پنجشنبه, ۱۴ تیر, ۱۴۰۳ / 4 July, 2024
مجله ویستا

قصه دردها و رویاها


قصه دردها و رویاها

به بهانه ورود «اینجا بدون من» آخرین ساخته بهرام توکلی به شبکه خانگی

برای نوشتن از برخی آثار سینمایی گاهی باید کمی صبرد کرد چراکه خبر نمایش برخی فیلم‌ها آن‌چنان در بحبوحه سروصدای دیگر آثار سینمایی نادیده گرفته می‌شود که باید کمی تامل کرد و نوشتن در مورد آن‌ها را به وقتی دیگر موکول کرد و «این‌جا بدون من» یکی از این آثار است، فیلمی که اسفندماه سال ۱۳۸۹ پروانه نمایش خود را دریافت کرد و در تابستان سال ۱۳۹۰ روی پرده رفت و علی‌رغم فروش نسبتا خوب ۶۲۰ میلیون تومانی در زیر سایه فیلم‌های پرفروشی مانند «دختر شاه پریون» و «ورود آقایان ممنوع» قرار گرفت و نتوانست به تمامی آن‌چه که لایق آن بود دست پیدا کند. این ساخته «بهرام توکلی» چند روزی است که وارد شبکه نمایش خانگی شده و حالا فرصت خوبی است که علاقه‌مندان سینما بتوانند با فراغ بال این فیلم را ببینند. شاید فرصت نمایش خانگی بهترین موقعیت برای دیدن فیلم‌هایی است که به دور از مقیاس‌های سینمای تجاری ساخته می‌شوند و در سروصدای فیلم‌های کمدی و پرفروش، فرصت‌های طلایی نمایش سینمایی را به‌دست نمی‌آورند.

● این اولین بار نیست

تجربه‌ای که برای فیلم «این‌جا بدون من» اتفاق افتاد پیش از این برای فیلم‌های بسیاری به‌وجود آمده است و به مدعیان تولیدات کمدی و تجاری این اجازه را داده که در مورد سلیقه مخاطب ایرانی با گردنی افراشته سخن بگویند و سهم اندکی از مخاطبان ایرانی را جزو علاقه‌مندان سینمای هنری معرفی کنند. چنان‌که فیلم پیشین بهرام توکلی (پابرهنه در بهشت) نیز به همین سرنوشت دچار شد و آن‌چنان که درخور آن بود در میان مخاطبان سینمای کشور به شهرت دست پیدا نکرد. با این حال فروش نسبتا موفق «این‌جا بدون من» آن هم در اکران تابستان و البته در ماه رمضان (که اصلا زمان مناسبی برای نمایش فیلم‌ها نیست) نشان از سطح سلیقه بالای مخاطب ایرانی و البته جایگاه فراموش شده فیلم‌های جدی هنری دارد، فیلم‌هایی که نباید اجازه داد گوی رقابت را به آثار به اصطلاح کمدی واگذار کنند.

● یک تجربه موفق در اقتباس

بهرام توکلی، فیلم‌ساز جوانی است که در سن ۳۵ سالگی اثبات کرده قواعد سینما را به خوبی می‌شناسد و این هنر را فارغ از دغدغه‌های بازاری و تجاری فرا گرفته است. او پس از دو تجربه موفقی که با فیلم‌های «پرسه در مه» (۱۳۸۴) و «پابرهنه در بهشت» (۱۳۸۸) در زمینه سینمای هنری ارائه کرد با ساخت جدیدترین اثرش (اینجا بدون من) در همان حال و هوای دو فیلم قبلی، پا را فراتر نهاد و یک فیلم ایرانی را بر اساس نمایشنامه‌ای از «تنسی ویلیامز» به‌نام «باغ وحش شیشه‌ای» ساخته و پرداخته کرد و به خوبی از پس بومی کردن شخصیت‌ها، فضا و انطباق خط اصلی قصه با ویژگی‌های جامعه ایرانی برآمد؛ توکلی اثرش را به مخاطبانی تقدیم کرد که تشنه فیلم‌هایی از جنس دیگر هستند.

● خلاصه داستان

«این‌جا بدون من» داستان زندگی خانواده فقیری را بیان می‌کند که دختر معلول و گوشه گیری (نگار جواهریان) دارند. مادر خانواده (فاطمه معتمد‌آریا) که سال‌ها پیش شوهرش را به‌خاطر اعتیاد از دست داده برای گذران زندگی در یک کارخانه تولید مواد غذایی کار می‌کند و از این راه زندگی فقیرانه‌شان را اداره می‌کند، پسر خانواده (صابر ابر) نیز به‌عنوان انباردار در یک انبار قطعات خودرو کار می‌کند و رویای دور و درازی درباره سینما را در سرش می‌پروراند. دغدغه مادر فقط این است که روزی خوشبختی دخترش را در یک ازدواج موفق ببیند، دختری که چهره زیبایی دارد اما یکی از پاهای او آسیب دیده است. همه چیز از روزی تغییر می‌کند که یکی از دوستان پسر خانواده (پارسا پیروزفر) به خانه آن‌ها می‌آید و دختر به خیال آن‌که مهمان جدید عاشق او شده شروع می‌کند به تصور کردن شرایط زندگی خوشبخت آینده‌اش و...

این فیلم در چهارمین «جشنواره فیلم شهر»، تندیس بهترین کارگردانی را برای «بهرام توکلی» و در پنجمین جشن منتقدان سینمای ایران، تندیس بهترین فیلم‌نامه برای «بهرام توکلی» و بهترین موسیقی متن را برای «حامد ثابت» به ارمغان آورد. اما مهم‌ترین جایزه بین‌المللی «اینجا بدون من» نصیب «فاطمه معتمدآریا» شد که موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن از سی و پنجمین دوره «جشنواره فیلم مونترال» کانادا شد.

● پر از دغدغه

توکلی با مهارت تمام و با بهره‌گیری از یک طرح داستانی تمام و کمال، مخاطب را به دل شخصیت‌هایی می‌برد که درد سرتاپای وجود آن‌ها را دربر گرفته است و آن‌ها در این سرگردانی می‌کوشند تا راهی برای التیام دردهایی که شاید هیچ راهی برای درمان‌شان باقی نمانده بیابند. در دوره‌ای که در سینمای ایران (به غیر از آثار معدودی که ارزش دیدن دارند) نه از داستان تمام عیار خبری هست نه از شخصیت پردازی پرمایه، فیلم «بهرام توکلی» به‌خوبی از پس این دو موضوع مهم برآمده و تک‌تک شخصیت‌های فیلمش را در دل داستانی پراهمیت برای بیننده، به‌خوبی تعریف می‌کند. مادر (فاطمه معتمد‌آریا) دغدغه‌ای جز خوشبختی دختر معلولش ندارد و برای رسیدن به آرزوی همیشگی‌اش که فراهم کردن یک زندگی عادی برای دختر است دوچندان تلاش می‌کند و بار غمگین زندگی‌اش را در طول داستان به بیننده نیز منتقل می‌کند اما در این غمکده بی‌پایان، مرهمی نیز برای زخم‌های بیننده در نظر گرفته شده که همان تخیلات و رویاهای احسان (پسر خانواده) است، پسری که برای خود آرزوهایی دارد که با سینما گره خورده، سینمایی که شاید دوای دردهای بسیاری است. پس اگر جزو مخاطبانی هستید که گاهی در زندگی واقعی به خود اجازه رویاپردازی می‌دهند و در این راه گاهی به سینما پناه می‌برند، لحظات بسیاری در «اینجا بدون من» برای شما وجود دارد که از آن لذت خواهید برد.

نویسنده: علی نیک فرجام