جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

ایران می تواند منتظر بماند


ایران می تواند منتظر بماند

دومین جنگ لبنان را می توان به نوعی اولین جنگ ایران دانست در دومین جنگ ما با ایران, که سالها و نه هفته ها به طول خواهد انجامید, میدان نبرد به خاک لبنان محدود نخواهد بود

هفته گذشته ، فرمانده بخش دفاع ضدهوایی نیروی هوایی ارتش اسراییل، ژنرال دانیل میلو در یک ضیافت نهار مشترک با مدیر دفاع موشکی پنتاگون ، ژنرال هنری آ.تری اوبرینگ در تل آویو شرکت نمود.

اوبرینگ در زمان حضورش علاوه بر دیدار با همتای اسراییلی خود با مدیر برنامه دفاع موشکی هما ، آریل هرزوگ نیز به گفتگو پرداخت. دیدار با مدیر بخش تحقیق و توسعه وزارت دفاع اسراییل شمول کیرن، فرمانده نیروی هوایی ایدو نهشتن و رییس ستاد مشترک ارتش، گابی اشک نازی نیز بخش دیگری از برنامه های وی بود.

البته در مورد هدف از این دیدارها هیچ تردید ی وجود ندارد:دفاع در برابر موشکهای ایران.اما در مورد راهکارهای مقابله اختلاف نظرهایی وجود داشت.وزارت دفاع اسراییل وصنایع هوافضای ما خواها ن همکاری با بویینگ در جهت توسعه سیستم دفاع موشکی آرو-۳ هستند.

البته شرکتهای رقیب بویینگ شامل لاکهیدمارتین و ریتون تلاش می کننند تا در بازاریابی یک مدل از موشکهای زمین به هوای سام-۳ با امکان شلیک از عرشه کشتی ، از بویینگ پیشی بگیرند. هنگامی که اولین موشک آرو (پدربزرگ موشک های آرو-۳ )متولد شد، هیچ رقیب آمریکایی ای نداشت.البته برای آرو-۲ رقیبهای سرسختی ساخته شده بود.میزبانان اوبرینگ ، نگران تاثیرپذیری وی از فشارهای شرکتهای پیشروی صنعت هوافضای آمریکا و نمایندگان کنگره بودند.و درنهایت نیز پیشنهاد طرف آمریکایی ، توسعه سیستم موشکی آرو-۳ و برای ایمنی بیشتر خرید موشکهای سام-۳ بود.

وبرخلاف باور عمومی ، رویارویی با ایران هسته ای، چندان نزدیک نیست. سازمانهای اطلاعاتی اسراییل و آمریکا پیش بینی نموده اند که یک تا دو سال پیش از دستیابی ایران به توانایی در ساخت تسلیحات هسته ای(تا پنج سال دیگر) را باید زمان نهایی آغاز جنگ دانست.اگر ایرانیها به حماقت استفاده از موشکهای شهاب ۳ دست بزنند،حداقل ۹ موشک از هر ۱۰ موشک شلیک شده منهدم خواهد شد.همچنین در بازه ۳ تا ۱۱ دقیقه ای رسیدن آنها به

تل آویو ، امکان هشدار ماهواره ای و اعلام وضعیت خطر برای رفتن مردم به پناهگاه وجود دارد. و البته تنها موشکی که ممکن است در خاک اسراییل فرود آید ، خساراتی برابر با یک حمله انتحاری خواهد داشت.ایرانیها براجرای طرحهای هسته ای خود پافشاری می کنند و پیامدهای آن برای ایرانیها اهمیتی ندارد.واین عامل

ثابت ترین متغیر نیمه مخفی در رویارویی ما در مرزهای شمالی اسراییل خواهد بود.از زمانی که ایرانیها راهبرد"محدودیتهای امروز برای فردای هسته ای " را در دستور کار قرار داده اند، فشارهای زیادی را بر سیدحسن نصرالله وارد می نمایند.هم اینک رهبر حزب الله با دو مشکل بزرگ روبرو ست:او یکی از اعضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به شمار می رود و باید به عنوان یکی از مجریان کمیته ایرانی فعالیت در لبنان، به نقش آفرینی بپردازد و در عین حال وی یک زندانی محکوم به حبس ابد بر اساس حکم وزارت دادگستری اسراییل است که ممکن است سرنوشتی همانند عماد مغنیه در انتظارش باشد.

