پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا

شعبده‌بازی در حداقل زمان


شعبده‌بازی در حداقل زمان

▪ درباره گنجه رنج «The hart locker ‌»
▪ کارگردان: کاترین ‌بیگلو
با بازی جرمی رنر، آنتونی ماکی، برایان گراگ تی، گای پیرس، رالف فینس، دیوید مورس، ایوان گلاین لیلی.
خلاصه داستان: عراق مجبور …

درباره گنجه رنج «The hart locker ‌»

کارگردان:

کاترین ‌بیگلو

با بازی جرمی رنر، آنتونی ماکی، برایان گراگ تی، گای پیرس، رالف فینس، دیوید مورس، ایوان گلاین لیلی.

خلاصه داستان: عراق مجبور است بازی خطرناک موش و گربه را در بحران جنگ آغاز کند. یک ارتش خنثی کننده بمب باید در یک شهر گرد هم آیند. جایی که هرکس به نوبه خود یک دشمن بالقوه است و هر شی‌ای یک بمب کشنده .

کاترین ‌بیگلو (کارگردان : روزهای غریب، زمان استراحت) استاد فیلمسازی است. در گنجه درد او بینندگان خود را هم در موقعیت جنگ قرار می‌دهد و هم از نظر روان‌شناختی آن‌ها را به سوی جنگ می‌کشاند. چیزهایی که ما را در آنجا نگه می‌دارد و اتفاقاتی که ممکن است هر کسی را به کشتن بدهد. گروهبان ویل جیمز، پس اینکه نفر قبل از او نابهنگام و سخت از بین می‌رود، به یک ارتش بمب‌افکن و بمب‌ساز آمریکایی در عراق می‌پیوندد.وی فرد عجولی است. یک یاغی که آن کاری را می‌خواهد هر زمانی که بخواهد انجام می‌دهد و خرد جمعی که معمولا دیگران را از انجام چنین کارهای خطرناکی باز می‌دارد را نادیده می‌گیرد. همین خصلت شخصیت او را می‌سازد و ‌بیگلو این سوال را در ذهن ما ایجاد می‌کند که – آیا او به‌رغم بیی پروایی‌هایی در موقعیتی که به شک منجر شده است زنده می‌ماند یا نه؟

بیلگ‌لو از سال ۲۰۰۲ تابه‌حال فیلم شاهکاری نداشته است.

widow maker هر چند مورد استقبال قرار گرفت ولی خیلی بر سر زبان‌ها نیفتاد. البته به‌جز فیلم «ماموریت صفر» در سال ۲۰۰۷. او در این فیلم از مجموعه‌ای افراد تقریبا ناشناخته استفاده کرده است تا به خوبی احساس کنیم که به جای ستارگان سینما خود ارتش در این فیلم است.

یکی از ستارگانی که در Hurt locker حضور داشتند رالف فینس است که در سال ۱۹۹۵ در فیلم ترسناک علمی تخیلی «روزهای غریب» بازی کرده بود. گای پیرس (ممنتو) همه چیز را با یک صدای انفجارگونه به حرکت در می‌آورد. هنر پیشه‌ای با شخصیت تملق‌آمیز دیوید موس که فوق‌العاده است ولی شخصیتش در قالب یک کلنل قابل شناسایی نیست. کسی که گاهی از جیمز تعریف و تمجید می‌کند و گاهی به او پرخاش.

این ابهامات و حاضر جوابی‌ها نکات اصلی این فیلم هستند.

چه‌کسی دشمن است و چه کسی دوست؟ آیا یک حجم نامشخص مشکوک یک بمب‌کنار جاده‌ای است و یا فقط توده‌ای زباله. ‌بیگلو حس خطر و سردرگمی را که بخشی از دلمشغولی‌های غربیان در خاورمیانه بوده است به تصویر می‌کشد.

وی دوربین را نقاط خفقان آوری نگه می‌دارد تا بیننده را به وسط معرکه بکشاند. کثیفی، گرما و ترس، چنان فیلم پرمایه و با حرارتی ساخته که افراد را می‌ترساند و بینندگان وقتی نمی‌توانند از ناراحتی به خود بپیچند آگاهی آنها را در لبه صندلی نگه می‌دارد. او سال‌های خودش را خوب می‌شناسد و من فکر می‌کنم بینندگان و منتقدان هم نتوانند شکایتی در مورد آن بکنند.

لحظه‌هایی هم وجود دارد که به نظر می‌رسد Hurt locker یک فیلم مستند است. ‌بیگلو شعبده بازی است که لحظه‌های کوچک و گذرا را می‌گیرد. یک گربه علیل در خیابان و یا سرباز عراقی‌که به نیروی نظامی نگاه می‌کنند که در حال غصب کشورشان هستند. در میان انگیزه‌ها و نگرانی‌ها چه چیز درست است و چه چیز غلط.

این یکی از انسان‌گراترین فیلم‌های جنگی است که تابه‌حال دیده‌ام و هنوز هم در درگیری‌های عراق می‌بینم. با استفاده از چهره‌های ناآشنا و کشاندن تماشاچیان به منطقه جنگ، ما خودمان را جزئی از سربازان می‌دانیم. حدس می‌زنیم پیش‌بینی می‌کنیم و یا مرتکب خطا می‌شویم. و این دقیقا همان جنگ است. نه افتخاری و نه پیروزی یک فیلم شاهکاری که تماشای آن به همه توصیه می‌شود.