جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
آواز باغ در روستای ما شنیدنی بود
آواز باغ در روستای ما شنیدنی بود
کلاغ ها بر فراز درختان برفی می نشستند
و وقتی پر می کشیدند غباری سفید باغ را
حال و هوایی دیگر گونه می گرفت
گنجشکها در ایوان خانه آشیانه ها داشتند
و پیر زن سالخورده هر شب به جیک جیک ایوان
گوش را فرا می داد
و آنگاه که زوزه ی گرگها در هوای بارانی
می پیچید
پارس سگها از آغل اغنام دیدنی بود
شبان وقتی در زیر سیاه چادر زندگی
نی می زد
چند قدم آنسوتر رعد و برق آسمان
به خواب می رفت
یک دم که به خود می آمدی
شب فرا می رسید
و ماه در ایینه ی زمین خورشید می آفرید
باد برگ برگ باغ را می آغازاند
به سان موج های آرامی که بر روی رودخانه می گذرند
رسیده ها را هم کال می چیدیم
هیچ میوه ای بر روی شاخه جای دیگر ی را نمی گرفت
یکی زرد می افتاد و آن دگر سبز
و بعضی هم قرمز قرمز
کودکان منتظر بودند تا شبی دیگر فرا رسد
و پدر بزرگ با فانوس روز را روشن کند
تا که بر روی دیوار اتاق با دستانش خرگوش بیافریند
و پلنگ و ما ر و روبا بکشد
و حالا ما همان کودکان دیروزیم
که امروز بزرگمان کرده
امروزی که می خواهد
فردا ما را دهاتی بخوانند ......
عابدین پاپی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست