دوشنبه, ۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 27 January, 2025
میرزا جعفر همدانی
جنسیت: مرد
تخلص: ریاض همدانی
تولد و وفات: ( ... )
محل تولد: ایران - همدان - همدان
شهرت علمی و فرهنگی: دانشمند و شاعر
میرزا جعفر همدانی متخلص به ریاض از دانشمندان به نام شعرای گمنام و از مفاخر زمان قاجاریه بود که از بدو شباب در صحبت میرزا ابوالقاسم ذوالریاستین که از فضلای دوره فتحعلیشاه بود به سر میبرد نظر به هوش و استعدادی که داشت مورد توجه ذوالریاستین واقع گشته، سالها در تهران به تحصیل علوم ادیبه و عربیه پرداخت ولی غالب فضایل و کمالات او در سایه تربیت او اکتساب شد پس از پریشانی وضع ذوالریاستین و مغضوب و مرحوم شدن او در اواسط دوره سلطنت محمدشاه از همدان به تهران آمد تا شغلی مناسب برای خود پیدا کند اما از بدبختی به مقامی شایسته و معاشی بایسته کامیاب نشد.
میرزا جعفر گنجینهای از معلومات گوناگون بوده در علوم متداولات غایت تبحر را داشت و چنانچه به دیده انصاف به آثار باقیه او یعنی مقاماتی که بر منوال بدیعالزمان همدانی و حمدالدین منشی در زمینه انشاء تصنیف کرده که بر کمال دانشوریش دال است التفات شود مهارت او در عربیت مشهود و آنگاه بر همه معلوم خواهد شد که وی را کمتر از سابقین نمیتوان شمرد. همچنین قدرت او در انشاء فارسی از کتابی که موسوم به گنج شایگان و به سبک گلستان سعدی و پریشان قاآنی تألیف کرده بر اهل فن آشکار میشود.
اشعارش از قصاید و غزلیات که به عربی و فارسی سروده بر حسن طبعش گواهی است صادق. رسالهای درباره موسیقی نگاشته و نایاب است. در خطاطی ماهرو نسخ و نستعلیق و شکسته را نیکو مینوشت. مایه دانشش در هیئات و نجوم و هندسه و حساب جامع و کامل و خلاصه در انواع فضایل مقامات پیموده افسوس که با همه این هنرها مدتی در تهران به جستجوی شغل سفیل و سرگردان و به سختی تمام روزگار سپری میساخت و در نزد تمامی اقوام و آشنایانش به بدبختی معروف بود و این معنی از اشعار او هویدا است:
هنر رساند گویند مرد را به مراد چو من بدهر هنرمند نامراد مباد
مشارالیه از جمله فضلائی است که با آن همه مراتب فضل و دانش ایام قدر او را ندانست و حق فضل او نشاخت:
اگر بهر سر هویت هنر دوصد باشد هنر بهکار نیاید چو بخت بد باشد
بیقیدی و لابالیگری و عدم قدردانی همشهریان او از این شاعر عدیمالنظیر او را بینهایت متأثر و مکدر ساخته و وی را وادار به بث شکوی نمود بهطوریکه در خلال اشعار او گاهی به این نکته برمیخوریم و یک قصیده غرائی شامل تعنت و مذمت به مطلع زیر دارد:
از خاک شوره همدان دور روزگار هرگز نپروریده چون در شاهوار
سرانجام در یکی از سفارتخانهها استخدام شد و تا اوایل سلطنت ناصرالدینشاه و صدرات میرزا تقیخان امیرکبیر که لازم شد مکتوبی حاوی برخی مطالب و نکات به عربی از ناحیه دولت مصر یا شریف مکه مرقوم شود مستوفیان عصر چند رقعه نوشتند اما هیچیک موردپسند امیرکبیر واقع نشد عاقبت میرزا جعفر مراجعه نمودند و وی با حسن وجهی از عهده این کار برآمد نامه قلمی شده وی را امیرکبیر پسندید از حالات محرر استعلام و استفسار کرد شرح دادند. او را به حضور خواست و در همان ملاقات مطبوع خاطر امیر گردید و به او گفت به وجودش نیازمند است و هرکاری دارد کنار گرفته و از همان لحظه نزد او بماند او هم قبول کرد اما متأسفانه از جور سپهر چندی بعد بساط امیر برچیده شد و از این واقعه نامراد گردید و اندک زمانی پس از آن به مرض شقاقلوس مبتلا و در سن جوانی در گذشت.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست