دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

آشوب در خدمت قدرت طلبی


آشوب در خدمت قدرت طلبی

به نظر می رسد که «پروژه آشوب» بر مبنای استفاده از فضای باز انتخاباتی از مدت ها پیش به جریان افتاده است و ما در این روزها شاهد نمودهای اجتماعی آن هستیم یادتان هست که حدود یک سال پیش که وزیرخارجه وقت آمریکا می خواست از نظر خود مبنی بر لزوم بازگشایی سفارت آمریکا و یا راه اندازی دفتر حافظ منافع در ایران دفاع کند و تلاش کرد تا همه, آن را «بسیار مهم» بدانند, گفت «ما نیاز به ارتباط نزدیک با ایرانیان داریم تا از طریق آنان به تغییر شرایط ایران نائل گردیم »

«بازشماری آراء دردی را دوا نمی کند ما باید به اصل انتخابات نگاه بیاندازیم. انتخابات ایران موقعیتی را فراهم کرد که در هر صورت به یک زلزله سیاسی تبدیل می شد. شما فرض را بر این بگذارید که به جای دکتر محمود احمدی نژاد، میرحسین موسوی موفق به کسب اکثریت آراء می شد، باز هم ایران شاهد وقایعی بود که این روزها همه شاهد آن هستند. حالا صحبت بر سر عدم سلامت انتخابات و عدم صلاحیت دستگاه برگزارکننده است اما در آن صورت بحث این بود که حالا که ما رای آورده ایم باید نظر ما در عرصه سیاست های نظام تامین شود.»

آنچه در این مقدمه آمد بخشی از میزگرد کارشناسی است که سه روز پیش در رادیو آمریکا برگزار شده و به تحلیل آشوب های تهران- پس از اعلام نتایج انتخاباتی- پرداخته است این رادیو در تحلیل خود از «طراحی آشوب گسترده» در صورت پیروزی یا شکست میرحسین موسوی خبر می دهد این تحلیل با آنچه این روزها در بعضی از خیابان های تهران می بینیم، انطباق دارد. عده ای به دنبال آشوبند و گویا اصولاً کاری به این ندارند که این آشوب ها چه پیامدهایی را به همراه می آورد. بعضی از مدعیان اصلاحات که سوابق ناخوشایندی نیز دارند هم در تحلیل به این جمعبندی رسیده اند که وقتی آراء مردم به سمت دیگری است و نخبگان نیز از تحرک لازم برخوردار نیستند، استفاده از آشوب طلبانی که ریسک پذیرند و استدلال و منطق نمی دانند تا به تأمل درباره عواقب اقدامات خود بنشینند، مطلوب و شاید «آخرین» گزینه باشد!!

به نظر می رسد که «پروژه آشوب» بر مبنای استفاده از فضای باز انتخاباتی از مدت ها پیش به جریان افتاده است و ما در این روزها شاهد نمودهای اجتماعی آن هستیم. یادتان هست که حدود یک سال پیش که وزیرخارجه وقت آمریکا می خواست از نظر خود مبنی بر لزوم بازگشایی سفارت آمریکا و یا راه اندازی دفتر حافظ منافع در ایران دفاع کند و تلاش کرد تا همه، آن را «بسیار مهم» بدانند، گفت: «ما نیاز به ارتباط نزدیک با ایرانیان داریم تا از طریق آنان به تغییر شرایط ایران نائل گردیم.» حدود یک ماه بعد روزنامه واشنگتن پست نوشت: «تغییر در ایران آنقدرها که گمان می شود، دشوار نیست، این تغییر با یا بدون احمدی نژاد در دسترس قرار دارد».

