پنجشنبه, ۲۰ دی, ۱۴۰۳ / 9 January, 2025
مجله ویستا

روایت اول شخص مفرد


روایت اول شخص مفرد

دین, هنر نمایش و شبیه در طول دوره های مختلف تاریخی زندگی بشر با هم ارتباط نزدیكی داشته اند ارتباطی كه گاه در آیین های اساطیری چون آیین قربانی, طلب باران و و گاه رابطه ای صوری بوده است

دین، هنر نمایش و شبیه در طول دوره های مختلف تاریخی زندگی بشر با هم ارتباط نزدیكی داشته اند. ارتباطی كه گاه (در آیین های اساطیری چون آیین قربانی، طلب باران و ...) و گاه رابطه ای صوری بوده است. در اندیشه اساطیری، انسان با آیین زمان خطی را می شكست و با باز تولید و شبیه سازی اعمال خدایان (كه اغلب با اعمال نمایشی همراه بوده است) با خدایان در زمان ازلی و خواستگاهی هم عصر شده فارغ از زمان نامقدس حال، به سرمنشأ كائنات می پیوست.

قرآن كریم سرآغاز و مطلع ادبیات و تحقیقات ادبی، دینی ـ اسلامی است. در سال های اخیر (مخصوصاً قرن بیستم) بررسی مؤلفه های هنری و ادبی این كتاب آسمانی در حوزه تفسیر و دیگر حوزه ها مورد توجه هر چه بیشتر متفكران قرارگرفته است. این بررسی ها راه را برای شناخت بیشتر قرآن كریم و آشكار شدن جنبه های پنهان ادبی آن، كه هم راهنمایی است برای فعالان هنر و ادبیات در حوزه های تخصصی مختلف و هم راهی برای شناخت بیشتر این معجزه الهی تمامی اعصار برای دوستداران چشمه بیكران علوم قرآنی فراهم كرده است.

قرآن كریم ، نقطه اشتراك تمامی مذاهب اسلامی هم در شیوه بیانی خود (در قصص) و هم در فضاسازی ها و تصویرسازی های خود، زبان و شیوه بیان دراماتیك را در خدمت خود قرار می دهد. شیوه بیانی كه در بسیاری موارد فراتر از زبان معمول قدرت نفوذ و تأثیرگذاری زیادی روی مخاطب و دعوت او به سوی خدا را دارد. متأسفانه، تاكنون در این حوزه (بررسی جنبه های نمایشی در قرآن كریم ) چه در ایران و چه در دیگر ممالك اسلامی جدی صورت نگرفته است. شاید این تفكر كه نمایش و سینما هنری غربی بوده و اسلامی نیستند، تأثیر بسزایی در دست كم گرفته شدن این موضوع از سوی متفكران مسلمان داشته است. درحالی كه قرآن كریم و هنرهای نمایشی می توانند ارتباطی دو سویه با هم داشته باشند؛ هنر هم می تواند در خدمت بیان مضامین قرآنی و الهی قرار گیرد و هم از منبع بی پایان ادبی و هنری قرآن كریم خود را غنی كند.

«هر كثرتی، چه كثرت متناهی باشد، چه غیر متناهی، از وحدت (ساختمایه) آغاز می شود. (ابوعلی سینا، ،۱۳۷۹ ص۱۷) و «اگر تماشاگان (تئاتر به معنای نمایشنامه و نمایش) كثرت (سیستم) انگاشته شوند، چنین به اصطلاح ـ «كثرتی» از وحدت آغاز می شود و «وحدت» به تأویل نگارنده در مناسبت با نمایشنامه و نمایش، چیزی چون ساختمایه (عنصر تشكیل دهنده) است.» (ناظرزاده كرمانی، ،۱۳۸۳ ص ۷۲)

بررسی و واكاوی ساختمایه های هنر نمایش نخستین بار در سده چهارم پیش از میلاد و در «نظریه ادبی» (بوطیقای) ارسطو صورت گرفت. ارسطو ساختمایه های هنر نمایش را به شش دسته تقسیم بندی كرد: «در هر تراژدی، صحنه آرایی، اخلاق (شخصیت)، داستان، گفتار، آواز و فكر (اندیشه) موجود است.»

