شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن


خطبه غدیر و آیات مطرح شده در آن

در سال دهم هجرت, بعد از اتمام حج, كه آن را به نامهای متعددی خوانده اند,همچون «حجهٔ الوداع» و «حجهٔالبلاغ», «حجهٔ الكمال», «حجهٔ التمام» و حجهٔ الاسلام در «غدیر خم» قبل از جحفه كه راههای
متعددی همچو اهل مدینه, مصر, عراق, از آنجا منشعب و
جدامی شود, حادثه ای رخ داد كه

در سال دهم هجرت، بعد از اتمام حج، كه آن را به نامهای متعددی خوانده‏اند،

همچون «حجهٔ‏الوداع» و «حجهٔ البلاغ»، «حجهٔ‏الكمال»، «حجهٔ التمام» و حجهٔ الاسلام در «غدیر خم» قبل از جحفه كه راههای متعددی (همچو) اهل مدینه، مصر، عراق، از آنجا منشعب و جدا می‏شود، حادثه‏ای رخ داد كه می‏توانست سعادت ابدی بشریت را تضمین كند و برای همیشه، انسانها را از ضلالت و گمراهی نجات بخشد، به این جهت، داستان غدیر یك قصّه تاریخی خاص نیست كه زمان آن گذشته باشد و همین طور یك حادثه شخصی نیز نیست كه پیامبر فقط علی(ع) را به عنوان وصی خود (آنچنان كه شیعیان می‏گویند) و یا به عنوان محبوب جامعه اسلامی (آنچنان كه اهل سنّت مدّعی هستند) معرّفی نموده و در نتیجه تاریخ مصرف آن گذشته باشد، بلكه در غدیر خم تاریخ كل بشریت رقم خورد، چرا كه امامت امامان در طول تاریخ مطرح و تبیین شد، حقیقتی كه از امیرمؤمنان آغاز می‏شود و به مهدی صاحب الزّمان(ع) منتهی می‏گردد. مخالفان نیز این را به خوبی فهمیده‏اند، لذا از همان آغاز تلاش كردند (و در حدّی موفق شدند) كه داستان غدیر را تأویل نمایند، چرا كه اگر فقط امامت امیرمؤمنان بود. ممكن بود به نوعی آن را پذیرا شوند، ولی آنچه ترس داشتند و دارند، ادامه كار، و تداوم امامت و ولایت در طول تاریخ است كه سخت مخالفان را خلع سلاح می‏كرده است. بنابراین به شدّت در مقابل آن قرار گرفتند و از اوّل زیر بار نرفتند تا جلوی استمرار آن را نیز بگیرند.

و پیامبر اكرم(ص) نیز به خوبی به این مسئله توجّه داشته لذا تصریح فرمود كه امامت ادامه دارد «...ثم من بعدی علی ولیّكم و امامكم بامر اللّه ربّكم ثم الامامهٔ فی ذرّیتی من ولده الی یوم تلقون اللّه عزّ اسمه و رسوله؛(۱) سپس بعد از من علی ولیّ شما و امام شما به فرمان خداست. سپس امامت در نسل من از فرزندان علی تا روزی كه خدا و رسولش را ملاقات كنید، می‏باشد.»

آنچه پیش رو دارید نگاهی است به آیاتی كه در خطبه غدیر درباره امامت علی(ع) و دیگر امامان (ع) مورد استدلال و اشاره قرار گرفته است.

●نكاتی از حدیث و حادثه غدیر

یك نگاه اجمالی به خطبه و حدیث غدیر، و وقایعی قبل و بعد از آن بخوبی این نكته را روشن می‏سازد كه بحث امامت علی(ع) و تداوم آن مطرح بوده است به جهت این نكات:

۱ـ پیامبر اكرم(ص) حدود نود هزارنفر تا یكصد و بیست هزار نفر را در گرمای شدید در چهار راهی جحفه متوقف ساخت كه نشانگر اهمّیت مسئله مطرح شده می‏باشد.

۲ـ خطبه خویش را با ذكر این نكته آغاز می‏كند كه رحلت من نزدیك است و به زودی دعوت حق را لبیك می‏گویم، این خود نشان از آن دارد كه در پی مطرح كردن جانشین خویش می‏باشد.

۳ـ از مردم اقرار و اعتراف گرفت كه آنچه را خداوند برای آنان از اعتقادات و احكام و اعمال فرستاده است به آنها ابلاغ نموده و خدا را بر این اقرار شاهد گرفت.

۴ـ حدیث ثقلّین را مجدداً یادآوری نمود كه اگر می‏خواهید دچار گمراهی نشوید از قرآن و اهل بیت(ع) جدا نشوید، و این سخن مقدمه‏ای است برای نكته بعدی.

۵ ـ بعد از این كه دست علی(ع) را بالا می‏برد و از مردم اقرار می‏گیرد كه خدا و رسولش بر آنان ولایت دارند، می‏فرماید: «هر كس كه من مولای او هستم علی مولای اوست» یعنی همان ولایتی كه برای پیامبراكرم(ص) ثابت است، كه ولایت زعامت و حكومت بر آنان باشد، برای علی(ع) نیز ثابت است.

۶ـ جمله «من كنت مولاه و...» را سه بار و به قول احمد حنبل چهار بار تكرار نمود تا هم تأكیدی شده باشد و هم كسانی كه متوجّه نشده‏اند، متوجه شوند.

۷ـ در حق كسانی كه ولایت علی(ع) را بپذیرند دعا، و در حق كسانی كه آن را رد كند نفرین نمود.

۸ ـ آیات عدیده‏ای از قرآن از جمله آیه تبلیغ اكمل و...، مورد استدلال و استشهاد قرار گرفت كه بعداً بیان می‏شود.

۹ـ تبریك گفتن حاضران و بیعت زن و مرد با امیرمؤمنان(ع) و... همه نشانگر این مطلبند كه هدف، معرّفی امامت امیرمؤمنان(ع) و تداوم آن بوده است.

●با توجّه به این نكات سراغ آیاتی می‏رویم كه در خطبه غدیر و بعد از آن مورد استدلال و اشاره قرار گرفته و یا بعد از حادثه نازل شده است.

۱ـ آیه تبلیغ یا اعلام امامت

بعد از ثنا و ستایش الهی فرمود: «فاوحی الیّ...«یا ایّها الرسول بلّغ ما انزل الیك من ربّك و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و اللّه یعصمك من النّاس؛(۲) ای پیامبر! آنچه از طرف پروردگارت بر تو نازل شده است، كاملاً (به مردم) برسان، و اگر نكنی، رسالت او را انجام نداده‏ای، خداوند تو را از (خطرات احتمالی) مردم نگاه می‏دارد.»(۳) آنگاه ادامه داد كه مردم! جبرئیل سه بار نازل شده است كه خداوند فرمان داده كه در میان این جمع برای سفید و سیاه اعلام كنم كه: «انّ علیّ بن ابی طالب اخی و وصیّی و خلیفتی و الامام بعدی؛(۴) كه به حقیقت علی بن ابی طالب برادر و وصی و جانشین و پیشوای بعد از من است.»

در منابع اهل سنّت می‏خوانیم كه ابن عباس نقل كرده است كه آیه «یا ایها الرّسول...» در مورد علی(ع) نازل شد. خداوند به رسول خدا فرمان داد كه در مورد (ولایت) علی(ع) تبلیغ نماید. سپس پیامبر خدا دست علی را گرفت و فرمود: هر كس من صاحب اختیار اویم پس علی صاحب اختیار اوست پس خدایا دوست بدار كسی را كه او را دوست بدارد و دشمن بدار كسی كه او را دشمن بدارد.»(۵)

۲ـ علی سرپرست شماست

دوّمین آیه كه مورد استشهاد پیامبر اكرم(ص) قرار گرفته آیه ولایت است، حضرت فرمود: «و هو ولیّكم بعد اللّه و رسوله، و قد انزل اللّه تبارك و تعالی بذلك آیهٔ من كتابه؛ علی صاحب اختیار و ولیّ شما است بعد از خدا و رسولش، و در این آیه در قرآنش نازل فرموده است، آنجا كه می‏فرماید: «انّما ولیّكم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلاهٔ و یؤتون الزّكاهٔ و هم راكعون؛(۶) سرپرست و ولیّ شما، تنها خداست و پیامبر او و آنها كه ایمان آورده‏اند، همانها كه نماز را برپا می‏دارند، و در حال ركوع، زكات می‏دهند،» و این علی بن ابی طالب بود كه اقامه نماز كرد و زكات (صدقه) در حال ركوع در راه خدا داد.»(۷)

و ضریس از علی(ع) نقل نموده كه آیه «انّما ولیّكم اللّه...» بر پیامبر نازل شد، حضرت به مسجد وارد شدند در حالی كه مردم مشغول نماز بودند، دید سائلی ایستاده است، پیامبر رو به سائل كرد و فرمود: آیا كسی چیزی به تو داده است؟ عرض كرد: نه یا رسول اللّه جز آن ركوع كننده(به علی(ع) اشاره كرد) كه انگشتر خود را به من داد.»(۸)

علّامه شیخ عبدالحسین امینی شصت و شش نفر از دانشمندان اهل حدیث و استوانه‏های روایی اهل سنّت را با نام و نشانی دقیق كتابهایشان فهرست كرده و متن حدیثی را كه حاوی انطباق آیه مذكور با شخص علی(ع) است از انس بن مالك نقل می‏كند و در آخر می‏افزاید: «مضمون این حدیث در این كتابها موجود است و همه آنها تصریح دارند كه این آیه در مورد خاتم بخشی حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در مسجد نبوی نازل گردیده است.»(۹)

مرتضی را دان ولیّ اهل ایمان تا ابد چون زدیوان ابد دارد مثال «انّما»(۱۰)

۳ـ افشای منافقان

در ادامه می‏فرماید: «از جبرئیل خواستم كه از بیان آیه تبلیغ مرا معذور دارد، چرا كه مؤمنان (راستین) در اقلّیت و منافقان و خدعه‏گران و... فراوانند چنان كه قرآن كریم درباره آنها فرمود: «تقولون بافواهكم ما لیس لكم به علمٌ و تحسبونه هیّناًو هو عند اللّه عظیمٌ؛(۱۱) با دهان خود سخنی می‏گفتید كه به آن یقین نداشتید، و آن را كوچك می‏پنداشتید در حالی كه در نزد خدا بزرگ است.» همانهایی كه مرا آزار دادند، تا آنجا كه مرا اُذُن (خوش باورم نامیدند)... و خداوند در ردّ آنها فرمود: «و منهم الّذین یؤذون النّبیّ و یقولون هو اذنٌ، قل اُذُن خیرٍ لّكم...؛(۱۲) از آنها كسانی هستند كه پیامبر(ص) را آزار می‏دهند، و می‏گویند «او آدم خوش باوری است!» بگو «خوش باور بودن او به نفس شماست».

... اگر بخواهم اسامی تك تك آنها را ببرم می‏توانم، و اگر به خواهم به شخص آنان اشاره كنم می‏توانم، ولكن به خدا در امور آنها (و كارهایشان) به آنها احترام گذاشتم، با این حال آیه تبلیغ را باید به گوش مردم برسانم.»(۱۳)

●این منافقان همانهایی بودند كه بعد از خطبه غدیر و معرّفی علی(ع) به عنوان جانشین پیامبر(ص) انواع توطئه‏ها را برای انحراف خلافت از مسیر اصلی خود و افتادن آن به دست غاصبان به اجرا گذاشتند كه به نمونه‏هایی اشاره می‏شود.

حجهٔ‏الاسلام سید جواد حسینی

۱. محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، بیروت، داراحیاء التراث العربی، ج ۳۷، ص ۲۰۷ ـ ۲۰۸ و رـ ك عوالم العلوم، شیخ عبداللّه بحرانی، ج ۱۵، ص ۳۷۵ ـ ۳۷۶.

۲. سوره مائده، آیه ۶۷.

