پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

عیدفطر روز دریافت جوایز


عیدفطر روز دریافت جوایز

عید که به معنای بازگشت است درمفهوم اسلامی وکاربردهای قرآنی به معنای روز جشن و شادمانی برای کسانی است که سربلند و سرافراز از آزمون های مختلف و سختی بیرون آمده اند و درپیشگاه خدا دارای آبرو و شرافت انسانی شده اند

عید که به معنای بازگشت است درمفهوم اسلامی وکاربردهای قرآنی به معنای روز جشن و شادمانی برای کسانی است که سربلند و سرافراز از آزمون های مختلف و سختی بیرون آمده اند و درپیشگاه خدا دارای آبرو و شرافت انسانی شده اند. از این رو عید در میان مسلمانان از جایگاه و اهمیت بسیار ویژه ای برخوردار است و هرکسی می کوشد تا دراین روز، سرور شادمانی خویش را با نوعی فرح مطلوب و معقول نشان دهد.

درهر کشور اسلامی، برای بزرگداشت این روز آیین ها و آداب و رسوم ویژه ای است که مبتنی بر موقعیت های جغرافیایی و تفاوتهای فرهنگی پذیرفته شده از نظر اسلام است.آنچه در این نوشتار از سوی نویسنده مورد توجه و تاکید قرارگرفته آیین ها و آداب آن نیست بلکه جایگاه این روز در فرهنگ قرآنی و علل اهمیت و ارزش آن از سوی خداوند است.با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

از نظر خداوند انسان اشرف مخلوقات هستی است و خداوند به سبب این که این موجود از نظر ذاتی ظرفیت و توانایی خلافت و جانشینی خداوند از زمین برکائنات را داراست. برخودآفرین گفته و خود را با عنوان تبارک الله احسن الخالقین ستوده است (مومنون آیه ۱۴ و غافر آیه ۶۴)

از نظر خداوند انسان دارای کرامت و شرافتی است که هیچ آفریده دیگری از آن برخوردار نمی باشد. با این همه از آن جایی که ذات و ماهیت انسانی به گونه ای است که می تواند در دو سوی اوج و حضیض قرارگیرد، خداوند هشدارهای جدی به وی داده است. انسان می تواند به سبب اختیار و انفعال و فعلیت خاص خود به دو مسیر اوج ها و فرودها به جایی برسد که از جامدات فروتر گردد و از مقام کالانعام بل هم اضل(همانند چارپایان بلکه فروتر از ایشان اعراف آیه ۱۷۹ و نیز فرقان آیه ۴۴) پائین تر افتد و نماد پست ترین ها شود و یا این که می تواند دراوج پرواز کند و تا قاب قوسین او ادنی (نجم آیه ۹) فراتر رود.

بیشتر مردم درمیان این دو حالت سرگردان هستند و درنوسان پاندولی به سر می برند. (نساء آیه ۱۴۳) از این رو احوال و حتی مقامات مختلفی را در دو سوی پستی و بلندی می پیمایند:

خداوند برای این که به مردم فرصت های بی شماری دهد تا درمسیر کمالی باقی بمانند و یا درهنگام فرو افتادن بتوانند به مسیر اصلی سیر وسلوک بازگردند، درهای توبه و استغفار را می گشاید و با تاکید بر اعمال صالح و نیک و پسندیده و احسان و نیکوکاری فرصت های بازگشت بلکه پرواز مجدد را به آدمی می دهد.

● توبه، راهکار بازسازی انسانی

آیات قرآنی و آموزه های وحیانی سرشار از روش ها و راهکارهایی برای توبه و بازگشت و بازسازی اشتباهات و گناهان است. برخی از این روش ها و راهکارها آدمی را چنان بازسازی می کند که گویی هرگز خطایی مرتکب نشده و گناهی از وی سر نزده است.

از جمله فرصت های بازسازی برای آدمی و قرار گرفتن در مسیر کرامت و شرافت، ماه مبارک رمضان است. در این ماه آدمی می تواند دوباره خود را چنان که هست بیابد و بازسازی کند.

از نظر قرآن اصولا آدمی موجودی اهل تقواست و عقل و فطرت وی، او را از زشتی ها دور می گرداند و از نقص بیزار می کند و به سوی کمالات و نیکی ها و پسندیده ها می کشاند. با این همه دو عامل الف) غرایز و هواهای نفسانی و تمایلات طبیعی دنیوی بدن انسان و ب)وسوسه های بیرونی ابلیس و شیاطین جن و انس موجب می شود که آدمی از فطرت و احکام عقلی و عقلایی بیرون رود و در مسیر سقوط و هبوط گام بردارد.

