یکشنبه, ۱۴ بهمن, ۱۴۰۳ / 2 February, 2025
اوصاف علی ع از زبان مولوی
توفان اندیشههای مولانا در مثنوی معنوی هم از آغاز به شکلی بدیع و عجیب رو مینماید. این کتاب جلیلالقدر بر خلاف سلف خویش، چون حدیقهالحقیقه و منطقالطیر که با نام و ستایش خدا و انبیا و اولیا آغاز شدهاند با شکایتهای نایی شروع میگردد که از جداییها حکایت میکند. عجیب آن است که گرچه با نوازنده خویش دمساز و همراه است، اما هنوز مشتاق وصال اوست. این نی که نمادی از خود مولانا و انسان کامل است غریب و تنها در پهنه گیتی با معرفتی عمیق از هستی، به دنبال بازگشت به دوران وصال خویش، با زن و مرد همنفس میگردد تا شاید سینهای شرحهشرحه از فراق بیابد و او را در این سفر همراهی نماید؛ سفری که چون سفر مجنون به سوی لیلی، پرخون و غمانگیز و بیسرانجام است و نهایتی جز فنای سالک در حضرت معشوق ندارد:
نی حدیث راه پرخون میکند
قصههای عشق مجنون میکند
کتابالله، قرآن کریم، دِینی گران بر گردن مثنوی معنوی دارد. کتاب جمیل و جلیل الهی در لباس قصههایی از انبیا و اولیا به شرح اسرار الهی و رموز سیر و سلوک برای طالبان معرفت میپردازد. مثنوی نیز که حاصل انس مولانا با قرآن و حدیث است به همان سبک و سیاق، نی یا همان انسان کامل را وصف میکند که از انبیا و اولیای خداست. اندیشه وحدتنگر مولانا همچون ابنعربی برای هریک از انبیا و اولیای خدا در دستگاه آفرینش نقشی قائل است برخی متعالیتر و برخی کم قدرتر.
حضرت علی(ع) نقشی بیهمتا در عرصه هستی و در میان شخصیتهای مثنوی معنوی به عهده دارد. او اخلاص در عمل را به سالکان الیالله میآموزد، او شیر حق است:
از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان منزه از دغل
درزمان رسول خدا، صحابه ایشان از ثواب اعمال نمیپرسیدند، بلکه نگران از آمیختگی هواهای نفسانی با اعمال خویش به دنبال یافتن راههای مکر نفس بودند تا اخلاص در عمل را بیابند و اینک نمونه شگرفی از آن را علی(ع) به آنها میآموزد:
بهر این بعضی صحابه از رسول
ملتمس بودند مکر نفس غول
کاو چه آمیزد زاغراض نهان
در عبادتها و اخلاص جان
ماجرای درگیری علی(ع) با عمروبن عبدود در جنگ خندق مشهورتر از آن است که نیاز به بازگویی داشته باشد، اما نگاه مولانا به این ماجرا حاوی لطایفی است که نشان از علاقه و ارادت خاص مولانا نسبت به علی ابن ابیطالب دارد و در میان شخصیتهای مثنوی هیچکس با چنین زیبایی و هنرمندی با اوصاف عالی تصویر نشده است.
در این درگیری هنگامیکه عمرو شکست میخورد، علی(ع) به کشتن او اراده میفرماید. عمرو بر چهره مبارک ایشان خدو (آب دهان) میاندازد. این کار او موجب میشود تا امیرمومنان در کشتن عمرو توقف کند. عمرو با تعجب دلیل کار او را میپرسد. ایشان پاسخ میدهند: این وقفه برای آن بود که خشمم از عمل زشت تو برطرف شود و تو را برای رضای کسی بکشم که مرا به این جنگ آورده است و اسیر اراده او هستم:
ما رمیت اذ رمیتم در حراب
من چو تیغم و آن زننده آفتاب
این حکایت با اندکی خلاف اصل آن در دفتر اول مثنوی، بیت ۳۷۲۰ به بعد آمده است. ارزش آن در ۲ محور است: اول اوصاف و ویژگیهایی است که برای علی(ع) برشمارده میشود و دوم تشریح و توضیح ویژگیهای انسان کامل در مصداق علی(ع) است که عمدتا به توصیف فنای افعالی انسان کامل نظر دارد.