تناقض استراتژی:

حتی اگرنصر الله در صدد حمله به اسراییل باشد ،او باید نارضایتی عمومی بویژه در میان ساکنان جنوب را مد نظر قرار دهد، چراکه آنان تمایلی به بروز خسارتها و آسیبهایی مجدد ندارند. همچنین تهران ترجیح می دهد که

توانمندیهای خود را تقویت نموده و راه هسته ای شدن را در پیش بگیرد. اگرچه جنگ تابستان ۲۰۰۶میلادی تنها به خاک لبنان محدود شده بود و اسراییلی ها علاقه ای به نامیدن آن به عنوان دومین جنگ لبنان نداشتند ، اما آن نبرد را باید در حقیقت اولین جنگ ایران و اسراییل دانست: جنگی محدود میان دو طرف با نماینده ای از ایران به نام حزب الله. جنگی عجولانه و بدون اجازه ازرهبران ایران.

و دیگر بار ، در دومین جنگ ما با ایران که سالها و نه هفته ها به طول خواهد انجامید، میدان نبرد به خاک لبنان محدود نخواهد بود.

هم اینک در میان رهبران تل آویو ، دو نگرش متفاوت نسبت به تجهیز ایران به سلاحهای هسته ای وجود دارد:طرفهای خواهان به تعویق انداختن کارزار غیر قابل اجتناب(مسئولان اطلاعات نظامی و فرماندهان شمال ) در برابر طرفهای خواهان تحریک آغاز آن جنگ غیر قابل اجتناب(نیروی هوایی اسراییل، موساد و ایهود اولمرت نخست وزیرکنونی). البته در واشنگتن نیز ما شاهد چنین یک سردرگمی و دوگانگی هستیم. مثلا وزیر دفاع آمریکا روبرت گیتس ، تاکنون دوبار هشدار داده که جنگ با ایران با توجه به جنگ درازمدت و فرسایشی ارتش آمریکا در عراق و افغانستان، آثار فاجعه آمیزی به همراه خواهد داشت. رییس ستاد مشترک دریادار میشل مولین نیز از بروز بی ثباتی در منطقه ابراز نگرانی نموده است. البته بر اساس گفته های وی ، ثبات خاورمیانه در صورت حمله اسراییل به ایران و نه شکل گیری ایران هسته ای با تردیدهایی همراه خواهد شد .

در تحلیلهای نهایی آمریکاییها ، عنوان شده که راهی به جز حمله نظامی به ایران وجود ندارد، اما اینک زمان تمرکز بر مسایل عراق و افغانستان بوده و پس از بازگشت نیروهای غربی به وطنشان از آن مناطق جنگی، می توان به سایر گزینه ها فکر کرد.

این گزینه می تواند شرایط کنونی را برای آمریکاییها دشوارتر ننموده وموج فراخوان جذب نیرو را نیز برای ارتش این کشور، تضمین نماید. از نگاه آمریکاییها ،ایرانیها هم اینک چهارمین تهدید واولویت اقدام فراروی آنان به شمار می روند که پنتاگون آمادگی های دفاعی مورد نیاز خود شامل رادارهای رهگیر و پرتاب کننده های دفاع

ضد موشکی خود رادر اروپا مستقر نموده ، ولی تاکنون سیاستهای تهاجمی در دستورکار آنان قرار نداشته است.

دولتمردان آمریکایی، نگرانی های زیادی در مورد نقش آفرینی رقابت آمیز ایرانیها در خاک عراق و تهدیدات نیروهای سپاه پاسداران در بستن تنگه هرمز به روی نفتکشها دارند. در ماه ژوئن ، مانور مشترکی انجام گردید که اولین اقدام در نوع خود محسوب می گردید و ناوگان ششم مدیترانه و ناوگان پنجم خلیج فارس و اقیانوس هند، رهگیری و انهدام موشکهای ایرانی را با موشکهای

سام-۳ فروخته شده به اسراییل ،انجام دادند.سخنگوی پنتاگون، جف مورل هفته جاری پاسخی تند به ادعاهای فرمانده سپاه پاسداران محمد علی جعفری که از قدرت ایران برای بستن گذرگاه انتقال نفت صحبت نموده بود،داد:آنها بهتر است به چنین کاری دست نزنند،چراکه اقتصاد آنها بدلیل وابستگی تمام عیار به نفت ، در معرض بیشترین آسیب پذیری قرار دارد.

● درسی تلخ:

با وجود قصه پردازیهای دور و دراز و همیشگی ایرانیها در مورد آزمایش های موشکی شان، درس تلخ موشک آزمایش شده سطح به دریای آنان اینست که ایرانیها بصورت مخفیانه با در اختیار نهادن این موشکها به جنگجویان حزب الله ، به ما این نکته را گوشزد نموده اند که این توانمندی های موشکی به زودی به لبنان خواهد رسید و ناوهای نیروی دریایی اسراییل، تفنگداران ساحلی و اهداف ساحلی ما با تهدید روبرو می گردند.

