی و استعدادهای نهفته افراد زمینه سازی مینموده و از این طریق در آنان انگیزه تولید و کسب درآمد را تقویت میکردند.
تأکید آن بزرگواران بر تولید بیان گر آن است که اسلام اقتصاد بر محور تولید مخصوصاً کشاورزی را بر سایر موارد ترجیح میدهد. بررسی زندگی امام علی(ع) نشان میدهد که آن حضرت در دوران ۲۵ سال فاصله از امور حکومتی، بیشتر وقتشان را به باغ داری و کشاورزی و کارهایی مربوط به آن نظیر حفر چاه و قنات میگذراندند.
اخبار و روایات متعدد تاریخی نشان میدهد که مهمترین و اصلیترین منبع مالی امام موسی کاظم(ع) کشاورزی بوده است «علی بن ابی حمزه» میگوید: امام کاظم(ع) را دیدم که در زمین کشاورزی خود کار میکرد و عرق میریخت. عرض کردم: قربانت گردم! پس کارگران کجا هستند؟ فرمود: ای علی! بهتر از من و پدرم در این زمین با بیل کار میکردند. عرض کردم: آنان را معرفی نما! حضرت فرمود: رسول خدا(ص)، امیرالمؤمنین(ع) و پدرانم همه با دست خود کار میکردند. کشاورزی شغل پیامبران خدا و جانشینان آنان و مردان شایسته است.(۹)
● حمایت از تولیدکنندگان
پیشوایان معصوم(ع) علاوه بر این که خود در عرصه تولید و تلاشهای اقتصادی پیش گام بودند، از تولید کنندگان و کشاورزان حمایت میکردند و به آسیب دیدگان و ورشکستگان و قرض دارانی که زندگی اقتصادی آنها به دلیل مشکلات طبیعی مختل شده بود، کمکهای فراوانی میکردند.
امام علی(ع) به تولید کنندگان و کشاورزان عنایت ویژهای داشت. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: «کان امیرالمؤمنین یکتب و یوصی بفلّاحین خیراً؛(۱۰) امیرمؤمنان همیشه به عمال و کارمندانشان سفارش کشاورزان را مینمود.»
امام موسی کاظم(ع) از کشاورزان و تولید کنندگان مدینه زیاد حمایت میکرد، شخصی میگوید: در نزدیکی مدینه صیفی کاری داشتم. موقعی که فصل برداشت محصول نزدیک میشد، ملخها آن را نابود کردند. من خرج مزرعه را با پول دو شتر بده کار بودم. نشسته بودم و فکر میکردم. ناگهان امام موسی بن جعفر(ع) را دیدم که در حال عبور از آن جا بود و مرا دید، فرمود: چرا ناراحتی؟ عرض کردم: به خاطر این که ملخها کشاورزی مرا نابود کردهاند.
حضرت فرمود: چه قدر ضرر کردهای؟ عرض کردم: یک صد و بیست دینار با پول دو شتر. حضرت به غلام خود فرمود: یک صد و پنجاه دینار به او بده سی دینار سود به اضافه اصل مخارج و دو شتر هم به وی تحویل بده!
آن مرد میگوید: وقتی این کمک را تحویل گرفتم، عرض کردم: وارد زمین من شوید و در حق من دعا کنید. حضرت وارد زمین شد و دعا کرد، سپس از رسول خدا(ص) نقل کرد و فرمود: از بازماندگان مشکلات محکم نگه داری کنید.(۱۱)
بدین سان امام به مسؤولان و افراد جامعه میآموزد که چگونه به افراد آسیب دیده کمک کنند. حضرت موسی بن جعفر(ع) در کمک به کشاورزی که زراعت او دچار خسارت شده بود، علاوه بر اصل سرمایه، مقدار سودی که انتظار داشت به او میپردازد، ضمن این که حمایت معنوی خود را نیز اعلام میدارد و برای آن کشاورز دعا میکند و با ذکر روایتی از پیامبر(ص) او را مشمول هدایت فکری و معنوی خود قرار میدهد.