همانگونه گه خواندیم مولانا، علی(ع) را شیر حق میخواند لقبی که پیامبر به ایشان عطا فرمود، اما باید دانست که شیر نمادی شگفتانگیز در اندیشه مولاناست. شیر در غزلیات شمس در مفهوم تجلی الهی یا به قول دکتر پورنامداریان «فرامن» یا همان حق به کار رفته است که با تجلی خویش، هستی موهوم و مجازی مولانا را در هم میشکند و او را به وصال و جذبه میرساند. مولانا در غزلیات شمس بارها خود را به شکل آهو یا خرگوشی تصور میکند که در چنگال شیری قوی و درنده اسیر و گرفتار است:
چوشیر پنجه نهد در شکست آهوی خویش
که ای عزیز شکارم چه خوش بود به خدا
هین هله شیر شکار پنجه زمن بر ندار
هین که هزاران هزار منت آن بر منش
ادامه حکایت با درج اصطلاحات و مفاهیم عمیق عرفانی مانند اخلاص، آفتاب، باز، عنقا، شاه، عقل، ماه و... همراه است که بررسی آنها به تفصیل بسیار نیاز دارد و از اهداف این مقاله نیست.
او خدو انداخت در روی علی
افتخار هر نبی و هر ولی
آن خدو زد بر رخی که روی ماه
سجده آرد پیش او در سجدهگاه
عمرو به چهره مبارک مولای متقیان آب دهان انداخت؛ همان چهرهای که مایه افتخار پیامبران و اولیای خداست و موجودات هستی به او سجده میکنند و ماه غلام آن چهره زیباست:
در زمان انداخت شمشیر آن علی
کرد او اندر غزااش کاهلی (سستی)
گشت حیران آن مبارز زین عمل
وز نمودن عفو و رحمت بیمحل(نابجا)
گفت بر من تیغ تیز افراشتی
از چه افکندی مرا بگذاشتی؟
آنچه دیدی که مرا زآن عکس دید
در دل و جان شعلهای آمد پدید
علی(ع) از جنگ باز ایستاد و حریفش از کار او شگفتزده شد و گفت: چرا در کشتن من توقف کردی؟ حتی اگر نگویی وجود مانند ماه تو، نور معرفت بر من تابید و دلیل آن را فهمیدم و آتش عشق بر جانم انداختی:
در شجاعت شیر ربانیستی
در مروت خود که داند کیستی؟
در مروت ابر موسیی به تیه(بیابان)
کامد از وی خوان و نان بیشبیه
ابر موسی پر رحمت بر گشاد
پخته و شیرین بیزحمت بداد
تو شیر خدا هستی و در مروت و جوانمردی مانند ابری که بر موسی غذای آسمانی (مائده) میبارید به ما غذای معرفت میبخشی. در این ابیات اشارتی به سوره مبارکه مائده و
آیه ۵۷ سوره مبارکه بقره است:
ای علی که جمله عقل و دیدهای
شمهای واگو از آن چه دیدهای
تو از تصرف وهم و خیال که ما گرفتار آنها هستیم رَستهای. تو عقل کل هستی و به عینالیقین حقیقت هر چیزی را درک میکنی میبینی. پس از دیدههایت رمزی به ما بگو:
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد
با حلم و علم خود ما را از آلودگیهای جسم خاکی و ملزومات آن، یعنی وهم و خیال دور کردی و به ما دانش بخشیدی:
بازگو ای باز عرش خوش شکار
تا چه دیدی این زمان از کردگار
چشم تو ادراک غیب آموخته
چشمهای حاضران بردوخته
تو بازی شکاری هستی که با پرواز در عرش الهی، اسرار هستی را از کردگار بیهمتا مییابی در حالی که دیگران از دیدن آن حقایق چشمشان بسته است:
راز بگشا ای علی مرتضی
ای پس سوءالقضا حسنالقضا
غلامرضا شمسی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست