پنجشنبه, ۲۰ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 9 May, 2024
مجله ویستا

برنامه ریزی منابع انسانی


برنامه ریزی منابع انسانی

شاید همهٔ ما كم وبیش با مفهوم برنامه ریزی نیروی انسانی آشنائی داشته باشیم انسان برای رسیدن به هدف نیاز به تهیهٔ برنامه ای متناسب با آن هدف را دارد حال ممكن است این سؤال پیش آید كه برای هر هدفی آیا لازم است برنامه ای داشته باشیم یا خیر بهتر است سؤال را اینطور مطرح كنیم كه آیا هر كاری هدفی دارد یا خیر

شاید همهٔ ما كم‌وبیش با مفهوم برنامه‌ریزی نیروی انسانی آشنائی داشته باشیم. انسان برای رسیدن به هدف نیاز به تهیهٔ برنامه‌ای متناسب با آن هدف را دارد. مجتبی باغدار نیا كارشناس ارشد مدیریت برنامه ریزی از همكاران روابط عمومی وزارت نیرو می باشد كه مقالات و ترجمه هایی را در زمینه مدیریت در دست دارد.مقاله زیر كه در دو بخش تدوین شده سعی دارد به منابع انسانی كه مهمترین و ارزشمند ترین دارایی هر ملت است نگاهی دیگر داشته باشد.

مقدمه:

شاید همهٔ ما كم‌وبیش با مفهوم برنامه‌ریزی نیروی انسانی آشنائی داشته باشیم. انسان برای رسیدن به هدف نیاز به تهیهٔ برنامه‌ای متناسب با آن هدف را دارد. حال ممكن است این سؤال پیش آید كه برای هر هدفی آیا لازم است برنامه‌ای داشته باشیم یا خیر؟ بهتر است سؤال را اینطور مطرح كنیم كه آیا هر كاری هدفی دارد یا خیر ؟ اگر بپذیریم كه جواب سؤالات فوق مثبت باشد، پس ممكن است بگوئیم كه ما بطور دائم می‌بایست وقتمان را در تهیه و تدوین برنامه برای رسیدن به هدف صرف كنیم و با قدری تأمل سعی داریم پاسخی مناسب برای این موضوع بیابیم. انسان هیچ‌ كاری را بدون هدف انجام نمی‌دهد، لیكن در تبین اهداف می‌بایست به دنبال هدف‌های اساسی و مهم باشیم. از سوی دیگر هیچ هدفی بدون برنامهٔ قبلی تحقق نمی‌پذیرد. نكتهٔ قابل‌توجه این است كه اگر در تدوین برنامه‌ای وقت كافی صرف نمی‌شود، حاكی از آن است كه هدف موردنظر از اهمیت لازم برخوردار نمی‌باشد. بنابراین نوع برنامه‌ریزی و میزان اهمیت آن در زندگی فردی و اجتماعی بیانگر میزان اهمیت هدف و یا اهداف موردنظر انسان است. برنامه‌ریزی نیروی انسانی كه به عنوان یكی از ابزار مدیران عالی سازمان در جوامع پیشرفته مطرح است، سعی در برقراری ارتباطی صحیح و منطقی میان اهداف سازمان و منابع انسانی دارد. چنانچه در جامعه‌ای امر برنامه‌ریزی كمتر موردتوجه قرار گیرد، گویای این واقعیت است كه اهداف یا نامشخص هستند و یا بی‌اهمیت، در حالیكه اگر اهداف مورد توجه و اهمیت لازم قرار گیرند برای دستیابی به آنها می‌بایست از راه‌های اصولی اقدام نمود. این اهمیت در خصوص برنامه‌ریزی نیروی انسانی صدچندان است. بعضی از افراد عقیده دارند كه انسان همچون سایر كالا ها و یا كمتر از آن از ارزش اقتصادی برخوردار است و آن را به خصوص در امور خدماتی هزینه‌زا می‌دانند و ماشین و پول و … را سرمایه، لیكن در نظام ما كه یك نظام ارزشی است، موضوع كاملاً متفاوت می‌باشد ، زیرا تكامل انسان و حركت به سوی او (الی‌ا…المصیر) جزء اهداف اصلی نظام تلقی می‌گردد. بنابراین تمركز فكر و استفاده از امكانات مادی برای تحقق این هدف می‌بایست جزء برنامه‌های اجتناب‌ناپذیر مدیران عالی قرار گیرد. لازم به یادآوری است كه برنامه‌ریزی نیروی انسانی، خود متأثر از سایر برنامه‌ریزی‌های جامعه است. بنابراین سیاست، اقتصاد، فرهنگ و … كه واژه‌هائی نام آشنا هستند، می‌بایست در برنامه‌ریزی نیروی انسانی مورد توجه قرار گیرند.

