جمعه, ۲۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 17 May, 2024
مجله ویستا

چالشهای انتقال فناوری در شركتهای كوچك و متوسط


چالشهای انتقال فناوری در شركتهای كوچك و متوسط

به منظور توسعه فناوری, شركتهای كوچك و متوسط به دلیل منابع محدود و ناتوانی نسبی در جذب هزینه ها و ریسك همراه با توسعه فناوری در داخل شركت, بایستی غالباً از فرایند انتقال فناوری استفاده كنند

مطالعات نشان داده است كه شركتهای كوچك و متوسط (SME’s) نقش مهمی را در توسعه اقتصادی كشورها ایفا كرده اند. اما با وجود این، این شركتها بایستی برای بقای بیشتر از چند سال خود در بازار در مقابل رقبای بزرگ یا ازطریق اتحاد با شركتهای مشابه برای افزایش نرخ نفوذ در بازار و كاهش ریسك های مالی و یا ازطریق استفاده از فناوری های جدید برای غلبه بر مقیاس اندازه غیراقتصادی شان و همچنین نوآوری كه آنها را به طور برجسته ای از رقبای بزرگترشان متمایز می سازد، مشكلات ناشی از اندازه خود را مرتفع سازند. به منظور توسعه فناوری، شركتهای كوچك و متوسط به دلیل منابع محدود و ناتوانی نسبی در جذب هزینه ها و ریسك همراه با توسعه فناوری در داخل شركت، بایستی غالباً از فرایند انتقال فناوری استفاده كنند.

باتوجه به ظرفیت بالقوه شركتهای كوچك و متوسط در توسعه اقتصادی كشورها و همچنین توانایی نوآوری آنها كه تاثیر زیادی در بقای درازمدت دارد، تعیین موانع ابتدایی آنها در مواجهه با توسعه فناوری های جدید و اكتساب آن و همچنین ارائه ابزارها و سیاستهای طراحی شده مناسب برای غلبه بر این چالشها از اهمیت زیادی برخوردار است. در این مقاله چهار چالش ابتدایی عمده كه شركتهای كوچك و متوسط در رابطه با توسعه و اكتساب فناوری با آن مواجه هستنــــد مطرح و استراتژی های بالقوه ای كه می تواند آنها را در جهت مقابله با این چالشها یاری كند، ارائه شده است.

به دلیل جهانی شدن بازارها و تحولات رقابتی، تقاضا برای فناوری های جدید و نوآوریها هم از سوی كسب و كارهای كوچك و متوسط و هم از سوی صنایع بزرگ روبه افزایش است و حتی شركتهای بزرگ هم كه قادر به بقای خود در بازارهای رقابتی برای سالیان سال هستند و سهم بازار مطمئن و مشخصی نیز دارند، دریافته اند كه رقابت در دنیای كسب و كار پرشتاب امروز به طور فزاینده ای مشكل گردیده است و به منظور بقا و كامیابی باید یادگرفت كه فعالیتهای توسعه فناوری را زیرنظر داشت و به تغییرات مرتبط با كسب و كـــار خود واكنش سریع نشان داد و به طور مرتب بهبود و نوسازی در تولید محصولات و فرایندها به وجود آورد.

سرمایه گذاری منطقی بر روی فناوری جدید، بنگاههای اقتصادی را قادر می سازد تا به رهبران و رقبای سرسختی در درون صنایع مربوط به خود تبدیل شوند. از میــــان منافع بی شمار فنــــاوری ها می توان به افزایش بهره وری و كارایی، بهبود كیفیت تولید، كاهش مالیات، كاهش هزینه های درازمدت و افزایش رقابت پذیری اشاره كرد. اگرچه شركتهای كوچك و بزرگ می تــــوانند از مزایای فناوری های جدید منتفع شوند اما همه آنها به منظور غلبه بر موانع متعدد و دستیابی به اهداف مختلف كسب وكار خود به سرمایه گذاری بر روی فناوری های جدید تمایل دارند. برای مثال شركتهای كوچك و متوسط غالباً از فناوری برای رقابت موثرتر با شركتهای بزرگ استفاده می كنند در حالی كه شركتهای بزرگ غالباً مایل هستند از فناوری برای ارتقای كارایی و حذف لایه های پرسنلی استفاده كنند.

