چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

آیا دوران طلایی روابط ایران و مصر در راه است


آیا دوران طلایی روابط ایران و مصر در راه است

تحلیل ها و نگرش های متعددی بر سر دلایل از سرگیری روابط ایران و مصر آن هم در دوران فعلی که نسبت به دوران های گذشته با بحران های متعددی دست و پنجه نرم می کند, وجود دارد که قابل تامل است

"محمود احمدی‌نژاد" رئیس جمهوری ایران با شرکت در یک مصاحبه مطبوعاتی نسبت به از سر گیری روابط ایران و مصر ابراز تمایل کرد و گفت:" حاضر است در صورت دعوت رسمی رئیس جمهوری مصر به طور رسمی به قاهره سفر کند."

احمدی‌نژاد همچنین گفت:" از سرگیری روابط میان ایران و مصر به مصلحت هر دو ملت است."

" عباس عراقچی"، معاون حقوقی و بین‌المللی وزیر امور خارجه ایران، از سفر معاون وزیرامورخارجه مصر به تهران برای مذاکره درباره از سرگیری روابط سیاسی دو کشور خبر داد.

عراقچی گفت:" حسین ضرار، معاون وزیر امور خارجه مصر وارد تهران می‌شود و در مدت حضورش در تهران با مقامات وزارت امور خارجه کشورمان در خصوص روابط دوجانبه، تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی بحث و گفت‌وگو می‌کند".

درهمین رابطه، وزیرامورخارجه مصر روز دوشنبه اعلام کرده بود که قاهره در روزهای آینده هیاتی را به منظور مذاکره درباره روابط میان ایران و مصر که نزدیک به ۲۷ سال است روابط دیپلماتیک نداشته‌اند به تهران اعزام می کند.

اما منابع خبری عربی اعلام کردند فرستاده وزارت امور خارجه مصر برای از سرگیری و عادی سازی روابط میان ایران و مصر به تهران سفر می‌کند.

درماه سپتامبر سال جاری میلادی، عراقچی به قاهره سفر کرده بود و در جریان سفر خود با معاونان وزارت امورخارجه و رئیس دفتر وزیر خارجه مصر دیدار و درباره از سرگیری روابط سیاسی دو کشور مذاکراتی کرده بود.

● چشم‌انداز‌های روابط ایران و مصر

ایران و مصر از سال ۱۹۸۰ به طور رسمی روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده‌اند. از این رو کارشناسان اقدام طرفین برای از سرگیری روابط را یک اقدام مثبت و در عین حال مهم و تاثیرگذار در موازنه منطقه‌ای می‌دانند.

دراین باره تحلیل‌ها و نگرش‌‌های متعددی بر سر دلایل از سرگیری روابط ایران و مصر، آن هم در دوران فعلی که نسبت به دوران‌های گذشته با بحران‌های متعددی دست و پنجه نرم می‌کند، وجود دارد که قابل تامل است.

نخست به تحلیل برخی کارشناسان که معتقدند نباید روابط ایران و مصر را تحول ناگهانی و شوک‌آور دانست، می‌پردازیم.

به اعتقاد آنها از سرگیری روابط ایران و مصر را باید یک پدیده طبیعی دانست که نباید نسبت به آن ابراز شگفتی کرد. به اعتقاد این تحلیل‌گران پیشنهاد از سرگیری مذاکرات ایران و مصر در راستای سیاست‌های تازه تهران پس از روی کار آمدن محمود احمدی‌نژاد بر منصب ریاست جمهوری است که عادی‌سازی روابط منطقه‌ای را مقدم بر دیگر سیاست‌های خارجی خود می‌داند.

به اعتقاد آنها جمهوری اسلامی ایران بدین ترتیب تلاش دارد با گسترش روابط خود با کشورهای اقلیمی و منطقه‌ای در مقابل فشارهای آمریکا برای منزوی کردن ایران بایستد و ثابت کند که تلاش‌های واشنگتن برای منزوی نگه‌ داشتن ایران بهیوده و ناشدنی است.

در این میان برخی از تحلیلگران منطقه ‌ای نیز معتقدند که گسترش روابط ایران و مصر در حقیقت به نفع منافع ایالات متحده نیز تمام می‌شود.

واشنگتن پیش از این تلاش داشت، ایران را از لحاظ سیاسی و اقتصادی تحت فشار بگذارد تا شاید بتواند بدین ترتیب ازبسیاری از سیاست‌های جمهوری اسلامی ایران بویژه درمنطقه که با سیاست‌های ایالات متحده تضاد کامل دارد، جلوگیری کند.

اما به نگاهی به چند سال گذشته بخوبی درمی‌یابیم که کاخ سفید در مهار این سیاست‌ها نتوانسته چندان موفق عمل کند. پس از آن ایالات متحده بر طبل جنگ علیه ایران کوفت که آن نیز با مخالفت شدید کشورهای عرب منطقه و اروپا که جملگی متحدان آن محسوب می‌شوند، رو به رو شد.

حال در این جا به نظر می‌آید ایالات متحده آمریکا به این توصیه " ربیگنیو برژینسکی " رسیده که معتقد است با ایران باید به گونه‌ای رفتار شود که سقف پایبندی‌های آن با گسترش روابطش با کشورهای عربی به اندازه‌ای گسترش یابد که تهران به جای آن که بر سر منافع خود با آن کشورها به رقابت بپردازد، احساس کند مصالح آنها درحقیقت مصالح خودش است.

به اعتقاد این کارشناسان ایالات متحده ناگزیر است ایران را به عنوان یک کشور قدرتمند منطقه‌ای به رسمیت بشناسد. از این رو از آن جا که خود با کشورهای عربی منافع مشترک بسیاری دارد، نزدیکی روابط کشورهای عربی با ایران چون به یکسان‌سازی منافع ایران و اعراب می‌انجامد از این رو می‌تواند در نهایت به سود ایالات متحده و حفظ منافع آن بیانجامد.

به عبارت دیگر برقراری چنین روابطی می‌تواند ایران را مقید و پایبند به اصولی کند که انجام رفتارهای تندورانه در آن چارچوب دیگر ممکن نخواهد بود و این باعث خواهد شد ایالات متحده به حفظ منافعش در منطقه اطمینان یابد.

براین اساس به اعتقاد آنها در چارچوب این سیاست‌گذاری می‌توان دلایل نزدیکی روابط شورای همکاری خلیج فارس با ایران که به حضور رئیس‌جمهوری ایران در آن کنفرانس انجامید، بیشتر پی برد. موضوعی که دقیقا در برقراری روابط ایران و مصر دلایل مشترکی دارد و اهداف یکسانی را دنبال می‌کند.

از سوی دیگر نگاه دیگری وجود دارد که دلیل این نزدیکی را به درک تازه کشورهای عربی از وقایع منطقه مرتبط می‌داند.

به اعتقاد آنها تحولات منطقه به شدت به سمت تشتت و تشنج متمایل شده است. از این رو کشورهای عربی دریافته‌اند که یکی از مهمترین ابزارهای کاهش بحران‌ها ایجاد رابطه مستقیم با کشورهای منطقه بویژه کشورهایی است که به نوعی در کانون بحران به سر می‌برند.

ایران کشوری است که به هر حال بواسطه پرونده هسته‌ای آن و حمایتش از حزب‌الله و حماس با بحران‌ها و تهدیدهای بین‌المللی مواجه است و فشار فزاینده بر آن سبب می‌شود که این بحران‌ها به کشورهای دیگر منطقه نیز تسری یابد.

از این رو کشورهای منطقه تلاش می‌کنند با ایجاد رابطه مستقیم با ایران به نوعی از گسترش و شدت بحران‌های منطقه‌ای بکاهند. قاعده‌ای که طبیعتا مصر نیز از آن تبعیت می‌کند.

مصرنیز تلاش می‌کند همان سیاستی را پیش ببرد که عربستان سعودی مدتی است به آن پایبند است. اگر مروری به روابط عربستان سعودی و ایران بیاندازیم بوضوح به فراز و نشیب‌های این روابط پی می‌بریم.

روابط ایران وعربستان در برهه‌ای از زمان به جایی رسید که کاملا سرد و منفعلانه بود. اما عربستانی‌ها در نهایت تلاش کردند از شدت تنش‌های موجود میان ریاض و تهران بکاهند و از ثمرات این عادی‌سازی روابط بهره ببرند که تا کنون نیز ادامه دارد.

قاهره نیز تلاش دارد مشابه همین سیاست را اتخاذ کند. مصری‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که اوضاع کنونی منطقه به هیچ وجه به نفع مصالح آنها نیست و اگر قرار است از بحران‌های منطقه‌ای خود را دور نگه دارند، باید با یکی از وزنه‌های تاثیرگذار منطقه یعنی ایران رابطه برقرار کنند. یعنی همان کاری که پیش از این عربستان سعودی کرد.

این موضوع را از زاویه دیگری نیز می‌توان دید. برقراری روابط حسنه میان تهران و ریاض تا اندازه بسیاری توانست از تنش‌های مذهبی میان دو کشور بکاهد. به گواه شاهدان، فشارهای دولت عربستان تا قبل از عادی‌سازی روابط تهران و ریاض بر شیعیان بسیار زیاد بود.

دولت ریاض شیعیان را گروهی می‌دانست که با الهام از ایران درصدد توطئه علیه دولت ریاض هستند. اما هنگامی که روابط ایران و عربستان عادی شد، این فشارها به طرز قابل توجهی کاسته شد و به اصطلاح شیعیان عربستانی که ۲۰ درصد جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند و دست بر قضا در مناطق حساس عربستان همچون احصا و قطیف و دمام متمرکزند، توانستند نفسی تازه کنند.

دولت مصر نیز با استفاده از همین نگاه تلاش دارد، به طرز قابل توجهی از تنش‌های طائفه‌ای و مذهبی در کشورش بکاهد. مصری‌ها همچون دیگر کشورهای عربی از گسترش شیعیان و تفکر شیعی در کشورشان بسیار نگران هستند.

بویژه پس از پیروزی حزب‌الله براسرائیل در سال ۲۰۰۶ گرایش به مذهب شیعه به شدت افزایش یافت. - در این جا نکته‌ای قابل یادآوری است و آن این که منظور این نیست که ایران رابطه مستقیم با شیعیان مصر دارد. بلکه به هر صورت موقعیت ایران و وضعیت کنونیش به گونه‌ای است که باعث ایجاد انگیزه در گسترش تفکر شیعی می‌شود. انگیزه‌ای که پس از جنگ‌ ۳۳ روزه حزب‌الله علیه اسرائیل صد چندان شد.- مصری‌ها تلاش دارند با ایجاد رابطه با تهران به همان دستاوردهای عربستان سعودی در ایجاد رابطه با ایران برسند.

علاوه بر آن دولت مصر اکنون با تشتت آرای شدید بویژه در مورد اخوان المسلمین رو به رو است. قاهره در گذشته همواره اخوان‌المسلمین را به داشتن روابط مخفی با ایران متهم می‌کرد.

اتهامی که همواره از سوی هم ایران و هم جنبش اخوان‌المسلمین رد می‌شد. مصری‌ها هیچ گاه نتوانستند بر این جنبش فائق آیند زیرا اخوان‌المسلمین جایگاه مردمی بسیار بالایی دارد و این موضوع ضربه‌پذیری این جنبش را از سوی دولت مصر به شدت کاهش می‌دهد. قاهره تلاش دارد در ایجاد رابطه با ایران بیمی که از وجود اخوان‌المسلمین دارد را بر طرف کند.

