جمعه, ۲۸ دی, ۱۴۰۳ / 17 January, 2025
نگاهی به کتاب «خاورمیانه مدرن» نوشته «الن پاپه»
● مشخصات کلی کتاب:
کتاب «خاورمیانه مدرن» نوشته «الن پاپه» یک مقدمه و ده فصل دارد و در ۳۴۴ صفحه نگاشته شده است. عناوین فصول کتاب عبارتند از: تاریخ سیاسی؛ تاریخ اقتصادی؛ تاریخ شهری خاورمیانه در قرن بیستم؛ تاریخ روستایی؛ فرهنگ عامه؛ تاریخ ادبیات مکتوب؛ تئاتر، سینما و تلویزیون؛ تاریخ زنان خاورمیانه؛ چهره های متفاوت اسلام در قرن بیست و یکم؛ خاورمیانه جهانی شده در قرن بیست و یکم.
●معرفی نویسنده:
دکتر «الن پاپه»[۱] استاد دانشکده علوم سیاسی دانشگاه حیفا است. وی مدرک دکترا را از دانشگاه آکسفورد اخذ نموده است. بیشتر آثار پاپه به بررسی های تاریخی مسائل خاورمیانه اختصاص دارد. وی در این بررسی ها نگاهی انتقادی به رویکرد غالب غرب گرایانه دارد. از جمله آثار وی می توان به نمونه های زیر اشاره کرد:
شکل گیری منازعه اعراب اسرائیل (۱۹۹۴)؛ اردن در خاورمیانه (۱۹۹۴)؛ سیاست ها و ایده های خاورمیانه (۱۹۹۸)؛ بریتانیا و منازعه اعراب اسرائیل (۱۹۸۸)؛ مسأله فلسطین/ اسرائیل (۱۹۹۹)؛ تاریخ فلسطین مدرن: یک سرزمین، دو ملت (۲۰۰۳)؛ خاورمیانه مدرن (۲۰۰۵)؛ پاک سازی نژادی فلسطین (۲۰۰۶)
● مقدمه:
نویسنده مقدمه را با این سؤال آغاز می کند که دوران مدرن از آن چه کسانی است؟ سپس به نظریه های مدرنیزاسیون و دیدگاه های جایگزین می پردازد. این بخش از این جهت که دیدگاه نظری نویسنده را مشخص می کند حایز اهمیت بیشتری است. در سالیان اخیر مورخان خاورمیانه تلاش شایان توجهی برای فاصله گرفتن از رهیافت های سنتی مدرنیزاسیون داشته اند و در عوض به نظریه های «تغییر و تحول» که در رهیافت کمتر ساختارگرا و در چشم انداز بدبینانه تر هستند، پرداخته اند. با این وجود این گروه از مورخان هنوز در ابتدای راه هستند و هنوز باید رهیافت های جایگزین در مطالعه خاورمیانه مدرن مورد بررسی قرار گیرند.
نویسنده سپس در مورد آغاز تاریخ مدرن خاورمیانه و نشانه های مدرنیزاسیون به پدیده هایی چون استعمار و امپریالیسم به عنوان آغازگر تأثیرپذیری گسترده جوامع خاورمیانه از پدیده های غربی، صنعتی شدن، شهرنشینی، گسترش بهداشت، سکولاریسم، تمرکز و استقرار، و سیاسی شدن جوامع اشاره می کند. هر یک از این پدیده ها را می توان با اشاره به تعداد کارخانه ها و بیمارستان ها، رشد جمعیت شهرها، کاهش تعداد نهادهای مذهبی یا درس های مذهبی در مدارس، واحدهای جدید و تمرکزیافته تر اداری، و سازمان ها و نمایندگی های جدید خارجی (نظیر کنسول گری ها و سفارت خانه ها) به صورت کمی در آورد. بر همین مبنا می توان مدرنیزاسیون را به شیوه ای علمی ارزیابی نمود.
از نظر پاپه، خاورمیانه نمونه ای عالی برای مطالعه موردی نظریه های مدرنیزاسیون است. تاریخ مدرن خاورمیانه با حمله ناپلئون به مصر در سال ۱۷۹۸ آغاز می شود و از آن زمان یک دوره انتقالی - بین سنت ومدرنیته شروع می شود که در برخی مناطق هنوز در همین مرحله باقی مانده است. از این منظر دوره انتقال بدین دلیل تکمیل نشده است که هنوز همه مراحل ضروری برای رسیدن به نمونه غربی یا مدرن جامعه طی نشده است. در ارتباط با خاورمیانه، دوگانگی سنت و مدرنیته در مذهب، فرقه، جنسیت، و نواحی چغرافیایی تجلی بیتشری دارد. بر همین مبنا یهودیان و مسیحیان در مقایسه با مسلمانان، و مناطق شهری در مقایسه با حومه نشین ها مدرن تر تلقی می شوند و در درون هر یک از این طبقه ها زنان کسانی هستند که در مسیر مدرنیته عقب تر هستند.
دیدگاه هایی که در مورد مدرنیزاسیون در خاورمیانه مطرح شده اند، در یک طیف گسترده رهیافت های تحقیقاتی قرار دارند. در یک سوی طیف، «خوش بین ها» قرار دارند که موفقیت مدرنیزاسیون در خاورمیانه را پیش بینی می کنند. در سوی دیگر این طیف، «بدبین ها» قرار دارند که آینده را برای خاورمیانه کماکان با غلبه نگاه های سنتی پیش بینی می کنند. این گروه دارای دو فرض اساسی مشترک هستند: یکی این که جوامع غربی همواره به دنبال کسب منفعت از غربی شدن هستند و دوم این که توانایط جامعه برای غربی شدن کامل بستگی به گستره نخبگانش دارد.
در مورد دیدگاه های جایگزین، پاپه دیدگاه «تعامل بین جوامع غربی و غیرغربی» را مطرح می کند که ترکیبی از اثرات «انسان شناسی فرهنگی»[۲] و «رهیافت های انتقادی به هرمنوتیک و ادبیات» بر تاریخ نگاری است. انسان شناسی فرهنگی خواهان تعریف مجدد برخی از تصورات نظریه های نوسازی است. بدین دلیل که این تصورات در تحلیل رویدادها غیرمرتبط به نظر می رسند. «انتقادگرایی ادبی» و «هرمنوتیک پس از استعمار»[۳] نیز خواهان کنارگذاشتن بیشتر تصورات ایدئولوژیکی نظریه های مدرنیزاسیون به دلیل اشتباه و ناسازگاری آن ها با رویدادهای تاریخی هستند.
با اتخاذ دیدگاه مورد نظر، بسیاری از تصورات طرفداران نظریه مدرنیزاسیون زیر سؤال می رود. تاریخ دنیای غیرعرب شاهد رعایت بیشتر برابری و اصول دموکراتیک در گذشته نسبت به زمان حال حاضر است. تغییرات از بالا و تنها به وسیله نخبگان داخلی یا خارجی اعمال نمی شوند، بلکه منشأ این تغییرات در خاورمیانه اغلب از درون جامعه و از روندهایی ناشی شده که سابقه ای بیش از زمان تماس غربی ها با این جوامع دارند. به علاوه با مدرنیزاسیون موقعیت زنان در جامعه همواره بهبود نیافته و می تواند بدتر هم بشود. و قدرت قبیله ای نیز همیشه کاهش نیافته است. گذشته در برابر تغییر رام می شود و تخریب آن همیشه همراه با پیشرفت نیست. در بسیاری موارد، با وجود این که تغییرات شگرفی به وسیله استعمارگرایی و پس از آن ملی گرایی ساخته و پرداخته شده، اما روابط اولیه جامعه تا حد گسترده ای دست نخورده باقی مانده اند. به همین نحو، سکولاریسم همواره بخش مکمل مدرنیزاسیون نبوده است. مذاهب در برابر فن آوری ها و حتی در برابر مباحث مدرنیزاسیون منعطف بوده اند و حتی در بسیاری از مناطق، خود مذهب یک نیروی قوی در تحولات سیاسی و اجتماعی- فرهنگی بوده است. در مجموع دیدگاه جایگزینی که پاپه ارائه می دهد خواهان انعکاس نظرات و روایات کسانی است که مورد هجمه قرار گرفته اند.
