پیام نور

خورشید وحی، از جبل النور می رسد
موسی به دست بوسی اش از طور می رسد
در یتیم مکه، پیام آور امین
با آیه های روشن و پر نور می رسد
با سینه ای به وسعت هفت آسمان صبور
گل کرده از تلاوت منشور …

خورشید وحی، از جبل النور می رسد

موسی به دست بوسی اش از طور می رسد

در یتیم مکه، پیام آور امین

با آیه های روشن و پر نور می رسد

با سینه ای به وسعت هفت آسمان صبور

گل کرده از تلاوت منشور می رسد

مرغ سحر، زبان به مدیحش گشود و گفت:

فوج فرشته با پری و حور می رسد

مستی کنید، جلوه مستور می رسد

نزدیک شد جلال الهی، نظر کنید

این جلوه خداست که از دور می رسد

تا ظلمت جهالت و کفر از میان رود

اشراق نور و «نور علی نور» می رسد

نقش جبینش آیت «نصر من ا... » است

شادی کنید، رایت منصور می رسد

بنیانگذار عزت و آزادی و شرف

ویرانگر بنای زر و زور می رسد

فریاد دادخواهی اگر شنوی! هنوز

از دختران زنده در گور می رسد

برخیز، ای حقیقت پیچیده در گلیم!

بشنو ز «قم فانذر» دستور می رسد

ای سایبان حضرت تو، شهپر ملک!

«یا ایها المزمل»: انذر عشیرتک

بعثت، جلال و جلوه زیبایی آورد

یک آسمان شکوه و فریبایی آورد

بعثت، پدیده ای است که در چشم اهل دل

نور و ضیا، بصیرت و بینایی آورد

بعثت، عنایتی است که با لطف کردگار

در موج خیز عاطفه پویایی آورد

بعثت، امانتی است که از دامن «حرا»

با خود، رسول عشق به تنهایی آورد

بعثت، بشارتی است که از غیب تا شهود

در هر کرانه، عطر اهورایی آورد

بعثت، سعادتی است که در گلشن وجود

سرسبزی و صفا و شکوفایی آورد...

مبعوث شد نبی، که به ذرات جان دهد

جان را به وجد آرد و دل را تکان دهد

مبعوث شد نبی، که ز خلق عظیم خویش

آگاهی وکمال، به خلق جهان دهد

مبعوث شد نبی، که طریق نجات را

با مهر و التفات، به امت نشان دهد

مبعوث شد به امر رسالت، که آدمی

در بوته خلوص و یقین، امتحان دهد

مبعوث شد، که قدر ببخشد به کاینات

انگیزه سجود، به کروبیان دهد

مبعوث شد، به شب شکنی با پیام نور

تا صبح را، نوید دهد، ارمغان دهد

مبعوث شد، که جوهر اندیشه را، عروج

تا اوج بی نهایت، تا بی کران دهد....

محمد جواد غفورزاده شفق