یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
تجلی معنویت و تثبیت ارزش های انسانی
اگر زمینه تولید و خواستگاه سینما را در جهان سرمایه داری بدانیم و برای آن تاریخ صد ساله ای در مغرب زمین تصور کنیم، با رونق روز افزون این صنعت که آن را به یک تولید عظیم سرمایه تبدیل کرده است روبرو می شویم. اگرچه انگیزه اولیه ایجاد سینما در انقلاب صنعتی غرب و تکامل در راستای توجهات علمی بوده است اما وجه مادی و ماتریالیستی این اختراع را به تمدن غرب با ماهیت الحادی منصوب میکند. خاصیت افسونگری سینما و نگاه ابزاری به جلوههای هنری، ستارگان سینما را به بزرگترین الگوی جوانان مبدل کرده و سبک و سیره زندگی آنان را به تسخیر خود درآورده است. هم اکنون سینمای آمریکا به عنوان سمبل تفکرات الحادی و اومانیستی، سینمای تعقل گرا، روشنفکرانه و نئورئالیستی اروپا را به کناری زده و تمام ژانرهای گوناگون اعم از ملودرام، عشقی، جنایی، تخیلی، جنگی، تاریخی، کمدی و حتی مذهبی را به خدمت گرفته است و نهایتا به وسیله سرگرمی و شیوه تحریک هیجانات عاطفی و خشم درونی، ابزاری برای سیاستمداران و حاکمان می باشد و در خدمت ابتذال، خشونت و شهوت. در چنین موقعیتی نگاه استراتژیک در به خدمت گرفتن این ابزار در راستای یک سینمای متفاوت و سالم از منظر توحیدی و اخلاقی که جهت گیری توسعه معنویت و ارزشمداری را به همراه دارد نگاهی بس مهم است.
اولین پرسش آن است که سینمای دینی چیست؟
سینمای دینی ابزاری است که توسط آن باورها و ارزش های عمیق انسانی و دینی را در جهت زندگی سالم متجلی و متبلور می نماید. سینمای دینی آن است که بتواند تجسم و تجسد دهنده آرمانهای الهی و تقویت کننده هویت انسانی باشد. سینمای دینی آن است که بتواند صیقل دهنده روح و فطرت انسان و متعادل کننده احساسات و عواطف مقدس آن باشد. سینمای دینی باید بتواند اوضاع عقلی ایجاد کرده و در جهت تعالی بخشیدن عقل و فکر انسان باشد. سینمای دینی آن است که حکمت وجود، حیات وخلقت الهی را تبیین نماید. سینمای دینی باید بتواند داستان انسان های سر به سنگ نخورده و الگوی انسانیت را به تصویر بکشد. کارگردان و فیلمنامه نویس سینمای دینی بایستی در سوژه یابی، تجربه دراماتیک، نگاه دقیق و معنادار به حوادث اطراف و تقویت حس زیبایی شناسانه کار کنند. خلاصه سینمای دینی گاهی به صورت صرفا نمادین است و گاهی عمیق و ریشه دارتر. باید قالب های جدید را شناخت و از نظر فنی قوی شد اما می توان در جلسات تخصصی به این سوالات پاسخ داد و بحث کرد که حرف های کلیدی است.
اکنون باید مطرح کرد که سینمای دینی از نظر ژانر و قالب، شکل و محتوا چه وجه امتیازی با سینمای غیر دینی دارد؟ چه نسبتی میان مخاطب سینمای دینی و سوژههای آن وجود دارد؟ تفاوت بین سینمای دینی، سینمای اسلامی و سینمای عرفانی و سینمای معنوی چیست؟ تفاوت سینمای دینی با سینمای معناگرا در غرب چیست؟ سفر به درون فطرت آدمی و مطرح کردن فضایل اخلاق انسانی، در یک فضای آرام و منطقی و متین از ویژگیهای سینمای معناگراست. سینمای غرب به دو دسته معناگرا و غیرآن تقسیم شده وهر یک مخاطبان و اثرپذیران خاص خود را دارا می باشد که توجه به نوع اول در میان مخاطبین بویژه نسل جوان رو به گسترش است و مطمئنا در کنار سینمای دینی، سینمای غیر دینی هم وجود خواهد داشت و این نیاز جامعه است. اما جهت گیریهای هنری نظام دینی، مطمئنا بایستی در جهت ترویج وحمایت از سینمای دینی باشد. رویههای دینی را میتوان به سه بخش «تظاهرات و مناسک دینی»، « فضایل و گرایش های اخلاقی و معنوی» و «بینش ها و باورهای دینی» تقسیم کرد که کم توجهی به بخش های فضایل اخلاقی و گرایش های دینی و همچنین بینش ها و باورهای مذهبی که لایه های نهفته تر وجود انسان دیندار است در سینمای ایران به چشم میخورد که باید خارج کردن مبحث دین ودینداری از تظاهرات مرسوم را مورد توجه قرار داد. ایجاد ظرفیت های اجتماعی و فرهنگی در راستای رشد و تعالی انسان، توسعه معنویت وتثبیت اخلاق و ارزش های انسانی - الهی رسالت های خانواده هنر بویژه فیلمسازان و فیلمنامه نویسان است و زبان گفتگو با جوانان نیز زبان هنر می باشد که محتوای عمیق و لطیف دینی را به کام تشنه ایشان به زیبایی می چشاند.