این بار احتمالا اسراییلی ها باید با دقت نظر بیشتری تسلیحات منتقل شده به لبنان از طریق سوریه و ایران را ردیابی نمایند.زرادخانه موشکی حزب الله که ویژگی های آن ، دو روز پیش در کابینه امنیتی مورد بحث و بررسی قرار گرفت ، برخلاف ادعاهای مربوط به ۳برابر شدن آن ،تنها یک سوم افزایش یافته است.همچنین سطح آموزشهای نیروهای ما و فعالیتهای اطلاعاتی و ارتباطی و استراق سمع ما، با نصب آنتن های جدید ،بهبود چشمگیری یافته است.

در اولین جنگ ایران ،۴۰ شهروند اسراییلی باحدود ۴۰۰۰راکت شلیک شده توسط حزب الله در طول ۳۵ روز، کشته شدند. ارتش ما نیز بدون آمادگی قبلی حدود۱۸۰۰۰۰ بمب ،موشک و گلوله را شلیک کرد که این رقم ۵۰برابر گلوله های استفاده شده از سوی حزب الله می باشد.لذا از این عکس العمل می توان به عنوان هشداری به همه دشمنان تل آویو یاد کرد.البته در این نتیجه گیری خونبار، توجهی به تلفات نیروهای نظامی دو طرف معادله نشده است.

به هرترتیب ، ما در نبرد های آتی خود ، همچنان نیازمند رهگیری مکان شلیک موشکهای حزب الله ، جمع آوری همه اطلاعات مرتبط با روستاهای جنوب و جستجوهای خانه به خانه در آینده خواهیم بود تا حملات حزب الله ، متوقف گردد.گام اول به یک تا دو هفته زمان ، نیاز دارد و گامهای بعدی، به چند هفته ویا چند ماه زمان ، نیاز دارد.عملیات سپر دفاعی ما در غزه و اقدامات مشابه در غزه ، نیاز مند بکارگیری نیروهای سه گانه ماست تا شرایط به سالهای دهه نود میلادی بازگردد.با توجه به تهدیدهای ناشی از حملات

اسراییلی ها از یک سو و محدودیتهای ایرانیها از سوی دیگر ، فرماندهان ارتش ما ،پیش بینی کرده اند که حزب الله در پاسخ به ترور مغنیه ، دست به موشک باران نخواهد زد و احتمالا حمله به اهداف اسراییلی و یهودیان در خارج از خاک اسراییل و یا حملات تروریستی در داخل خاک ما و یا مناطق فلسطینی تحت حاکمیت تل آویو ، با بهره گیری از گروههای مسلح ، در دستور کار آنها قرار دارد.

حزب الله تلاشهای زیادی برای به خدمت گرفتن نیروهای حماس و جهاد اسلامی و عربهای تبعه اسراییل انجام داده تا حملات خود را سازمان یافته تر و فراگیر تر نماید. درمقابل، رییس ستاد مشترک و فرمانده شمال ، توصیه نموده که اسراییل به تغییر قواعد بازی و حوزه عملیات حزب الله دست بزند:

عکس العمل شدید و غیر قابل انتظار به هرگونه اقدام در جهت سرنگونی هواپیماهای اسراییلی در پرواز های تجسسی ویا هرگونه حمله به منافع اسراییلی ها در داخل وخارج خاک ما همراه با اقدامات مسلحانه پیشگیرانه در برابر قاچاق اسلحه و مهمات از طریق سوریه و عدم هراس از قتل نصرالله.

اما نقش آفرینی ایرانیها و مشارکت سوری ها در این نبرد نوین اسراییل و حزب الله ، چندان ساده نخواهد بود. در اکتبر ۲۰۰۳ میلادی و پس از قتل عام ۲۱ اسراییلی در رستوران ماکسیم شهر حیفا ، نیروی هوایی به مقر آموزش فلسطینیها در "عین سحاب" در نزدیکی دمشق حمله کرد. این حمله ،بشار اسد را به شدت شوکه نمود و اعلام کرد که درصورت روی دادن اتفاقی مشابه، دست به مقابله خواهد زد.

البته عده ای در اسراییل ، به دنبال حمله سپتامبر گذشته به راکتور هسته ای وارداتی سوریها از کره شمالی ، از عکس العمل بشار اسد بیم داشتند.اسد می داندکه سوریه، لبنان نیست و،ارتش او با حزب الله تفاوتهای زیادی دارد و ثروت هایش هم در برابر حملات ما به شدت آسیب پذیر است.او حماقت مشارکت در اولین جنگ ایران را نپذیرفت و تلاش می کند تا در دومین جنگ نیز بر روی سکوی تماشاگران بنشیند.نقش آنها تنها اینست: مشاهده کن،اما هرگزحمله نکن!

محسن داوری