(ارسطو، ،۱۳۳۷ ص۷۱) این تقسیم بندی تا سالیان طولانی مورد استفاده در نقد ادبی و نمایش بوده است. نظریه پردازان حوزه نمایش، ساختمایه های نمایش و نمایشنامه را در دسته بندی های متفاوتی تقسیم بندی كرده اند. «بنتلی» (۱۹۶۷ م) (Bentely) ساختمایه های نمایشنامه را در ۵ دسته تقسیم بندی می كند: نقشه داستانی، شخصیت، گفتاشنود، بن اندیشه و ویژگی های نمایشی. (استییان) (۱۹۶۰ م) (styan) ، دیگر محقق تئاتر تعداد این ساختمایه ها را در ۳ دسته خلاصه می كند: گفتاشنود، معنی آفرینی و تأثیرگذاری های متغیر. «ناظرزاده» نیز در تقسیم بندی خود هنر نمایش را دارای ۸ ساختمایه، اصلی می داند: نهاد مایه، بن اندیشه، نقشه داستانی، شخصیت پردازی، گفتاشنود، زمان ـ مكان، فضا ـ حالت و قراردادهای تماشاگانی.

در این كتاب از بین همه تقسیم بندی های ساختمایه های هنر نمایش (از میان آرای مختلف نظریه پردازان، از ارسطو تا به امروز)، پنج ساختمایه یعنی: نقشه داستانی، شخصیت پردازی، گفتاشنود، بن اندیشه و فضا ـ حالت مورد بررسی قرار گرفته است.

در فصل اول (نقشه داستان) پس از بررسی اهمیت قصه در قرآن و اهداف قرآن از قصه گویی، ساختارهای مختلف نقشه داستانی در قرآن كریم با ساختارهای داستان در هنرهای نمایشی (ساختار اوجگاهی، اپیزودیك و نه ـ روالی) مورد مقایسه تطبیقی قرار گرفته و یك روش شناسی علمی هر چند كوتاه در بررسی تطبیقی قصص قرآنی و هنرهای نمایشی ارائه می شود.

در بخش دیگر، شخصیت، چگونگی شخصیت پردازی اشخاص مختلف در قرآن كریم بررسی شده و در طبقه بندی های مختلف شخصیت (اصلی، فرعی، تماتیك و ...) تقسیم بندی شده با درام مقایسه می شوند. در این بخش به این سؤال كه شخصیت های قرآنی می توانند دراماتیك باشند یا نه نیز پرداخته می شود. مسأله كار پرداخت شخصیت كه از مسائل مهم در یك متن دراماتیك است از دیگر موضوع های پرداخته شده در این قسمت است.

در فصل گفتاشنود (كه برپایه نظریات محقق برجسته قرآنی «مستمصر میر» در كنار آرای نویسنده شكل گرفته است) چگونگی مكالمه شخصیت ها، گونه های مختلف گفت وگو درقرآن و درام، شخصیت پردازی افراد در گفت وگوهای قرآنی، ساختار مكالمات قرآنی و ... مورد بحث قرار می گیرد.

آیات قرآن كریم از چنان غنای معنایی برخوردارند كه حتی بزرگترین تفاسیر نیز در مقابل آنها قطره ای از دریا نیستند. فصل بن اندیشه به دنبال معرفی تفاسیر گرانسنگ مختلف كه راه را برای نمایشنامه نویس، فیلمنامه نویس و ... در جهت درك بهتر آیات قرآنی (كه مورد اقتباس برای اثر هنری قرار می گیرند) هموارتر می كنند، است.

در بخش پایانی فضا ـ حالت چگونگی تصویرسازی و فضاسازی های صورت گرفته در بخشی از آیات قرآنی بررسی می شود. مثال های آمده در این فصل فقط بخش كوچكی از فضاسازی های بی پایان تصویر و نقاشی در آیات قرآنی را در برمی گیرد. از آنجایی كه فضا و حالت در آثار هنری، بیشتر از ذهن خلاق هنرمند برمی خیزند این فصل بیشتر به دنبال معرفی و دادن ایده بوده است تا ارائه یك روش شناسی علمی.