ما باید بتوانیم در تمام ژانرها حتی ژانر کمدی، نقش دین و هنر دینی را معرفی نماییم نه اینکه بگوییم کمدی دینی بلکه از محتوای یک اثر کمدی می توانیم حس رضایت، امید، نشاط، عشق و پیوند عاطفی را با کائنات برقرار کنیم. سینمای دینی باید ترجمه و تفسیر تصویری قرآن و روایات و نظرات ناب باشد و به همین دلیل فیلمسازان که محتوای فیلم به فهم و درک آنان متکی است باید دین را فهمیده و حس ولمس کرده باشند تا در آثارشان تجلی عینی پیدا کند.
نکته مهم دیگر آن است که فیلمساز در آثار دینی خود باید به پختگی و بلوغ رسیده و تجربه پرداخت آثار پیچیده را پیدا کرده باشد. ما در غرب، فیلمسازان سینمای معناگرا و مذهبی را می بینیم. مثلا «مارتین اسکورسیزی» بعد از ساختن چند فیلم در اوج پختگی خود وارد چنین آثاری می شود.
کارگردانانی مانند مل گیبسون که مصائب مسیح را می سازند یا آثار فیلمسازان دیگر همچون مهرهفتم، بوروس قدرتمند، ارباب حلقه ها، ماتریکس، زندگی دیوید گیل، پالپ فیکشن که بر اساس یک آیه از انجیل ساخته شده، کی پکس، المین تری، ژاندراک و ... همگی از یک پختگی در سینمای معناگرا و دینی حکایت می کنند. در سینمای خود ما نیز آثار ماندگاری وجود دارد مانند؛ رنگ خدا «مجید مجیدی»، استعاذه «مخملباف»، تنگسیر و بسیاری دیگر که آفریده شده است. نکته دیگر که باید از خاطر دور نداشت، آن است که کثرت پیام در محتوای فیلم دینی قدرت پرداخت را از هنرمند می گیرد. لازم نیست پیام زیاد باشد بلکه یک پیام پردازش شده که به جان مخاطب بنشیند بسیار مناسب تر است. نکته بعدی آن است که برخی فیلمنامه نویسان و کارگردانان ما درسینمای دینی، دین را در خرافه گرایی و مرگ محوری و حوادث تلخ، جستجو میکنند. مشخص نیست که چرا تنها دین را در روستاها و یا محیطی همچون جنگ می برند. مگر در شهرها، در شادیها و در زندگی های شیرین نمی توان آن را به نمایش کشید؟ آن هم دینی که اساسا نشاط آفرین و انرژی زا و نیرو بخش و هدفدار است.
شراره گل محمدی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
امیرعبداللهیان حسین امیرعبداللهیان اوکراین دولت سیستان و بلوچستان انتخابات جنگ مجلس شورای اسلامی حجاب دولت سیزدهم افغانستان مجلس
سیل هواشناسی تهران شهرداری تهران بارندگی سازمان هواشناسی باران فضای مجازی یسنا آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
هوش مصنوعی خودرو دلار قیمت خودرو قیمت دلار مسکن قیمت طلا تورم بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان ارز
مسعود اسکویی تلویزیون ایتالیا صدا و سیما دفاع مقدس حج مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران سازمان صدا و سیما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل جنگ غزه حماس روسیه آمریکا انگلیس یمن نوار غزه ایالات متحده آمریکا جنگ اوکراین
فوتبال پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر باشگاه استقلال بازی باشگاه پرسپولیس علی خطیر جواد نکونام بایرن مونیخ
خواب آیفون اینستاگرام دیابت اپل ناسا صاعقه تبلیغات موبایل گوگل
سلامت کبد چرب فشار خون گرما