یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

شمعی در باد


شمعی در باد

به مناسبت بیست و هشتمین سالگرد تولد مایکل اوون

اوون در برنابئو کم کم محبوب شد اما ظاهراً مسئولان رئال مادرید او را برای نیمکت ذخیره ها به خدمت گرفته بودند یا می خواستند اوون حواس پرت از فاصله نزدیک صدای تشویق هواداران و سرودهای آنها را در وصف خودش بشنود! به هر حال مایکل با وجود اینکه همیشه بازیکن تعویضی سفیدپوشان محسوب می شود، به نسبت دقایق بازی بهترین گلزن فصل باشگاه نام گرفت حتی در «ال کلاسیکو» دروازه دشمن کاتالونیایی را گشود. فریادهای هواداران پشت در اتاق رئیس باشگاه شنیده نشد و اوون لباس نیوکاسل را به تن کرد. او دیگر محبت دوستان خود را از دست داده بود و حتی ۲ فصل پیش هنگام بازی مقابل لیورپول، توسط هواداران تیم سابقش مورد تحقیر قرار گرفت. فصل گذشته با مصدومیت فراوان طی شد. امسال هم باید به جای میادین فوتبال، اتفاقات اتاق فیزیوتراپی نیوکاسل را دنبال کنیم تا متوجه شویم اوون چه زمانی ... نه! شنیده شده او مقابل فولهام بازی خواهد کرد. دوباره می درخشد؟ محو می شود؟ قهرمانان باید بمانند و اوون نیز از چنین قاعده ای مستثنی نیست. چین و چروک پدید آمده در زیر چشم پسر باد، آن جذابیت بصری را که نماد طبع کودکانه مرد سال ۲۰۰۱ محسوب می شود، تحت تأثیر قرار نداده و زخم مصدومیت های پیاپی هم باعث خراشیدگی روح جوان ساده دل متولد بیمارستان «چستر» نشده است. به عبارت بهتر مایکل جیمز اوون در حالی فردا بیست و هشتمین سالگرد تولد خود را جشن می گیرد که هنوز همان اوون هوادارانش است؛ یک گلزن بزرگ و انسانی شکستنی. او هنوز وقتی عصبانی می شود، به سنت کودکان ۵ تا ۷ ساله ناخن های خود را می جود و هنوز هنگام یادآوری خاطرات گذشته حسرت می خورد. مگر نه اینکه فراموش کردن بدی ها و خوبی های دوران سپری شده، حماقت محض است؟ بنا بر این تعریف، اوون یک احمق به تمام معنا است چون لوئیز بونسال، همبازی دوران کودکستان را فراموش نکرد و سال ها بعد با او ازدواج کرد. او هنوز در کمد لباس هایش تی شرت های لیورپول را دارد. مایکل ۲۸ ساله می شود اما چگونه؟ «بزرگترین لذت زندگی، انتظار کشیدن برای حضور در تمرینات است.» صادر کننده این بیانیه، در ۷ سالگی برای اولین بار طعم شیرین لحظه شماری را چشید؛ هنگامی که همراه پدرش به «مولد الکساندرا» مراجعه کرد تا در تیم زیر ۱۰ سال این باشگاه ثبت نام کند. اوون کوچکتر و لاغرتر از سایر اعضای «الکساندرا» بود اما خیلی زود با ارائه زیباترین بازی های ممکن اسلحه مخفی مربی نام گرفت. اوون پس از مدتی برای تیم مدرسه ای «هاواردن» ولز به ایفای نقش پرداخت و در اولین فصل، تمام رکوردهای گلزنی را از آن خود کرد. ارتقای درجه، کمترین پاداش وی محسوب می شد. مایکل راهی تیم دبیرستان های «هاواردن» شدو تا ۱۳ سالگی پی در پی گل کاشت تا اینکه توجه باشگاه های بزرگ به پدیده فوتبال جزیره جلب شد. منچستریونایتد، آرسنال و چلسی در صف اول خریداران او قرار داشتند اما تقدیر سبب شد مایکل مدرسه فوتبال جدیدی به نام «لیل شال» را تجربه کند و سپس راهی باشگاه های حرفه ای شود. اوون ۱۶ ساله با کوله باری از افتخارات ریز و درشت، فارغ التحصیل «لیل شال» شد و قبل از آنکه درست و حسابی جشن بگیرد، خود را در لباس قرمز لیورپول و در حال بالای سر بردن جام حذفی جوانان یافت. اوون ۴ ماه بعد اندکی پس از ورود به ۱۷ سالگی عضو تیم بزرگسالان لیورپول نام گرفت و می ۱۹۹۷ برای نخستین بار به عنوان بازیکن تعویضی مقابل ویمبلدون به میدان رفت و تک گل تیمش را درون دروازه رقیب جای داد. نخستین شاهکار دوران حرفه ای او، یادآور یک حسرت بزرگ بود. باخت به ویمبلدون امیدهای لیورپول را برای فتح جام لیگ برتر نقش بر آب کرد.

