پنجشنبه, ۲۸ تیر, ۱۴۰۳ / 18 July, 2024
مجله ویستا

نظم روزمره‌ای که به تکرار تبدیل می‏شود


نظم روزمره‌ای که به تکرار تبدیل می‏شود

گاهی وقت‌ها برای اینکه نشان بدهیم هستیم، باید عادت و تکرار را به هم بریزیم.
اکثر آدم‌ها صبح از خواب بیدار می‏شوند، صبحانه می‏خورند، عده‏ای از همان ابتدای صبح با دیگران دعوا …

گاهی وقت‌ها برای اینکه نشان بدهیم هستیم، باید عادت و تکرار را به هم بریزیم.

اکثر آدم‌ها صبح از خواب بیدار می‏شوند، صبحانه می‏خورند، عده‏ای از همان ابتدای صبح با دیگران دعوا می‏کنند و عده‏ای هم دعوا را برای آخر شب نگه می‏دارند، هر کدام به سر کار می‏روند، یکی به مطب می‏رود و دیگری به کارخانه، یکی به اداره می‏رود و یکی هم به خیابان‌ها، همه‏شان هنگام ظهر که می‏شود شروع به خوردن غذا می‏کنند، کمی در ترافیک می‌مانند، به خانه بر می گردند و برای گردش عصرگاهی آماده می‏شوند، برای اینکه از مد روز عقب نباشند، احتمالاً با اینترنت و رایانه و مد هم سر و کار دارند، پیتزا می‏خورند و به همدیگر کارت اعتباری هدیه می‌دهند، شب هم که می‏شود می‏خوابند. هیچکدام از این کارها بد نیست، اما بیایید در نظر بگیرید که کسی پیدا شود و هیچکدام از این کارها را انجام ندهد. فکر می‏کنید چه خواهد شد؟

نظم روزمره که به تکرار تبدیل می‏شود، به شما قدرت کنترلِ زندگی‏تان را می‏دهد. می‏توانید برای تعطیلات آخر هفته یا تولد دوستتان برنامه ریزی کنید. می‏توانید برای رسیدن به قرار کاری به تقویمتان سر بزنید، اما یک پرسش اصلی هنوز می‏ماند. این ما هستیم که برنامه‏های زندگی را کنترل می‏کنیم، یا این برنامه‏ها هستند که ما را کنترل می‏کنند؟ بد نیست گاهی وقت‌ها، برای اینکه به آن برنامه‏ها و تقویم‏های کاری نشان بدهیم که رdیس چه کسی است، این عادت و تکرار را به هم بریزیم.

گاهی وقت‌ها برای اینکه نشان بدهیم هستیم، به جای ترمز کردن و ایستادن، باید فرمان را بچرخانیم و با بن بست روبرو شاخ به شاخ بشویم. نترسید، چیزی‏تان نمی‏شود!