جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

نفس دیپلماسی به شماره افتاد


نفس دیپلماسی به شماره افتاد

نگاهی به مناسبات پرحادثه بازیگران سال ۸۸

میزان الحراره جهان سیاست، اجلاس‌هایی است که میان قدرت‌ها و بازیگران آن بر پا می‌شود. با نگاه به نتایج این نشست‌ها مشخص می‌شود که آهنگ حرکت جامعه بین‌المللی روبه سوی تفاهم است یا تضاد و تنش. سال ۸۸ به شهادت چندین اجلاس مهم آن، نشانه‌های بیشتری از تنش و خصومت را داراست.

اجلاس‌های تاریخی مثل کپنهاگ، ژنو و داووس در این سال مثالهای روشن از شکست «منطق دیپلماسی و مذاکره» در روابط قدرت‌ها بود. در ۱۲ماه نفسگیری که گذشت سوء تفاهم و اختلاف امریکا و اروپا با حریفانشان مثل روسیه و چین در بحران‌های منطقه‌ای عمیق‌تر شد. آخرین روزهای این سال پرتنش در شرایطی سپری می‌شود که چین و امریکا بر سر موضوع ایران، برنامه هسته‌ای کره شمالی و تایوان و تبت رودرروی هم قرار گرفته‌اند. در همین حال دولت روسیه در واکنش به طرح تازه اوباما با عنوان سپر موشکی در رومانی و بلغارستان به آرایش نظامی جدید در امتداد مرزهای اروپای شرقی دست زده است.

اختلاف منافع غرب با روسیه و چین فقط مسائل سیاسی را در تعلیق قرار نداد بلکه دامنه آن به مسائل زیست محیطی و موضوعاتی چون آلودگی زمین کشیده شد. نشست کپنهاگ که بزرگترین نشست دهه اخیر نام گرفت در رسیدن به هدف اولین خویش که کاستن از حجم تولید گازهای گلخانه‌ای بود ناکام ماند و به دنبال آن نشست‌های دو جانبه روسیه و امریکا برای کاهش دامنه رقابت تسلیحاتی و هسته‌ای به شکست انجامید. درعرصه اقتصاد با آنکه رکود و بحران مالی ادامه یافت اما اروپایی‌ها و چینی‌ها نتوانسته‌اند به توافقی روشن برای هماهنگ کردن تصمیم‌ها و ضوابط پولی خویش دست یابند.

با نگاه به نتایج این نشست‌ها می‌توان سال ۸۸ را سال ناکامی دیپلماسی نام نهاد.جهانی که گذشت به معنای واقعی از فقدان مدیریت بحران رنج برد. در نبود یک « الگوی همکاری و تشریک مساعی» رقابت تسلیحاتی در چهار گوشه جهان بویژه در خاورمیانه اوج گرفت. رقابتی پر از تنش میان روسیه، چین، هند و امریکا و اروپا برای تسخیر بازارهای سود وسرمایه به جریان افتاد. بودجه‌های نظامی کشورها افزایش یافته است و مقامات کشورها خرید و فروش سلاح را در رأس مذاکرات و رفت‌وآمدهای دیپلماتیک خود با همسایگان در جهان قرار داده‌اند.

● بحران‌های نوپدید

با آنکه در سال ۸۸ ساکنان آن سوی آتلانتیک دوران اوج بحران اقتصادی خویش را پشت سر گذاشتند اما همه برآوردها حاکی از این بود که عوارض این بحران همچنان جهان غرب را درگیر خود ساخته است. روزهای رونق سرمایه تا حد زیادی از بازارهای اروپا رخت بربسته است. روزهایی که کمپانی‌های مالی و اقتصادی هر ماه رکوردی تازه در کسب سودهای تجاری ثبت می‌کردند و سرمایه‌گذاران، دیگر فقط در داخل مرزهایشان محدود نبودند. حتی در نقطه‌ای مثل دوبی، اعراب منطقه در هرمعامله میلیون‌ها دلار سهام را در بورس‌های غربی جابه‌جا می‌کردند . اما روزهای پایانی سال ۸۸ هیچ کدام از این نشانه‌ها را ندارد. شاخص فقر که ترکیبی از نرخ تورم و بیکاری است اکنون در امریکا با رقم ۳/۱۱ درصد در بدترین وضعیت ۱۶ سال گذشته قرار دارد.