▪ فصل اول: تاریخ سیاسی
فصل اول کتاب به تاریخ سیاسی خاورمیانه اختصاص دارد. در این فصل، میراث عثمانی، میراث استعمار، شکل گیری نقشه خاورمیانه طی سال های ۱۹۱۸ الی ۱۹۴۵، عقب نشینی بزرگ طی سال های ۱۹۴۵ الی ۱۹۶۲، تحولات زیر سایه فلسطین طی سال های ۱۹۶۷ تا ۱۹۸۷، دنیای تک قطبی طی سال های ۱۹۸۷ الی ۲۰۰۰ مورد بررسی قرار گرفته اند. در این بررسی گذشته چندفرهنگی به ما می گوید که چقدر تصویر خاورمیانه طی سده های اخیر تغییر یافته است. برداشت کنونی غرب از خاورمیانه از واقعیاتی که در این فصل مطرح می شود دور است. اگر بخواهیم بر اساس تصاویر تلویزیون های غربی در مورد خاورمیانه قضاوت کنیم، تصورات حاکم متشکل از مردمی است که به دلیل نوشیدن الکل در معرض عمومی شلاق زده می شوند؛ زنی که مجبور است تمام بدنش را بپوشاند؛ و بچه هایی که قوانین سخت اسلامی در مورد آن ها اعمال می شود. این تصویر خشن در اواخر قرن بیستم با برداشت های تروریستی تقویت شد. خوانندگان این کتاب خواهند فهمید که این تصورات ساده شده و عمومیت داده شده از اسلام و خاورمیانه است که واقعیات پیچیده و بسیار متنوعی را تحریف می کند.
الن پاپه ریشه تصورات غلط از خاورمیانه را به به نوشته های دهه ۱۹۵۰ در آثار مربوط به امپراطوری عثمانی می داند. در این آثار امپراطوری عثمانی به صورت یک واحد فرهنگی متجانس بر اساس اصول جزم اندیش اسلامی و سنتی ترسیم شد. در دوره عثمانی، ورود فن آوری و دست آوردهای علمی خوبه به خاورمیانه آغاز شد. در این دوره، در قالب گفتمان اصلاح، نخبگان عثمانی به تطبیق تحولات جهانی و واقعیت های منطقه ای پرداختند. اما این تلاش ها بیشتر تداوم گذشته بود تا بریدن از آن. بررسی دوره استعمار در این کتاب، بر خلاف بسیاری از آثار دیگر، تنها متمرکز شباهت ها و خصوصیات مشترک نیست. در این فصل، الجزایر و فلسطین به عنوان مطالعات موردی مستعمرات بررسی شده اند. استعمار در مناطق دیگر عربی به صورت استقرار طولانی مدت یا به شکل خرید زمین توسط خارجی ها شکل نگرفت. در واقع می توان در مورد این بخش ها بیشتر از تعبیر امپریالیسم استفاده کرد، چرا که جاه طلبی و منافع اقتصادی در این مناطق بیشتر مشهود بود.
مورخان مکتب قدیمی مدرنیزاسیون معتقدند میراث اصلی خاورمیانه از دوران استعمار، پیدایش ملی گرایی بود. از این دیدگاه، قهرمانان ضدغربی، به عنوان محصول استعمار، به ملی گرایی رو آوردند.
در دوره شکل گیری نقشه خاورمیانه، قدرت های پیروز جنگ جهانی اول و دوم، نقش آفرینی زیادی در خاورمیانه داشتند. آن چه که از بررسی این دوره می توان به اختصار گفت این که مرزهای خاورمیانه که در این دوره برای اولین بار بر اساس هویت های سیاسی همچون دولت - ملت ها شکل گرفت، موجب شکل گیری قدرت های استعماری با اندک توجهی به خواسته های مردم محلی شدند.
در دوره عقب نشینی بزرگ که با پایان جنگ جهانی دوم آغاز شد، مصادف با دورانی بود که هر یک از قدرت های غربی به دلایلی چون نیاز به بازسازی سیاسی و نظامی، عرصه خاورمیانه را از حضور خود خالی کردند. اما در سال های پایانی دهه ۱۹۵۰ و آغازین دهه ۱۹۶۰، تحولاتی چون وقوع انقلاب در عراق، ناآرامی های گسترده در اردن، جنگ داخلی در لبنان و پیشگامی اسرائیل در دفاع از منافع آمریکا در منطقه، زمینه های بازنگری آمریکا در سیاست هایش در قبال منطقه خاورمیانه و برنامه ریزی برای حضورش در خاورمیانه را فراهم نمود.
در دوره تحولات زیرسایه فلسطین، که از سال ۱۹۶۷ و با وقوع جنگ اعراب اسرائیل آغاز شد، سازمان آزادیبخش فلسطین از لحاظ مالی مورد حمایت جهان عرب قرار گرفت و می توانست روی خدمات دیپلماتیک اتحادیه عرب و دولت های عضو آن تکیه کند. ضمن این که از سال ۱۹۷۵ نیز شبکه دیپلماتیک خود را نیز توسعه داد. دوره تحولات زیرسایه فلسطین، جنگ های اعراب و اسرائیل و شکست اعراب در این جنگ بر سیاست های کشورهای عربی سایه افکند. در سال های پایانی قرن بیستم، حکومت های عرب از مسأله فلسطین فاصله گرفتند؛ هر چند که مردم عرب چنین نکردند.