سرمایه گذاری بر روی فناوری های جدید اگرچه می تواند درنهایت برای شركت مفید باشد، اما كار پرچالشی نیز هست بخصوص برای شركتهای كوچك و متوسط كه عمدتاً دسترسی كمتری به اطلاعات فناوری دارند و برای تحقیقات مربوط به فناوری به حمایتهای مالی و تخصصی نیاز دارند. به دلیل محدود بودن منابع شركتهای كوچك و متوسط و ناتوانـــی نسبی آنها در جذب هزینه ها و ریسك های مربوط به توسعه فناوری های بومــــی، آنها غالباً برای كسب مزیتهای فناوری های جدید و نوآوریها درگیر فرایند انتقال فناوری می شوند. انتقال فناوری فرایند اكتساب، شبیه سازی، انتشار و توسعه فناوری است كه بــه صورت رسمی ازطریق قرارداد، حق الامتیاز و یا شراكت و توافقات غیررسمی انجام می پذیرد. شركتهای كوچك و متوسطی كه درگیر فرایند انتقال فناوری می شوند قادر به دریافت مزایای فناوری جدید ازطریق تحقیق و توسعه سازمانهای دیگر می شوند و از هزینه ها و ریسك های همراه با توسعه فناوری های بومی و یا در درون سازمان، اجتناب می ورزند. اما با وجود این حتی در فرایند انتقال فناوری، آنها با مشكلاتی كه ناشی از عدم وجود ارتباطات شبكه ای بین آنها و سازمانهای بزرگ تحقیقاتی و نبود پرسنل متخصص برای شناسایی فناوری جدید است مواجه می شوند.

● ناحیه چالش اول: یادگیری فناوری های جدید

اطلاعــــات درمورد فناوری های جدید به طور گسترده ای دردسترس و نسبتاً آسان است. این اطلاعات ازطریق انواع انتشارات فنی، دولتی و سایت های اینترنتی مرتبط با موضوع فناوری كه از قبیل سایت مركز انتقال فناوری ملی (NTTC)، كسب می شود. با وجود این، شركتهای كوچك و متوسط غالباً فاقد توانائیها و منابع كافی جهت كسب اطلاعات صحیح و به موقع و یا كفایت لازم جهت استفاده مناسب از این اطلاعات هستند و هزینه كسب این اطلاعات نیز خود مانع است. شركتهای بزرگ عموماً دارای منابع و پرسنل دردسترس و متخصص جهت نظارت بر توسعه فناوری خود هستند درحالی كه مدیران شركتهای كوچك و متوسط غالباً نمی توانند وقت خود و یا همكارانشان را به طور رایگان صرف جستجوی فناوری های جدید كنند. به همین دلیل، بسیاری از شركتهای كوچك و متوسط به كمك و حمایت در كسب اطلاعات درمورد فناوری جدید و استفاده موثر از آن اطلاعات نیاز دارند.

● استراتژی های بالقوه

تعجبی ندارد تحقیقاتی كه در زمینه انتقال فناوری صورت گرفته است، نشان می دهد كه بسیاری از شركتهای كوچك و متوسط تاحد بسیار زیادی از تلاشهای خود در زمینه كسب اطلاعات جدید درمورد فناوری ها دردسترس و مناسب منتفع گردیده اند. به علاوه تحقیقات نشان داده است كه شركتهایی می توانند از این اطلاعات بیشتر استفاده كنند كه به طور روزمره با محیط تجاری خــویش در تعامل هستند، شبكه سازی با مشتریان مهم، عرضه كنندگان و رقبای نوآور می تواند به مقدار بسیار زیادی ابزار موثری برای شركتهای كوچك و متوسط در كاهش هزینه های كسب اطلاعات باشد زیرا این شبكه ها هنگامی كه به عنوان یك سیستم شراكتی سازماندهی می شوند دسترسی رایگانی را برای اطلاعات مهمی كه غالباً در بازار آزاد غیرقابل دسترس هستند، فـــراهم می سازند. به علاوه این شبكه ها عاملی برای ایجاد اعتماد بین شركتهای كوچك و متوسط و شركای آنها نیز هستنـــد. فهرست منابعی كه می توانند به صورت بالقوه، منبع مهمی از اطلاعات مربوط به فناوری های جدید باشند، عبارتند از:

اتحادیه های تجاری؛ اتاقهای بازرگانـــی؛ رقبا؛مشتریان؛ سازمانهای دولتـــــــی؛ عرضه كنندگان؛ انتشارات صنعتی یا فنــی؛ اینترنت؛ دانشگاهها و انستیتوهای تحقیقاتی.

