دوشنبه, ۲۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 13 May, 2024
مجله ویستا

مطالعاتی در باب رابطه دین و فلسفه


مطالعاتی در باب رابطه دین و فلسفه

● کسوف خداوند
▪ نویسنده؛ مارتین بوبر
▪ ترجمه؛ عباس کاشف
▪ ابوتراب سهراب
▪ چاپ دوم؛ ۱۳۸۸
▪ شمارگان؛۲۲۰۰ نسخه
▪ ناشر؛ نشر فرزان روز
بیژن تلیانی؛مارتین بوبر فیلسوف متاله در …

کسوف خداوند

نویسنده؛ مارتین بوبر

ترجمه؛ عباس کاشف

ابوتراب سهراب

چاپ دوم؛ ۱۳۸۸

شمارگان؛۲۲۰۰ نسخه

ناشر؛ نشر فرزان روز

بیژن تلیانی؛مارتین بوبر فیلسوف متاله در هشت فوریه ۱۸۷۸ در وین دیده به جهان گشود. اما به علت جدایی پدر و مادرش زمانی که او کودکی سه ساله بود به خانه پدربزرگش در لمبرگ گالیشیا برده شد. تا ۱۴سالگی در آنجا پرورش یافت و بعد به املاک پدرش در گالیشیای شرقی برگشت. او در ۱۸۹۷ مطالعات دانشگاهی خود را در فلسفه و تاریخ هنر در وین آغاز کرد و دوران کوتاهی مطالعات خود را در لایپزیک ادامه داد و سرانجام دکترای خود را در ۱۹۰۴ از دانشگاه برلین دریافت کرد. در سال ۱۸۹۹ با پائولاوینکلر خانمی نویسنده اهل باواریا و کاتولیک مذهب که به دین یهودی گرویده بود، آشنا شد و او تا پایان زندگی همسر و مددکار بوبر بود. بوبر در ۱۳ ژوئن ۱۹۶۵ در ۸۷ سالگی درگذشت. در سال ۱۹۱۴، بوبر یکی از هشت شخصیت برجسته متفکر اروپایی بود که طی سه روز جلساتی در پوتسدام درباره مشکلات و امکانات برقراری وحدت بین المللی بحث و مذاکره کردند، اما آغاز جنگ جهانی اول به این مساعی خاتمه داد. در سال ۱۹۱۶ مجله ادبی در یوده را بنیان نهاد. از ۱۹۲۶ تا ۱۹۳۰ به اتفاق جوزف ویتیک کاتولیک و ویکتورفون واتیزکر پروتستان مجله یی به نام Die kreatur که حاوی مسائل اجتماعی و علوم تربیتی بود منتشر کرد. بوبر از ۱۹۲۳ تا ۱۹۳۳ فلسفه دین یهود و تاریخ ادیان را در دانشگاه فرانکفورت تدریس کرد. اکثر اوقات او در این سال ها مصروف ترجمه ماندگار عهد عتیق به زبان آلمانی شد که در مراحل اولیه با همکاری فرانتس روزتسوایک انجام پذیرفت. یکی از مسائل مهمی که بوبر در نیمه دوم زندگانی خویش با آن مواجه شد و بی شک جنگ جهانی دوم بر آن تاثیر داشت، پدیده شر یا به زبان تخصصی تر «کسوف خداوند» بود. فقط وحشت از نازیسم نبود که بوبر را واداشت تا از ظلمتی که کینونت خداوند را از دیدگان انسان مستور می دارد سخن گوید. بوبر می گوید «بیماری عصر ما به هیچ عصر دیگری شباهت ندارد و این بیماری مزید بر بیماری های دیگر است.» بوبر در جای دیگری کسوف خداوند را کسوف نور الهی می نامد؛« در واقع چنین است مشخصه برهه یی تاریخی که اینک جهان از سر می گذراند.» درست مانند کسوف خورشید که چیزی بین خورشید و خود ما حائل می شود نه آنکه در نفس خورشید واقع شود. در مورد کسوف خداوند نیز چنین است. آنچه از شرح زندگانی بوبر برمی آید و به وسیله کسانی که او را می شناختند و با او کار می کردند تایید می شود این است که تاثیر بوبر به عنوان یک شخصیت به همان اندازه تاثیر او به عنوان یک نویسنده و محقق بزرگ است. طبق نظر کارل ویلکر مهم ترین خصیصه بوبر «احساس مسوولیت» او بود. به زعم ویلکر «او چنان کسی است که باید عمق جوهر حیات را تجربه کرده باشد... مارتین بوبر نه فقط متعلق به یک گروه که متعلق به بشریت در حال احیا است.» فصل های این کتاب چنین عناوینی دارند؛ دین و واقعیت، دین و فلسفه، عشق الهی و ایده الوهیت، دین و تفکر مدرن، دین و اخلاق، خدا و روح انسان...