آمریکا و دو متحد استراتژیک آن- انگلیس و فرانسه- طی این مدت تلاش وسیعی کردند تا حلقه مفقوده ارتباط با ایرانیان را ایجاد کنند و از این طریق ناکارآمدی دیپلماتیک- اعمال محدودیت های ایران بر سر راه ارتباط گیری سفارت خانه ها با شهروندان- را جبران نمایند. در این یک سال شمار شبکه های تلویزیونی فارسی زبان گسترش یافت و برجسته سازی اپوزیسیون و راه اندازی اتاق فرماندهی عملیات شورش از طریق این شبکه ها در دستور کار قرار گرفت تا جایی که شبکه های فارسی بی بی سی و صدای آمریکا از ساعت ۲۳ جمعه شب خبر پیروزی میرحسین موسوی در انتخابات را منتشر کردند! طبعا پخش این خبر هواداران موسوی را به خیابان می کشاند و وقتی حدود دو ساعت بعد از قول دست اندرکاران وزارت کشور خبر شکست میرحسین پخش می شد جمعیت به دلیل شوک وارده به اقدامات جنون آمیز و تخریب در سطح بالا روی می آورد و اولین گام برای آشوب برداشته می شد. در انتخابات ایران پاسخ این سؤال که چه کسی پیروز و چه کسی شکست می خورد، کاملا معلوم بود. رسانه های معتبر غربی نظیر «تاکس اشپیگل»، «لوموند دیپلماتیک» و «فیگارو» از حدود شش ماه قبل، پیروزی احمدی نژاد را قطعی خوانده بودند و خاتمی و موسوی یا هر کاندیدای دیگری که در مقابل احمدی نژاد قرار بگیرد را شکست خورده دانسته اند. همین دو روز پیش واشنگتن پست در مقاله ای ضمن رد بروز تقلب در انتخابات ریاست جمهوری ایران نوشت: سه هفته پیش از انتخابات نظرسنجی ما نشان می داد که دکتر احمدی نژاد حتی در بین آذری ها- که هم استانی میرحسین هستند- دو برابر وی رای دارد از نظر داخلی ها نیز این پیروزی قاطع پیش بینی شده بود. بنابراین نتایج انتخاباتی برای میرحسین و... به هیچ وجه غیرمنتظره نبود. هر چند او در نامه ای که خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشت خود را متعجب معرفی کرد!

می توانیم بگوئیم از حدود شش ماه قبل یک برنامه ویژه و استراتژیک توام با یک طراحی جامع- دارای دو ضلع داخلی و خارجی- به اجرا گذاشته شد به گمان آنان فرصت دو ماهه منتهی به انتخابات و دسترسی آسان به صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران ظرفیت های مخالف را به صحنه می آورد و با آن ها می توان کاری کرد. در واقع در تحلیل آنان آشوب و بازتاب وسیع رسانه ای آن و به وجود آمدن فضای مناسب شایعه و عملیات روانی می تواند کار جمهوری اسلامی را بسازد!! آشوب یک اقدام محدود است که خلق آن انرژی چندانی نمی خواهد ولی بسیار توجه برانگیز است و از طریق آن می توان یک حکومت بسیار مستحکم و پرنفوذ را لرزان و رفتنی معرفی کرد. آنان معتقدند آشوب چنین حکومتی را ویران نمی کند ولی از قدرت تأثیر آن در محیط داخلی و بین المللی می کاهد. این در واقع راز گره خوردن دست هایی در خارج و داخل است.

خصوصیت دیگر آشوب از نگاه غربی ها این است که حکومت را وادار به تصمیم گیری عصبی می نماید و عملاً کنترل از دست حکومت خارج می شود. در این میدان حکومت به ورطه ارتکاب تصمیمات اشتباه می افتد و هر اشتباه او اشتباه دیگری را پدید می آورد در این صورت حکومت با دست خود به خود ضربه می زند.

اما برخلاف تحلیل و تصور آنان نظام جمهوری اسلامی با سعه صدر به اتفاقات این روزها نگاه می کند و شتابی برای برچیدن آن نشان نداده است تا جائی که برای پر نشان دادن دست های خالی از دیروز که رهبر معظم انقلاب اسلامی با تعدادی از اعضای ستاد کاندیداهای دوره دهم ریاست جمهوری گفت وگو کرد، بعضی از رسانه های اروپایی و اپوزیسیون آن را امتیاز نظام به معترضان نام نهادند در حالی که ارجاع آنان به شورای نگهبان بخشی از حقوق شناخته شده کاندیداهایی است که به نتیجه آراء اعتراض دارند و در همان حال، مدعیان دست خالی از دلیل را خلع سلاح می کند.

سعدالله زارعی