به سخن دیگر اگر این دو عامل درونی و بیرونی نبود فطرت و عقل آدمی زمینه های طبیعی گرایش به کمال و پرهیز از پلشتی ها و پلیدی ها و پستی ها را داشت. با این همه آدمی در دام می افتد و فطرت خویش را در فرآیندی از دست می دهد و یا نقش آن را کم رنگ و آثار آن را بی تاثیر می سازد. از این رو به جای اینکه از پلشتی ها و پلیدی ها و نواقص پرهیز کند، بدان گرایش می یابد و کارهائی را انجام می دهد که بیرون از دایره حکم عقل و عقلاست. بر این اساس خداوند چنین افرادی را به نام اهل فجور معرفی می کند؛ زیرا فاجر کسی است که از دایره حکم عقل و فطرت بیرون رفته و مرزهای عقلی و عقلایی و فطری را دریده است. انسان دریده کسی است که حکم عقل و مرزها و چارچوب های آن را دریده و برخلاف آن عمل کرده است.

خداوند برای این که انسان بتواند فطرت و عقل خویش را تربیت کند و دوباره در مسیر آن قرار گیرد، روزه ماه رمضان را در هر سالی واجب کرده است و این حکم اختصاص به آموزه های وحیانی قرآن نداشته بلکه در همه آموزه های وحیانی که قرآن از آن به اسلام یاد می کند وجود داشته است. به این معنا که همه شرایع اسلام از گذشته تا اسلام محمدی(ص) در بردارنده آن بوده است.

انسان-ها در این زمان فرصت می یابند تا تمرین خودسازی کنند و تقوای خویش را بازسازی یا تقویت کنند؛ زیرا بسیاری از مردم در طول سال از مسیر احکام عقل و عقلا و فطرت پاک سرشته الهی بیرون می روند و نیازمند آن هستند تا دوباره خود را در مسیر کمالی عقل و فطرت پاک قرار دهند.

● رمضان، ماه تقوا

خداوند در آیه ۱۸۳ سوره بقره که علت و فلسفه بیان حکم روزه ماه مبارک رمضان را تشریح می کند به این مساله توجه می دهد که هدف و فلسفه اصلی، دست یابی انسان های روزه دار به تقواست. از این رو ماه رمضان را ماه تمرین تقوا دانسته اند تا شاید انسان در این شرایط خاص، خود را برای کنترل و مدیریت نفس با حکم عقل و فطرت آماده کند. تاکید قرآن بر کلمه شاید (لعل) به دلیل آن است که اصولا با روزه و روزه داری نمی توان امید داشت که شخص مصداق متقین شود و عقل و فطرت وی بر همه اعمال و کردارهای او حاکم و مدیر گردد، بلکه روزه یکی از بهترین و کوتاه ترین و ساده ترین راهی است که انسان می تواند در کلاس ها و دوره های عملی سخت و فشرده رمضانی، خود را برای دست یابی به تقوا آماده کند و مدیریت نفس خویش را به عقل و فطرت بسپارد.

بنابراین می توان دریافت که روز عید فطر که روز پایان دوره عملی تمرین فشرده تقواسازی است نمی تواند روز دادن صفت متقی به عنوان مدرک نهایی به تمرین کنندگان باشد. از این روست که از آن به روز عید یاد می شود، زیرا عید به معنای بازگشت است و در این جا به معنای بازگشت شخص به تقوا و فطرت می باشد.

● عیدفطر، فصل دوباره شکفتن و زایش

پس آن چیزی را که شرکت کنندگان در دوره آموزش فشرده کلاس رمضان از خداوند دریافت می کنند، زایش دوباره فطرت و تقواست. به این معنا که مدرک نهایی این کلاس برای انسان ها، بازگشت به فطرت پاک و سالم است و گویی انسان پس از یک ماه تمرین مداوم توانسته است زایش نویی را تجربه کند و مدرک بازتولد و میلاد مجدد را دریافت نماید.

براین اساس روزه داران در روز عیدفطر به روزی بازمی گردند که در آن زاییده شده اند. این مطلب را می توان از واژه فطر نیز به دست آورد. واژه فطر در زبان عربی معانی چندی دارد که مهم ترین و اصلی ترین آن شکفتن است. از این رو خداوند خود را فاطر آسمان و زمین معرفی می کند، چرا که خداوند آسمان و زمین را همانند غنچه ای شکوفا کرده است.

روز عیدفطر به معنای روز شکفتن انسان و زایش دوباره اوست؛ زیرا کسی که یک ماه در کلاس فشرده عملی تقواسازی شرکت داشته، در روز عیدفطر با بازگشت دوباره به فطرت خود و زایش و شکوفایی مجدد، زندگی نوین خویش را جشن می گیرد و از این که توانسته است خود را دوباره پاک و پاکیزه گرداند، بر خود می بالد و مسرور و شادان می شود.

● پاداش های عیدفطر

خداوند برای روزه داران پاداش های خاصی در نظر گرفته که ارتباط تنگاتنگی با مسئله بازگشت به فطرت دارد.

در روز عیدفطر این ذکرها به عنوان ذکرهای ماثور و معتبر وارد شده است که بیان آن می تواند به توضیح و تشریح سخنان پیش گفته کمک کند.

در ادعیه و اذکار این روز آمده است: اللهم اهل الکبریاء و العظمه و اهل الجود و الجبروت و اهل العفو و الرحمه و اهل التقوی و المغفره اسئلک بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا و لمحمد صلی الله علیه و اله ذخرا و شرفا و کرامه و مزیدا ان تصلی علی محمد و آل محمد و ان تدخلنی فی کل خیر ادخلت فیه محمد و آل محمد و ان تخرجنی من کل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد صلواتک علیه و علیهم اللهم انی اسئلک خیر ما سئلک منه عبادک الصالحون و اعوذ بک مما استعاذ منه عبادک الصالحون.

