یکشنبه, ۳۰ دی, ۱۴۰۳ / 19 January, 2025
حس ششم قدم زدن در دنیایی ناممکن
زندگی همانطور که ما تجربه میکنیم، فقط مجموعهای از اندیشهها و رویدادهای نامرتبط نیست؛ بلکه روایتی پیوسته در جهانی منظم است، اما بعضی مواقع تجارب ما با انتظاراتمان و حتی با علومی که به ما آموزش داده شده در تضاد است. برای درک چنین پدیدههای خارج از فهم، اغلب با نیروها یا موجوداتی ثابتنشده روبهرو هستیم و سعی میکنیم آنها را به عنوان پدیدههای فراطبیعی باور داشته باشیم.
گاهی اتفاقات غیرمتعارفی از این دست را معمولا با دریافت امواج مثبتی در یک اتاق یا احساسی خارج از بدن خودتان تجربه میکنید. اغلب چنین تجربیاتی را با استفاده از مفاهیمی مانند ارواح، شانس، جادو، قدرتهای ماورای طبیعی یا موجودات زمینی (و فرازمینی) توضیح میدهیم. چنین توضیحاتی در مقایسه با تجربه غریبی که از خطای ذهن ناشی میشود، جذابیت بیشتری دارند یا دستکم شهودیترند.
یکی از رایجترین تجربیات غیرمتعارف احساس دیده شدن است. وقتی فردی مستقیما به شما نگاه میکند، احساساتتان به کار میافتند ـ که میتواند هیجانانگیز، آرامشبخش یا چندشآور باشد ـ این احساس به ما میگوید این نگاهها دارای انرژی هستند. همچنین، اگر احساس ناراحتی میکنید و میخواهید ببینید آیا کسی به شما نگاه میکند، حرکات شما باعث جلب توجه میشود و تائیدی است بر شک شما.
چیزی که به آن پیشدیده (و در زبان لاتین به آن دژاوو) میگویند، پدیدهایی است که از هر سه نفر، دو نفر آن را تجربه کردهاند. بسیاری از ما به عنوان یک اختلال ذهنی به آن نگاه میکنیم و بیتفاوت از کنارش رد میشویم. اما محققان میگویند پیشدیده، حسی از آشنایی است بدون آن که بدانیم چرا این گونه است یا شاید مساله الگوی زمانی در مغز است جایی که به خاطر تاخیر اندک در انتقال پیامهای عصبی، افکار دوبار تجربهشده به دومین تجربه حس عجیب تکرار را میدهند، اما بعضی از مردم بر این باورند که این امر مربوط به زندگی گذشته است.
در حالی که تجربیات غیرمتعارف ممکن است با شرایط اضطرابآور، بیماریهای شخصی یا کمبودهای شناختی همراه باشد، اما خود تجربیات شاید چندان بد نباشند و در واقع ابداعاتی مفید برای سلامت هستند. آنها فقط تلاشی برای معنا بخشیدن به یک شرایط عجیب، علاوه بر این که برای ذهن، هیچ چیز بهتر از یک داستان خوب نیست.
تصادفهای معنادار
آلکس و دونا ووسیناس، یک هفته پیش از ازدواجشان در ۲۰۰۲، در حال ورق زدن آلبومهای خانوادگی بودند که یک تصویر نظر آلکس را به خود جلب کرد. در جلوی تصویر، دونا در پنج سالگی با یکی از هفت کوتولهها در دیزنیلند ایستاده بود. پشت سر آنان پدرآلکس در حال هل دادن یک کالسکه بچه بود و این آلکس بود که در کالسکه قرار داشت. خانواده پسر در حال گردش، در کشور کانادا بودند و دو فرزند آنها تا ۱۵ سال بعد از آنجا بازدید نکردند. آلکس زمانی که عکس را دید، گفت: «یخ زدم. این چیزی بیشتر از یک تصادف است، این سرنوشت است.»
به احتمال زیاد همه در چنین موقعیتهایی، شگفتزده میشوند، اما نمیتوان گفت با شنیدن کلمهای جدید دوبار در یک ساعت یا با ملاقات کسی که تاریخ تولدش با ما یکی است، وادار میشویم بایستیم و بگوییم: «خب، در این مورد چی!» چنین لحظاتی زمانی رخ میدهد که ما بر الگوها متمرکز میشویم این تمرکز، نشاندهنده توانایی (و اجباری) است که از اولین مراحل ادراک در مغز به وجود میآید. چنین الگویابی به ما اجازه میدهد از ورودیهای احساسیمان، معنا و مفهومی (برای مثال، آن چهارپایه بخشی از یک میز است) دریافت کنیم و سیاق امور را در محیطمان پیشبینی کنیم (سیبها از درخت میافتند و به سمت بالا نمیروند؛ آنها اغلب خوشمزه هستند و...)
الگویابی بخش مهمی از ادامه بقا و موفقیت به شمار میرود و به همین دلیل است که همه جا، حتی در اطلاعات تصادفی، الگوها را کشف میکنیم؛ پدیدهای که به آن «اپوفنیا» میگویند. ما در میان ابرها، چهرههایی پیدا میکنیم و در برگردان نوارها، پیامهایی میشنویم و در حالی که خواهان درجهای از نظم در جهان هستیم، در بعضی مواقع الگویابیمان از ما دور شده و ارتباطی را ایجاد میکند که انتظار آن را نداریم. وقتی چنین اتفاقی افتاد، تقاضای ما این است که دستکم به طور ناخودآگاه، توضیحی برایش پیدا کنیم.
معلوم است انواع توضیحات مورد علاقه ما، «عوامل» را در برمیگیرد ـ موجوداتی که توانایی اعمالی عامدانه دارند. ما حتی رویدادهای ساده را بر گردن عوامل میاندازیم ـ تمرکز بر آنها یا بر نشانهای از آنان به ما اجازه میدهد، در صورت خطرناکبودن به پدیدهها سروسامانی بدهیم: ریسمان سیاهوسفید را به جای مار اشتباه گرفتن بهتر از این است که مار را به جای ریسمان بگیریم.
الگوی شناختی ناخودآگاه، اساس طیفی از فرآیندهای خودکار را تشکیل میدهد، از جمله آنهایی که با حس ششم و شهود ما همراه است. احساس خطر در منطقه جنگی یا دانستن این که شریکی در حال فریبدادن شریک دیگر است یا فهمیدن بارداری یک دوست، مثالهایی است که در آنها به طور ناخودآگاه به الگویی شکل میدهیم. اتفاقی که به وسیله آن این احساس به یکباره به خودآگاهمان وارد میشود، به نظر میرسد این احساس برآیند از یک پیشگویی است. یک راه برای تفسیر نظم ظاهری امور این است که از یک نشانه متعلق به «بالا» کمک طلبید (یا از چیزی که در بالاست، هراسید؛ مردی که خانهاش توسط شش شهابسنگ مورد اصابت قرار گرفته بود به خبرنگاری گفت، «مسلم است من مورد حمله موجودات فضایی قرار گرفتم.») سایر الگوها به تئوریهای توطئه مرتبط میشود. (رابطه معناداری میان باور به موجودات فراطبیعی و تئوری توطئه وجود دارد.)
خصوصیت مهمی که باور به تئوریهای توطئه را مشخص میکند، پارانویاست. در زمان پارانویا، شما همیشه به دنبال عوامل (شامل ماموران مخفی) میگردید که برضد شما مشغول به کار هستند. کمی عصبیت مشکلی ندارد ـ زیرا باعث میشود با احتیاط باشید ـ اما وقتی این امر رو به تزاید برود، بتدریج خودتان را در یک چاردیواری محبوس میکنید. یک ویژگی شخصیتی که «آماده تجربه بودن» نامیده میشود نیز میتواند باورهای پارانویی را فعال سازد، همچنان که کنجکاوی و تخیل، ایدههای جدید را فرامیخوانند، میتوانند دیگر ایدههای پارانویی را نیز برانگیزند. افراد بدگمان و ناسازگار به احتمال زیاد درباره هرگونه قدرتی شکاک هستند. کسانی که خارج از جایگاه قدرت قرار دارند، تاثیرشان را بر زندگی مردم کماهمیت میدانند و سعی میکنند مسئولیت همه چیز را بر عهده اموری مانند سرنوشت یا دار و دستههای مخفی بیندازند.
ویژگی دیگری که میتواند در باور به تئوری توطئه و سرنوشت و حس ششم تاثیرگذار باشد، اعتماد بر احساس و شم خودتان است. در یک بررسی، افراد شهودی نوعی تفکر ارجاعی از خود نشان دادهاند، به این معنا که فکر میکنند مردم در حال حرف زدن درباره آنها هستند یا رویدادهای روزمره مانند چراغ راهنمایی و رانندگی به طور ویژه برای آنها تغییر میکند.
تواناییهای ماورای طبیعی
آبرفان، شهری در ولز است با مردمی اندک تا پیش از ۱۹۶۶، حتی در خود بریتانیا نیز درباره آن چیزی نشنیده بودند، اما پس از وقوع یک فاجعه، رویاهای مردم گردآوری شد؛ ازجمله رویاهایی که پیش از وقوع حادثه دیده شده بودند.
بارش باران سنگین، کوهی از مواد یک معدن زغال سنگ را روی شهر ریخت و در صبحگاه ۲۱ اکتبر، رانش زمین آن را به سوی شهر راند که به یک مدرسه و چند خانه صدمه وارد کرد. در این حادثه ۱۴۴ نفر از جمله ۱۱۶ کودک مردند. یک روانپزشک به نام جی.سی. بارکر فراخوانی برای گردآوری پیشآگاهیهای قبل از حادثه داد. او دهها نامه دریافت کرد که در آن مردم از رویاهایی درباره باران، کودکان و نام آبرفان نام برده بودند. از همه مهمتر، نامه والدین دختری بود که در حادثه جان خود را از دست داده بود. آنها میگفتند دخترشان درست یک روز قبل از حادثه از خوابی که دیده بود برایشان حرف زده بود: «خواب دیدم به مدرسه رفتم، اما مدرسه آنجا نبود، چیزی سیاه آمد و آن را به زیر خود برد.»
مطابق با آمار گالوپ از هر سه آمریکایی دو نفر به ای.اس.پی معتقد هستند یا در مورد آن شک دارند. ای.اس.پی شامل پیشآگاهی، پیشبینی و تلهپاتی ذهنی را میشود.
دانشمندان نمیتوانند همه مثالهای مشخص ای.اس.پی را توضیح دهند، اما آنها متوجه شدهاند نیروهای روانشناختی گستردهای در آن ایفای نقش میکنند. یکی از آنها، توجه انتخابی است. به احتمال بسیار شما درباره دوستان خود زیاد فکر میکنید و آنها به شما زیاد تلفن میکنند، اما زمانی که این تماسها و اندیشهها با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند متوجه یک تصادف (همزمانی) میشویم و همه زمانهایی را که این اطلاعات با هم تداخل نداشتند، نادیده میگیریم.
همچنین ما حافظه غیرقابل اعتمادی داریم. تنها یادآوری یک تجربه متعلق به گذشته میتواند خیالات غلطی را به وجود آورد که انگار واقعا رخ داده است، بنابراین خاطرات متعلق به «پیشآگاهی» میتواند تغییر یابد و با رویدادی که اتفاق افتاده است، هماهنگ شود و بعد، این فلسفه شخصی و خودمحوری ماست که وجود پیدا میکند. تحقیقات نشان میدهد همزمانیها، بیش از هر چیز درگیر خود ماست تا دیگران، زیرا ما خود را به نوعی ویژه به حساب میآوریم. (بله، البته میدانم شما واقعا شخصیت ویژهای هستید.)
پدیده دیگری که بر همزمانی تکیه دارد، مفهوم جنبش فراروانی یا غلبه ذهن بر ماده است. فروش پررونق کتاب راز و قانون جاذبه بیانگر این است که آنچه به سویتان جلب میشود، نشاندهنده اشتیاق و باور ماست و به جنبش فراروانی اشاره دارد. ورندا بایرن، نویسنده کتاب راز، گزارش میدهد او دیدِ چشمانش و کم کردن وزنش را از طریق تفکر آرزومندانه به دست آورده است. یکی از مطالعاتی که به وسیله روانشناس امیلی پرونین و همکارانش صورت گرفته است، نشاندهنده باور به علیت ذهن در میان گروهی از دانشآموزان است. آنها متقاعد شده بودند میتوانند به وسیله فرو بردن سوزن در بدن عروسک وودو، باعث سردرد همکلاسیهایشان شوند و این که آنها میتوانند نتیجه بازیها را با تماشای تلویزیون و تمرکز بر رقابتها تحت تاثیر قرار دهند.
بحث پرونین این گونه است که مقدم بودن ذهن، بر همان قوانینی استوار است که ما برای ارزشیابی علیت همه جا از آن استفاده میکنیم. مثلا اگر رویداد الف پیش از رویداد ب اتفاق بیفتد، اگر هیچ دلیل مشخص دیگری برای ب وجود نداشته باشد و اگر الف و ب به لحاظ مفهومی مشابه باشند، الف علت ب است. این خط فکری به طور خودکار به کار گرفته میشود، حتی اگر رویداد الف صرفا یک اندیشه باشد.
همراه با بیشتر اشکال باورهای فراطبیعی، کسانی که حس میکنند کنترل زندگیشان را به دست ندارند بیشتر به پیشآگاهی اعتقاد دارند، شاید به این دلیل احساسات از پیش تعیین شده را قبول میکنند چون فکر میکنند طرح و نقشه آینده کشیده شده است، بدون این که شما در آن دستی داشته باشید.