● تأمین نیازهای محرومان
گرفتاریها و نیازمندیها به طور طبیعی ممکن است به سراغ هر انسانی بیاید. در چنین مواقعی که فرد در جامعه دچار مشکل شده و به یاری دیگران نیازمند است، انتظار دارد افراد توانا و توانمند قدمی در جهت حل مشکل وی بردارند.
اسلام نهایت کوشش و تلاش خود را به خرج میدهد که در تمام جامعه اسلامی حتّی یک فقیر و نیازمند هم پیدا نشود، امّا بدون شک در هر جامعهای افرادی از کار افتاده آبرومند، کودکان یتیم، بیماران و مانند اینها وجود دارند که باید به وسیله بیت المال و نیز افراد متمکن با نهایت ادب و احترام تأمین شوند.
توجه به امور معیشتی فقرا و نیازمندان جامعه در سیره پیشوایان معصوم جایگاه ویژهای دارد.
حضرت علی(ع) حمایت از اقشار محروم و درمانده جامعه را جزو برنامههای اصلاحی خویش قرار داده بود. آن حضرت(ع) در عهدنامه خویش به «مالک اشتر نخعی» به وی مأموریت میدهد که هیچ گاه از اقشار محروم غفلت نورزد و نیازهای آنان را تأمین کند: «...ثمّ اللّه اللّه فی الطبقة السّفلی...»(۱۲)
امام متقین علاوه بر فرمانهایی که به کارگزاران خویش جهت تأمین اجتماعی جامعه میدهد، خود عملاً نیز به تأمین این قشر در جامعه اقدام میکند. آن حضرت خود را پدر یتیمان معرفی میکند و همچون پدر با آنان رفتار مینماید.(۱۳)
در حدیثی آمده است که امام سجاد(ع) در شبهای تاریک از خانه خارج میشد و انبانی را که در آن کیسههای درهم و دینار بود بر دوش خویش حمل میکرد و بر در خانه فقرا میآورد و به آنان میبخشید. زمانی که آن حضرت به شهادت رسید و آن عطایا به مردم نرسید، تازه متوجه شدند که آورنده آن بخششها امام سجاد(ع) بوده است.(۱۴)
«ابوهاشم جعفری» ـ یکی از اصحاب خاص امام حسن عسگری(ع) ـ میگوید: از فقر و تنگ دستی به امام حسن عسگری(ع) شکایت کردم. آن حضرت با تازیانه خود خطی برروی زمین کشید و شمشی از طلا که نزدیک پانصد اشرفی بود از آن بیرون آورد و فرمود: ای اباهاشم! این را بگیر و ما را معذوردار!(۱۵)
«حسن بن کثیر» میگوید: در محضر امام محمد باقر(ع) از نداری خویش و بیتوجهی برادران شکایت کردم. حضرت خود دستور داد کیسهای را که در آن هفتصد درهم بود، بیاورند و فرمود: اینها را خرج کن وقتی تمام شد، مرا با خبر ساز.(۱۶)
«صفوان بن ساربان» میگوید: در محضر امام صادق(ع) بودم. مردی از اهالی مکه به نام «میمون» نزد آن حضرت آمد و عرض کرد: کرایه راه سفر تمام شده، نیاز به کرایه دارم. امام بیدرنگ به من فرمود: برخیز و به کار برادرت رسیدگی کن. برخاستم و به حل مشکلات او پرداختم. خداوند کمک کرد و نیاز او بر طرف شد. در این هنگام به محضر امام صادق(ع) رسیدم، از من پرسید: در مورد نیاز و مشکل برادرت چه کردی؟ عرض کردم به یاری خدا مشکل او حل شد. آن حضرت فرمود: آگاه باش! که حتماً برادر دینیت را یاری کنی. این کار در نزد من محبوبتر و بهتر از آن است که یک هفته خانه کعبه را طواف نمایی.(۱۷)
● اعتدال و قناعت در مصرف
حد مطلوب بهره مندی و استفاده از نعمتهای الهی آن است که همراه با رعایت اعتدال و به قدر کفاف باشد. اعتدال و قناعت در مصرف موجب بقای نعمت و پدید آورنده زمینه مناسبی برای رشد صفات و کمالات معنوی در انسان است.
از جمله آموزههای سیره معصومین(ع) این است که انسان تولید و انفاق زیاد داشته باشد ولی در مصرف شخصی به حداقل قناعت نماید. روحیه تولید و تلاش در سیره آن بزرگواران چنان است که تولید را برای ارتقای سطح معیشت مردم میخواستند. آنان با تولید بیشتر کمترین استفاده شخصی را مینمودند.
«ابن عباس» میگوید: در زمان جنگ جمل هنگامی که در منطقه «ذی قار» برای جمع آوری نیرو اردو زده بودیم، یک روز به خیمه مولای متقیان(ع) رفتم. دیدم حضرت مشغول دوختن کفش خویش است سلام کردم، امام جواب دادند. پرسیدند: ابن عباس! این نعلین و صله خورده چقدر میارزد؟ گفتم: ارزشی ندارد. امام فرمودند: حکومت بر شما نزد من از این نعلین بی ارزشتر است، مگر آن که حقی را برپا سازم و یا باطلی را از میان بردارم.(۱۸)
امام باقر(ع) در این زمینه میفرماید: «من قنع بما رزقه اللّه فهو من اغنی النّاس؛(۱۹) هر کس به مقدار رزقی که خداوند به او داده قانع باشد پس او بینیازترین مردم میباشد.»
امام کاظم(ع) در مورد اعتدال در مصرف میفرماید: «من اقتصد وقنع بقیت علیه النّعمة و من بذّر و اسرف زالت عنه النّعمة؛(۲۰) هر کس میانه روی و اعتدال را رعایت کند و قانع باشد، نعمت برای او باقی خواهد ماند و هر کس اسراف کند، نعمت از دستش خواهد رفت.»
نوع لباس، مرکب، منزل و غذای آن حضرت نمونهای عالی از اعتدال و میانه روی بود و در برخی موارد امام تصریح میکرد که علت انتخابش معتدل بودن آن بوده است.
● اجرای عدالت اقتصادی
پیشوایان معصوم برای زدودن شرایط ناعادلانه زندگی و دست یابی به عدالت اقتصادی آن هم با توجه به بیعدالتی جامعه آنان، شعار عدالت اقتصادی را مطرح میکردند و در راه تحقق آن سیاست هایی را در پیش میگرفتند.
در زمان حضرت علی(ع) مهمترین منبع درآمد حکومت، بیت المال بود که از راههای گوناگون مانند غنایم جنگی و اخذ مالیات به دست میآمد، بنابراین بیت المال که به منزله درآمد ملی حکومت ایشان و وسیله رفاه مردم بود از ناحیه ایشان نسبت به آن دقت و دلسوزی میشد، چنان که وقتی شبی «طلحه» و «زبیر» بر او وارد شدند، امام چراغی را که در برابرش بود، خاموش کرد و فرمود تا چراغی از خانه برایش آوردند. طلحه وزبیر سبب آن را پرسیدند. امام فرمودند: روغن چراغ از بیت المال است. سزاوار نیست با شما با روشنایی آن هم نشینی کنم.(۲۱)
امام متقین هرگز اجازه نمیدادند مسؤولان حکومتی کوچکترین تعرّضی نسبت به اموال بیت المال مسلمانان داشته باشند. به «زیاد بن ابیه» در این مورد نامه نوشت و فرمود:«به خدا قسم! اگر به من خبر رسید که در اموال مسلمانان خیانتی کوچک یا بزرگ از تو سر زده است، چنان با تو برخورد خواهم کرد که خوار و ذلیل و از هزینه زندگی درمانده و پریشان حال گردی»(۲۲) آن حضرت از یک سو به زمامداران درباره توجه به اقشار تولید کنندگان، توزیع کنندگان و خدمتگزاران و مصرف کنندگان سفارش میکردند و از سوی دیگر جهت امنیّت اقتصادی و تأمین همه جانبه زندگی مردم، نظارت مستقیم بر بازار را مورد تأکید قرار میدادند.(۲۳) هم چنین به کارگزاران خود دستور دادند که نرخها را در سطحی نگه دارند که برای همه گروههای مردم قابل تحمّل باشد و به فروشندگان نیز زیانی نرساند.(۲۴)
از دیدگاه امیرالمؤمنین(ع) درآمد حکومت اسلامی از آن خداست از این رو حتّی حاکم اسلامی نیز حق ندارد آن را بدون حساب به اطرافیان خود ببخشد، بلکه باید در میان بندگان مؤمن خدا یعنی مسلمانان به عنوان عیال اللّه به تساوی تقسیم شود.
در اواخر دوران حکومت علی(ع) یاران آن حضرت به دلیل سختگیریهای آن بزرگوار در تقسیم بیت المال یکی پس از دیگری از ایشان جدا شدند، برخی به معاویه و برخی دیگر به گوشه خانههایشان خزیدند و دنبال زندگی شخصی خود رفتند، برخی از دوستان حضرت از این وضع ناراحت بودند؛ بدین روی پس از تأمّل و چارهجویی از حضرت خواستند قدری تسامح به خرج دهد و به قریش و اشراف عرب بیش از غیر عرب و موالی حق بپردازد تا قدری اوضاع حکومت سامان پیدا کند، سپس مطابق گذشته رفتار کند. حضرت در پاسخ آنها فرمودند: «آیا به من میگویید پیروزی را با ظلم بر کسانی که به ولایت و حکومت بر آنها برگزیده شدهام به دست آورم؟ و اللّه تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پی یکدیگر طلوع و غروب میکنند، چنین نخواهم کرد! اگر آن مال از ان من هم بود در میانشان به صورت متساوی تقسیم میکردم، چه رسد به این که آن مال خداست.»(۲۵)
این جملات صریحاً نشان میدهد که از منظر علی بن ابی طالب و فرزندانش جلب رضایت خواص با اعطای امتیازات ویژه از بیت المال به آنها خیانت به توده مسلمان و ستم در حق سایر اقشار مملکت است. جایگاه یک مسؤول در نظام اسلامی چنان حسّاس است که حتی هنگام انفاق اموال شخصی خود به دیگران نیز باید همه را به یک چشم بنگرد و اموالش را یکسان و عادلانه انفاق کند.
اسماعیل نساجی زواره
پینوشتها:
۲۶. سوره نجم، آیه ۳۹.
۲۷. اسدالغابه، ابن اثیر، ج ۲، ص ۱۶۹.
۲۸. تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص ۴۱۰.
۲۹. مسند الامام الکاظم(ع)،عزیز اللّه عطاردی، ج ۲، ص ۳۵۹.
۳۰. وسایل الشیعه، حر عاملی، ج ۱۲، ص ۱۳.
۳۱. تحف العقول، ابن شعبه حرانی، ص ۳۷.
۳۲. همان، ص ۲۹۵.
۳۳. الحکم الزاهرة، علی رضا صابری یزدی، ترجمه محمد رضا انصاری، ج۲، ص ۴۶۹.
۳۴. بحارالانوار، مجلسی، ج ۴۸، ص ۱۱۵.
۳۵. وسایل الشیعه، ج ۱۳، ص ۲۱۶.
۳۶. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج ۱۵، ص ۱۶.
۳۷. نهج البلاغه، ترجمه محمد دشتی، نامه ۵۳، ص ۵۸۲.
۳۸. اصول کافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج ۱، ص ۴۰۶.
۳۹. همان، ج ۱، ص ۳۸۹.
۴۰. مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۳۲۸.
۴۱. الارشاد، شیخ مفید، ج ۲، ص ۱۶۶.
۴۲. اصول کافی، ج ۲، ص ۱۹۸.
۴۳. بحارالانوار، ج ۴۰، ص ۳۲۸.
۴۴. الحکم الزاهرة، ج ۱، ص ۶۵۰.
۴۵. بحارالانوار، ج ۸۷، ص ۳۲۷.
۴۶. سیاست نامه امام علی(ع)، محمد محمدی ری شهری، ترجمه مهدی مهری، ص ۴۴۴.
۴۷. نهج البلاغه، نامه ۲۰، ص ۵۰۰ ـ ۴۹۹.
۴۸. نک: نهج البلاغه،، نامه ۵۳.
۴۹. همان.
۵۰. نهج السعادة فی مستدرک نهج البلاغه، محمد باقر محمودی، ج ۲، ص ۴۵۲ ـ ۴۵۰.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست