یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

از لب برکه‌ها


از لب برکه‌ها

مژگان عباسلو از شاعران جوان و البته موفق امروز ماست که بسیاری او را با غزل و غزلسرایی می‌شناسند، همان طور که دو مجموعه و کتاب منتشر شده از او «مثل آوازهای عاشق تو» و «شاید مرا دوباره …

مژگان عباسلو از شاعران جوان و البته موفق امروز ماست که بسیاری او را با غزل و غزلسرایی می‌شناسند، همان طور که دو مجموعه و کتاب منتشر شده از او «مثل آوازهای عاشق تو» و «شاید مرا دوباره به خاطر بیاوری» شامل شعرهایی در قالب کلاسیک بود.

عباسلو این روزها کمی از شکل غزل فاصله گرفته و به سمت کوتاه نویسی آن هم در شکل و فرمی نو و سپید حرکت کرده است . او اگرچه بتازگی به صورت جدی شعر کوتاه و سپید می‌نویسد، اما جهان او همچنان همان جهان تغزلی و لیریک است که همچنان عشق و عاطفه سرشار مهم‌ترین مولفه آن است.

اما سروده‌های سپید او فارغ از شکل و فرم یک تفاوت اساسی با غزل‌هایش دارد؛ او از تفکراتی انتزاعی در شکل کلاسیک وارد جزئیاتی بسیار ملموس در پیرامونش شده است. البته در شعرهای سپید او زبان با وجود پیچیده نبودن به هیچ عنوان ساده‌انگار و سطحی نیست. به عنوان مثال دقت و وسواسی که او برای انتخاب واژه‌ها و چینش موسیقایی آنها دارد، برای مخاطب دلنشین است. هر چند ریشه این وسواس را باید در تجربه حرفه‌ای او در غزلسرایی جستجو کرد.این مقدمه بهانه‌ای بود تا چند شعر کوتاه از مژگان عباسلو را با هم بخوانیم.

ضج جه

اگر ماه بودی،

تو را از لب برکه‌ها

اگر آه بودی،

تو را از دل سینه‌ها

اگر راه بودی،

تو را از کف خیل وامانده‌ها

تو اما

نه ماهی/ نه آهی/ نه راهی

فقط/ گاه گاهی

فقط/ گاه گاهی

فقط...

گاه گاه...

مقصود تویی

نه خانه،

نه مغازه،

نه محل کار،

هیچ‌کدام نمی‌فهمیدند

من می‌توانم

تا ابد

دست در دست تو

در خیابان‌ها

راه بروم

و به هیچ‌کدام نرسم

نه خانه،

نه مغازه،

نه محل کار...



همچنین مشاهده کنید