از سوی دیگر بحران اقتصادی و درگیری در دو جنگ ویرانگر افغانستان وعراق، قدرت چانه زنی امریکا در سطح جهانی را بشدت تنزل داده است. اما در سالی که گذشت روسیه به راحتی گام‌های خویش را برای تثبیت موقعیت استراتژیک در آسیای مرکزی و در قفقاز بلندتر برداشت و به راحتی توانست استقلال اوستیای‌جنوبی و آبخازیا، ۲ منطقه که گرجستان ادعای مالکیت آنها را دارد، به رسمیت بشناسد. در فردای اعلام استقلال این دو جمهوری، گاردین نوشت در بازی شطرنج دو قدرت این نتیجه رقم خورد: روسیه یک - امریکا صفر.

اما آیا آن گونه که کارشناسانی مثل فرید زکریا سردبیر نیوزویک می گویند این اتفاقات به معنای پایان نقش امریکا به‌عنوان تنها ابرقدرت جهان است؟ با آنکه امریکا بیشتر از مجموع همه کشورهای جهان برای نیروها و تجهیزات نظامی خود بودجه دارد و از ۷۰۰پایگاه نظامی در بیش از ۱۳۰کشور جهان برخوردار است، اما به گفته زکریا و دیگر کارشناسان آسیب‌پذیری این قدرت به شکل چشمگیری روبه افزایش است.پیش از زکریا، پائول کندی، استاد تاریخ دانشگاه هاروارد در کتاب «ظهور و سقوط ابرقدرت ها» کاهش قدرت امریکا را پیش‌بینی کرد.

سال ۸۸ بر شمار کسانی که از کاهش وزن و نقش امریکا در معادلات جهانی سخن گفتند افزوده شد. نویسنده ژاپنی تبار امریکا امسال برای چندمین بار در انظارعمومی حاضر شد تا نظر قبلی خویش درباره یکه تازی امریکا را پس بگیرد، فرانسیس فوکویاما ضمن حمایت از تئوری جنگ پیش دستانه بوش پیش از این اعلام کرده بود که دوران ایدئولوژی‌ها به پایان رسیده است و لیبرال دموکراسی غربی‌ به‌عنوان آخرین شکل حکومت انسانی جایگزین همه ایدئولوژی‌های دیگر می‌شود.

نظریه نوریل روبینی، استاد اقتصاد دانشگاه نیویورک که ۲ سال قبل به درستی از بین رفتن رشد حبابی اقتصاد امریکا و مسائل زنجیره وار بعد از آن را پیش‌بینی کرده بود اکنون هواداران تازه‌ای پیدا کرده است. روبینی در ماه‌های اخیر ابعاد تازه‌ای از نظراتش را منتشر کرد. او گفت : یکی از خطرناک‌ترین مشکلات امریکا را این حقیقت می‌داند که این کشور یکی از بزرگ‌ترین مقروضین و بدهکاران جهان است. کشورهایی که کسری‌های مالی امریکا را تأمین می‌کنند چین، روسیه و صادر کننده‌های نفت خاورمیانه به‌عنوان رقبای این کشور هستند. او گفت تاریخ درس‌های مهمی در مورد نشانه‌های افول قدرت‌ها می‌دهد. ابرقدرت‌ها تمایل دارند قرض‌دهنده‌های اصلی باشند تا مقروضین بزرگ.

