سه شنبه, ۱ خرداد, ۱۴۰۳ / 21 May, 2024
مجله ویستا

استراتژی نفوذ


استراتژی نفوذ

همسایه ها منتظر ما نمی مانند باید قوی باشیم و اقتصادمان را فدای سیاست نکنیم

اگر اقتصاد ترکیه را موفق ترین اقتصاد منطقه بنامیم، اشتباه نکرده ایم. ترکیه که در دهه اخیر نمایش خیره کننده ای از خود در صحنه اقتصادی جهان به تصویر کشانده، با وقوع بحران جهانی، متحمل لطمات بسیاری در صحنه اقتصاد بین الملل شد،

به طوری که روند تجارت این کشور و به خصوص صادرات آن با ضربات شدیدی مواجه گردید و معادل ۳۱ درصد سقوط کرد. برآوردها از اقتصاد ترکیه - که بر پایه صادرات البسه، ذخایر زیرزمینی، منابع معدنی و جذب توریزم پایه ریزی شده است – نشان می دهند که در پایان سال گذشته، این کشور با تراز بازرگانی منفی ۹۳ میلیارد دلاری مواجه بوده که این رقم، برآیند صادرات ۱۱۱ میلیارد دلاری ترکیه در مقابل واردات ۲۰۴ میلیارد دلاری است.

کاهش تجارت ترکیه و همچنین موانعی که برای پیوستن این کشور به اتحادیه اروپا وجود دارد، سبب شده ترک ها روش های دیگری را برای ابراز قدرت در منطقه در پیش بگیرند. یکی از این روش ها، تعاملات اقتصادی بیشتر با کشورهای اسلامی (OIC) است که در سال ۲۰۰۸ بیش از ۵۰ درصد رشد را تجربه کرده است.

علاوه بر این، ترک ها با بازبینی مجدد در تعاملات خود با کشورهای منطقه، سرمایه گذاری های خارجی خود را در خاورمیانه در حدود ۲ میلیارد دلار افزایش داده اند. جالب آن که این مسأله پایان نفوذ ترکیه بر اقتصاد منطقه نیست، چرا که آنها برای دستیابی به بازار عراق، پس از رفع موانع صادراتی و تشویق صادرات با استفاده از ابزارهای تشویقی، صادرات را به عراق بیش از ۳۰ درصد در پایان سال ۲۰۰۹ افزایش داده اند. در حال حاضر، عمده شرکای تجاری غربی ترکیه را کشورهای آمریکا، ایتالیا، روسیه، آلمان، فرانسه، انگلستان و سوییس تشکیل داده اند.

در خاورمیانه هم کشورهای عراق، سوریه، مصر، امارات، رژیم صهیونیستی و ایران، مهمترین شرکای تجاری ترکیه محسوب می شوند. در کنار تعاملاتی که ترک ها در سال های اخیر با کشورهای منطقه به وجود آورده اند، روابط اقتصادی خود را با کشور ما تا حد زیادی افزایش داده اند. بر اساس گزارش مؤسسه آمار ترکیه، واردات ایران از ترکیه که در سال ۲۰۰۷ معادل یک میلیارد و ۴۴۱ میلیون و ۱۹۰ هزار دلار بوده است، در پایان سال ۲۰۰۹ به رقم ۲ میلیارد و ۲۴ میلیون و ۷۶۱ هزار دلار رسیده و در ۵ ماهه ابتدایی سال ۲۰۱۰، این رقم برابر با ۹۹۹ میلیون و ۲۹۵ هزار دلار بوده است.

کارشناسان پیش بینی می کنند این حجم مبادلات تجاری تا پایان سال جاری، افزایش به مراتب بیشتری را نسبت به سال ۲۰۰۹ تجربه خواهد کرد. در سمت مقابل، صادرات ایران به ترکیه که در پایان سال ۲۰۰۹ معادل ۳ میلیارد و ۴۰۵ میلیون و ۸۴۱ هزار دلار بود، در ۵ ماه اول ۲۰۱۰ به رقم ۲ میلیارد و ۵۱۳ میلیون و ۷۵۵ هزار دلار رسیده است.

● ایران و شرکای جدید

در خلال سال های اخیر و به دلیل ناملایمت هایی که غرب در این سال ها به کشورمان روا داشته، ایران برای حفظ قدرت اقتصادی خود در منطقه و البته دستیابی به اهداف ملی در افق ۱۴۰۴ – که همان دستیابی به رتبه اول اقتصادی و سیاسی منطقه است – نگاه خود را نسبت به شرکای تجاری اش تغییر داده و در این راستا، علاوه بر کشورهای حوزه آمریکای لاتین، روسیه و چین، روابط مناسبی را با کشورهای منطقه برقرار کرده است.

امضای توافقنامه های این چنینی با کشورهای منطقه - در صورتی که با برنامه ریزی قبلی جهت توسعه اقتصاد بین الملل کشور اتخاذ شوند - یقیناً توان تجاری ایران را در خاورمیانه افزایش خواهد داد و فرصت های جدیدی را از منظر توسعه روابط اقتصادی-سیاسی ایران با کشورهای طرف تجاری خود به وجود می آورد.

در حال حاضر بر اساس گزارش گمرک، چین، عراق و امارات برترین وارد کنندگان کالاهای ایرانی در منطقه می باشند.

● نگاهمان را اقتصادی کنیم

نکته ای که باید در این خصوص به آن توجه کنیم، رشد اقتصادی و تجاری کشورهای منطقه است، به طوری که قدرت اقتصادی این کشورها به طرز قابل توجهی در حال ترقی است. بی شک برای آن که بتوانیم اقتصاد منطقه را زیر سلطه خود قرار دهیم، باید طرز فکر و برنامه ریزی هایمان را اقتصادی کنیم. نگاهی به وضعیت کشورهایی که این رویه را در پیش گرفته اند به خوبی مؤید این مطلب است. ترکیه که روزگاری نه چندان دور کشوری با مصیبت های فراوان اقتصادی به شمار می رفت، امروز با تفکری اقتصاد محور، نه تنها به یک قدرت اقتصادی که حتی به یک قدرت سیاسی در منطقه تبدیل شده و دیری نخواهد پایید که در جهان هم حرف هایی برای گفتن داشته باشد.

روسیه و چین هم با تغییر تفکرات خود بر پایه اقتصاد آزاد و توسعه یافته، امروز به کشورهایی بدل شده اند که جهان از قدرت سیاسی و اقتصادی آنها تحت عناوینی چون بازگشت اَبَر قدرت ها یاد می کند. بی شک ایرانی قدرتمند در عرصه اقتصاد جهانی، ایرانی قدرتمند در عرصه سیاسی جهان خواهد بود. امیدواریم مسؤولان مدیریت کلان کشوری با تجدید نظر در اهداف خود، اقتصاد ملی را دغدغه اصلی خود قرار دهند تا در سایه آن بتوان قدرت ملی و ایرانی خود را به رخ رقبای منطقه و جهان کشید.