مصدومیت «رابی فاولر» تثبیت جایگاه پسر کوچک آنفیلد را در پی داشت. «پسر باد» کنار پل اینس و مک منمن طلایی ترین روزها را پشت سر گذاشت. اتفاقات جالبی هم رخ داد.

● آقای گل

اوون رقیبان را از دم تیغ می گذراند و سرانجام در پایان فصل ۱۹۹۷-۱۹۹۶ همراه «کریس ساتن» و «دیان وابلین» با ۱۸ گل زده، بهترین گلزن لیگ برتر نام گرفت. او در کسب عنوان «جوان سال» شریکی نداشت. ۲۳ گل مایکل در ۴۰ مسابقه فصل ۱۹۹۹-۱۹۹۸ هیچ ثمری نداشت. لیورپول از دوران اوج فاصله گرفته بود و رتبه هفتم حتی برای حضور در جام یوفا هم کافی به نظر نمی رسید. روزهای خوش پایان یافت و روزگار آن روی سکه خود را به اوون نشان داد. نخستین مصدومیت جدی دوران حرفه ای جوان مدرسه فوتبال «لیل شال» فصل ۲۰۰۰ به وجود آمد، با این حال اودر فرصت اندکی که داشت ۱۲ گل به ثبت رساند و لیورپول را به جام یوفا رهنمون کرد. روزهای اوج او همزمان با دوران سقوط لیورپول بود و فراز او، فرود لک لک ها را در پی داشت اما قرار نبود در فصل باشکوه ۲۰۰۱-۲۰۰۰ چنین اتفاقی رخ دهد. اوون و لیورپول با هم رقیبان را یکی یکی از سر راه برداشتند. پرافتخارترین تیم جزیره ابتدا در ضربات پنالتی، بیرمنگام را شکست داد و جام اتحادیه را بالای سر برد و سپس در بازی نهایی جام حذفی به شکلی حماسی از سد آرسنال گذشت. در آن جدال اولین خاطره سازی اوون شکل گرفت. آرسنال در سراسر این رقابت ها برتر بود و می رفت با یک گل نتیجه بازی را از آن خود کند. اوون به یکباره غرید و در ۱۵ دقیقه پایانی، ۲ گل زیبا درون دروازه سیمن جای داد. شاید تاریخ معاصر لیورپول اینگونه تغییر یافت. مردان آنفیلد یک فینال دیگر در پیش داشتند. اوون وقت زیادی برای مطالعه یادداشت های ستایش آمیز روزنامه ها در وصف ستاره لیورپول نداشت. مدافعان آلاوز (رقیب لک لک ها در فینال جام یوفا) می دانستند اگر توپ به پای اوون اصابت کند، یک گل زیبا شکل می گیرد اما مایکل در این بازی تاریخی نقش کم فروغی داشت و فقط زمینه ساز گل سوم تیمش نام گرفت. اوون در تمام تصاویر، پشت سر رابی فاولر دیده شد.این بازیکن به راستی در راه سه گانه باشکوه قهرمان ۱۸ دوره لیگ انگلستان نقش زیادی داشت. لیورپول برای اولین بار جواز حضور در لیگ قهرمانان را دریافت کرد و اوون هم در سوپر جام انگلستان اروپا، منچستریونایتد و بایرن مونیخ را به زانو درآورد تا قرمز های آنفیلد نخستین باشگاه انگلیسی نام بگیرند که در یک سال ورزشی، ۵ سال را فتح می کنند. جالب اینکه اوون یک هفته بعد از کمک به پیروزی ۳ بر ۲ لیورپول مقابل بایرن مونیخ نقش آفرین اصلی شکل گیری سنگین ترین باخت خانگی آلمان پس از جنگ جهانی دوم نام گرفت. هت تریک او، پیروزی ۵ بر یک آنگلو ساکسون ها را در المپیک مونیخ رقم زد. نام اوون وارد تاریخ فوتبال جزیره شد؛ بخصوص هنگام عکس گرفتن با توپ طلای اروپا.او پس از ۲ دهه به سلطه اسپانیایی ها، ایتالیایی ها و آلمانی ها خاتمه داد.

● روز ۲۱ دسامبر

بیشتر اتفاقات مهم زندگی مایکل در آخرین ماه میلادی رخ داده و در این راستا عجیب نبود، صدمین گل وی در لباس لیورپول هم روز ۲۱ دسامبر درون دروازه رقیب نگون بخت جای گیرد. از آنجا که دیگر رکوردی برای شکستن وجود نداشت، مایکل در یک شب منحوس به جای رکورد، قلب هواداران را شکست. لیورپول ۲ مرحله گروهی فصل ۲۰۰۲-۲۰۰۱ را به سلامت پشت سر گذاشته و آماده انجام بازی نیمه نهایی مقابل منچستریونایتد بود اما بایر لورکوزن گمنام شکست یک بر صفر در آنفیلد را با پیروزی ۴ بر ۲ در «بای آره نا» جبران کرد و تمام کاسه و کوزه های ناکامی بر سر اوون شکسته شد. چون او چند موقعیت تک به تک را که قبلاً مانند آب خوردن به گل تبدیل کرد، هدر داد. گلزنی در بازی هفته بعد تیتر «بازگشت پسر طلایی» را درپی داشت.اوون در تب ناکامی می سوخت. کم کم ستاره اقبال او از آسمان همیشه قرمز آنفیلد فرو افتاد. اون هم مانند مک منمن، ردنپ و فاولر طی روزهای پایانی حضور در آنفیلد «بار» قرمزها نام گرفت و تابستان ۲۰۰۴ به رئال مادرید پیوست.

● روزهای خاکستری

اوون در برنابئو کم کم محبوب شد اما ظاهراً مسئولان رئال مادرید او را برای نیمکت ذخیره ها به خدمت گرفته بودند یا می خواستند اوون حواس پرت از فاصله نزدیک صدای تشویق هواداران و سرودهای آنها را در وصف خودش بشنود! به هر حال مایکل با وجود اینکه همیشه بازیکن تعویضی سفیدپوشان محسوب می شود، به نسبت دقایق بازی بهترین گلزن فصل باشگاه نام گرفت حتی در «ال کلاسیکو» دروازه دشمن کاتالونیایی را گشود. فریادهای هواداران پشت در اتاق رئیس باشگاه شنیده نشد و اوون لباس نیوکاسل را به تن کرد. او دیگر محبت دوستان خود را از دست داده بود و حتی ۲ فصل پیش هنگام بازی مقابل لیورپول، توسط هواداران تیم سابقش مورد تحقیر قرار گرفت. فصل گذشته با مصدومیت فراوان طی شد. امسال هم باید به جای میادین فوتبال، اتفاقات اتاق فیزیوتراپی نیوکاسل را دنبال کنیم تا متوجه شویم اوون چه زمانی ... نه! شنیده شده او مقابل فولهام بازی خواهد کرد. دوباره می درخشد؟ محو می شود؟ قهرمانان باید بمانند و اوون نیز از چنین قاعده ای مستثنی نیست.

● عرصه ملی

اوون دیر یا زود عنوان بهترین گلزن تاریخ تیم ملی انگلستان را از چنگ بابی چارلتون در می آورد. او در لباس شیرهای سپید خاطرات زیبایی رقم زده است. ستاره سابق لیورپول ۱۱ فوریه ۱۹۹۸ مقابل شیلی اولین بازی ملی خود را تجربه کرد و جوان ترین ملی پوش قرن جزیره نام گرفت. او که اکنون ۸۴ بازی ملی در کارنامه دارد، پس از چارلتون، لینه کر و گریوز، چهارمین گلزن برتر تاریخ شیرهای سپید محسوب می شود. همگان مایکل را با آن گل زیبا در مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی ۱۹۹۸ مقابل آرژانتین به یاد می آورند؛ جایی که با عبور از سد مدافعان رقیب، خاطره شاهکار مارادونا در بازی رودرروی ۲ تیم در جام جهانی ۱۹۸۶ را زنده کرد. شرح دوباره بازی تاریخی انگلستان و آلمان در بازی برگشت مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ تکراری به نظر می رسد؛ برخلاف توضیح آنچه او در بازی مرحله گروهی فستیوال بزرگ شرق دور در سال ۲۰۰۲ به معرض نمایش گذاشت. اوون یک بار تیرک دروازه آرژانتین را لرزاند. مایکل با فریب کولینا (بهترین داور وقت جهان) انتقام تقلب ۱۸ سال قبل مارادونا را گرفت و زمینه ساز فرصت انتقام بکهام و پیروزی انگلستان مقابل آرژانتین شد.

● زندگی شخصی

او و «لوئیز بونسال» روز ۱۴ فوریه ۲۰۰۴ ازدواج کردند. آنها پس از دوران کودکستان، به شکل جالبی دوباره همدیگر را دیدند. اوون در جاده اطراف یک «مانژ» اسب سواری مشغول رانندگی بود که ناگهان مجبور شد به خاطر ورود بی موقع یک اسب ترمز کند. جالب اینکه بونسال، راکب این حیوان بود و این ۲ خیلی اتفاقی کنار هم توقف کردند. این زوج مرفه اکنون دارای ۳ فرزند به نام های جما رز، جیمز میشل و امیلی می هستند و برای خانواده های خود یک خیابان اختصاصی خریده اند. شایعه شرکت اوون در شرط بندی مسابقات اسب سواری هرگز تکذیب نشده و دیگر اینکه همسر و دختر اول او از کاندیداهای دریافت جایزه مادر و دختر نمونه سال هستند. چند سال قبل خواهران اوون گروگان گرفته شدند اما شهرت اوون به غائله خاتمه داد؛ هرچند هنوز محافظان مختلفی در حال مراقبت از خانواده مایکل دیده می شوند!



همچنین مشاهده کنید