جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

چادر وصله‌دار


چادر وصله‌دار

روزی سلمان به خانه دختر پیامبر می‌رود. فاطمه‌(س) چادری بر سر دارد که از چند جا پینه خورده است. سلمان به تعجب در آن چادر می‌نگرد و اندوهگین می‌شود. چرا باید چنین باشد؟ مگر او دختر …

روزی سلمان به خانه دختر پیامبر می‌رود. فاطمه‌(س) چادری بر سر دارد که از چند جا پینه خورده است. سلمان به تعجب در آن چادر می‌نگرد و اندوهگین می‌شود. چرا باید چنین باشد؟ مگر او دختر پیشوای عرب و همسر پسرعموی رهبر مسلمانان نیست؟ سلمان حق دارد چنین بیندیشد. او زندگانی اشراف‌زاده‌های ایران و شکوه و جلال چشمگیر آنان را دیده است.

چون فاطمه‌(س) به دیدار پدر می‌رود، می‌گوید:

- پدر، سلمان از چادر وصله خورده من تعجب کرد. به خدا پنج سال است در خانه علی‌(ع) به سر می‌برم و تنها پوست گوسفندی داریم که روزها شترمان را بر آن علف می‌خورانیم و شامگاهان بر آن می‌خوابیم.(۱)

آری بانوی نمونه تاریخ نه تنها در پوشاک و خوراک به حداقل قناعت می‌کرد و بر خود سخت می‌گرفت، بلکه کارهای خانه را نیز بر عهده دیگری نمی‌گذاشت. از کشیدن آب تا دستاس کردن ذرت و گندم و نگهداری کودک و... همه را خود به عهده می‌گرفت. گاه با یک دست دستاس می‌کرد و با دست دیگر طفلش را می‌خواباند. ابن سعد از علی‌(ع) نقل می‌کند: «روزی که زهرا‌(س) را به همسری گرفتم، فرش ما پوست گوسفندی بود که... و جز این شتر خدمتگزاری نداشتیم.»(۲) آری، این گوشه‌ای بود از زندگانی حضرت فاطمه‌(س) و همین نکات به ظاهر ساده و به معنا عمیق‌اند که چنین شخصیت بی‌نظیری را می‌سازند و باید چراغ راه ما قرار گیرد. این نحوه از زندگی و نگرش به آن اعلی درجه انسانیت است یعنی مقام زهد کامل به گونه‌ای که مطابق بیان حضرت امیر‌(ع) حزن و فرح از قلب زاهد خارج شده و او نسبت به دنیا طوری بی‌رغبت است که نه برای آن شاد می‌شود و نه بر آن تأسف می‌خورد.

پی‌نوشت:

۱- سیره معصومان، علامه سید محسن امین به نقل از جلد ۸۸ بحار.

۲- طبقات، ج ۸، ص ۱۴.