در دوره جهان تک قطبی، با «عمل گرایی»[۴] که به عنوان قاعده سیاست زمانه مطرح شد، از اهمیت مسأله فلسطین در جهان سیاست کاسته شد و سیاستداران عرب واقعیت آمریکای قدرتمند و چالش ناپذیر را در پیش روی خود قرار دادند. در این دوره، برخی کشورهای مارکسیستی بودند از جمله مصر، یمن، و حتی سازمان آزادیبخش فلسطین، گرایش آمریکایی را برای خود برگزیدند. این تغییر گرایش به معنای تغییر سیاست نسبت به اسرائیل نیز بود. در این دوره صدام با اشتباره استراتژیک خود در حمله به کویت مقدمات سقوط خود را در آوریل ۲۰۰۳ فراهم آورد. فلسطینی ها هم که به آمریکا اعتماد کردندف متوجه اشتباه محاسباتی خود شدند و همین امر انتفاضه دوم را در سال ۲۰۰۰ به وجود آورد.
▪ فصل دوم: تاریخ اقتصادی
فصل دوم کتاب به تاریخ اقتصادی خاورمیانه می پردازد. از نظر او، مطالعه تاریخ اقتصاد خاورمیانه همچون مطالعه تاریخ سیاسی خاورمیانه تغییرات زیادی داشته است. این گرایش به دنبال دور کردن تحقیقات از نظریه مدرنیزاسیون است، چرا که نظریه مدرنیزاسیون بر توصیف تحولات اقتصادی در خاورمیانه مدرن تنها در سایه تحولات عوامل تأثیرگذار خارجی پافشاری می کند و تنها در صورت تطابق بازارهای داخلی با قواعد و سیستم های غربی قائل به موفقیت است. رهیافت جایگزین، تحولات اقتصاد منطقه را با تکیه بر دیدگاه نظام جهانی و نظریه وابستگی بررسی می کند. از این منظر، مناطقی چون خاورمیانه در نتیجه رشد سرمایه داری به حاشیه رانده شده اند. سرمایه داری صنعتی بر تجارت نابرابر بین مرکز و پیرامون بستگی دارد. نسخه جدیدتر اقتصاد سیاسی بر متغیرهای پویایی داخلی تمرکز دارد.
پاپه با توجه به نظریات مختلف و با امید به این که یافته هایش به فهم بهتر بحران معاصر خاورمیانه کمک کند، تاریخ اقتصادی خاورمیانه را بدین صورت تقسیم بندی می کند:
۱) در دوره اصرار بر تحول که بین سال های۱۸۵۰ تا ۱۹۱۸ به طول کشید، تمرکز اقتصاد سیاسی خاورمیانه بر کشاورزی بود و تلاش برای تحول در این عرصه با استفاده از مکانیسم های سرمایه داری صورت می گرفت. در این دوره، تبادل محصولات جای خود را به خرید محصولات به صورت نقد داد. به این ترتیب، سود و فایده و تلاش برای بهبود استانداردهای زندگی جای تلاش کشاورزان برای تغذیه صرف و تلاش برای بقا را گرفت. این تحول تنها یک روند داخلی نبود؛ چرا که صنعت و بازرگانی غرب خواهان خرید محصولات کشاورزان، و تاجران نیز مشتاق تغییر بودند. در این دوره، سیستم های سیاسی نظیر امپراطوری عثمانی و ایران خود را وارد این تحولات کردند و با گرفتن مالیات به صورت نقدی از آن بهره مند شدند. در این دوره، کشورهایی چون ایران و مصر برای بهبود اقتصاد خود در زمینه هایی چون کشاورزی، گمرک، مالیات و بانکداری از مشاوران خارجی کمک گرفتند؛ هرچند این کمک ها اغلب با سوء استفاده عوامل خارجی و کارشکنی سیاستمداران داخلی با شکست همراه شد. نتیجه این تحولات، وابستگی اقتصاد خاورمیانه به اروپا بود.
حمید زنگنه
[۱] Ilan Pappe
[۲] Cultural Anthropology
[۳] Postcolonial Hermeneutics
[۴] Pragmatism
[۵] Economic Openness
[۶] Reductionist
[۷] Cognitive Components
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست