پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

مسؤلیت زنان در شرایط کنونی


مسؤلیت زنان در شرایط کنونی

در یک جامعه هستی و نیستی زن و مرد باهم مشترک می باشند زیرا, که ضرر و منافع شان با هم گره خورده و در صورت همبستگی, تشریک مساعی صادقانه و خردمندانه در کلیه ابعاد اجتماعی, مادی و معنوی جامعه است که «آینده» درخشان و تابناک نیز نصیب شان می گردد

جامعه ما هم مانند هر جامعهء دیگر متشکل از زن و مرد می باشد. و اگر یکی از این دو ‏عنصر جامعه متمم یکدیگر و در جوار همدیگر مشترکا مسؤلیت پیشبرد کاروان حیات زندگانی را ‏به منزل مقصود نرسانند، از «غیب» کار شان به ثمر نمی رسد.‏

در یک جامعه هستی و نیستی زن و مرد باهم مشترک می باشند. زیرا، که ضرر و منافع شان ‏با هم گره خورده و در صورت همبستگی، تشریک مساعی صادقانه و خردمندانه در کلیه ابعاد ‏اجتماعی، مادی و معنوی جامعه است که «آینده» درخشان و تابناک نیز نصیب شان می گردد.‏

اما، در فرهنگ و جامعه قومی، قبیلوی، طایفوی و خانوادگی افغانستان که از یک «بافت» ‏عقب نگهداشته شده یی اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی وغیره برخوردار است؛ زنان به ‏‏«اسارت» ویژهء مرد سالاران و سنت های خرافاتی جامعه قرار دارند که زنان از ابتدایی ترین ‏حقوق لازم خویش در بافتار جامعه نیز محروم می باشند.‏

تا کنون جامعه ما به آن حد کمال و بلوغ سیاسی- فرهنگی لازم نرسیده است که زنان از حقوق ‏مساوی با مردان برخوردار گردند؛ «مقام» و «کرامت انسانی» زن احترام شود. یعنی وقتیکه مرد ‏سالاران از «حقوق» خویش بی خیر اند، و به خاطر انحصار حاکمیت و یکه تازی «خون» ‏یکدیگر را به زمین خدا می ریزانند تا بالای گرده جامعه، «فرعون گونه» مسلط گردند. پس چه ‏گونه ممکن است که مرد سالاران برای زنان «حق» و احترام انسانی قایل شوند؟ ایامیکه یک مرد ‏از حقوق خویش هیچگونه اطلاع و درکی نداشته و ناحق حقوق دیگران را غصب نموده از آن ‏خود می نماید، چطور شده می تواند که این مرد «حقوق» و «انسانیت» زن را رعایت کند؟‏

دریک کلام باید افزود که زنان نباید «منتظر» مردان باشند که حقوق شان از سوی مردان داده ‏می شوند. و مردان هم کلا به آن حد از «بلوغ سیاسی» و «دانش عصر» نرسیده اند که در سدد ‏تحقق تساوی حقوق زن و مرد اقدام عملی و صادقانه نمانید. بلکه لازم است که اگر زنان ‏‏«مسؤلیت های» ضروری خویش را به صورت ذیل درک و عملی نمایند تا حقوق شان، توسط ‏‏«خود شان» تدریجا برآورده شوند:‏

۱) خود باوری:‏

زنان قبل از همه ضرورت به «خود باوری» دارند. زیرا، بدون خود باوری و آگاهی لازم نمی ‏توانند که متکی به خود گردند و به توان خود ایستاد شوند و بعد هم، خود «تعیین سرنوشت» ‏عادلانهء خویش را نمایند و نصف از بدنهء جامعه را از بردگی و اسارت «آزاد» سازند.‏

اصل «عنصر» خود باوری از راه دانش، تعلیم، آگاهی سیاسی و نظایر آن ممکن می گردد. در ‏این راستا خداوند متعال به «قلم و بصیرت» سوگند یاد کرده است. و همچنان حضرت پیامبر ‏گرامی ما «تعلیم و آموزش» را بالای مرد و زن «واجب» قرار داده است. از جهت دیگر از لحاظ ‏علمی و نیازمندی زمان نیز، این گوهر دانش و رشد شعور اجتماعی است که نه تنها زمینه های ‏تحقق تساوی میان زن و مرد مساعد می گردد، بلکه ارزش های نوینی نیز در جامعه خلق می ‏شود.‏

پس زنان جامعه ما قبل از همه از طریق مکتب، مدرسه، دانشگاه و سایر نهادهای فرهنگی ‏‏«مبانی» و «عناصر» خود باوری را در اذهان خودها و جامعه ایجاد نمایند. وقتیکه یک انسان ‏‏«ذهن» خود را تغییر دهد، خواه بخواهیم و یا نخواهیم؛ «حیات» مادی- اجتماعی او نیز تغییر ‏مثبت خواهد نمود. پس یکی از مسؤلیت زنان جهان بشریت و به خصوص زنان کشور عزیز ما ‏اینست که به «خود باوری» لازم برسند و سپس هم این خود باوری را تدریجا و به طور مسالمت ‏آمیز در «درون جامعه» منتقل سازند تا جامعه از بنیاد خودباور و آگاه گردد. ‏

۲) خود سازی:‏

وقتیکه قبول کردیم که هستی جامعه منوط به هستی خرد، دانش و نظایر آنست؛ پس خود ‏باوری ما نیز محصول «علم» می باشد. به این صورت، این خود باوری است که پیش شرط های ‏‏«خود سازی» انسان را مساعد نموده و همین انسان خود ساز بوده که باعث «خالق» ارزش های ‏شکوهمند برای جوامع بشری و تمدن و تداوم جامعه انسانی می گردد.‏

در این راستا جوامع جهانی و جامعه ما در کل و زنان افغانستان به صورت خاص ضرورت ‏شدید به «خود سازی» فکری، عملی وغیره دارند تا با نقش ارزشمند خود سازی خودها به جامعه ‏خویش آگاهی لازم و شعور اجتماعی را به ارمغان بیاورند. زیرا، همین «آگاهی اجتماعی» بوده ‏که تحول مثبت را در زیربنای مادی، اجتماعی و معنوی جامعه ایجاد نموده و «شرایط» لازم ‏تساوی حقوق بین زن و مرد را به میان خواهد آورد. پس اینهم یک مسؤلیت دیگری زنان جهان ‏کنونی و به ویژه زنان وطن عزیز ما است که عنصر«خود سازی» را در وجودها خویش خلق ‏نمایند و بعد این عنصر خود سازی را به تمام مناسبات اجتماعی نظام جامعه «نتقال» دهند.‏

۳) آگاهی سیاسی:‏

هر فرد از جامعه ما به «آگاهی سیاسی» ضرورت دارد تا بر پایه درک و فهم از مسایل روز، ‏جامعه وغیره راه پیروزی حیات آبرومندانه شخصی، خانوادگی، حقوقی، اقتصادی، سیاسی، ‏فرهنگی، ملی، معنوی و اجتماعی خویش را نصیب گردد. اما در شرایط کنونی که زمینه ها خیلی ‏برای مردم ما مساعد گردیده اند؛ به ویژه بر زنان کشور ما واجب است که خودها را با «گوهر ‏آگاهی سیاسی» تزئین و مسلح نموده و برای «عادلانه ساختن» نظام اجتماعی جامعه مبارزه ‏نمایند. این یک امر مسلم است وقتیکه نظام جامعه عادلانه گردید، یقینا که تساوی حقوق زنان با ‏مردان نیز در متن تمام مناسبات اجتماعی جامعه تضمین می گردد.‏

پس «آگاهی سیاسی» نیز جزء دیگری از مسؤلیت مادران، خواهران و دختران گیتی و به ‏خصوص زنان میهن عزیز ما می باشد که زنان آن را با سعی و تلاشی خستگی ناپذیر به دست ‏آورند تا به وسیله آگاهی سیاسی هم در تعیین سرنوشت جامعه و خودها نقش برازنده و ارزشمند را ‏ایفاء نمایند.‏

خودآگاهی سیاسی باید «اجتماعی» گردد. یعنی کلا مردم باید به خودآگاهی سیاسی- اجتماعی ‏نایل شوند تا به «ماشین اصلی» پیشرفت های مدنی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، روانی ‏و... مبدل گردند.‏

۴) درفش مبارزه عادلانه و دموکراتیک:‏

در این صورت با داشتن خود باوری، خود سازی و خود آگاهی سیاسی- اجتماعی است که ‏زنان عصر کنونی جهان و به ویژه زنان افغانستان، «علم» مبارزات عادلانه و دموکراتیک را ‏جهت تحقق برابری، عدالت اجتماعی، انسانی ساختن سیاست، ایجاد جامعه مدنی و دموکراسی به ‏اهتزار درآورند. مبارزات زنان باید در «ابعاد» اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، روانی ‏وغیره با توجه با شناخت خصوصیات جامعه، مناسبات با کشورهای منطقه و جهان با زیربنای ‏خرد، عقلانیت و مقتضای روز سمت و سو یابند؛ تا مسیر تدریجی و اساسی تکاملی خود را در ‏‏«بطن» سیستم جامعه باز نمایند.‏

اگر زنان از تمام شیوه های مبارزاتی در جهت تحقق تساوی حقوق کلیه افراد جامعه و به ‏خصوص اناث استفاده کنند، درآن صورت بنیاد زمینه های تسلط مادی، اجتماعی، سیاسی، ‏فرهنگی مرد سالاران تدریجا به «زوال» گراییده و عدالت اجتماعی و دموکراتیک به طور ‏مسالمت آمیز و تدریجی به میان خواهد آمد. پس در این برههء زمانی که شرایط مساعد بوده، اگر ‏زنان گرانقدر و تاریخ ساز وطن عزیز ما حد اقل مسؤلیت های متذکره را عملی نمایند؛ با ایمان ‏کامل گفته می توانم که زنان «نقش دموکراتیک» و «عمده» را در تعیین سرنوشت جامعه خویش ‏ایفاء خواهند نمود.‏

انجنیر غلام سخی ارزگانی