سه شنبه, ۱۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 7 May, 2024
کتاب در اسلام
"کتاب " کلمهای عربی و از ریشه "کَتَبَ "، به معنی پیوستن اجزای مختلف یک چیز به همدیگر است. استعمال مجازی آن برای نوشتن، بهواسطه پیوند دادن حروف و کلمات در امتداد "سطر " است. گاهی بهپیوستن الفاظ در کلام نیز کتاب گفتهاند. لفظ "کتاب " بر چند مصدر و به معنای "نوشتن " است، ولی اصطلاحآ بر هر "نوشته " مدون و غیرمدون اطلاق میشود.
برای آگاهی از شأن کتاب در اسلام، میباید که شأن آن را در قرآن مجید و اخبار نشان داد.
● کتاب در قرآن.
در قرآن کریم، علاوه بر مصدر "کَتَبَ " و مشتفات آن، الفاظ دیگری نزدیک به همین معنا استعمال شده است که از اهم آنها، مشتقات مصادر "سَطْر "، "رَقَمْ "، "نَسْخ "، "زِبَر "، و "صُحُف " قابل ذکر است. البته هیچیک از این کلمات مترادف، دارای معنای کاملا مشابه و یکسان با یکدیگر نیستند، بلکه هر کدام واجد وجه خاصی هستند که دیگری فاقد آن است .واژه کتاب در معنای "نوشتن " ۳۶۰ بار در قرآن مجید آمده است. این موارد را میتوان به دو وجه کلی "رمزی " و "متعارف " تقسیم کرد .
▪ وجه رمزی.
در این وجه، لفظ کتاب و مشتقات آن به دو قسم مشخص قابل تقسیم است :
۱) رمزی تکوینی
در این معنا، کلمات بر عالم وجود اطلاق میشود: "هیچ جنبده در روی زمین نیست و هیچ پرندهای با بالهای خود در هوا نمیپرد مگر آنکه چون شما امتهایی هستند ما در این کتاب هیچ چیزی فرو گذار نکردهایم... " ( انعام: ۳۸).
۲) رمزی تشریعی.
در این معنا، لفظ کلمات و ترکیبات آن برای شریعتگذاری آمده است اهم موارد آن اینها هستند:
ـ علم الهی. "خداوند هر چه را که خواهد محو میکند و ــ یا ــ تثبیت مینماید و "امّالکتاب " نزد اوست " ( رعد: ۳۹)؛ "ما بدانچه زمین از آنها بکاهد، کاملا آگاه هستیم و کتاب محفوظ نزد ماست "؛ "به راستی این قرآن ارجمند است ــ که ــ در کتاب مکنون است " ( واقعه: ۷۷، ۷۸).
ـ اراده الهی. "خداوند نوشته (کتب = اراده کرده )است که من و پیامبرانم حتمآ پیروز خواهیم بود... " ( مجادله: ۲۱).
ـ حکم الهی. "بر بنیاسرائیل نوشتیم (کتبنا = حکم کردیم) هر که شخصی را بدون حق قصاص و یا بیآنکه فساد و فتنهای در زمین کرده باشد به قتل رساند، چنان است که تمام مردم را کشته باشد " ( مائده: ۳۲).
ـ ایجاب و وجوب. "روزه بر شما نوشته (کُتِبَ = واجب) شد، همانگونه که بر پیشینیان شما نوشته (کُتِبَ = واجب[)شده بود " ( بقره: ۱۸۳).
ـ ثبت و نگهداری. "کسی که نیکوکاری کند و اهل ایمان باشد، کوشش وی ضایع نخواهد شد و ما برای او مینویسیم (کاتبون = ثبت میکنیم) " ( انبیاء: ۹۴).
ـ کتاب آسمانی. "هر که به خداوند و فرشتگان و کتابها و پیامبران او و روز رستاخیز کافر شود، به راستی که به گمراهه دوری منحرف شده است " ( نساء: ۱۳۶).
ـ دلیل ثابت و معتبر. "و از میان مردم کسی هست که درباره خداوند مجادله میکند، بدون شناخت و بیآنکه هدایتی یافته و یا کتابی روشنگر (= دلیلی معتبر) داشته باشد " ( حج: ۸۰).
آنچه از موارد استعمال لفظ کتاب و سایر الفاظ مترادف و مربوط با آن و مشتقات آنها در قرآن کریم استنباط میشود آن است که کتاب و کتابت در فرهنگ آسمانی اسلام دارای ریشهای عینی و مینوی است و از عالم ملکوت و از سرچشمه فیض اقدس الهی نشأت میگیرد .
▪ وجه متعارف.
در این وجه، مراد از "کتاب "، نوشتهای است که بر کاغذ یا پوست و یا لوح نقش بسته است، خواه بهصورت برگ و طومار و لوح باشد و خواه بهصورت مدون و مجتمع.