اوباما امیدوار بود که برای عبور از این مخمصه ، پل همکاری میان دو سوی آتلانتیک برقرار سازد اما وضعیت اتحادیه اروپا در سال ۸۸ آشفته تر از آن بود که به این خواسته کاخ سفید پاسخ روشن بدهد. واشنگتن حتی برای برقراری پیوندمیان دو سوی جهان سرمایه داری به تهدید چین و روسیه دامن زد اما چنان که دیوید کالئو از برجسته ترین اساتید دانشگاه جان‌هاپکینز عنوان کرد؛ هیچ رویکردی نمی‌تواند دیگر مانند فروریختن دیوار برلین توازن هژمونی جهان را به هم بریزد، و هیچ بحرانی مثل خطر روسیه یا چین نمی‌تواند دوباره اروپا را نیازمند حمایت نظامی امریکا نماید.

● دو نماینده قدرتمند شرق

زمستان امسال فوکویاما در واشنگتن پست تصدیق کرد که امروز تسلط امریکا بر نظام‌های جهان دچار لغزش شده است و روسیه و چین خود را به‌عنوان الگویی از ترکیب تمرکز قدرت و مدرنیته به جهان معرفی کرده‌اند. به این صورت اجلاس‌های گروه ۲۰ به میدان قدرت نمایی نمایندگان تازه نفس شرق تبدیل شدند.

آرامش حریفان غربی زمانی به هم خورد که برآوردهای رشد اقتصادی چین و هند منتشر شد بر پایه این برآوردها چین اکنون بیش از ۲ تریلیون دلار ذخیره ارزی دارد. اقتصاد چین در سال ۲۰۱۰ هم به رشد خود ادامه می‌دهد. هند هم، اکنون یک قدرت هسته‌ای با توان اقتصادی بالاست که در بحران اقتصادی اخیر آسیبی ندید و همچنان با سیر صعودی شاخص‌های اقتصادی رو‌به‌روست. این دو کشور به همراه قدرت‌های در حال رشد دیگری مانند برزیل در گروه ۲۰ ابتکار عمل را از گروه محدودی چون گروه ۸ به دست گرفتند.

از این جهت گفته شده است که دهه نخست قرن بیست و یکم، دهه چرخش نگاه جهان به سوی شرق است. سفر مهم اوباما در تابستان امسال به پکن با ناکامی مواجه شد. در جریان این سفر فاش شد که به لحاظ اقتصادی واشنگتن بیشتر از هر زمان دیگری به پکن نیاز دارد. در ماه سپتامبر، امسال آمارها نشان داد که پکن بزرگ‌ترین تأمین‌کننده اعتبار خارجی امریکا است و در این مسیر از ژاپن پیشی گرفته است. اگرچه وزارت دارایی امریکا آمار دقیقی منتشر نکرد اما وال استریت ژورنال در گزارش مهمی فاش ساخت که امریکا ۱۰ درصد از پرداخت بدهی دولتی خود را مدیون دولت چین است. به این ترتیب کشور چین در مقام یک بانک بزرگ، اعتبار داخلی و خارجی هنگفتی در اختیار واشنگتن می‌گذارد. در این گزارش نیز تأیید شد ذخایر ارزی کشور چین اکنون نزدیک به ۲ تریلیون دلار است.این رقم در مقایسه با رقم ذخیره ارزی ۷۳ میلیارد دلاری امریکا معنا پیدا می‌کند.

بعد از این گزارش‌ها بود که رقابت منفی با چین آغاز شد و دولت‌های اروپا و امریکا در چند جبهه علیه پکن وارد عمل شدند.برخوردها میان جبهه غرب با پکن از اقتصاد به سیاست کشیده شد. در حوزه تجارت امریکایی‌ها محدودیت‌های تازه بر صادرات چین بویژه محصول فولاد آن اعمال کردند. اما درگیری اصلی در میدان سیاست و تبلیغات بود جایی که حتی شبکه‌های اینترنتی غرب مثل گوگل به ترسیم چهره سیاه از چین پرداختند و پروژه چین هراسی و چین ستیزی به معنای واقعی به جریان افتاد.

