یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
هر چه فشن بود، رواست که بپوشند!!
شعری قدیمی و به شکل ضرب المثل وجود دارد با این مضمون که : نه هر چه راست ، رواست که بگویند ! به این معنی که در صحبت کردن باید دقت کرد و هر چیزی که درست باشد را نباید گفت و فقط درستی آن گفتار، معیار بیان کردنش نیست !در جلسه مشاوره شغلی ام ، کسی که آمده بود تا بفهمد علل عدم موفقیتش چیست ، پسرجوانی بود با شلواری که از بس چین خورده بود مرا به یاد لوله جاروبرقی انداخت (بعدا متوجه شدم این مدل لوله خرطومی نام دارد ) و کتی که چند جایش پاره بود و موهایی که به شدت به هم ریخته و اصطلاحا مدل شلوغ بود ! از قضا این آقا شغلی داشت که به خاطر پدر ثروتمندش آن را به دست آورده بود ولی از وقتی که پدر، خود را باز نشسته کرده و کار را به او سپرده عجیب دچار رکود شده و پسر جوان نمی توانست علت آن را بفهمد.شاید اگر او نگاهی در آینه می کرد و شمایل خود را با پدرش مقایسه می کرد می فهمید که چرا مشتریانش را از دست داده ! اما گاهی بعضی از بدیهیات به چشممان نمی آید و لازم است کسی آن را به ما گوشزد کند ! برای همین من درباره تاثیر تیپ معقول و شیک بر روی مشتریان خاصش با او صحبت کردم و در جلسه بعدی مشاوره با هم به خرید رفتیم و با کمی روانشناسی رنگ و چهره توانستیم که او را به شکل پسری جوان اما مشتاق و با استعداد در آوریم که بتواند بهتر با مراجعینش ارتباط برقرار کند! و خدا را شکر این مشاوره ساده برای من و مهم و حیاتی برای او توانست تاثیر چشمگیری بر روی موفقیت شغلی اش داشته باشد !دیشب جمله ای به ذهنم رسید و آن اینکه : نه هر چه فشن ، رواست که بپوشند !
لباس مارک دار می پوشم پس محترم هستم!
زیبایی ، شیک پوشی ، اهمیت دادن به سر و لباس ، همه و همه عالی است ولی اتفاقی که این چند سال اخیر برای جوان ها افتاده ، گاهی حیرت زده ام می کند . وقتی می بینم بعضی از دوستانم درآمد حاصل از یک ماه کار کردن در محیطی نه چندان مناسب را که با اضافه کاری به حدود دویست هزار تومان می رسد را به راحتی در فروشگاه های شمال شهر تبدیل به یک کیف دستی می کنند که فروشنده آن قسم می خورد اصل ایتالیاست!!! اما باور کنید که اگر کمی جنس شناس باشید به راحتی می فهمید که ساخت چین است که زیر نور چراغ ها و هالوژن های فروشگاه و در فضایی که پول فراوان و بی دلیل خرج می شود و با چرب زبانی فروشندگان خبره به جای اصل ایتالیا فروخته می شود !!بحث من آن هایی نیست که این پولها برایشان پولی نیست ! بحث من افرادی است که پول های با زحمت درآورده شان را برای اجناسی که واقعا مارک دار نیستند خرج می کنند تا به چه چیز برسند ! نکته همین جاست ! این که با هزینه سرسام آور کردن به دنبال رسیدن به چه احساسی هستیم ؟ اگر کفشمان مارک فلان را داشته باشد ( آن هم مارکی که به طور فله ای در بازار تهران تولید و فروخته می شود ) احساسمان نسبت به خودمان چگونه است واگر کفشی را که دست دوز هموطنانمان در کارگاههای تولیدی است بپوشیم ، چه حالی داریم ؟نمی خواهم کالاهای داخل را توصیه کنم چراکه خودم هم به بی کیفیتی بیشترشان یقین دارم ولی فکر می کنم که در این پاساژ ها پول می دهیم تا دروغ بخریم. دروغی که گاهی برایمان خیلی گران تمام می شود ! نه گرانی از نظر پولی ، بلکه از جهت بزرگی دورغی که به آن متوسل می شویم تا احساس اعتماد به نفس و ارزشمند بودن کنیم !!!
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
حسین امیرعبداللهیان حجاب دولت امیرعبداللهیان مجلس شورای اسلامی سازمان همکاری اسلامی انتخابات جنگ شورای نگهبان دولت سیزدهم مجلس انتخابات مجلس دوازدهم
هواشناسی شهرداری تهران زاهدان سیل فضای مجازی یسنا باران سازمان هواشناسی سامانه بارشی آتش سوزی هلال احمر آموزش و پرورش
قیمت دلار قیمت خودرو بازار خودرو خودرو دلار مسکن تورم قیمت طلا بانک مرکزی حقوق بازنشستگان ارز ایران خودرو
تلویزیون صدا و سیما مسعود اسکویی پایتخت موسیقی مهران غفوریان دفاع مقدس صداوسیما سریال سینمای ایران کتاب
اسرائیل رژیم صهیونیستی غزه فلسطین جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه اوکراین انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن
فوتبال مهدی طارمی پرسپولیس استقلال سپاهان رئال مادرید لیگ برتر بارسلونا جواد نکونام باشگاه استقلال علی خطیر بازی
هوش مصنوعی اینستاگرام گوگل اپل ناسا عکاسی تبلیغات کولر مایکروسافت
دیابت چای کودک توت فرنگی چاقی قهوه