این روز چنان که دعا بیان می کند روز کرامت و شرافت و نیز ذخیره است، زیرا انسان روزه دار با تمرین عملی تقوا خود را به سوی فطرت و زایش دوباره می کشاند و دوباره در مسیر کرامت و شرافتی قرار می گیرد که پیش از این از آن برخوردار بوده و به اسباب خطا و گناه و اشتباه از آن دور شده بود. اکنون که تمرین عملی تقوا کرده و به سوی فطرت بازگشته و عید نموده است، می تواند خود را دوباره در مسیری بیابد که پیش از آن به خاطر خطا و گمراهی از آن دور افتاده بود.

اکنون می تواند امیدوار باشد که اهل کبریا و عظمت شود و با بهره مندی از عفو و گذشت خداوند، اشتباهات و خطاهای خویش را جبران کند و با بهره گیری از رحمت و مغفرت و جود الهی، خود را در مسیر جود و کرامت و شرافت و کمالات قراردهد و از پلشتی ها و پلیدی های عقلی و عقلایی و شرعی دوری ورزد.

در آیات قرآن تنها در یک مورد سخن از عید به میان آمده است؛ هر چند که در موارد دیگر از جشن ها و روزهای شاد دیگری چون یوم الزینه در داستان حضرت ابراهیم(ع) و یا حتی جمع شدن ساحران در داستان حضرت موسی(ع) به نام یوم الحشر سخن گفته شده ولی تنها در یک مورد است که سخن از عید است.

خداوند در داستان حضرت عیسی(ع) و خواسته حواریون وی می فرماید: قال عیسی ابن مریم اللهم ربنا أنزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیداً لاولنا و آخرنا و آیه منک و ارزقنا و أنت خیر الرازقین (مائده آیه۱۱۴)

این درخواست مائده آسمانی و غذاها و خوراک های بهشتی از سوی آن حضرت(ع) و یارانش از آن رو بوده که آن را برای خویش بازگشت به توحید صرف و ایمان اطمینانی قرار دهند.

در داستان حضرت ابراهیم(ع) و پرندگان این نکته مورد تأکید قرار گرفته که انسان به طور طبیعی در دنیا موجودی حس گر است و راه اطمینان به امور عقلی محض و یا امور فرامادی تنها تجسم یابی و نوعی تحقق حسی است. از این رو آن حضرت(ع) از خداوند می خواهد که ایمان وی به رستاخیز را با معاد جسمانی پرندگان در همین دنیا نشان دهد و آن پرندگان را از مرگ و نیستی به زندگی عود دهد. در حقیقت معاد را به شکل عود و بازگشت مادی در همین دنیا وسیله اطمینان به ایمان قلبی او قرار دهد.

یاران حضرت عیسی(ع) نیز خواهان دیدن نوعی معاد و عید بودن تا بتوانند با درک حسی، اطمینان به باورهای خویش نسبت به معاد و غذاهای بهشتی و آسمانی را افزایش دهند. از این رو خداوند نسبت به مسئله حساسیت خاصی ایجاد می کند، زیرا دیدن امور اخروی در دنیا و حسی نمودن آن به معنای دو چیز بیش تر نخواهد بود یا عذاب الهی است و یا این که عنایت خاصی که جز عذاب چیزی را با خود همراه نخواهد داشت. لذا خداوند یاران وی را تهدید می کند که با دیدن حسی امری غیر حسی باید ایمان خویش را چنان تقویت کنند که هیچ کفر و شرکی در آن راه نیابد وگرنه به عذاب سخت در دنیا و آخرت گرفتار خواهند شد.

به هر حال این مسئله و خواسته اتفاق می افتد تا یاران آن حضرت(ع) به عید و بازگشت کمال به خدا و معاد برسند. از اینرو عید ایشان عید بازگشت به فطرت معادگرا و آخرت جوی بوده است.

اکنون در روز عید مسلمانان در عید فطر باید این نکات مورد توجه قرار گیرد که خداوند درهای توبه و بازگشت و مغفرت وجود و رحمت و مانند آن را گشوده و دوباره فرصت دست یابی به شرافت و کرامت را فراهم آورده است. بنابراین لازم است همانند کسی عمل کنند که تازه زاده شده و هیچ گناهی نکرده و در دام وسوسه و الهام شیطانی نیفتاده اند.

برای روزه داران موفق و سربلند از آزمون سخت دوره فشرده عملی روزه، پاداش های خاصی نیز در نظر گرفته شده که عبارتند از: آمرزش گناهان (احزاب آیه۵۳)، اجر و پاداش عظیم (احزاب آیه۵۳) و بهشت جاودان و میوه های فراوان و خوردنی ها و زندگی دلپسند در آخرت با همه فواید و بهره های آن (توبه آیات ۱۱۱ و ۱۱۲ و نیز حاقه آیات۲۲ تا ۴۲)

حسن لطفی