۳. بحارالانوار، همان، ج ۳۷، ص ۲۰۶.

۴. همان.

۵. سیوطی، الدر المنثور، ج ۲، ص ۳۲۷ ذیل آیه ۶۷ مائده، فخر رازی، تفسیر الكبیر، ج ۳، ص ۶۳۶ ؛ ینابیع المودهٔ، شیخ سلیمان قندوزی، ص ۱۴۰، باب ۳۹ ؛ آلوسی روح المعانی، ج ۶، ص ۱۷۲.

۶.سوره مائده، آیه ۵۵.

۷. بحارالانوار، همان، ج ۲۰۶.

۸. ابوالنصراء الحافظ ابن كثیر الدمشقی، البدایهٔ و النهایهٔ، بیروت، مكتبهٔ المعارف، ج ۷، ص ۳۵۸ ؛ فرائد السمطین، همان، ج۱، ص ۱۹۵ حدیث ۱۵۳؛ ینابیع المودهٔ، سلیمان قندوزی، ص ۲۵۱.

۹. الغدیر، علّامه امینی، دارالكتب الاسلامیهٔ، ج ۳، ص ۱۶۲.

۱۰. ابن یمین.

۱۱. سوره نور، آیه ۱۵.

۱۲. سوره توبه، آیه ۶۱.

۱۳. بحارالانوار، همان، ص ۲۰۷.

۱۴. بحارالانوار، همان، ج ۱۷، ص ۲۹ و ج ۲۸، ص ۱۸۶ و ج ۳۷، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵، كتاب سلیم بن قیس، ص ۸۱۶ حدیث ۳۷؛ عوالم، ج ۱۵، ص ۱۶۴ ؛ اسرار غدیر، محمد باقر انصاری، ص ۵۷.

۱۵. معاویه، عمر و عاص، طلحه، سعد بن ابی وقاص، عبدالرحمان، ابوعبیده، ابوموسی اشعری، ابوهریره، مغیره و...

۱۶. بحارالانوار، ج ۲۸، ص ۹۹ و ۱۰۰ و ج ۳۷ ص ۱۱۵ ؛ عوالم، ج ۱۵، ص ۳۰۴ ؛ اقبال الاعمال، ص ۴۵۸.

۱۷. سوره زمر، آیه ۵۶.

۱۸. فیض كاشانی، تفسیر صافی، مؤسسهٔ الاعلمی، ج ۴، ص۳۲۶.

۱۹. همان.

۲۰. همان.

۲۱. همان، ص ۳۲۷.

۲۲. بحارالانوار، همان، ص ۲۱۱.

۲۳. سوره زخرف، آیه ۲۸.

۲۴. بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۵.

۲۵ تفسیر الصافی، همان، ج ۴، ص ۳۸۸.

۲۶. همان، ص ۳۸۷.

۲۷. بحارالانوار، همان، ص ۲۱۹.

۲۸ . سوره فتح، آیه ۱۰.

۲۹ . بحارالانوار، همان، ص ۱۲۶ و ۱۶۶؛ الغدیر، ج ۱،ص ۵۸.

۳۰ . همان، و بحارالانوار، ص۲۱۷ ج ۳۷.

۳۱ . سوره مائده، ص ۳.

۳۲ . الغدیر، ج۱، ص ۱۱ و رـ ك فرائد السمطین، ج ۱، ص ۷۴، ابن كثیر در تفسیر، ج ۲، ص ۴۹۱.

۳۳ . رـ ك الغدیر، ج ۱، ص ۲۳۷ ـ ۲۳۰.

۳۴ . بحارالانوار، ج ۳۷، ص ۲۱۰.

۳۵ . مناقب خوارزمی، ص ۲۶۶ ـ ۲۸.

۳۶ . سلطان الواعظین شیرازی، شبهای پیشاور، دارالكتب الاسلامیهٔ ۱۳۷۶، ص ۳۸۶.


شما در حال مطالعه صفحه 1 از یک مقاله 2 صفحه ای هستید. لطفا صفحات دیگر این مقاله را نیز مطالعه فرمایید.


همچنین مشاهده کنید