در هیئت صحیفه که امروز مدلول خاص لفظ کتاب است، به همین ترتیب، مشتقات فعلی و اسمی کتاب نیز بر معنای متعارف نوشتن دلالت دارند. "و اگر ما بر تو کتابی کاغذین از آسمان فرود آوردیم تا مدعیان آن را با دستهای خود لمس کنند، باز آن کسانی که کفر میورزند خواهند گفت که این جز سحری آشکار نیست " ( انعام: ۷)
● دسته بندی ها
اسلام مجموعه آثار مکتوب را به دو قسم "نافع " و "مضر " یا "هادی " و "مضّل " تقسیم میکند: هر نوشته که نتیجه عملی آن ترغیب مردم به تقوا و ایمان و عمل صالح، یعنی بهکار بستن رهنمودهای اصولی قرآن حکیم باشد، "نافع " است و هر اثر مکتوب که موجب برانگیختن و تشویق افرادی در موقعیتهای مختلف به ارتکاب مفاسدی شود که مورد "نهی " آن کتاب مقدس قرار گرفته است، در زمره "کتب ضالّه " یا کتب مضر خواهد بود. اما "نفع " و "ضرر " نیز دارای مراتب و درجات است. ملاک تشخیص نفع و ضرر یک نوشته و تعیین درجه خاص آن به سه مبنای اصلی رجوع دارد که میبایست توامآ لحاظ شوند:
۱) ماهیت کتاب؛
۲) قابلیت و اهلیت مطالعهکننده؛
۳) مقتضیات خاص دوره تاریخی
پیش از این، ماهیت کتاب موردبحث واقع شد، اما در مورد اصل دوم بسا موقعیت سنی، جنسی، روانی، اجتماعی، و فرهنگی یک فرد یا گروهی از مطالعهکنندگان مواجهه آنان را با برخی مکتوبات حتی رحمانی به نتیجه منفی رهنمون سازد: "ضاله " دانستن کتب بسیاری از عرفا و حکما، عمدتآ بهواسطه نگرانی از گمراهی خواننده بوده که اهلیت و قابلیت لازم را نداشتهاند.
بهعکس، چه بسیار کتب شیطانی که برای اهل تحقیق و صاحبان بینش، مفید فایده عبرت است؛ زیرا بنابر تعلیم قرآن مبین، دستاوردهای بشری از دو صورت خارج نیست: یا "کلمه پاک " است که یادگار رحمانی و حقانی است و میبایست بهعنوان "اسوه حسنه " پیروی شود؛ و یا "کلمه پلید " و اثری شیطانی و باطل است که در این صورت، علاوه بر مقابله شایسته با آن، میبایست که همواره آیینه عبرت صاحبان بینش (اولوالالباب) باشد .
بدینترتیب، نگارش کتب ضاله در صورتی که اضلالی در خارج ایجاد نکنند، محکوم به حرمت نیست و کتب حق، در صورتی که باعث گمراهی در خارج شود، محکوم به حرمت خواهد بود .
اما اصل سوم، خصوصآ راجع به این حقیقت است که با تغییر احوال تاریخی یک جامعه، بسیاری از موارد تشخیص ضرورتهای شرعی تغییر مییابد. بیآنکه نفس احکام شرع دچار تبدیل شده باشد. مثلا در زمانی که هنوز آثار شرک کهن به صورت یک خطر بزرگ فرهنگی جوامع اسلامی را تهدید مینمود، اشاعه آن دسته از کتب و آثار هنری که به "هنرهای تجسمی " اختصاص داشت، منع گردیده بود؛ ولی با توسعه تدریجی مذهب توحید و ریشهکن شدن کامل معتقدات مشرکانه جاهلی، ضرورت منع کتب تصویری از میان برخاست و حتی زیباترین نقوش به کتب و اماکن مقدس مذهبی اختصاص یافت. بهعبارت دیگر تا زمانی که حقیقت هنرهای تجسمی به شیطان و طاغوت رجوع داشت، در فرهنگ اسلامی مردود و مطرود بود، ولی آنگاه که مظهر و مجلای جلوه رحمانی قرآن قرار گرفت. از "مشروعیت " و "حرمت " خاص برخوردار شد . به همین علت بود که صاحب جواهر فقیه بزرگ شیعی، فتوا داد که
"بسیاری از کتب مخالفان و ملل فاسد در این روزگار بهعلت نقص و بیارزشسازی آنها، از سوی علما، از عنوان "ضِلال "، خارج شدهاند ".
● کتاب در اخبار.
اخبار و روایات متعدد شیعه و سنی، نخستین آفریده خداوند را "قلم " دانستهاند. هر چند قلم در این معنا دارای وجه رمزی تکوینی است و قضای الهی را افاده میکند، ولی انتخاب آن بهعنوان رمز اراده پروردگار در پدید آوردن نطفه جهان هستی، از اعتبار ملکوتی قلم در حکمت اسلامی حکایت دارد .امام صادق (ع) دراینباره میفرماید:
"نخستین چیزی که خداوند آفرید "قلم " بود. پس بدان گفت: بنویس، و قلم هر چه را که بود و آنچه را که تا روز رستاخیر پدید میآید، نوشت "
نزول وحی نیز بر پیامبر اسلام (ص) با امر خواندن آغاز میشود و تعلیم و تعلم ناسوتی و لاهوتی مبتنی بر "قلم " مُلکی و ملکوتی را مورد تأکید قرار میدهد: "نام پروردگارت را بخوان که بخشندهترین است. همان که بهواسطه "قلم " تعلیم داد. او آنچه را که انسان نمیدانست، به وی آموخت " ( علق: ۱-۵).
امام صادق (ع) در باب حکمت "نوشتن "، به رابطه مستقیم بین "ثبت مطلب " و "ثبات قلب " اشاره میکند:
"دل به نوشته اعتماد پیدا میکند " . این معنا، ناظر به ظاهر و باطن نوشته است؛ زیرا اشاره به اعتماد نویسنده به بقای نوشته خویش و نیز اعتماد خواننده به اعتبار مطلب موردنظر دارد؛ چه امکان حفظ نوشته و موارد استفاده آن، همواره موجب اطمینان خاطر طرفین است و با گفتوشنود موقت و ناپایدار در زمان و حافظه، قابل قیاس نیست. از پیامبر اسلام (ص) منقول است: "علم را با نوشتن به دام افکنید " .
در برخی روایات، گذشته از آثار تاریخی و اجتماعی خاصی که بر کتاب مترتب است، گاه نفس "کتاب " بهعنوان ملجأ و پناهگاهی برای انسان، مورد عنایت خاص قرار گرفته است. غرض از کتاب در این معنا، کتب رحمانی است که موجب یقین و ایمان و اطمینان قلب است و آرامش گمشده انسان را به وی بازمیگرداند. از امام صادق (ع) روایت شده است که "بنویس و دانش خود را در میان برادران دینی خود منتشر ساز. پس چون زمان مرگ تو فرا رسد نوشتههای خود را به پسرانت میراث ده، زیرا برای مردمان، عصر فتنه و آشوبی فرا خواهد رسید که در آن دوران جز "کتاب " مونسی نخواهند داشت "
در فرهنگ معنوی اسلام، کتاب و نوشته واجد چنان حرمتی است که نه فقط آثار رحمانی و حقانی را در حریم قدس خود جای میدهد، بلکه هیچ نوشتهای را مستوجب "سوختن " نمیداند. در کتاب معتبر و معروف اصول کافی، باب ویژهای با عنوان "نهی از سوزاندن کاغذهای مکتوب " گشوده شده که مشتمل بر روایات متعدد است .
این نکته تا آنجا که مربوط به امحای کتب ضاله باشد، تداعیکننده تأکید شدید شارع مقدس اسلام به حفظ حرمت "قلم " در عین مبارزه با آثار مکتوب شیطانی و باطل است.
گذشته از تأکید پیامبر اسلام (ص) و امامان شیعی (ع) و دیگر بزرگان دینی بر نوشتن کتاب و ثبت دانشهای خود، دستورات روشن و مؤکدی نیز در تشویق نامهنگاری و بیان اسلوب آن و توجه به اسلوب خط و رعایت موازین آن نیز صادر شده است .
بدینترتیب، التفات خاص قرآن مجید به کتاب و کتابت و روش پیامبر اسلام (ص) که در حیات خویش اُسرای باسواد را به شرط آموزش خواندن و نوشتن به بیسوادان، آزاد میفرمود و یا گروهی از اصحاب خویش را به آموختن علوم و زبانهای بیگانه مکلف ساخته بود؛ منشأ ظهور فرهنگ جدیدی گردید که گسترش برقآسای آن در مدتی کمتر از یک ربع قرن، پهنههای مدنیت رومی، یونانی، ایرانی، و هندی را فرا گرفت و تمدن جدیدی را در تاریخ بشر پدید آورد.
منبع: دایره المعارف کتابداری و اطلاع رسانی
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران رافائل گروسی اصفهان آمریکا دولت سیزدهم مجلس شورای اسلامی رهبر انقلاب دولت محمد اسلامی شورای نگهبان مجلس انتخابات مجلس دوازدهم
تهران هواشناسی شهرداری تهران حجاب قتل زلزله آموزش و پرورش قوه قضاییه پلیس فضای مجازی شهرداری سلامت
مالیات خودرو سایپا قیمت طلا مسکن قیمت خودرو قیمت دلار ایران خودرو بانک مرکزی بازار خودرو حقوق بازنشستگان بورس
نمایشگاه کتاب سینما تلویزیون دفاع مقدس سریال موسیقی تئاتر نمایشگاه کتاب تهران فیلم سینمای ایران کتاب صدا و سیما
سرطان دانش بنیان اینوتکس دانشگاه آزاد اسلامی
رژیم صهیونیستی اسرائیل غزه حماس فلسطین رفح جنگ غزه روسیه چین نوار غزه اوکراین طوفان الاقصی
پرسپولیس استقلال فوتبال ذوب آهن لیگ برتر نساجی لیگ برتر ایران لیگ برتر فوتبال ایران بازی رئال مادرید سپاهان جواد نکونام
هوش مصنوعی سامسونگ ناسا موبایل آیفون مایکروسافت اپل گوگل فضاپیما باتری فضا اندروید
بیماران خاص کاهش وزن رژیم غذایی بیمه زایمان زیبایی دندانپزشکی افسردگی