جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

حمل و نقل عمومی و گره هایی که به آن توجه نمیشود


حمل و نقل عمومی و گره هایی که به آن توجه نمیشود

ایران از جمله کشورهای دارای ترافیک شهری است و با رشد روزافزون جمعیت و همچنین افزایش تصاعدی وسایل نقلیه شخصی هر روز بیش از دیروز بر این معضل افزوده میشود

ایران از جمله کشورهای دارای ترافیک شهری است و با رشد روزافزون جمعیت و همچنین افزایش تصاعدی وسایل نقلیه شخصی هر روز بیش از دیروز بر این معضل افزوده میشود. بر همگان آشکار است که نتایج ترافیک چیزی نیست جز هدر رفت وقت مردم و به تبع آن ایجاد تنشهای روانی و عصبی شدن آنان و نیز مصرف سوخت بیهوده و در نتیجه هدر رفت سرمایه های ملی و از همه مهمتر ایجاد آلودگی های زیست محیطی.

از آثار اقتصادی این مسئله که چشم بپوشیم، در این میان دولت و مدیریت شهری اش کارهایی ناکافی برای مقابله و حل این مسئله که درحال تبدیل شدن به معضل است، انجام داده اند. از جمله ایجاد حمل و نقل عمومی در شهرها و ایجاد بزرگراهها در چند کلان شهر انگشت شمار! مسئله ای که همگان شاهد آن هستند افزایش هرچه بیشتر ترافیک است و نه کاسته شدن از آن! علت آن از جنبه های مختلف قابل بررسی است که من به چندی از آنها که مهمتر به نظر میرسند، اشاره میکنم.

اولین مسئله تولید خودروهایی بی کیفیت با مصرف و آلودگی بالا و عرضه آنها با قیمت بسیار بالا توسط خودروسازان داخلی است که بسیار عجیب بدون کوچکترین گزندی به گرانفروشی ادامه داده و توسط وضع قوانینی سختگیرانه از جانب دولت حمایت میشوند و میتوان گفت مافیایی انحصاری را در چنگ دارند. عرضه این خودروهای عجیب گران و با کیفیت پایین موجب سه اثر میشوند. نخست آنکه موجب تشدید آلودگی هوا میشوند. دوم آنکه مصرف بالای سوختشان هم سرمایه ملی را به باد میدهد و هم غیر مستقیم هزینه های حمل ونتقل را بالا میبرد.

اصلی ترین نکته و سومین مورد آنستکه عرضه خودروها با چند برابر قیمت واقعی باعث میشود حمل و نقل گران تمام شود و چون حمل و نقل بر روی قیمت تمام شده تمام کالاها اثر دارد، قیمت عرضه تمام اجناس در کشور را بیش از آنچیزی نماید که باید باشد و این یعنی یک بار و فشار همه جانبه بر مردم!

برای آنکه نقطه تاریکی باقی نماند این مسئله را بیشتر موشکافی میکنم. وقتی فردی که در سیستم حمل و نقل کار میکند خودرویی را جهت کار و کسب درآمد بوسیله آن گران بخرد، مجبور است برای جبران و درآوردن هزینه ای که کرده است یعنی قیمت خودرو، مبلغی را برای جابجایی کالا یا مسافر در نظر بگیرد که بتواند بطور منطقی هزینه را به او بازگرداند و تأمین هزینه های جاری او را بنماید. بطور مثال فرض کنید فردی پرایدی را بجای ۳ میلیون تومان ۹ میلیون تومان بخرد. اگر با کورسی ۱۰۰ تومان میتوانست در مدت یکسال پول اقساط خودرو را بپردازد، اکنون میبایست در هر کورس ۳۰۰ تومان کرایه بگیرد تا بتواند اقساطش را پرداخت نماید. حال به این موارد هزینه بیشتر سوخت و هزینه های استهلاک غیر منطقی خودرو را به دلیل نا مرغوبی آن بیافزایید! این مسئله حتی در مورد خودروهای حمل و نقل عمومی و به سبب آن بر روی کرایه های حمل و نقل عمومی صادق است و نتنها بر روی کرایه بلکه بر روی شکل سرویس دهی آنها تأثیر بسیار منفی گذاشته است.

این تأثیر به شکلهای مختلف نمود پیدا کرده است، از جمله:

۱) افزایش کرایه های بخش حمل ونقل عمومی به علت هزینه های اولیه (خرید اتوبوسها و واگنهای مترو با قیمت بالا) و هزینه های جاری بالا (هزینه سوخت و استهلاک بالا)

۲) کمبود وسایط نقلیه عمومی به دلیل هزینه بر بودنشان چه در هنگام خرید و تهیه شان و چه در هنگام استفاده و نگهداریشان!

این عوامل سبب شده که شهرداری ها چاره اندیشی کنند و از راه حل هایی که به ذهنشان رسیده است، واگذاری اتوبوسهای شرکت واحد اتوبوس رانی به اشخاص برای برگرداندن هزینه های صرف شده به بودجه محدودشان میباشد. در نگاه نخست این حرکتی هوشمندانه است اما عواقبی را در پی داشته که گردن استفاده کنندگان را گرفته است. یکم آنکه پول خرید اتوبوس به وسیله رانندگانشان را مردم توسط افزایش کرایه ها پرداخت میکنند. دوم آنکه رانندگان برای کسب پول بیشتر و زحمت کمتر در ایستگاههای پایانی مسیرها آنقدر میاستند تا تمام صندلی ها پر شوند و سپس حرکت میکنند!

این امر نتنها سبب میشود مسافرین ایستگاههای بعدی مجبور به سرپا ایستادن شوند بلکه کلیه مسافرین بسیار معطل شوند که این نقض غرض آنان در استفاده از وسایط حمل و نقل عمومی است. یعنی مسافر میخواهد از حمل و نقل عمومی استفاده نماید که کمتر وقتش به علت ترافیک هدر رود اما اکنون با معطلی در ایستگاههای اتوبوس یا مترو همان وقت را از دست میدهد و در بسیاری از موارد باید سرپا بایستد و به علت شلوغی و ازدحام جمعیت در سوار و پیاده شدن دچار مشکل شود.

گاهی هم آنقدر این وسایل شلوغ هستند که اصلا جایی برای سوارشدن نمیابد! با این وضعیت شهروندان بخود میگویند من که خودرو دارم چرا وقت خودم را ایستاده در ایستگاهها یا ایستاده و تحت فشار جمعیت در وسایط نقلیه عمومی تلف کنم؟ لااقل در خودروی خود مینشینم و فشار و هوای بدون تهویه مناسب وسایط نقلیه عمومی را لازم نیست تحمل کنم! این عملکرد باعث میشود شهروندان به استفاده از حمل و نقل عمومی بی رغبت شوند که این یعنی تشدید معضل اصلی که همانا ترافیک سنگین است.

جای بسی شگفتی است که دولتمردان نسبت به این موضوع بی تفاوتند و کاری مؤثر در جهت رفع آن انجام نمیدهند. در نخستین قدم آنان میتوانند اتوبوس ها را وادار کنند در پایانه ها بیش از ۲ تا ۳ دقیقه توقف نکنند. زیرا همانطور که همه شاهد هستند همه روزه در همه ساعات حتی در ساعات اوج شلوغی که مترادف با ساعات شروع و پایان کار ادارات و شرکتها و مدارس میباشد، صدها اتوبوس روشن در پایانه های ایستگاهی متوقف هستند و سرویس دهی نمیکنند. اگر روشی در پیش گرفته شود که اتوبوسی در پایانه ها یا هرجای دیگری توقف بی مورد اینچنینی (توقف پرشدن از مسافر) رخ ندهد، حمل ونقل عمومی دستخوش تغییری مثبت در جهت ارایه خدمت بهتر خواهد شد و به تبع آن شهروندان وقتی ببینند که شأن و منزلت و کرامتشان مورد احترام قرار میگرد، استقبال مناسبی از حمل و نقل عمومی خواهند نمود.

در قدم بعدی دولت میبایست مافیای انحصار گرای وسایط نقلیه را درهم شکند تا به موجب آن تحول اساسی در توسعه حمل و نقل کلی جامعه و در درجه بعدی اقتصاد کشور و ملت صورت پذیرد که با اتفاق افتادن این حرکت جهشی بزرگ لااقل در صنعت حمل ونقل رخ خواهد داد. مثلا شرکت اتوبوسرانی با ۱۰۰ میلیون تومان بجای آنکه مثل امروز یک دستگاه اتوبوس بخرد ۳ یا ۴ دستگاه خریداری کرده و به حمل و نقل اضافه میکند. یا راننده تاکسی یا وانت بجای آنکه ۱۰۰۰ تومان برای مسیری کرایه بگیرند تا بتوانند هزینه هایشان را مستهلک کنند، ۳۰۰ تومان کرایه خواهند گرفت و یا اشخاص بجای آنکه پس از ۳۰ سال خودروی فرسوده شان را اسقاط کنند پس از ۱۰ سال اسقاط خواهند کرد و همه اینها موجب کاهش آلودگی های زیست محیطی خواهد شد.

مهدی صادقیان