● نقشه داستانی

ارسطو در رساله فن شعر خود، نقشه داستانی (میتوس) را مهم ترین جزء درام به شمار می آورد. مترجمان عرب این اصطلاح را به «الخرافه»، «المثل» و «القول الخرافی» ترجمه كرده اند. در دیدگاه، ساختار روایت سازنده اصلی میتوس است و افسانه مضمون یا معناپردازی های نویسنده میتوس را نمی سازند. «تركیب وقایع (ساماندهی رویدادها) مهم ترین جزء از اجزای شش گانه درام است. تراژدی در اصل تقلید آدمیان نیست، بلكه تقلید اعمال (كار پرداختها) است.» (ناظرزاده كرمانی، ،۱۳۸۳ ص ۷۵) هر علتی در نمایشنامه محصول علل و رویدادهای پیشین و سازنده علل بعدی است. «ناظرزاده» در مورد نقشه داستانی می نویسد: «نقشه داستانی فرآورده كارپرداخت ها و تكاپوهای شخصیت هایی است كه به روال «ستیزه و تنش» آنها را فرا گرفته است. هنگامی كه شخصیت های نمایشی به كارپرداخت دست می یازند، رویداد نمایشی پدید می آید.» (ناظرزاده كرمانی، ،۱۳۸۳ ص ۱۵۸) «پیفستر) (Pefister) روال داستانی در نمایشنامه را دارای سه شناساگر می داند:

«۱) دارای دست كم یك شخصیت انسانی» و یا جانور و چیزی كه تشخیص انسانی یافته است، می باشد.

۲) داستان دارای «ژرف پهنا» یا بعد زمانی است.

۳) داستان دارای ژرف پهنای مكانی است. (ناظرزاده كرمانی، ،۱۳۸۳ ص ۱۶۰)

نقشه داستانی تمامی دیگر ساختمایه های نمایشی مانند «فضا - حالت»، «شخصیت» و... را در بر می گیرد و بنیادی زیباشناسیك است كه در بستر آن با منطقی داستانی هر كارپرداخت، كارپرداخت بعدی را تولید و داستان را به جلو می برد.

● اهمیت قصه (داستان) در قرآن كریم

داستان پردازی در كلام خداوند دارای اهمیت فراوان است (كلمه «قصص» در عربی بر وزن «عسس» كه واژه «قصه» از آن گرفته شده بیشتر به روایت یا رویدادی واقعی در زمان گذشته دلالت دارد.) اهمیت قصه در قرآن كریم به اندازه ای است كه خداوند در بیش از ۱‎/۶ آیات قرآن به بیان قصه می پردازند.

● اهداف قرآن از قصه گویی

مهم ترین هدف از روایت در قرآن كریم، دعوت انسان به سوی خداوند است. روایت در قرآن به شیوه های مختلف در خدمت هدف اصلی دین كه همان دعوت انسان ها به سوی خدا و رستگاری انسانهاست، قرار می گیرد. «سید قطب» متفكر و مفسر بزرگ در كتاب خود «التصویر الفنی فی القرآن» اهداف قرآن از قصه گویی را به شرح زیر طبقه بندی می كند.

۱) اثبات وحی بودن قرآن كریم: محمد (ص) خواندن و نوشتن نمی دانست و با دانشمندان یهودی و مسیحی نیز همنشین نبوده، بیان احوال و قصص انبیا و امت های پیشین خود دلیلی است بر حقانیت قرآن مجید و وحی بودن آن. در سوره یوسف آیه ۳ می آید: «ما نیكوترین سرگذشت را به موجب این قرآن به تو وحی كردیم و بر تو حكایت می كنیم و تو قطعاً پیش از آن از بی خبران بودی.» در سوره هود آیه ۴۹ نیز می آید: «این از خبرهای غیب است كه آن را به تو وحی می كنیم. پیش از این نه تو آن را می دانستی و نه قوم تو. پس شكیبا باش كه فرجام نیك از آن تقواپیشگان است.» این تذكر به وحی بودن قرآن در بیشتر مواقع در اول (مانند آیه ۴۴ سوره آل عمران) قصه یا در پایان آن (مانند آیه ۵۰ سوره هود) ذكر می شود و گویی با این پیام به خواننده یا شنونده تأكید می شود كه به داستان پیش رو همانند داستان های معمولی ساخته انسان ننگرند و سعی در دریافت معنای درونی كلام الهی داشته باشند.

۲) تمامی ادیان توحیدی منبع الهی دارند: داستان های قرآن اغلب روایت پیامبران قبل از حضرت محمد (ص) هستند. در هنگام روایت قصص انبیا در پایان، میان یا ابتدای قصه همواره به این مهم تأكید می شود كه ادیان پیشین و دین اسلام همگی ادیان توحیدی و از جانب خداوند هستند. به این ترتیب قصه های پیامبران گذشته با این نگره قرآنی به نحو بسیار زیبایی با سرگذشت حضرت محمد (ص) گره زده شده و پیام وحدت تمام ادیان توحیدی به نحوی در پس زمینه داستان به خواننده منتقل می گردد: «و در حقیقت موسی و هارون را فرقان دادیم و این برای تقواطلبان روشنایی و نوراندازی است. همان كسانی كه از پروردگارشان در نهان می ترسند و از ساعت [قیامت] هراس كنند و این كتاب یادكردی خجسته است كه آن را نازل كردیم، آیا باز آن را انكار می كنید.» (سوره انبیا، آیات ۴۸-۵۰)

۳) تأكید بر یگانگی ادیان و الوهیت خداوند: این موضوع مكرراً در قصص انبیا در قرآن مجید تكرار می شود: «ما در حقیقت نوح را به سوی قومش فرستادیم. پس او گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید كه شما را جز او معبودی نیست.» (اعراف، ۵۵) یا در آیه ۶۵ همان سوره، خداوند می فرماید: «و به سوی قوم عاد، هود برادرشان را فرستادیم. گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید كه شما را جز او معبودی نیست.» و در ادامه و در آیه ۷۳ از همان سوره خداوند می فرماید: «و به سوی قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم. گفت: ای قوم من! خدا را بپرستید كه شما را جز او معبودی نیست.» در ادامه همین سوره و در آیه ۸۵ دوباره می آید: «و به [شهر] مدین برادرشان شعیب را فرستادیم. گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید كه شما را جز او معبودی نباشد.» كه همگی در پی اثبات وحدت و یگانگی ادیان توحیدی است.

۴) تأكید بر چگونگی دعوت پیامبران و برخورد قوم آنها با فرستادگان خدا: روند داستانی قصص انبیا در قرآن كریم به طور كلی این گونه است: دعوت پیامبران، تكذیب آنان از سوی قوم و در نهایت نازل شدن عذاب الهی بر قوم. در جای جای قصص قرآن مجید به این پیام الهی كه پیامبران هم سرگذشت و هم پیام واحدی داشتند، بر می خوریم، در آیه ۱۰۱ از سوره اعراف به همین روند دعوت، تكذیب و عذاب به روشنی اشاره می شود: «این روایت شهرهاست كه برخی از آنها را بر تو نقل می كنیم. در حقیقت پیامبرانشان دلایل روشن برایشان آورند، اما آنان به آنچه قبلاً تكذیب كرده بودند [باز] ایمان نمی آورند و این گونه خدا بر دلهای كافران مهر می نهد.»

۵) بیان مشترك بودن دین حضرت محمد(ص) و دین ابراهیم(ع)

اغلب به این هدف از قصه گویی در اثنای قصه تأكید نمی شود، اما در جاهای مختلف قرآن كریم، خداوند یكی از اهداف قصص انبیا را همین ریشه های مشترك میان ادیان توحیدی بر می شمرد: «آیین پدر شما ابراهیم همان كس كه از پیش شما را مسلمان نامید.» (سوره حج آیه ۷۸). در آیه ۴۸ سوره مائده خداوند دوباره این گونه به اصل مشترك دین ابراهیم(ع) و حضرت محمد(ص) تأكید می فرمایند: «و قرآن كریم را به حق مؤید آن چه از كتاب پیش از آن است و نگهبان بر آن بر تو فرستادیم.»