یک نگاه دیگر درباره این موضوع این است که روابط ایران و مصر صرفا منحصر به رفتار ساده دیپلماتیک نیست. دیپلمات‌های عرب ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید، مصری‌ها همواره با نیروهای نفوذی و تاثیرگذار حتی اگر تندرو هم باشند نسبت به نیروهای معتدل و نه چندان تاثیرگذار روابط بهتری برقرار می‌کنند.

مثلا در میان کشورهای عربی مصر پس از سوریه بهترین رابطه را با حماس دارد. موضوعی که سبب شده بتازگی به تهدید اسرائیل علیه قاهره نیز بیانجامد. روابط مصر با رژیم بعثی با وجود این که با آن اختلاف‌های عمیق داشت بسیار بهتر از عراق بدون صدام است.

از نگاه مصری‌ها ایران جدید نقش بسیار موثری در تحولات عراق، لبنان و فلسطین دارد. تهران با پیوند دادن روابط خود با مناقع دمشق توانسته حرکت رو به جلویی برای کسب منافع بیشتر در خاورمیانه داشته باشد. دقیقا کشورهایی که مصر حساسیت ویژه‌ای نسبت به آنها دارد و در بسیاری موارد منافع خود را با آن کشورها گره خورده می‌بیند. از این رو مصر تلاش دارد با ایجاد روابط حسنه و مستقیم با ایران تضمینی برای منافع خود در منطقه نیز بیابد.

در این میان ایجاد رابطه با مصر برای یران نیز بسیار حائز اهمیت است. مصر دومین کشور مهم عربی است و ایجاد رابطه نزدیک با آن می‌تواند در برابر فشارهای ایالات متحده بر تهران امتیاز بزرگی محسوب شود.

اما مصر از ایجاد رابطه با ایران منافع بسیاری نیز نصیب می‌برد. نخست این که مصر اکنون تحت فشار شدید ایالات متحده و اسرائیل بر سر روند جریان صلح خاورمیانه قرار دارد. واشنگتن و تل‌آویو هر دو قاهره را متهم می‌کنند که بر سر قاچاق اسلحه از صحرای سینا به غزه اهمال‌کاری و کوتاهی می‌کند. مصر تلاش دارد با استفاده از روابط خود با ایران برگ برنده‌ای در برابر فشارهای آمریکا و اسرائیل داشته باشد.

دیگر این که مصر به نبال دست‌یابی به تکنولوژی هسته‌ای است. تاکنون مصری‌ها تلاش‌های بسیاری کرده‌اند که به این تکنولوژی دست یابند اما هر بار با مخالفت شدید اسرائیل و دنیای غرب مواجه شده‌اند. در زمان انور سادات پافشاری مصر به دست یابی انرژی هسته‌ای این کشور را تا مرز یک جنگ تازه با اسرائیل نیز پیش برد.

مصری‌ها بخوبی می‌دانند، هم غربی‌ها و هم روس‌ها برای رسیدن آنها به این تکنولوژی مخالفت می‌کنند. از این رو به نفع خود می‌دانند که با یک قدرت هسته‌ای که از نفوذ قابل توجهی بویژه در منطقه نیز برخوردار است، به همکاری بپردازند. ایران می‌تواند یکی از این گزینه‌ها باشد. بویژه این که دریافت تکنولوژی هسته‌ای از ایران بسیار آسان‌تر از دریافت آن از ایالات متحده و غرب است.

روابط ایران و مصر منافع بسیاری برای هر دو کشور دارد. اگر روزی روابط دو کشور به مرزی برسد که تهران و قاهره به ایجاد یک پیمان مشترک اقدام کنند، بی‌شک این پیمان می‌تواند بهره‌های بیشماری را نصیب هر دو کشور کند. آیا ایران و مصر به این سمت حرکات خواهند کرد؟

نویسنده : علی موسوی خلخالی



همچنین مشاهده کنید