سیر تحول برنامه‌ریزی منابع انسانی:

برنامه‌ریزی منابع انسانی از زمان پیدایش سازمان‌های صنعتی مدرن تاكنون همواره یكی از وظایف مدیریت بوده است. آلفرد مارشال اقتصاددان مشهور در سال ۱۸۹۰ خاطر نشان می‌سازد «مسئول یك سازمان بایستی مطمئن باشد كه مدیران، كاركنان و سرپرستان متناسب با كارها هستند و كارها را به خوبی انجام می‌دهند». تقسیم كار، تخصص‌گرائی، سازماندهی برحسب سطوح سازمانی، ساده كردن كار و استفاده از استانداردها برای انتخاب كاركنان و اندازه‌گیری عملیاتشان همگی اصولی هستند كه از اوایل پیدایش مدیریت صنعتی به كار برده شده‌اند. برنامه‌ریزی كاركنان در مقایسه با تكنیك‌های نسبتاً اشتباهی كه امروزه در دسترس مدیران است نظریه جدیدی است كه نتیجه تحولات طولانی گذشته می‌باشد. این نوع برنامه‌ریزی در دهه‌های پیش با برنامه‌ریزی كوتاه‌مدت عملیاتی و ساده شروع شده توسط مدیران در واقع دنباله‌روی از همان تكنیك‌ها و رویدادهای عصر پیدایش صنعت است. طی جنگ جهانی دوم و سالهای بعد از آن نیز تمركز بر بهره‌وری كاركنان بود. همچنین توجه زیاد به امكان دستیابی به مدیران شایسته موجب كمبود شدیدی در یافتن استعدادهای موردنیاز برای تولید كالاها و خدمات گردید. تكنولوژی‌های جدید و توجه به جنبه‌های رفتاری كار نیز بر پیچیدگی وظایف برنامه‌ریزی نیروی انسانی می‌افزود. در تحولات بعدی به برنامه‌ریزی نیروی انسانی، به عنوان سیستمی كه سازمان را با محیطش مرتبط می‌ساخت نگریسته می‌شود. در آن زمان برنامه‌ریزی منابع انسانی به اینصورت ترسیم می‌شد كه شركت‌ها نیازهای آینده‌شان را به نیروی انسانی پیش‌بینی می‌كردند، عرضه داخلی نیروی انسانی سازمانشان را برای پاسخگوئی به این نیازها، پیش‌بینی می‌ كردند. بر این اساس شكاف میان آنچه كه نیاز هست و آنچه را كه قابل دسترسی است مشخص می‌ساختند. سپس برنامه‌ریزان نیروی انسانی برنامه‌هائی را برای كارمندیابی، انتخاب و جایگزینی كاركنان جدید و برنامه‌هائی را برای آموزش و بهسازی تدارك می‌دیدند و ارتقاءها و انتقالات لازم را پیش‌بینی می‌نمودند.در سال‌های ۱۹۷۰ جنبه‌های تازه‌ای از برنامه‌ریزی منابع انسانی ظاهر شد در حالیكه عملكرد سازمان‌ها از رویه‌های پیشین پیروی می‌كردند، برخی از آنها ابزارهای جدیدی را تجربه می‌كردند. همچون، برنامه‌ریزی مسیر شغلی ، تحلیل فعالیت و بازسازی تصویر كار در این سال‌ها اصطلاحات برنامه‌ریزی «نیروی انسانی جای خود را به برنامه‌ریزی منابع انسانی داد. اصطلاح برنامه‌ریزی منابع انسانی حكایت از بینش وسیع‌تری نسبت به ایجاد تعادل بین عرضه و تقاضا یا پیش‌بینی‌های كمی می‌كرد. اصطلاح جدید توجه خود را از بینش فرآیندی، در عین توجه به اهمیت آنها، به دیدی جامع‌تر یعنی مواجهه یكجا با پیش‌بینی نیازها و طراحی برنامه معطوف داشت. همچنین اصطلاح «منابع انسانی» به عنوان روش مناسبی برای به حداقل رسانیدن توجه به مفهوم رایج نیروی انسانی و تأكید بر دیدگاه مثبت به پرسنل به عنوان منبع اصلی سازمان شناخته شد.برنامه‌ریزی كارآمد منابع انسانی فرآیندی است از تحلیل نیازهای انسانی سازمان با توجه به شرایط متغیر و انجام فعالیت‌های لازم برای پاسخگوئی به این نیازها. برنامه‌ریزی منابع انسانی اساساً از یك فرآیند دو مرحله‌ای تشكیل شده است و تأكید بر پاسخگوئی به نیازهائی است كه در درون و بیرون سازمان ایجاد می‌شوند، نه بر تكنیك، یا سیستم‌هائی كه بكار می‌روند. پیش‌بینی نیازها امكان تعیین اولویت‌ها و تخصیص منابع به بهترین جاها را فراهم می‌سازد.طی قرن‌های هفدهم و هجدهم، زمینه اساسی برای مدیریت دارای اولویت بود.

۱- پیش‌بینی‌ نیازها : برنامه‌ریزی پیشرو و كنترل كارمندیابی و نیازهای سازمانی، با اتكاء بر تحلیل شرایط.

۲- مدیریت عملكرد : بهبود عملكردهای افراد و سازمان به عنوان یك كل.

۳- مدیریت مسیر شغلی : فعالیت‌های انتخاب، طراحی، توسعه و سایر اقدامات فردی مدیر در یك سازمان.

روش امروزی برنامه‌ریزی منابع انسانی مبتنی بر اتصال میان عوامل محیطی و سازمانی از یك طرف و برنامه‌های پرسنلی از طرف دیگر می‌باشد. این روش نیازهای منابع انسانی را در درون نیازهای عام سازمانی معلوم می‌سازد تا با توجه به آن نیازها برآورده شوند. به این ترتیب، پرورش و بهسازی كاركنان، كارمندیابی، جبران خدمت و سایر فعالیت‌های مشابه، اجزاء وابسته یك فرآیند پویا می‌باشند. مثلاً برنامه‌های آموزشی، اگر نشان‌دهنده مهارت‌های موردنیاز برای انجام وظایف نباشند هیچگونه تضمینی ندارد. (۸- ص ۱۹-۱۷)

تعریف برنامه‌ریزی نیروی انسانی:

در مدیریت منابع انسانی اساس كلیه فعالیت‌ها برنامه‌ریزی منابع انسانی و تعاریف متعددی از برنامه‌ریزی نیروی انسانی به عمل آمده است . اگر بخواهیم تعریفی از برنامه‌ریزی نیروی انسانی ارائه دهیم باید گفت برنامه‌ریزی نیروی انسانی عبارت است از:

”انتخاب مناسب‌ترین فرد برای مناسب‌ترین كار در مناسب‌ترین زمان“.

برنامه‌ریزی نیروی انسانی عبارت است از تشخیص و تأمین كادر موردنیاز با توجه به تغییرات و تحولات سازمان در آینده كه در دو مرحله انجام می‌پذیرد. برنامه‌ریزی احتیاجات نیروی انسانی و برنامه‌ریزی تأمین نیروی انسانی (۷- ۴۵ و ۴۶) برنامه‌ریزی نیروی انسانی مثل هر یك از انواع برنامه‌ریزی‌ها، وسیله‌ای برای كسب مقصود است، كه در این مورد مقصود عبارت است از حصول اطمینان از تأمین نیروی انسانی كه قادر باشد تمام فعالیت‌های مورد نیاز برای رسیدن به اهداف سازمان را برعهده گیرد. واژه نیروی انسانی در طی جنگ جهانی دوم واژه متداولی بود اما در فاصله اتمام جنگ تا سال ۱۹۶۰ این مفهوم كمتر مطرح گردیده است. از آن پس تا به امروز نیروی انسانی براساس نوع نگرش و زاویه دید تعاریف و معانی متفاوتی را پیدا كرده است. در تجزیه و تحلیل اقتصاددانان بعضی اوقات نیروی انسانی به عنوان عامل تولید اقتصادی مترادف با واژه نیروی كار گرفته می‌شود. برخی از واژه‌ه نیروی انسانی مفهوم منابع انسانی، كارگران، مستخدمین، كارمندان و یا اداره كارگزینی را استنباط می‌ كنند. تعابیر متعدد پیرامون یك واژه، تعریف برنامه‌ریزی را جهت آن واژه با دیدهای متفاوتی همراه خواهد ساخت. از نقطه‌نظر روابط صنعتی برنامه ریزی نیروی انسانی ممكن است به عنوان برنامه جایگزینی مطرح شود در این صورت برنامه‌ریزی نیروی انسانی، كار تفكر در مورد خط‌مشی‌های استخدامی نیروی انسانی، ایجاد و ارائه برنامه‌های كارمندیابی ارتقای افراد، تجزیه و تحلیل ترك خدمت نیروی كار و همچنین تحلیل رابطه بین سیاست پرداخت و كارمندیابی را عهده‌دار خواهد بود. نگرش دیگری برنامه‌ریزی نیروی انسانی را بخشی از فرآیند كارگزینی می‌داند كه به صورت یك فرآیند فرعی كار تحلیل سطوح مهارت‌ها در سازمان، تحلیل پست‌های جاری و پست‌های موردنیاز آتی را عهده‌دار می‌باشد.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 4 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.