۶) وعده پیروزی نهایی پیامبران و هلاك منكران: یكی از اهداف اصلی قرآن كریم اطمینان قلبی دادن به رسول اكرم(ص) در به انجام رساندن رسالت خویش است و در قصص قرآن كریم به این مهم به كرات اشاره می شود: «و هر یك از سرگذشت های پیامبران [خود] را كه برتو حكایت می كنیم، چیزی است كه دلت را بدان استوار می گردانیم و دراین ها حقیقت برای تو آمده و برای مؤمنان اندرز و تذكر است.» (آیه ۱۲۰ از سوره هود)

۷) هشدار و بشارت: روند دعوت از سوی پیامبران، تكذیب قوم و در نهایت هلاك منكران كه پیشتر به آن به عنوان یكی از ساختارهای قصص قرآن مجید اشاره شد، در بطن خود حامل پیام دیگری برای خوانندگان قصه های انبیا است: می توانند با پذیرش دعوت الهی از مؤمنان و نجات یافتگان و با رد آن از منكران و هلاك شوندگان باشند: مانند اشاره ای كه در آیه ۱۳۶ از سوره نحل به این مهم می شود « و در حقیقت در میان هر امتی فرستاده ای برانگیختیم [تا بگوید:] خدا را بپرستید و از طاغوت بپرهیزید. پس از ایشان كسی كه خدا [او را] هدایت كرده، و از ایشان كسی است كه گمراهی بر او سزاوار است. بنابراین در زمین بگردید و ببینید فرجام تكذیب كنندگان چگونه بوده است.»

احسان مقدسی

فهرست منابع و مآخذ:

- ارسطو، ،۱۳۳۷ هنر شاعری (پئوتیكا)، ترجمه فتح الله مجتبایی، بنگاه نشر اندیشه، تهران

- بستانی، محمود، ،۱۳۷۱ پژوهشی در جلوه های هنری داستانهای قرآن، ترجمه محمدحسن جعفرزاده، بنیاد پژوهشهای اسلامی آستان قدس رضوی.

- حری، ابوالفضل: كنكاشی در سوره والعادیات، مركز مطالعات و تحقیقات هنری (زیباشناخت شماره ۵)، ۱۳۸۰.

- شاپوری میاندوآب، سعید، ،۱۳۷۹ پایان نامه كارشناسی ارشد: جلوه دراماتیك قرآن با تكیه بر احسن القصص، دانشگاه تهران.

- طباطبایی، ،۱۳۷۵ تفسیر المیزان، انتشارات قرآن.

عبدل حیم، ام. آ. اس، ،۱۳۸۰ بافت و مناسبات بینامتنی: راهگشای تفسیر قرآن، ترجمه ابوالفضل حری، مركز مطالعات و تحقیقات هنری (زیباشناخت شماره ۴).

- قطب، سید، ،۱۳۵۹ آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند، بنیاد قرآنی.

- میر، مستضر: سوره به منزله كلیت، سیری در تفسیر قرآن در قرن بیستم، ترجمه ابوالفضل حری، مركز مطالعات و تحقیقات هنری (زیباشناخت شماره ۸)، ۱۳۸۲.

- میر، مستضر، ،۱۳۸۲ گفت و گو در قرآن. ترجمه ابوالفضل حری، مركز مطالعات و تحقیقات هنری (زیباشناخت شماره ۹).

- ناظرزاده كرمانی، فرهاد، ،۱۳۸۳ درآمدی به نمایشنامه شناسی، انتشارات سمت.

- نیوورث، آنجلیكا، ،۱۳۸۱ تصاویر و استعارات در آیات آغازین سور مكی، ترجمه ابوالفضل حری، مركز مطالعات و تحقیقات هنری (زیباشناخت شماره ۷).


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 9 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.