● روسیه

روس‌ها سال ۸۸ نیمه‌ای را به سنجش و ارزیابی اوباما و سیاست خارجی دموکرات‌ها سپری کردند اما در نیمه دوم این سال روش حزم و احتیاط را کنار نهادند. ولادیمیر پوتین که هنوز فرمان سیاست خارجی روسیه را در دست دارد به صراحت اعلام کرد که نشانه‌ای از تغییر در نگاه امنیتی امریکا نمایان نشده است و به دنبال این تصمیم بود که دکترین جدید روسیه در زمستان ۸۸ منتشر شد دکترینی که بر تثبیت حوزه‌های نفوذ مسکو در اوراسیا و مرزهای قفقاز، توسعه توان تسلیحاتی و نیز سرمایه‌گذاری نظامی در بازارهای جهانی تأکید می‌کنند.

سال ۸۸ سال توقف مذاکرات ناتو و روسیه برای مدیریت مناسبات دنیای هسته‌ای بود. به رغم چند دیدار میان اوباما و مدودف و مذاکرات طولانی که نمایندگان کرملین با سران ناتو برگزارکردند اما روابط مسکو با سازمان ناتو به حالت عادی بازنگشت . پیوستن اوکراین و گرجستان به ناتو یکی از مسائلی بود که در سال ۸۸ نیز روابط روس‌ها با طرف اروپایی و ایالات متحده امریکا را برهم زد. با انتخابات اوکراین، روسیه نفس راحتی کشید زیرا از منظر روسیه عضویت اوکراین در سازمان پیمان آتلانتیک شمالی بدتر و ناگوارتر از پیوستن گرجستان است، زیرا این کشور بخش بزرگی از تاریخ روسیه را شامل می‌شود.

محور مورد اختلاف دیگر میان دو طرف موضوع هسته‌ای ایران بود که بویژه در ماه‌های اخیر همکاری امریکا و روسیه را تحت‌الشعاع قرار داد.مدودف در چندین نشستی که برگزارشد بر استفاده از ابزار دیپلماسی برای حل این موضوع تأکید ورزید اما اوباما به روش تهدید دست یازید.

مسکو علاوه بر این، این پیام را بارها منتقل کرد که تاکنون رد پایی دال بر نظامی بودن فعالیت‌های هسته‌ای ایران براساس گزارش‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی مشاهده نشده است. در این راستا حتی هنری کسینجر به اوباما توصیه کرد که روسیه همواره می‌تواند گزینه مناسبی در جریان گفت‌وگو با ایران باشد.

مهمترین پروژه در روابط دوقدرت بزرگ موضوع خلع سلاح جهانی بود اما دو عامل موجب شد که مسکو و واشنگتن به توافقی در این باره دست نیابند اول اختلاف نظری که میان آنها در زمینه سیستم امنیتی اروپا پدید آمد. روس‌ها وقتی اوباما در میانه سال ۸۸ ، دستور برچیدن طرح سپر موشکی از لهستان و چک را داد به یک توافق درباره امنیت اروپا امیدوار شدند اما این امید آنها فقط سه ماه دوام داشت زیرا با اعلام طرح جایگزین پروژه سپر موشکی و انتخاب دو کشور نزدیک روسیه - رومانی و بلغارستان - به عنوان مقاصد این طرح باردیگر ابرهای تیره خصومت به آسمان دو قدرت سایه افکند. عامل دوم تصمیم‌گیری درباره ساختار هسته‌ای جهان بود اینجا بود که موضوع هسته‌ای ایران به سوژه اختلاف دوباره دوقدرت تبدیل شد. روس‌ها انتظار داشتند که اوباما با سیاست تعامل‌خواهی به عنوان میانجی غرب و جامعه بین‌المللی با تهران مذاکره کنند اما پس از آنکه دموکرات‌ها رویکرد اعمال فشار بر ایران را در پیش گرفتند روس‌ها هم همان سیاست اتلاف وقت و مشی دوپهلوی گذشته را در مذاکرات هسته‌ای ایران تعقیب کردند.