یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

جای خالی سالمندان در برنامه ریزی های شهری


جای خالی سالمندان در برنامه ریزی های شهری

این یک تکه از پازل زندگی سپیدمویان شهر ماست, پدربزرگ ها و مادربزرگ هایی که روزگاری مثل خیلی از ما جوان و شاداب بودند و حالا با نشستن گرد سپید پیری روی مویشان, افتادن چین های عمیق به پوست شان و لرزه بر اندامشان از بسیاری بی مهری ها و بی توجهی ها دلشان خون است

این یک تکه از پازل زندگی سپیدمویان شهر ماست، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که روزگاری مثل خیلی از ما جوان و شاداب بودند و حالا با نشستن گرد سپید پیری ‌روی مویشان، افتادن چین‌های عمیق به پوست‌شان و لرزه بر اندامشان از بسیاری بی مهری‌ها و بی‌توجهی‌ها دلشان خون است.

سالمندانی که خیلی هایشان آنقدر پیر و ازکارافتاده شده‌اند که تا ناچار نباشند از در خانه پایشان را بیرون نمی‌گذارند چون با این شرایط جسمانی هیچ چیز به اندازه تردد در شهر برایشان مشقت‌آور نیست.

تاکسی‌هایی که ترجیح می‌دهند سالمندان را سوار نکنند، چون فکر می‌کنند در سوار و پیاده شدن کند هستند، اتوبوس‌هایی که بلند بودن پله‌هایشان، بالا رفتن از آنها را برای سالمندان سخت می‌کند، خیابان‌هایی که با وجود خط‌کشی عابر پیاده، سالمندان برای گذر از آن احساس ناامنی می‌کنند، رانندگانی که در آخرین ثانیه‌های باقیمانده تا قرمز شدن چراغ در تلاشند با آخرین سرعت از تقاطع عبور کنند، غافل از این‌که این کارشان عابران سالمند را چقدر به وحشت می‌اندازد.

پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که گاه ناچار هستند مدت‌های طولانی داخل اتوبوس و مترو سرپا بایستند و با هر ترمز کشدار به در و دیوار برخورد کنند.

سالمندانی که وقتی سر و کارشان به سازمان‌ها، ادارات یا مراکز خدماتی شهر می‌افتد، ساعت‌ها باید در صف‌های طولانی انتظار بکشند، شاید به کارشان رسیدگی شود و در این میان گاه باید برخوردهای تند کارمندان را هم به جان بخرند.

سالمندان شهر ما هنوز هم برای استفاده از بسیاری از امکانات و خدمات شهری با مشکلات جدی مواجهند، بسیاری از فضاهای شهری هنوز هم برای تردد آنها مناسب‌سازی نشده و هنوز هم زمین‌خوردن، شکستن دست و پا و ازکارافتادگی و خانه‌نشینی کابوس شب‌های پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های شهر ماست.

این داستان سالمندان شهر ماست؛ شهری که سالمندان در آن با فضای شهر بیگانه‌اند؛ شهری که با سالمندانش قهر است.

● سونامی خاموش سالمندی

آمارهای رسمی از وجود بیش از شش میلیون سالمند در کشورمان حکایت دارد که این تعداد تا سال ۲۰۵۰ به ۲۶ درصد جمعیت ایران (حدود ۵‌/‌۱۸ میلیون نفر) سالمند خواهد رسید. این در حالی است که براساس آمار موجود تغییراتی که در الگوی سنی جمعیت ایران در ۳۰ تا ۴۰ سال گذشته رخ داده، نشان می‌دهد جمعیت سالمندان کشور به سرعت در حال رشد است، درصورتی که این میزان رشد جمعیت سالمند در کشورهای پیشرفته در صد تا ۲۰۰ سال رخ می‌دهد، به همین دلیل سازمان جهانی بهداشت با توجه به سرعت تغییرات جمعیتی در ایران از افزایش جمعیت سالمندی در کشورمان به‌عنوان «سونامی خاموش در ایران» نام برده و بر ضرورت برنامه‌ریزی و توجه ویژه مسئولان به قشر سالمند برای برخورداری از زندگی سالم تاکید کرده است.

● پیاده‌روهای نامناسب؛ خیابان‌های شیب‌دار

نمی‌دانیم شما چقدر با این جمله که زندگی شهری هنوز آمادگی لازم را برای حضور شهروندان سالمند ندارد، موافقید، اما برای این‌که راحت‌تر به جواب برسید، فقط کافی است کمی در رفت و آمد سالمندان شهرمان در معابر و خیابان‌های شهری دقیق شوید.

پیاده‌روهایی که موزائیک‌هایش کنده شده؛ خیابان‌های پر از چاله و دست‌انداز؛ جوی‌های عریض بدون پل که عابران برای عبور از آن باید دورخیز کرده و خطر سقوط آزاد و شکسته شدن دست و پا را به جان بخرند؛ پل‌های عابر پیاده با ده‌ها پله و نبود مسیرهای ایمن برای تردد سالمندان در خیابان‌ها به‌منظور جلوگیری از وقوع تصادفات احتمالی، هرکدام از این مشکلات و نواقص به‌تنهایی کافی است برای این‌که تردد سالمندان در سطح شهر با مشقت‌های فراوان همراه شود. نکته مهم دیگری که در ساخت پیاده‌روها به آن توجه نمی‌شود، شرایط جسمی سالمندانی است که به نوعی از معلولیت هم رنج می‌برند؛ معلولان جسمی و حرکتی و نابینایان برای عبور از پیاده‌روها و گذر در سطح شهر به سطوح شیب‌دار و مسیرهای ویژه‌ای نیازمندند که رفت و آمد آنها را با صندلی چرخدار یا عصا تسهیل کند.

