دوشنبه, ۶ اسفند, ۱۴۰۳ / 24 February, 2025
مجله ویستا

مدیریت فناوری در صنعت برق


مدیریت فناوری در صنعت برق

در جهان امروز كه لازمه رشد دانش های فنی از مدل اعصار قدیم كه متكی به افراد بود, خارج شده و توسعه پایدار فناوری در یك كشور مستلزم وجود, بسترهای علمی و فرهنگی و گسترش دانش های عمومی, ایجاد فرصت های صنعتی برای بكارگیری نتایج تحقیقات و ممارست در كسب تجربیات اجرایی و است

در جهان امروز كه لازمه رشد دانش‌های فنی از مدل اعصار قدیم كه متكی به افراد بود، خارج شده و توسعه پایدار فناوری در یك كشور مستلزم وجود، بسترهای علمی و فرهنگی و گسترش دانش‌های عمومی، ایجاد فرصت‌های صنعتی برای بكارگیری نتایج تحقیقات و ممارست در كسب تجربیات اجرایی و ... است. مدیریت‌های فناوری بدون برنامه‌ریزی، سازماندهی و فراهم كردن شرایط همه‌سو‌نگر برای رشد مراكز علمی و پژوهشی، ارتباط طبیعی بین نهادهای مختلف، تربیت و كارآمدی نیروی انسانی و ... تحقق نخواهد یافت. لذا در این نوشته سعی دارد كه ایجاد مدیریت منسجم فناوری را به عنوان یك رویكرد ملی، در جهت كارآمدی و همبستگی با سایر صنایع و مراكز علمی كشور، همچنین خودكفایی نسبی مطرح كند.

در پیشگفتار مجموعه سخنرانیهای اولین كنفرانس مدیریت فناوری در سال ۸۲، مدیریت فناوری را به معنی استفاده از ابزار علمی در برنامه‌ریزی، سازمان‌دهی، هدایت، رهبری و نظارت بر فعالیت‌های مربوط به انتخاب، اكتساب، بكارگیری، بهره‌برداری و توسعه فناوری، می‌داند. بر این پایه تاكید بر نقش فناوری در توسعه اقتصاد و صنعت كشور، آشنایی محققان و مدیران صنعت‌ كشور با جنبه‌های نظری و علمی، همچنین شناخت تجربیات سایرین در توسعه صنعتی و مالاً چگونگی كاربرد مدیریت فناوری در صنعت‌برق كشور، بعنوان اهداف برگزاری كنفرانس مذكور تعیین شده است.

اغلب سخنرانان در یازده مقاله آمده در مجموعه فوق، بصورت پراكنده و فشرده برداشت‌های نظری خود را از منابع مختلف، بدون اینكه راهكارها و سیاست‌های كاربردی مشخصی را برای مدیریت مورد نظر در ایران دنبال كند، ارایه كردند. این رویه در سایر سخنرانیها و مقالات مشابه نیز، مشاهده می‌شود. بطوریكه در پایان یكی از مقاله‌های همین مجموعه به نقد گفته شده كه فناوری بیش از هر چیزی نیاز به واقع‌بینی و تلاش و تولید دارد. البته برای فناوری باید سیاستگزاری كرد و متولی و مسوول آن را در سطح ملی مشخص كرد و نظام توسعه فناوری را طراحی كرد. اما پدیده‌ای كه امروزه رایج است این است كه بجای اینكه تولید‌كنندگان فناوری، مشكلات خود را مطرح كنند. هزار و یك متولی مجازی برای فناوری پیدا شده و بجای پرداختن به تولید فناوری به بحث درباره چگونگی و فلسفه فناوری پرداخته‌ایم.

از آنجا كه ما عموماً و با سرعت به ورطه تفنن وارد می‌شویم باید دقت كرد كه همانگونه كه ما ۲۰۰ سال درباره جبر و اختیار به بحث و مناقشه پرداختیم، در این مقوله هم بجای تولید فناوری به بحث‌های تكراری و بی‌فایده دچار نشویم.

●در آغاز انقلاب صنعتی در اروپا

گوته شاعر آلمانی شعر زیبایی سروده است كه در یكی از ابیات آن می‌گوید، Bildner, bild, rede nicht یعنی نقاش، نقاشی‌كن، حرف نزن، شاید این شعر بتواند اندرز خوبی باشد.

با ملاحظه عبارات فوق در می‌یابیم كه علیرغم نظرات و گفتارهای گوناگونی كه در مبحث مدیریت فناوری گفته یا نوشته می‌شود، نیازمند به كنكاش موضوع بگونه كاربردی تر می‌باشیم.

با این دید، گزینه‌هایی از سخنرانیهای مجموعه مذكور عیناً یا مضمون آنها به صورت فشرده، بشرح زیر اشاره می‌شود:

۱- شناخت زمان و زمانه‌ای كه در آن بسر می‌بریم برای استفاده از فرصت‌هایی كه در اختیار داریم، امری حیاتی است.

۲- در اختیار داشتن كالا، خدمت و فرآورده مترادف با تسلط بر فن‌آوری نیست.

۳- فناوری از مقوله‌های راهبردی است لذا داشتن آینده‌نگری، چشم‌انداز و سیاست كلی در آن، پایه تصمیم‌گیریها است.

۴- تقبل هزینه‌های توسعه فن‌آوری و حمایت از فن‌آوریهای مورد نیاز تا مرحله تجاری شدن ضرورت دارد.

۵- در كشورهای پیشرو، نظام‌های ملی نوآوری مستقر و فرآیندهای اصلی توسعه فن‌آوری قانونمند و هدفمند شده‌اند و دولتها نقش عمده و كلیدی در شكل‌گیری نظامها و تقسیم‌ كار ملی دارند.

۶- در بحث زنجیره تولید فناوری، بین فعالیت‌های تحقیقات كاربردی، فناوری، تولید و بازار همپوشانی وجود دارد.

۷- نظام‌ ملی توسعه فناوری یك ارتباط سازمان یافته بین برنامه‌های توسعه و فرآیندهای اصلی توسعه فناوری، بعنوان موتور محركه توسعه، است.

۸- ماموریت نظام ملی توسعه فناوری تحقق برنامه‌های توسعه و ماموریت‌های وزارت علوم، تحقیقات و فنآوری است.

۹- سیاست راهبردی فناوری، عبارتست از، تصمیمی كه سازمان درارتباط با سرمایه‌گذاری، توسعه وبهره‌برداری از فناوری‌های محصول و فرآیند خود اتخاذ می‌كند.

۱۰- وجود سیاست راهبردی فناوری در جهت‌گیری فعالیت‌های توسعه فناروی، تخصیص منابع و دیگر فعالیت‌های پشتیبانی‌كننده موثر است.

۱۱- نظام ملی نوآوری عبارتست از شبكه‌ای از سازمانها، نهادها، موسسات یك كشور كه برای ایجاد، اشاعه و بكارگیری و بهره‌برداری از دانش علمی فناوری فعالیت می‌كند.

۱۲- شكل دادن به شبكه همكاری‌های علمی و فنی در سطح كشور وظیفه چند نهاد به خصوص نیست بلكه باید همه وزارتخانه‌ها و دانشگاهها و مراكز مختلف در این شبكه نقش داشته باشند.

۱۳- انتقال، جذب و توسعه فناوری یكی از وظایف مهم مراكز تحقیقاتی است.

۱۴- در سطح ملی مهمترین وظیفه سیاستگزاران، سازماندهی نظام ملی نوآوری است كه با شكل‌گیری آن ارتباط نهادهای دولتی، خصوصی و دانشگا‌هی در جهت تولید نوآوری تسهیل شود. در این میان متولی نظام شكل‌گرفته باید متناسب با هر بخش تعیین شود. فرضا در بخش علوم پایه بهتر است دانشگاهیان مسوولیت رابر عهده داشته باشند.

۱۵- عمده‌ترین شاخص برای ارزیابی فن‌آوری مربوط به تولیدفناوری در هر كشور است.

۱۶- سرمایه‌گذاری در امر تولید فناوری و بكارگیری و یا فروش آن از عمده‌ترین عوامل پیشرفت فناوری در هر كشور محسوب می‌شود.

۱۷- ورود به عرضه فناوری مستلزم سیاستگزاری، سرمایه‌گذاری و افزایش بهره‌وری در همه زمینه‌ها است:

از مجموعه مطالب بالا بر می‌آید كه برای ساماندهی به نوآوریها و توسعه فناوری كشور و بتبع آن در صنعت‌برق نیاز به اعمال مدیریت جدی و هدفمندی می‌باشیم. لذا نظرات كلی اولیه بشرح زیر بیان می‌شود.

الف: برای اعمال مدیریت فناوری در صنعت برق با دو رویكرد روبرو می‌باشیم. از یك طرف وجود تجربیات اجرایی و شناخت نسبی از نیازمندیها كه می‌تواند ما را برای رسیدن به مدیریت فناوری كمك كند. از طرف دیگر وجود پراكندگی مدیریت‌های تصمیم‌گیر درامور جاری با نگرش‌های متفاوت كه عامل بازدارنده یا كند‌كننده برای دستیابی به سیاست‌های راهبردی و ضوابط همه سونگر است.

بیان این مطلب نفی تلاشها و دستاوردها در مجموعه صنعت‌برق از گذشته تا بحال نیست. بلكه نقد و بررسی با نگاه از بیرون محیط‌های اجرایی و از منظر مدیریت جامع فناوری و شناخت شرایط حضار برای برقراری تفاهم درجهت حركت به سمت خلق درون زای فناوریها و افزایش قابلیت جذب و توسعه فنون غیربومی فراگیر كردن دانش‌های فنی، مد نظر است. در صورت عدم توجه به لزوم انسجام فعالیت‌های فناوری و ضرورت ایجاد نگرش تمركزی به اعمال مدیریت فناوری، علیرغم سرمایه‌گذاریهای مستمر برای گسترش تاسیسات و امكانات جدید، بدلیل پراكنده و غیرهمسو بودن نگرش‌های احداث، بهره‌برداری و نگهداری تاسیسات، جهش لازم برای پركردن فاصله سطح فناوریهای كشور با كشورهای پیشرو در فناوریها بوجود نمی‌آید و باصطلاح مصرف‌كنتده مدام دستاوردهای دیگران خواهیم ماند. شاهد این مدعا هم ارایه بعضی از مقالات و بیان بعضی دیدگاههای فناوری در سخنرانیها، بصورت‌های ترجمه‌ای، تكراری و غیر مرتبط باجامعه ما است. حال در صورت پذیرش نكات فوق نیازمند به ایجاد ساختار، گردش كار، ضوابط و مقررات خاص بعنوان سند مرجع مدیریت فناوریها در صنعت‌برق وبتبع آن تعیین خط‌مشی‌های ضروری برای متولیان سیاستگذاری و نهادهای اجرایی ذیربط، هستیم.

ساختار كلی هرم مدیریت مورد نظر بصورت سلسله مراتبی تصمیم‌گیری و اجرا مركب از مجمع نمایندگان نهادهای اصلی رهبری‌كننده و سازمانهای اجرایی در صنعت‌برق و خارج از آن، بسرپرستی معاونت و مسوولین ذیربط امور برق وزارت نیرو، بشكل زیر قابل پیشنهاد خواهد بود:

اسامی نهادهای مذكور وعضویت نمایندگان آنها و محل دبیرخانه مربوطه به پیشنهاد معاونت فوق و تصویب وزیر نیرو تعیین می‌شود.

مهندس محمداسماعیل احمدی‌پژوه


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.