جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

۱۶ ساعت با دود


۱۶ ساعت با دود

تحمل و تنفس و زندگی با شانزده ساعت «دود»، از هشت صبح تا یازده شب، حتی سق زدن هول‌هولکی به چند لقمه ناهار در ضیافت شبانه‌روز همین دود جریان دارد.
این سهم و زندگی کارگران قهوه‌خانه‌هاست، …

تحمل و تنفس و زندگی با شانزده ساعت «دود»، از هشت صبح تا یازده شب، حتی سق زدن هول‌هولکی به چند لقمه ناهار در ضیافت شبانه‌روز همین دود جریان دارد.

این سهم و زندگی کارگران قهوه‌خانه‌هاست، کارگرانی که معمولا به چشم نمی‌آیند، بماند دستور و سرکوفت و سفارش‌های تمام‌نشدنی مشتریان از سوختن ذغال و تمام شدن تنباکو که فرصت سر خاراندن هم برای کارگران باقی نمی‌گذارد.

کارگران قهوه‌خانه‌ها، «روزمزد» هستند، آخر شب، صاحب قهوه‌خانه، از دخل پولشان را می‌دهد و آنها می‌روند تا فردا، فردایی که ممکن است نباشند، اخراج شوند، به‌خاطر کم شدن مشتری یا یک اتفاق غیرمترقبه همچون ممنوعیت قلیان. یادتان باشد آن پیرمردهای فرسوده یا جوانک‌های تازه رسیده از شهرستان که برای شما قلیان و چای می‌آورند، همه «روزمرد» هستند و طبعا بدون بیمه!

تخصصی‌ترین کارگر قهوه‌خانه ـ که بیشترین دستمزد را هم می‌گیرد ـ «سرزن» است، یک سرزن ماهر، می‌داند چقدر و چطور تنباکو بزند که قلیان، قلیان شود، بقیه کارگرهای قهوه‌خانه، عملا فقط در کار حمل و نقل قلیان و چای هستند.

آن دود سفید و معلق و سرطانی که از ریه قلیان‌کش‌ها بیرون می‌آید و در سقف کوتاه قهوه‌خانه می‌چرخد و بالانشینی می‌کند، محصول نهایی رنج محنت‌آور و شاید بی‌حاصل کارگرانی است که عصاره قلیان‌کشی ده‌ها نفر، روزی اجباری‌شان است، آنها گاهی به جای من و شمای قلیانی، سرطان می‌گیرند.

بهمن هدایتی