سطوح مخصوص سالمندان و معلولان باید حداقل ناهمواری و دست‌انداز را داشته باشد تا افراد سالمند بتوانند براحتی از آن عبور کنند و با خطر زمین خوردن یا محدودیت در تردد مواجه نشوند، در حالی که بسیاری از پیاده‌روها از این امکانات محروم هستند.

کمبود نیمکت و محل نشستن برای سالمندانی که در سطح شهر تردد می‌کنند نیز نقص دیگری است که ضرورت وجود آنها به‌عنوان استراحتگاهی موقت جهت تجدیدقوا برای سالمندان به وضوح احساس می‌شود.

● حق پایمال شده سالمندان در اماکن خدماتی

سالمندان شهر ما برای انجام بسیاری از کارهای روزمره در مراجعات خود به ادارات و سازمان‌های خدماتی مختلف با مشکلات متعددی مواجه می‌شوند، بالا و پایین رفتن مکرر در میان طبقات برای گرفتن یک امضا یا دستور از یک مسئول برای سالمندان طاقت‌فرساست.

در مواردی هم که در اداره‌ای آسانسور وجود دارد معمولا برای صرفه‌جویی در طبقات اول تا سوم توقف ندارند یا آسانسور به طبقات زیرزمین که معمولا بایگانی و بخش فتوکپی در آنها مستقر است، نمی‌رود.

این کمبودها در کنار برخورد‌های زننده برخی کارمندان با سالمندانی که چاره‌ای جز تحمل این شرایط سخت و دشوار را ندارند، زخمی عمیق به دل آنها می‌زند.

این گلایه‌های بسیاری از سالمندان شهرمان است که دبیر شورای عالی سالمندان کشور نیز آنها را کاملا پذیرفته و می‌گوید: مشکل مناسب‌سازی عبور و مرور به عنوان یکی از عمده‌ترین مشکلات سالمندان مطرح است و در حال حاضر بسیاری از اماکن عمومی،‌ معابر، خیابان‌ها،‌ پارک‌ها و مکان‌های تفریحی برای سالمندان مناسب نشده و سالمندان نمی‌توانند براحتی وارد اجتماع شده و از امکانات آن استفاده کنند.

نحوی‌نژاد با اشاره به این که مساله بعدی سالمندان شرایط آنها در مراجعات برای استفاده از خدمات عمومی مانند شهرداری، بانک و اماکن فرهنگی و هنری است، تصریح می‌کند: لازم است برای سالمندان امکانات ویژه‌ای مانند سیستم نوبت دهی جداگانه، بلیت نیم بها و... در استفاده از خدمات عمومی اختصاص یابد و دسترسی سالمندان به سیستم‌های اطلاع رسانی تسهیل شود.

● نیمکت‌نشینی؛ تنها تفریح سالمندان!

تا به حال از پدربزرگ و مادربزرگ‌تان پرسیده‌اید که برای گذران اوقات فراغتش چه می‌کند؟ شاید هم نپرسیده جواب را می‌دانید. به جرات می‌توان گفت تنها تفریح و سرگرمی سالمندان ما ساعت‌ها نشستن روی نیمکت پارک‌ها و گپ و گفت با سالمندان همسن و سال‌شان است.

شاید به همین دلیل است که بازنشستگی برای سالمندان ایرانی در وهله اول تداعی‌کننده نیمکت‌نشینی در پارک‌هاست.

متاسفانه در حال حاضر عمده فعالیت خانه‌های فرهنگ و فرهنگسراها روی برنامه‌هایی با محوریت جوانان یا خانواده‌ها و بانوان متمرکز شده و گویی ضرورت در نظر گرفتن برنامه‌هایی برای سالمندان در این اماکن نادیده گرفته شده است. بجز یک فرهنگسرا در تهران با عنوان فرهنگسرای سالمند تقریبا خلأ برنامه‌های ویژه آنان در سایر فرهنگسراها کاملا محسوس است.

بی‌توجهی به ضرورت جلب مشارکت‌های اجتماعی جمعیت میلیونی سالمندان کشور در حالی است که راه‌اندازی فرهنگسراهای سالمندان، کانون‌های سالمندی، افزایش تعداد بوستان‌ها و پارک‌های محله‌ای و برگزاری برنامه‌های ویژه سالمندان در خانه‌های فرهنگ پارک‌های محله‌ای با هدف افزایش حضور سالمندان در این مراکز می‌تواند موجب افزایش مشارکت‌های اجتماعی سالمندان شود.

● راهی که باید رفت

سونامی خاموش سالمندی در ایران در راه است، جمعیت کشورمان به سرعت در حال گذار از مرحله جوانی به پیری است.

شرایط نامساعد شهری در کنار مشکلات جسمی و روحی که بسیاری از سالمندان در سنین پیری و از کارافتادگی با آن دست و پنجه نرم می‌کنند، همچنین مشکلات مالی و ناتوانی در تامین هزینه‌های زندگی که گاه مراجعه این قشر برای درمان‌شان را نیز تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد، نگرانی‌ها در میان جمعیت میانسال کشورمان را صد چندان می‌کند.

بسیاری از کشورهای دنیا جمعیت سالمندی خود را فراموش نکرده‌اند و حتی برای بهره‌مندی از توانایی‌های این قشر در دوره پیری، حضور فعالانه آنها در اجتماع و احساس رضایتمندی از زندگی، برنامه‌ریزی‌های ویژه‌ای دارند، در چنین شرایطی شاید زمان آن فرارسیده که مسئولان سازمان‌های متولی سالمندان، نگاه جدی‌تری به این قشر و دغدغه‌های آنها در دوره سالمندی داشته باشند.

پوران محمدی



همچنین مشاهده کنید