بسیاری از صاحبان و یا مدیران شركتهای كوچك و متوسط، كسانی كه به طور فعال از این شبكه ها به عنوان بازار جمع آوری اطلاعات استفاده می كنند، گزارش داده اند كه عرضه كنندگان و مشتریان، مفیدترین منبع اطلاعات فناوری هستند، بویـژه اطلاعات جمع آوری شـــده از عرضه كنندگان كلیدی می تواند برای توسعه محصولات و روشهای جدید تولید، ارتقای محصولات و روشهای موجود و یا طرح توسعه دیگر كسب و كارها در درون صنعت برای مقابله با تهدیدات رقبا مورداستفاده قرار گیرند. در یك دوره زمانی مشخص باتوجه به محدودیتهای مالی و پرسنلی شركتهای كوچك عرضه كنندگان مهم، مشتریان و دیگر مهره های تاثیرگذار در محیط تجاری، موثرترین و دردسترس ترین ابزار ممكن است. هنگامی كه این اطلاعات مجدانه و مستمرانه پیگیــــــری شوند شبكه سازی می تواند به شركتهای كوچك و متوسط كمك كند كه خود را در لبه تیزفناوری و نوآوری نگاه دارند. با وجود این، ممكن است برخی از شركتهای كوچك و متوسط بخواهند بعضی از تحقیقات در این زمینه ها، موردعلاقه را در محل شركت خود انجام دهند. این كار می تواند به طور موثری از طریق جستجوی ساختاریافته و هــدفمند از نشریات تخصصی، دولتی و سایت های اینترنتی و آژانس های مرتبط با فناوری صورت گیرد.

● ناحیه چالش دوم: ارزیابی فناوری های جدید

باتوجه به عدم دسترسی نسبی به منابع مالی و هزینه های بی نهایت بالای تحقیق در فنــاوری های جدید، شركتهای كوچك و متوسط باید ریسك كسب این فناوری ها را توسط یك تحلیل استراتژیك عمیق در ابتدا برای هر فناوری درنظر بگیرند. هدف از این تحلیل استراتژی اطمینان از این است كه دستاوردهای آینـــده این فناوری جدید از هزینه ها و ریسك های مالی و قانونی آن باارزش تر و مهمتر خواهدبود. در حالی كه انجام این تحلیل استراتژیك یك قدم ضروری در هر اكتساب یا انتقال فناوری جدید است، شركتهای كوچك و متوسط غالباً مواجه با چالشهایی هستند كه مانع توفیق آنها در دستیابی به فناوری های جدید می شود. به دلیل اینكه ممكن است شركتهای كوچك و متوسط زمان كافی را برای انجام تحلیل استراتـــژیك در درون موسسه خود نداشته باشند، و ناتوانی این تحلیل به دلیل فقدان منابع مالی برای استفاده از كمك بیرون از موسسه برای تحلیل فناوری و توانایی موردنیاز برای صحت و سقم و تكمیل تحلیل نتایج حاصله توسط متخصصان باشد.

▪ استراتژی های بالقوه: گرچه ارزیابی استراتژیك فناوری باید با نوع و ویژگیهای خاص فناوری شركتهای كوچك و متوسط متناسب باشد، اما ثمربخشی یك تحلیل استراتژیك باید براساس درجات عنوان شده در ذیل باشد:

۱ - درجه ای كه فناوری، توانایی شركتهای كوچك و متوسط برای تحقق اهداف استراتژیك آنها افزایش می دهد؛

۲ - درجه ای كه فناوری، شركتهای كوچك و متوسط را بر تحقق یا پیشی گرفتن از انتظارات مشتریان و مصرف كنندگان، قادر می سازد؛

۳ - میزان دسترسی به منابع داخلی و خارجی كافی (مالی و یا منابع انسانی) برای كسب و اجرای فناوری های جدید؛

۴ - درجه ای كه فرهنگ سازمانی از انطباق فناوری حمایت می كند و در موفقیت آن سهیم است؛

۵ - میزان دسترسی به متخصصان داخلی و خارجی موردنیاز برای ایجاد هماهنگــی فناوری های جدید یا فناوری های موجود؛

۶ - سطح كنترل شركتهای كوچك و متوسط برای استفاده از سود ایجاد شده حاصل از فناوری جدید از طریق حفظ حق الامتیاز و موافقت نامه؛

۷ - درجه ای كه شركتهای كوچك و متوسط برای موضوعات محیطــی در استفاده از فناوری های جدید مسئولیت دارند.

این مقاله كه توسط MELANIE JONES &RAVIJAIN نوشته شده برگرفته از منبع ذیل است: INT.J. TECHNOLOGY TRANSFER COMMERCIAL STATION VOL, ۱, ۲۰۰۲

ترجمه: گروه مدیریت فناوری سازمان مدیریت صنعتی


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.