پیتر بروگر، رئیس بخش عصبشناسی دانشگاه بیمارستان زوریخ، دریافت مردمی که به برتری ذهن بر ماده و پیشآگاهی باور دارند و آن را تجربه کردهاند، افرادی با الگویابی متمرکز هستند. آنها کسانی هستند که در یک رشته حروفی که بسرعت خاموش و روشن میشوند، کلماتی را تشخیص میدهند و در تصاویر درهم برهم، میتوانند چهرههایی را در ذهن خود ترسیم کنند. آنها بسرعت میتوانند کلمهای را که ارتباطی میان دو کلمه دیگر برقرار میکند، به شما ارائه کنند. تجربه ای.اس.پی یا جنبش فراروانی برای اولین بار رابطه میان اندیشه و رویداد را
ضروری دانست.
همچنین گزارشها نشان میدهد افرادی که به دنبال امور احساسی ـ کسانی که تازگی و انگیزههای هیجانانگیز را دنبال میکنند ـ هستند باورها و تجربیات فراطبیعی بیشتری دارند.
ارتباط با ارواح
مارس ۱۹۹۴، استفان یانگ برای یک جنایت هولناک در مورد هری و نیکولا فولر به دادگاهی در انگلستان رفت. هیات منصفه در دومین روز محاکمه با حکم محکومیت به جایگاه برگشت، اما این کار را بعد از مشورت با روح هری انجام داد.
اولین شب محاکمه، چهار نفر از قاضیان در هتل خود، مراسم احضار ارواح را به راه انداختند. روح فولر به جمع آنان پیوست و به آنان گفت استفان یانگ او را کشته و آنها باید به محکومیت او حکم بدهند. یکی از قضات بعدا گفت: «داشتم گریه میکردم و سایر خانمها نیز ناراحت بودند». آنها به بازی پایان دادند و صبح روز بعد به سایر قضات خبر دادند. قضات در نهایت در زمان بررسی و با استفاده از شاهدان زنده به محکومیت یانگ رای دادند.
مطابق موسسه گالوپ، ۳۲ درصد آمریکاییها معتقدند ارواح مردگان میتوانند برگردند و ۳۷ درصد معتقدند میتوانند خانهها را اشغال کنند. ۱۶ درصد در این مورد نامطمئن به نظر میرسند. آنها با گوشه چشم چیزی را میبینند یا شب هنگام صدایی مرموز میشنوند، مشاهداتی که براحتی میتواند در نتیجه توهمی ناشی از نور یا حیوانات خانگی به وجود آید. بعلاوه زمانی که شما به چنین چیزهایی میاندیشید، ممکن است چیزی ببینید یا بشنوید و مغز شما اغلب خود را موظف میداند این توهم را برای شما فراهم آورد، مخصوصا زمانی که خسته هستید یا ترسیدهاید.
شاید مهمترین شاهد رویت ارواح، چیزی است که حس حضور نامیده میشود ـ احساسی که به شما میگوید عاملی همراهتان و در چند قدمی شماست. چنین مفهومی را بهعنوان تجربه خارج از بدن توضیح میدهند که در آن تصویر بدن شما دو تا شده است. محققان بر این باورند که دارای یک سیستم ارزیابی برای احساس حضور دیگران هستیم. در کل میتوان گفت ما اغلب از حضور کسی در نزدیکیمان آگاه هستیم، حتی اگر بهطور آگاهانه متوجه علائمی که به سوی ما فرستاده میشوند، نشویم.
احساس حضور، بیشتر در محیطها و موقعیتهای افراطی رخ میدهد، مثلا زمانی که کسی سرما خورده یا منزوی است یا در ارتفاعات به سر میبرد یا زمانی که کسی از خستگی مفرط، ترس، گرسنگی یا وضع کسالتآور رنج میبرد. کوهنوردان معمولا از چنین توهماتی صحبت میکنند.
سرارنست شکلتون شرح میدهد در طول یک پیادهروی سی و شش ساعته «به نظر میرسید به جای سه نفر چهار نفر هستیم» و همراهان او نیز چنین فکری داشتند. ترس و تنهایی میتواند این حالت را تشدید کند.
داغدیدگی نیز عامل دیگری است. زمانی که یکی از نزدیکان را از دست بدهیم، سالهای اولیه پس از مرگ او، این اتفاق میافتد. بازماندگان ممکن است چیزهایی ببینند یا بشنوند یا حسی از نزدیکی داشته باشند. یا به شکلی شدیدتر احساس نزدیکی کنند.
اشخاص مبتلا به بیماریهای عصبی، آمادگی بیشتری برای تماس ادراکی دارند. این اختلالات میتواند عوامل غم افزا مانند اضطراب را تشدید کند، زیرا این افراد احتیاج بیشتری برای ارتباط برقرار کردن دارند.
مهدی ملک محمد
روانشناس
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست